به بهانه سالروز کشته شدن دیکتاتور سابق لیبی
همه حرف و حدیثهای عجیب در مورد معمر قذافی/ از عشق مخفیانه به وزیر امور خارجه آمریکا تا ادعا در مورد رابطه جنسی با پسران و پوشیدن لباسهای زنانه/ آیا قذافی به ایران پیشنهاد داد که به عربستان حمله کند؟
طبق ادعای کتاب حرمسرای قذافی، دیکتاتور سابق لیبی روزانه برای فرونشاندن آتش شهوت خود به چندین دختر جوان نیاز داشت اما تنها به زنان بسنده نمیکرد بلکه گاهی در حضور دختران به پسران جوان هم تجاوز میکرد.
به گزارش خبر فوری ، امروز سالروز کشته شدن یکی از عجیب ترین دیکتاتورهای آفریقا و جهان یعنی معمر قذافی، رهبر سابق لیبی است. قذافی که به مدت بیش از 4 دهه بر کشور پهناور لیبی حکمفرمایی میکرد سرانجام در سال 2011 توسط انقلابیون خشمگین از ظلم و جور او کشته شد.
بدون شک قذافی یکی از جنجالیترین چهره های جهان بوده است. سرباز جوانی که روزی عاشق جمال عبدالناصر و اندیشه پان عربیسم او بود بعد از کودتا تبدیل به یک دیکتاتور شد که میخواست با ادعای وحدت اسلامی و عربی کل آفریقا را تحت پرچم خود درآورد اما وقتی موفق نشد مانند بسیاری از شاهان و جباران به حرمسرای خود خزید و باقی عمرش را به عشرت گذراند.
با وجود جنایات زیادی که قذافی کرد و بلایایی که بر سر مردم لیبی آورد، بسیاری معتقدند لیبی نباید علیه او میشورید چرا که در صورت حضور او شاید نفوذ داعش و جنگ داخلی در این کشور قبیله محور رخ نمیدهد. اینکه این نظریه چقدر درست است مطلبی جدا است. آنچه واضح است این است که تاریخ مصرف دیکتاتور صحرا دیگر تمام شده بود. او در 20 سال آخر حکومتش به قدری کارهای عجیب انجام داد که تقریبا همه دنیا فهمید با چه کودکی روبرو است.
در این گزارش به برخی نکات و کارهای عجیب معمر قذافی پرداخته و سعی در معرفی این شخصیت عجیب داریم.
1 . سخنرانی عجیب در سازمان ملل
در 23 سپتامبر 2009 دیکتاور سابق لیبی، در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی بسیار عجیبی ایراد کرد. او درباره "فئودالیسم سیاسی" هشدار داده و خواهان ارائه حق وتوی دائمی به تمام اعضای شورای امنیت سازمان ملل شد. وی همچنین اعلام کرد که لیبی خود را مقید به قطعنامههای منشور سازمان ملل نمیداند. رهبران کشورها معمولا در حدود 15 دقیقه سخن میگویند اما سخنرانی قذافی در حدود دو ساعت به طول انجامید.
وی همچنین خواهان محاکمه عاملین "کشتار جمعی" در عراق شده؛ از حق طالبان برای ایجاد یک امارت اسلامی دفاع کرده؛ اعلام داشت که شاید آنفلولانزای خوکی در آزمایشگاه به عنوان یک سلاح ایجاد شده و خواهان تحقیقات کامل درباره ترور جان اف. کندی و همچنین مارتین لوتر کینگ شد.
قذافی پیشنهاد کرد که مقر سازمان ملل به لیبی منتقل شود زیرا رهبران کشورها باید مدت زیادی در هواپیما باشند تا به آمریکا برسند و نیز به این دلیل که ممکن است القاعده بار دیگر نیویورک را هدف قرار دهد. وی بار دیگر پیشنهاد کرد که اسرائیل و فلسطین یک کشور جدید با نام اسراطین تشکیل دهند.
قذافی در بخش دیگری از سخنانش نسخهای از منشور سازمان ملل را تکان داده و چنین به نظر رسید که آن را پاره کرد. وی گفت که محتویات این سند را به رسمیت نمیشناسد.
2. حرمسرا وآزار جنسی دختران جوان
قذافی دارای حرمسراهایی بوده است که در محل اقامت او قرار داشته و شامل اتاقها یا آپارتمانهای کوچک بوده است. زنان حاضر در این حرمسرا موظف بودهاند که با لباس نیمهعریان نزد قذافی حضور پیدا کنند و هر ساعت از شبانهروز باید آماده به خدمت میبودهاند. این زنان مورد تجاوز قرار میگرفتند، کتک میخوردند و با تحقیرآمیزترین روشها از آنان سوءاستفاده جنسی میشد.
