۱۰ باور و سنت شوکهکننده و باورنکردنی در طول تاریخ
درک اینکه در ۵۰ سال اخیر تا چه اندازه دیدگاه بشریت به همه چیز تغییر کرده شگفتانگیز است. پیش از توسعه مراقبتهای روانشناختی، افراد تحت روشهای درمانی بسیار بیرحمانه قرار داشته و عقاید هولناکی نسبت به آنها وجود داشت.
مقامات دولتی سیاستها و رویکردهای درمانی شوکهکنندهای در پیش گرفتهاند. اکنون میتوانیم به برخی از این افکار و اعمال نگاه کرده و از خود بپرسیم که نیاکان ما واقعاً با خودشان چه فکر میکردند؟ بسیاری از این ایدهها در روزگاری بوجود آمدند که تبعیض نژادی و تبعیض علیه زنان یک امر پذیرفته شده بوده و رفتارهای اجتماعی بهنجار بسیار متفاوت از روزگار کنونی بود. در ادامه این مطلب میخواهیم در مورد باورها و تشخیصهای شوکهکنندهای که در تاریخ مدرن شکل گرفته آشنا کنیم.
۱۰. فروش همسران زن
در دوران قرون وسطی، زنان به طور کامل تحت کنترل و قیومیت مردان خود قرار داشتند. بعد از ازدواج، مرد و زن از دیدگاه قانونی به یک هویت واحد تبدیل میشدند، چیزی که از آن با عنوان «پناهگاه» یاد میشد. در این دوران از تاریخ، زنان متأهل نه تنها اجازه داشتن املاک برای خود را نداشته بلکه خود نیز مایملک شوهرانشان به شمار میآمدند.
مشخص نیست که از کِی سنت فروش همسران در حراجیهای عمومی آغاز شد، اما اسناد مکتوب نشان میدهد که این سنت، زمانی در اواخر قرن هفدهم رایج شد. در اکثر موارد، خریداران از قبل در جریان فروش قرار گرفته و حتی در روزنامههای محلی تبلیغاتی از سمت فروشنده که همان شوهر بود انجام میگرفت. این مراسم معمولاً شکل یک حراجی را به خود گرفته و در بازار مرکزی منطقه اجرا میشد.
زن در حالی که افساری به گردن، کمر یا دست داشت به محل برگزاری حراجی برده میشد. در ادامه زن به بالاترین قیمت فروخته شده و به خریدار خود که در واقع همسر جدیدش بود میپیوست. فروش زن در قرون ۱۸ و ۱۹ نیز همچنان ادامه داشت و راهی برای مردان به منظور پایان دادن به یک ازدواج نافرجام و ناخوشایند تلقی میشد.
در آن دوران طلاق بسیار نادر بوده و زن و مرد باید برای رسمی کردن طلاق خود به پارلمان کشور درخواست میدادند که فرآیندی زمانبر و پرهزینه بود. گاهی اوقات نیز زنان، خود شرایط را برای فروخته شدن فراهم کرده و حتی پول خریدشان توسط شوهر بعدی را نیز خود تامین میکردند. این سنت تا اوایل قرن بیستم نیز ادامه داشت و در سال ۱۹۱۳ زنی اهل لیدز، انگلیس ادعا کرد که به قیمت یک پوند به یکی از کارگران همکار شوهر سابقش فروخته شده است.
۹. تنقیه با دود تنباکو
تنقیه دود تنباکو یک روش درمانی بود که به طور گسترده در طب غرب و در آستانه قرن نوزدهم میلادی وجود داشت. این فرآیند شامل دمیدن دود تنباکو به درون بدن بیمار از طریق مقعد او بود. در آن دوران دود تنباکو به عنوان دارویی برای درمان بیماریهای مختلف مورد استفاده قرار میگرفت؛ از جمله سردرد، مشکلات تنفسی، دل پیچه، سرماخوردگی و بیحالی. استفاده از روش تنقیه دود تنباکو روشی بود که از سنتهای بومیان آمریکایی الهام گرفته شده بود.
