بررسی شاخصترین آثار سینمایی نوروز ۱۴۰۱
اکران نوروزی امسال هم به مانند سالهای گذشته حواشی مختلفی داشت. لامینور مهرجویی قرار بود در لیست بررسی ما باشد ولی به اکران عید فطر موکول شد و حالا سعی کردیم در این فهرست، شاخصترین آثار را برای نوروز ۱۴۰۱ بررسی کنیم.
روز صفر
خلاصه داستان
فیلم روز صفر فیلمی درباره دستگیری عبدالمالک ریگی است. این فیلم که ابتدا در جشنواره فجر 98 اکران شد توانست نظر منتقدان و تماشاگران را جلب کند. روز صفر اولین ساخته سینمایی سعید ملکان و به نویسندگی سعید ملکان و بهرام توکلی است و هرچند به لحاظ سوژه به فیلم شبی که ماه کامل شد نزدیک است اما به هیچ وجه مشابه آن فیلم نیست.
چرا باید روز صفر را ببینیم؟
علی نعیمی در باره فیلم مینویسد: همه آن چیزی را که یک فیلم جاسوسی و سیاسی با تهمایههای جنایی میخواهد، دارد. یک تریلر نفسگیر و جذاب که میتواند هر بینندهای را میخکوب کند. داستان عبدالمالک ریگی، این بار از زاویهای متفاوت به تصویر کشیده شده و به نظر میرسد که سعید ملکان در نخستین تجربه کاری خود، گام مثبتی برداشته است.
چرا نباید روز صفر را ببینیم؟
«روز صفر» دیر به جریان میافتد و بعد از سکانس افتتاحیه کشدارش، ناگهان با ورود انبوه اطلاعات پراکنده به فیلم، مخاطب خود را گیج میکند. ریتمی که فیلمنامه پیش میگیرد غلط است و مدتها طول میکشد تا این اطلاعات توسط تماشاگر به درستی هضم شوند. فیلم از فاز سیاسی که دارد به سرعت دور میشود و به تدریج وارد بخش اکشن و تریلر خود میشود اما این اتفاق خیلی دیر رخ میدهد. تماشاگر تقریبا باید هفتاد هشتاد دقیقه با کاراکترهای مقوایی و بدون کاریزما سر و کله بزند و از یک داستان مثلا سیاسی بهره ببرد تا به هدف اصلی فیلم یعنی نمایش سکانسهای اکشن برسد؛ هدفی که متاسفانه تیر آن هم درست به سیبل نمیخورد و به خطا میرود.
مرد بازنده
خلاصه داستان
احمد خسروی مسئول رسیدگی به پروندههای مشکوک به قتل میشود و به سرنخهایی دست مییابد که پشت پرده این قتل رازگونه به کشف شبکه فساد اقتصادی میرسد. احمد بیمهابا به دنبال یافتن قاتل است و حتی زندگی خصوصی با فرزندانش نیز دچار مخاطراتی میشود در این تلاش بی وقفه و در شرایطی که باور دارد که به نتیجه نزدیک است در عین ناباوری متوجه میشود پشت این قتل راز دیگری وجود دارد. مرد بازنده جدیدترین فیلم سینمایی محمدحسین مهدویان است که اولین نمایش خود را در چهلمین جشنواره فیلم فجر پشت سر گذاشت.
چرا باید مرد بازنده را ببینیم؟
رضا صائمی درباره فیلم مینویسد: از جمله نکات قابل تامل فیلم میتوان به فضاسازی چشمگیر آن با قاب بندی چشم نواز، بازی خوب جواد عزتی که با گریم سنگین و متفاوت او برجستهتر هم میشود و مهمتر از همه بازنمایی چهره تازهای از یک پلیس آگاهی که هم پدری رنجور و زخم خورده است و هم پلیسی مهجور و تنهاست که در نهایت به واسطه نفوذ صاحبان سرمایه و قدرت از حوزه حرفهای خود نیز بیرون گذاشته میشود. مرد بازنده قصه روایت مردانی است که به قواعد فاسد برنده بودن تن نمیدهند.
چرا نباید مرد بازنده را ببینیم؟
مرد بازنده هیولایی است که با سرمای خفقان آورش تماشاگر را میبلعد و در انتها او را دذ وضعیت بلاتکلیف رها میکند. وضعیتی که شباهت تمام قدی به شرایط زندگی تماشاگر دارد. منتقد ایرانی هم که عادت ندارد چنین تصویر مهیبی از خودش ببیند با عباراتی مانند مطول، کند، سرد و… فیلم را مینوازد تا از حقیقت فرار کند. این حقیقت که جامعه بازنده مرد بازنده میسازد.