طبق ادعای کتاب حرمسرای قذافی، دیکتاتور سابق لیبی روزانه برای فرونشاندن آتش شهوت خود به چندین دختر جوان نیاز داشت اما تنها به زنان بسنده نمیکرد بلکه گاهی در حضور دختران به پسران جوان هم تجاوز میکرد. قربانیان تجاوز جنسی قذافی به خاطر ترس از کشتهشدن به دست خانوادهها و بستگان خود، از آنها بریده بودند و علاوه بر این میخواستند شرافت خانوادههایشان لکهدار نشود.
یکی از قربانیان حرمسرا دختر جوانی به نام "ثریا" بوده است؛ دختری که در ۱۵ سالگی ربوده و به مدت ۵ سال در زیرزمین دژ قذافی بیرون از "طرابلس" نگهداری شد. او میگوید که روزانه با خشونت تمام مورد تجاوز، ضرب و شتم قرار گرفته و شاهد آزار جنسی دختران و پسران دیگر هم بوده است.
ثریا درباره اولین دیدارش با قذافی میگوید: "قذافی روی تخت دراز کشیده بود و سعی در تجاوز به من داشت. زمانی که با او مجادله کردم مرا برای تنبیه به دست رئیس حرمسرای خود سپرد. جرات نگاه کردن در چشمانش را نداشتم. قذافی گفت نترس، من پدر، برادر و معشوقه تو هستم. من نقش تمامی این افراد را برای تو ایفا خواهم کرد. تو باید برای همیشه در کنار من بوده و با من زندگی کنی! من در اسارت قذافی بودم. زندانیاش بودم و او زندانبانم بود."
3. داستان قذافی و دختران اوکراینی
مشهور است که قذافی علاقه شدیدی به زنان روس و اوکراینی داشته است. گفته میشود که او یک پرستار زن اوکراینی داشته است. دختری به نام "اوكسانا بالينسكايا"که بسیار باهوش بوده و به شدت روی قذافی نفوذ داشته است. پرستار اوكرايني كه از وي با عنوان "معشوقه معمر قذافي" ياد ميشد، حالا در كشورش است و مایلها از لیبی دور شده است.
پرستار دیگری که قذافی بسیار به او علاقه داشته "گالینا کولوتنیسکا" است. می گویند این زن بسیاری از تصمیمات دیپلماتیک دیکتاتور لیبی را به او دیکته می کرده است.
نکته جالب این است که این زنان روس و اوکراینی قذافی را با نام "بابا" صدا می کردند.
4. خیمه قذافی که آن را با خود به سازمان ملل برد
قذافی چادر بزرگی داشت که در تمام سفرهای خارجی آن را با خود میبرده است. او حتی هنگام سفر به نیویورک جهت شرکت در نشست سازمان ملل این چادر را با خود برده و سعی کرد آن را بیرون محوطه سازمان ملل نصب کند که البته با واکنش پلیس مواجه شد.
نوری امسماری(مسئول تشریفات قذافی) معتقد است این چادر مشکلات ریز و درشتی برای او به وجود آورد. او در مورد سفر قذافی به روسیه و دیدار با پوتین و علم کردن این خیمه بزرگ چنین میگوید:
" در مسکو، قذافی آنچنان در خصوص چادر مصمم بود که ما نگران بودیم این چادر باعث شکست کل سفر او شود. ما با مشکلات جدی مواجه شدیم و جنجالی به پا شد و اخباری در مورد اختلافات منتشر شد.
در آن زمان، ولادیمیر پوتین نخست وزیر بود و او از این مشکل مطلع شده بود. من پیش او رفتم و از او درخواست کمک کردم. پوتین به من گفت: اینجا مسکو است و ما از محیط زیست حفاظت می کنیم.
من به او گفتم که ما نمی خواهیم یک شتر بیاوریم. تنها یک چادر می آوریم. در نهایت، مجوز آن صادر شد و چادر در باغچه کرملین نصب شد."