باور بر این بود که این درمان میتواند شکم درد را درمان کند و در موارد متعددی نیز از این روش برای به هوش آوردن افرادی که تقریباً غرق شده بودند استفاده میشد. در واقع در مجلات پزشکی آن دوران به این موضوع اشاره شده که بدن از طریق تنقیه مقعدی دود تنباکو میتواند یک حالت شبیه تنفس را تجربه نماید.
بدین ترتیب هر بیماری که از تنفس باز میماند، پزشک پیش از هر کاری شروع به تنقیه دود تنباکو از طریق مقعد میکرد. از این روش برای درمان بیماری فتق نیز استفاده شده و گاهی دود تنباکو با ترکیباتی دیگر مانند سوپ مرغ ترکیب میشد. بعدها محققان ثابت کردند که نیکوتین موجود در دود سیگار برای سیستم تنفسی و قلبی سم محسوب شده و میتواند جریان خون را در حیوانات متوقف نماید.
۸. تست خرگوش
اینکه یک زن خیلی زود متوجه شود باردار است یک مزیت برای او به شمار میآید. این توانایی به او اجازه میدهد که بتواند از لحاظ روانی خود را برای زایمان آماده کرده و از مصرف مواد مخدر و الکل دور بماند. همانطور که میتوانید حدس بزنید، تاریخ پر است از تکنیکهای عجیب و غریب برای تست بارداری. در یونان و مصر باستان از کیسههای خیس شده گندم و جو برای این کار استفاده میشد.
زن روی این کیسهها ادرار میکرد و اگر نوع خاصی از غلات جوانه میزدند گفته میشد که آن زن باردار است. بقراط بر این باور بود که اگر زنی فکر میکند ممکن است باردار شده باشد باید هنگام خواب محلولی از ترکیب آب و عسل بنوشد و در صورت دل پیچه گرفتن، بارداری او تأیید خواهد شد. در دوران قرون وسطی، بسیاری از دانشمندان از روش معاینه ادرار برای این کار استفاده میکردند که روشی بسیار نامطمئن است.
در سال ۱۹۲۸، اما کشف بزرگی در این زمینه رخ داد و دو متخصص زنان و زایمان آلمانی به نامهای سلمار آشیم و برنهارد زودنک روش تشخیص بارداری با استفاده از هورمون گونادوتروپین را ابداع کردند، هورمونی که تا آن زمان تصور میشد توسط غده هیپوفیز تولید میشود، اما در دهه ۳۰ مشخص شد که این هورمون توسط جفت ترشح میشود.
این کشف برای توسعه تستهای بارداری مدرن بسیار حیاتی بود و این هورمون عنوان عامل اصلی فاش کننده بارداری در مراحل اولیه شناخته میشود. در سال ۱۹۲۷، دو محقق آلمانی مذکور یک تست خرگوشی را برای تشخیص بارداری ابداع کردند. در این تست، ادرار زن مورد نظر به بدن یک خرگوش ماده تزریق شده و خرگوش مذکور در طی چند روز آینده تحت مراقبت و بررسی قرار میگرفت.
اگر تخمدانهای خرگوش به ادرار زن واکنش نشان میدادند مشخص میشد که هورمون مذکور در آن وجود داشته و زن باردار است. این تست یک ابداع موفقیتآمیز بوده و به درستی بارداری زنان را مشخص میکرد. تمام خرگوشهای استفاده شده در این روش مورد جراحی قرار گرفته و کشته میشدند.
۷. شربت آرامبخش خانم وینزلو
در طی قرن نوزده و بیست میلادی، با رشد جمعیت جهان، بسیاری از صنایع داروهای متنوعی را توسعه داده و آزمایشات زیادی روی داروهای جدید صورت میگرفت. در این فضای تبلیغاتی و کمتر علمی، کمپانیهای دارویی از استانداردهای ضعیف و سست در بازار نهایت استفاده را برده و محصولاتی بسیار خطرناک را تولید و به بازار میفرستادند.