شادروان
خلاصه داستان
خلاصه داستان فیلم شادروان از این قرار است که پس از فوت ناگهانی پدر خانواده، نادر که پسر بزرگ اوست باید تمام مخارج آیسییو و کفن و دفن او را متقبل شود؛ خانواده آنها که در حاشیه شهر زندگی میکنند درآمدی جز سبزی فروشی ندارند. فیلم شادروان دومین اثر حسین نمازی است که اولین نمایشش در چهلمین جشنواره فیلم فجر بود.
چرا باید شادروان را ببینیم؟
حسین نمازی در دومین فیلمش به سمت آثار ابزورد و متفاوت رفته است و تلاش کرده تا با ساخت کمدی موقعیت از دل یک اتفاق تلخ بخش کمدی ماجرا را بیرون بکشد. موقعیت پارادوکسیکال یک خانواده عزادار در میان رخدادهای غیرمنتظره همان چیزی است که شاید در آثار فیلمسازانی همچون عبدالرضا کاهانی مشاهده کردیم و نمازی در شادروان به تمامی به ساختار و بستر ژانر وفادار مانده است. بازیهای خوب بازیگران از جمله سینا مهراد و بهرنگ علوی، سکانس حضور در ثبت احوال برای دریافت شناسنامه و ضرباهنگ خوب فیلم و خلق موقعیتهای کمدی از نقاط قوت کار هستند.
چرا نباید شادروان را ببینیم؟
شادروان محصول و چکیدهای از فیلمها و سریالهای ایرانی است. آثاری که به فقر و بیچارگی در خانوادههای ایرانی میپردازد و با یک سری دیالوگهای سطحی و شوخی های جنسی سعی در جذب مخاطبش دارد. هنگام تماشای شادروان، قطاری از نمایشهای ایرانی جلوی چشمانتان رژه میرود و شما با دیدن هر سکانس از فیلم یاد یکی از این آثاری خواهید افتاد که تنها سفرهی افطاری کم دارد. شادروان عقبگردی است بر ژانر اجتماعی. فیلمی که از لایههای آزاردهندهی زندگی حاشیهنشینان بهسرعت عبور میکند و سعی دارد با شوخیهای سطحی مخاطب را با درد خودش بخنداند و سرگرم کند. درواقع اثر بهدنبال این میگردد که بینندهاش را به رنج عادت دهد و در دل این مشکلات نکتهای مثبت پیدا کند.
موقعیت مهدی
خلاصه داستان
داستان «موقعیت مهدی» زندگی شهید مهدی باکری فرمانده لشگر عاشورا از ترک مدیریت شهرداری تا شهادت در قامت فرمانده لشگر عاشورا در عملیات بدر در زمستان ۱۳۶۳ را روایت میکند. این نخستین تجربه کارگردانی فیلم بلند در جشنواره فیلم فجر برای هادی حجازی فر بود.
چرا باید موقعیت مهدی را ببینیم؟
حجازیفر در موقعیت مهدی برخلاف دیگر کارگردانان سینمای جنگ رویکرد متفاوتی برای بیان زندگی مهدی باکری به زبان تصویر انتخاب کرده است. برخلاف بسیاری از کارگردانان که برای ساخت یک فیلم جنگی روی وجه حماسی شخصیتها و داستان تاکید میکنند. حجازیفر اتفاقاً داستان فیلمش را بسیار مینیمال و خالی از هرگونه حماسهای تعریف میکند. به جای ساختن حماسه تلاش میکند از درون لحظات مهدی باکری را بسازد و به نظر تا حد زیادی هم موفق میشود که این کار را انجام دهد. لحظاتی بسیار ساده و معمولی که ممکن است در نگاه اول از چشم تماشاگران عام سینما دور بمانند.
چرا نباید موقعیت مهدی را ببینیم؟
علی نعیمی نوشت: موقعیت مهدی یک تلاش نافرجام از هادی حجازیفر است برای نشان دادن بخشی از زندگی برادران باکری که دو نفر از آنها در جریان دفاع مقدس به شهادت رسیدند. فیلم از ۵ پرده تشکیل شده است که کمترین پیوستگی را برای شکل گیری یک درام قدرتمند دارا است و از این بابت هیچگونه آشنایی و درک جدیدی به غیر از آن چیزی که تا امروز درباره شهیدان باکری میدانیم به مخاطب اضافه نمیکند. فیلمساز حتی در بیان خطوط قرمز و گفتن از اختلافات سیاسی آن دوران واهمه دارد و شجاعت و جسارت بیان مستقیم آنچه که باعث شد شهیدان باکری مظلومانه به شهادت برسند را ندارد. فیلم حتی ساختار منسجمی هم ندارد. حجازیفر احتمالا تحت تاثیر آثار مهدویان و حضورش در ایستاده در غبار گاهی لحن دراماتیک فیلم را با لحن مستندگونه آن ترکیب میکند و زاویه دوربین شخصیت مستقل و ایستایی ندارد و از همین رو مخاطب در برخی مقاطع سردرگم میشود.