المسماری در مورد عادات سفر و اقامت قذافی چنین میگوید: " در نیویورک، هیچ اقامتگاهی برای قذافی وجود نداشت. او مکانی که پله و آسانسور داشت را نمی خواست. قذافی می خواست که در طبقه ی همکف ساکن باشد. او به دلیل وضعیت سلامتی اش از پله ها بالا نمی رفت و حاضر به ورود به آسانسور نبود، چراکه فوبیا(ترس) داشت. او البته همین ترس را در خصوص تونل ها هم داشت....قذافی همچنین از سفرهای طولانی هراس داشت که این امر ما را مجبور به فرود در بسیاری از فرودگاه ها می کرد....به این ترتیب، ما به نیویورک رفتیم و او اعتراض شدیدی نسبت به وضعیت اقامتی اش داشت. سپس معتصم آمد تا در مقابل پدرش در مورد اجاره ی یک ویلا در خارج از نیویورک و نصب چادر در آنجا پز داد....این خبر پخش شد و وضعیت از کنترل خارج شد. پلیس می خواست آنها را دستگیر کند و همچنین از یک هلی کوپتر از چادر نصب شده عکس برداری شد."
5. عشق به وزیر امور خارجه آمریکا
مشهور است که معمر قذافی علاقه شدیدی به کاندولیزا رایس (وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده) داشته است. اطرافیان دیکتاتور می گویند که او رایس را "یک آمریکایی - آفریقایی جذاب" نامیده و در سال 2008 هم یک هدیه به ارزش 200 هزار دلار به او داده است.
ای بی سی نیوز مدعی است قذافی یک آلبوم داشته و در آن فقط عکسهای کاندولیزا رایس را نگاه می داشته است. او هر از چندگاهی به عکسهای این البوم نگاه می کرده است.
6. بادیگاردهای خشن قذافی؛ دختران باکرهای که عایشه نام داشتند
قذافی یک گروه از بادیگاردهای دوره دیده داشت که همگی از بین دختران باکره انتخاب میشدند. قذافی نام همه این بادیگاردها را عایشه گذاشته بود. علت این انتخاب این بود که قذافی اعتقاد داشت دختران باکره وفادارتر از سایر افراد هستند و هرگز به او خیانت نمی کنند.
امروز این محافظان با سرنوشت های متفاوتی روبه رو شده اند. برخی از آنها در زندان هستند، برخی مشهور و برخی ها نیز مخفی شده اند. از جمله افرادی که پس از مرگ قذافی دستگیر شد "جمیله دُرمان" بادیگارد شخصی معمر قذافی و یکی از برجسته ترین نزدیکان وی بود.
مشهور است که درمان در اعدامهای شهروندان و محافظان بسیاری با حلقه دار حضور داشت و در برخورد با "جبهه ملی نجات لیبی" که مسوول تعدادی از عملیات انتحاری در این کشور در سال 1984 بود، مشارکت داشت.
7. توصیه قذافی به ایران؛ به عربستان حمله کن!
هر چند قذافی خیانتهای بسیاری به اسلام و انقلاب اسلامی ایران کرد(مشهور است او مسئول ربایش امام موسی صدر بوده و کمکهایی را هم به مخالفان ایران کرده است) اما چون در ابتدا اندیشههای اسلام گرایانه داشت در سالهای اولیه انقلاب رابطه خوبی با ایران داشت.
نکته جالب در مورد قذافی این است که با آغاز جنگ تحمیلی او به ایران پیشنهاد داد که با تمام قوا به عربستان حمله کند چون این کشور مرکز ائتلاف منطقه ای آمریکا است. پیشنهادی که طبعا توسط مقامات ایران رد شد.
8. کمد جادویی دیکتاتور صحرا
کمد جادویی قذافی مطلبی است که شاید کمتر کسی در رابطه با آن بداند. قذافی علاقه بسیاری به لباسهای مختلف داشته است. او گران ترین، خاص ترین و عجیبترین البسه هر منطقه را میخریده و در کمد لباس جادویی اش نگه میداشته است.
مشهور است که انواع لباسهای برندهای مشهور در این کمد نگه داری می شده است. همچنین قذافی انواع یونیفورم های نظامی، دشداشههای عربی و البسه صحرایی ابریشمین را در این مکان نگه میداشته است.
9. عادت عجیب قذافی؛ رها کردن باد معده در ملا عام
از روی شواهد موجود میتوان گفت که معمر قذافی نفخ و باد شکم بسیار شدیدی داشته ؛ ولی نه خودش نگران آن بود و نه در نشان دادن این مشکل و عوارض آن به اطرافیان روی دربایستی داشته است.
جان سمیسون سردبیر بینالمللی بیبیسی در این رابطه میگوید: "در یکی از مصاحبههایی که من با او انجام دادم بعد از هر پرسش من سرش را بالا میانداخت و قاه قاه میخندید. در مصاحبه دیگری که ضبط آن حدود ۴۰ دقیقه طول کشید، او مرتب و با صدای بلند بادی میداد. برایش خیلی عادی بود و تلاشی هم نمیکرد آن را پنهان کند."