بهترین نمونه این محصولات شربت آرامبخش خانم وینزلو بود که فرمول آن توسط زنی به نام شارلوت آن وینزلو ابداع شده و اولین بار در ایالت مین، آمریکا در سال ۱۸۴۹ به بازار آمد. این محصول قرار بود آرامبخش بوده و بیشتر برای نوزادان و کودکان ناآرام و گریان کاربرد داشت. از ترکیبات این شربت میتوان به مقدار زیادی سولفات مرفین، پودر تریاک، کربنات سدیم و آمونیاک مایع اشاره کرد.
این دارو با ترکیبات سرکوب کننده خود به سرعت کودکان را آرام میکرد و ضربان قلب آنها را کاهش میداد. اما رفته رفته و در اوایل قرن بیستم گزارشهای زیادی از مردن نوزادان در اثر مصرف این شربت منتشر شد، اما فروش آن تا سال ۱۹۳۰ در برخی از کشورهای غربی همچنان رواج داشت.
۶. برداشتن قسمتی از مغز
نیمه اول قرن بیستم برای همیشه و به خاطر یک سری درمانهای فیزیکی تهاجمی و غریب که در اروپا و آمریکای شمالی به کار گرفته میشد در ذهن بشریت باقی خواهد ماند. در اوایل قرن بیستم جامعه پزشکی شروع به استفاده از روشهای درمانی عجیبی کردند. یکی از این روشها روش خواب درمانی از طریق به خواب رفتن بیمار با استفاده از باربیتوراتها بود که در سال ۱۹۲۰ ابداع شد.
روش خواب عمیق درمانی یک درمان روانی با استفاده از تجویز مواد مخدر به منظور بیهوش کردن بیمار به مدت روزها و یا هفتهها بود. بدین ترتیب نیاز به گفتن نیست که برخی از این بیماران هیچگاه از کمای مصنوعی خود خارج نشدند. در سال ۱۹۳۳ و ۱۹۳۴، پزشکان شروع به استفاده از انسولین و کاردیازول برای شوک درمانی کردند.
در سال ۱۹۳۵، یک عصبشناس پرتغالی به نام آنتونیو ایگاس مونیز یک روش درمانی به نام لوبوتومی ابداع کرد که در آن اتصالات قسمت جلویی مغز قطع میشد. این روش شامل سوراخ کردن جمجمه و تخریب بافتهای مهم جلوی مغز بود. وی این روش درمانی را برای افرادی مبتلا به افسردگی، شیزوفرنی، ترسهای هراسی و دیوانگی موثر میدانست.
۵. جورج دماغ گنده
صحافی با پوست انسان روشی بود که در آن از پوست انسان برای صحافی یک کتاب یا جزوه استفاده میشد. در آمریکا، در برخی از معتبرترین کتابخانهها نیز نمونههایی از صحافی با پوست انسانی دیده میشد. در دهههای پایانی قرن نوزدهم، یاغیان بسیاری در غرب آمریکا ظهور کردند که یکی از آنها جورج پاروت دماغ گنده نام داشت. در سال ۱۸۷۸، پاروت و دار و دستهاش دو مامور قانون را در وایومینگ به قتل رساندند.
این قتلها در جریان دزدی گروه پاروت از یک قطار دچار نقص فنی شده صورت گرفت. در سال ۱۸۸۰، در نهایت پاروت و افرادش به چنگ قانون افتادند. بعد از دادگاه، پاروت در آوریل ۱۸۸۱ به اعدام با طناب دار محکوم شد، اما در طول دوران زندانی شدنش در وایومینگ سعی کرد فرار کند. وقتی که این خبر در بین مردم شهر پیچید، ۲۰۰ مرد مسلح به زندان رفته، او را به زور بیرون کشیده و در ادامه از یک تیر تلگراف دار زدند.