10. قذافی و کفشهای پاشنه بلند
پوشش عجیب و غریب و حتی آرایش قذافی بر هیچ کس پوشیده نبود. "عبدالرحمن شلقم" از مقامات سابق لیبی و دوست دوران کودکی قذافی برملا کرد که قذافی در اکثر دیدارهایش با مقامات خارجی کفش پاشنه بلند به پا میکرد تا نسبت به آنها بلند قدتر به نظر برسد و میافزاید: "راز لباسهای بسیار بلند قذافی که روی زمین کشیده میشد، نیز در این نهفته بود که وی نمیخواست کفشهای پاشنه بلندش در معرض دید رسانهها و مقامات خارجی قرار گیرد."
همچنین "باب وودوورد"، مورخ رسمی سازمان سیا از علاقه قذافی به لباسهای زنانه و پوشیدن آنها در خفا توسط وی و حتی آرایش قذافی در ملاء عام سخن میگفت که به گواه روانشناسان از بیمار بودن روحی و روانی او حکایت داشت.
38
پشت سرد مرده ها حرف نزنید
معاوضه نفت با طلا بجای دلار و قرض 50میلیون پوندی او به سارکوزی جنایتکار هم جز کارهای بدش بود که وقتش رسیده بود مثل گرگهای گرسنه بهش حمله کنند ولی از شاه ایران شجاعتر بود که توی خاک خودش با اینکه می دانست عاقبتش چی می شه، مرد.
این دو تا چه ربطی به هم داشت یکم تفکر کن
مثلاً هویدای بیچاره موند تو ایران اخر عاقبت چی شد فرد ی بود که کمک کننده برای این مملکت بود نه اختلاسی کرده بود نه رانت بازی کرده بود نه دزدی از بیت المال کرده بود هیچ دارایی نداشت با مادر پیرش خانه ای داشتند و زندگی میکردند به اعدام محکوم شد
اگه همه اینها که نوشتید درست باشه واقعا یک دیوانه و روان پریش بر لیبی حکومت میکرده
تاریخ معلم انسانهاست.از سرنوشت دیکتاتورها باید درس گرفت.ببینید حدود ۴۰ سال پیش امام موسی صدر را به لیبی دعوت میکندولی با وی بحث و گفتگوی بدی انجام میدهدو سید هم جواب او را میدهدو قزافی هم وی را میربایدو زندانی میکند،که از ان زمان کسی از ایشان خبر ندارد.یکی از بزرگترین رهبران جهان تشیع را باعث ربایش یا شهادش میشود. واه این سید بزرگ گریبانش را میگیرد وسرانجام این جسد قزافی ظالم و دیکتاتور همچون صدام در لوله های فاضل اب پیدایش کردن. تا عبرت سران فاسد کشورهای مسلمان شود.
کاش جای قذافی بودم عجب زندگی ای مخصوصا اون قسمت عایشه ها
درود بر خمینی کبیر که مردی الهی بود و الهی ماند
ازاین مدل دیکتاتورها و انسانهایی که پست و سمت رسیدند و اهداف و وعده هارا فراموش کردندو شروع به ظلم و عصیان نمودند درایران خودمان هم کم نداریم... دیکتاتوری تنها به کشتار وتجاوز خلاصه نمیشود ... همین که با سودجویی و انحصار باجان مردم بازی کنی نوعی دیکتاتوری محسوب میشود
چراغ ظلم و ظالم تا سحر هرگز نمیسوزد. اگر سوزد شبی سوزد شب دیگر نمیسوزد
اخر عاقبت دیکتاتورها از مخ ازاد میشن
عجب بی ناموسی بوده
جالبه که بعد از این دیکتاتورها اوضاع کشورها بهتر نمیشه بلکه بدتر میشه. شاید کسانی که یه عمر خوردن و سیر شدن بهتره بمونن تا اینکه گرسنه ها بیان و رهبر بشن.
مثلا الان این همه آقازاده دزدی میکنن خوبه یا ۴۰ سال پیش که فقط یه خانواده شاه دزدی میکرد!
خداوند همه دیکتاتورها را به عاقبت قذافی گرفتار کند .
با درود: به عنوان یک انسان سالم، اصلا به مسایل حاشیه ای جناب قذافی اعتقاد ندارم. دشمنان بیمار عقده ای قذافی چنین چرندیات ومهملات را سرهم میکنند. وگرنه از تمام قیافه سرهنگ نشان مردانگی می بارید. چهره مرد از دور معلوم است.
کتاب حرمسرای قذافی روز بخونم میفهمی
خاک برسرش اینکه اصلا ادم نبوده