دو پزشک بعد از این ماجرا جنازه او را برای مطالعه روی مغزش در اختیار گرفتند. در جریان این تحقیقات، قسمت بالای جمجمه پارووت با خشونت تمام اره شده و کاسه کوچک بالای جمجمهاش به یک دختر ۱۵ ساله داده شد. این دختر به اولین پزشک زن در وایومینگ تبدیل شد و گفت که از هدیه مذکور به عنوان زیرسیگاری، نگهدارنده خودکار و نگهدارنده در استفاده کرده است.
پوست لگن، صورت و سینه پاروت نیز برداشته شده و همراه با نوک پستانهایش به یک دباغ خانه در دنور فرستاده شد جایی که آنها را به یک جفت کفش و یک کیف مخصوص ابزارهای پزشکی تبدیل کردند. این کفشها توسط فرماندار وایومینگ در مراسم سوگندش پوشیده شد. بدن پاروت نیز به مدت یکسال در یک محلول الکل و نمک نگهداری شد و بعد از اتمام آزمایشات دفن شد. کفشهای ساخته شده از پوست بدن پاروت اکنون در موزه کربن کانتی در راولینز، وایومینگ نگهداری میشوند.
۴. بیماری قدرنشناسی دراپتومانیا
نژادپرستی علمی به استفاده از یافتههای علمی برای تحلیل تفاوتهای بین نژادهای انسانی اطلاق شده و در طول تاریخ برای سرکوب اقلیتها یا افراد خاصی استفاده شده است. این روش در دوران نئوامپریالیسم (۱۸۸۰ تا ۱۹۱۴ میلادی) چنان رایج بود که برخی از دانشمندان برای توجیه سلطه اروپاییان سعی در ارائه تئوریهای علمی داشتند. یکی از این موارد، تئوری موسوم به دراپتومانیا بود، یک بیماری ظاهراً روانی که توسط یک پزشک آمریکایی به نام ساموئل ای. کارترایت در سال ۱۸۵۱ ابداع شده و به باور او باعث میشد بردگان سیاهپوست دست به فرار بزنند. نتایج تحقیقات او به سرعت در سراسر کشور منتشر شد و گفت که این بیماری بیشتر در نتیجه رفتارهای صاحبانی رخ میدهد که بیش از حد با بردگان خود معاشرت داشته و مانند شخصیتهای همتراز با آنها رفتار میکنند. درمان این بیماری به گفته کارترایت این بود که در صورت ترشرویی و نارضایتی بیدلیل بردگان، تنها راه درمان آنها شلاق زدنشان تا سرحد مرگ است!
۳. حق خدایی پادشاهان
حق خدایی پادشاهان یک آموزه سیاسی و مذهبی بود که بر اساس آن پادشاهان نهایت قیومیت و کنترل را بر مردم خود داشتند که حقی بود که به طور مستقیم از خداوند و اراده او به آنها میرسید. این آموزه بر این باور بود که تلاش برای ساقط کردن پادشاه یا محدود کردن قدرت او برخلاف خواسته و اراده خداوند است و میتواند نماد کفر باشد.
این تئوری در دوران پادشاهی جیمز ششم اسکاتلند، جیمز اول انگلیس و لوییس چهاردهم فرانسه در اوج خود قرار داشت و پس از آن رفته رفته از مقبولیت این باور عمومی کاسته شد. بر اساس این آموزه، هیچ کسی غیر از خود پادشاه شایستگی تنبیه فرزندان او را ندارد و این موضوع برای معلمان و مربیان دربار بسیار مشکلساز شده بود.
به همین دلیل برای هر شاهزاده یک کتکخور نیز در نظر گرفته میشد که در صورت هرگونه نافرمانی از جانب شاهزاده جوان، کتکخور او در برابر چشمانش تنبیه میشد. این کتکخورها معمولاً از خانوادههای اشرافی بوده و از همان کودکی همراه شاهزاده خود آموزش یافته و بزرگ میشدند. بدین ترتیب یک رابطه عاطفی عمیق بین بسیاری از شاهزادگان و کتکخور آنها شکل میگرفت و همین موضوع باعث شده بود که کتک زدن کتکخورها برای تادیب و سربراه کردن شاهزادگان بسیار موثر باشد.
۲. میمیزوکا
در دوران امپراطوری سنگوکو در ژاپن، شورشهای اجتماعی، دسیسهچینی سیاسی و درگیریهای نظامی بسیار شایع بود. در تاریخ ژاپن، معمولاً جنگاوران پس از پیروزی در نبرد، سر رقیب خود را به عنوان غنیمت از تنش جدا میکردند. اغلب اوقات بر اساس تعداد سرهایی که یک سرباز جمع میکرد میتوانست از فرمانده یا جنگسالار خود دستمزد و جایزه دریافت کند. در سال ۱۵۸۵ ژاپن توسط تویوتومی هیدیوشی متحد شده و در آستانه شروع قرن هفدهم به کره اعلان جنگ کرد.
هدف اصلی تصرف قلمروهای کره، جورچن، سلسله مینگ چین و هند بود. در این برهه جمعآوری غنایم جنگی بسیار رایج بود، اما به دلیل تعداد بالای سربازان و غیرنظامیان کرهای کشته شده در طول نبرد و نبود جای کافی در کشتیهای ارتش، بسیار آسانتر بود که گوش و بینی سربازان طرف مقابل به جای سرهایشان به عنوان غنیمت برداشته شود. بدین ترتیب گوشها و بینیهای بریده شده سربازان کرهای در خمرههایی پر از آب نمک به ژاپن بازگردانده میشد.
تعداد کشتهشدگان کرهای در این برهه را بیش از یک میلیون تخمین زدهاند و تعداد گوشها و بینیهای بریده شده آنقدر زیاد بود که هیدیوشی ساختمانهای بزرگی را برای نگهداری آنان ساخت. بزرگترین این بناها میمیزوکا نام داشت که بقایای مثله شدن بدن دست کم ۳۸.۰۰۰ سرباز کرهای را در خود داشت. این بنا در سمت غربی مقبره تویوکونی در کیوتو قرار دارد.
۱. تشنج زنانه
تشنج زنانه روزگاری یک بیماری رایج شمرده میشد که صرفاً در زنان دیده شده، اما امروزه به عنوان یک بیماری شناخته نمیشود. در اروپای غربی و آمریکا، شناسایی و درمان تشنج زنانه برای صدها سال رایج بود. در سال ۱۸۵۹، یک پزشک ادعا کرد که یک چهارم زنان از این اختلال رنج میبرند. یک پزشک آمریکایی نیز فهرستی ۷۵ صفحهای از نشانههای این بیماری را فهرست کرده و ادعا کرده بود که این فهرست کامل نیست.
زنانی که این بیماری را داشتند نشانههایی مانند ضعف، بیخوابی، تجمع مایع در بدن، احساس سنگینی در شکم، اسپاسم عضلانی، تنگی نفس، تندخویی، از دست دادن میل به غذا و رابطه جنسی و میل به دردسرسازی در این فهرست قرار داشت. وقتی که پای درمان به میان میآمد این موضوع بسیار شوکهکنندهتر میشد.
در این دوران تشنج زنانه بیش از همه به عدم رضایت از رابطه جنسی نسبت داده میشد به همین دلیل بیماران به صورت هفتگی مورد یک روش درمانی خاص به نام ماساژ لگنی قرار میگرفتند. در جریان این روش درمانی، پزشک با دست خود اندام جنسی زنانه را تحریک میکرد تا اینکه بیمار به چندین ارگاسم جنسی دست مییافت. این بیماری برای پزشکان بسیار سودآور بود، زیرا اگر چه برای زنان مرگبار نبود، اما به مراقبت دائمی و مراجعه روتین آنها به پزشکان نیاز داشت.
24