داستان طاعون وحشتناک آتن؛ چگونه یک بیماری مسیر تاریخ را تغییر داد؟
برای فهم دقیق تاثیر واقعی یک بیماری همه گیر بر جامعه و سیاست باید نگاهی به طاعونهای بزرگ در جهان داشته باشیم. طاعون سال 430 ق . م آتن یکی از بهترین نمونهها است.
حسین نیازبخش- بازار پیش بینیها از آینده جهان بعد از پایان قائله کرونا بسیار داغ است. بسیاری از پایان نئولیبرالیسم صحبت میکنند و برخی معتقدند در دنیای پسا کرونا هژمونی آمریکا نابود خواهد شد.
به نظر میرسد قضاوت نهایی در مورد تغییرات دنیا بعد از کرونا خیلی آسان نباشد. به جز قدرت امروز بشر، نباید فراموش کرد که توان و کشندگی این ویروس در مقابل بزرگترین دشمن مسری بشر یعنی طاعون هیچ است. برای فهم دقیق تاثیر واقعی یک بیماری همه گیر بر جامعه و سیاست باید نگاهی به طاعونهای بزرگ در جهان داشته باشیم. طاعون سال 430 ق . م آتن یکی از بهترین نمونهها است که به خوبی تاثیر یک بیماری بر سیاست و جامعه و فرهنگ را نشان میدهد.
عصر طلایی آتن؛ پیش به سوی تمدن
آتن قرن 5 ق. م بدون شک باشکوه ترین تمدن یونانی آن عصر بود. نظام دموکراسی به خوبی توانسته بود مردم این دولت شهر را دور هم گرد آورد. پریکلس مقام اول اجرایی شهر بود. این سیاستمدار با تدبیر خود توانست قدرت آتن را بیرون دروازههای شهر هم گسترش دهد. پریکلس دریانوردان آتنی را تقویت و تشویق کرد و با احداث نیروی دریایی قدرتمند توانست تجارت آتن با سایر دولت شهرهای یونانی را گسترش دهد.
پریکلس همچنین توانست از اتحادیه دلوس به بهترین نحو استفاده کند. اتحادیه دلوس، پیمانی نظامی و امنیتی میان 170 دولت شهر یونانی به رهبری آتن بود که در سال 477 ق. م برای رویارویی با امپراتوری ایران در جزیره دلوس ایجاد شد.
در سال 454 ق. م پریکلس با این بهانه که جزیره دلوس در خطر یورش ایرانیان است، خزاین اتحادیه را به آتن منتقل کرده و عملاً آتن را به مرکز اتحادیه تبدیل کرد.
تحت لوای پریکلس، در طول چند سال، آتن تبدیل به قدرتمندترین و ثروتمندترین شهر یونان شده بود. پریکلس با ثروت تجارت آتن شروع به زیبا سازی شهر و ترویج فرهنگ یونانی کرد. او پروژه جاه طلبانهای را به راه انداخت و ساختمانهای باشکوهی مانند پارتنون در آکروپولیس را ساخت. این پروژه آتن را زیبا و باشکوه ساخت و هم بدان شهر اعتبار بیشتری داد و هم برای مردمان کار و ثروت فراهم کرد.
جنگ پلوپونزی و طاعون آتن را پیر کرد
آتن و پریکلس در اوج قدرت و شکوه بودند که جنگ پلوپونزی رخ داد. اسپارت(دیگر دولت شهر قدرتمند یونان) که از قدرت گیری آتن بیمناک بود با متحد کردن دولت شهرهای دیگر با آتن جنگید.
طبق گفته مورخان، در ابتدای جنگ این آتن بود که پیروز قطعی جنگ به نظر میرسید. نیروی دریایی قدرتمند آتن بر نیروی زمینی اسپارت پیروز شده بودند. پریکلس پیش بینی کرده بود که در طول یک سال اسپارت تسلیم خواهد شد و تمدن آتنی با قدرت بیشتر تسلطش را بر یونان و مدیترانه گسترش خواهد داد. با این حال، یک اتفاق نقشههای سیاستمدار کهنه کار آتنی را نقش بر آب کرد. طاعون همان اتفاقی بود که نتیجه جنگ و بالطبع، آینده و سرنوشت فرهنگ و تمدن آتن را تغییر داد.
براساس گفته توسیدیدِ مورخ، این طاعون در سال 430 و از طریق اتیوپی، لیبی و مصر به آتن رسیده بود. در این زمان، پریکلس تمام نیروهای آتنی را در داخل شهر جمع کرده و در واقع پشت باروهای شهر پناه گرفته بود تا نیروی دریایی آتن کار اسپارت را تمام کرده و در این بین نیروی زمینی اسپارت نتواند کاری از پیش ببرد. این تجمع باعث شد طاعون در آتن بیش از سایر شهرها اثر کند. طبق روایت توسیدید در اثر این طاعون 30 درصد از جمعیت آتن از بین رفت. مورخین تعداد کشتهها را تا 100 هزار نفر هم میدانند. بسیاری از خانواده ها متلاشی شده و دولت شهرها نیز از ترس شیوع این مرض ائتلاف خود را با آتن لغو کردند.
تاثیر سیاسی طاعون؛ دموکراسی از بین میرود
طاعون نتایج اجتماعی و سیاسی بسیاری داشت. این نتایج و عوارض شاید از خود طاعون شوکه کنندهتر باشند.
بعد از طاعون، مردم خشمگین آتن به سیاستمدار و رهبر کهنه کارشان پشت کردند. آنها پریکلس را مقصر این حادثه و کشتار دانسته و به همین دلیل او را عزل نمودند. البته مدت کوتاهی بعد پی بردند که تواناتر از پریکلس رهبری نخواهند یافت. این شد که او را به مقامش بازگرداندند اما او نیز به طاعون مبتلا شد و از دنیا رفت. مرگ او ضربه سختی به اتحادیه آتن زد. اکنون اسپارت دست بالا را در جنگ داشت.
آتنیها بالاجبار با اسپارت صلح کردند. این صلح اما دیری نپایید و برخی افراد جاه طلب آتنی مانند آلکبیادس(که شاگرد سقراط هم بود) با تحریک عوام یونانی مجددا به شهرهای یونانی حمله کرد. اسپارت بلافاصله به این حمله واکنش نشان داد و بار دیگر جنگ آغاز شد. نتیجه آغاز مجدد جنگ به مراتب فاجعه بار تر بود. آتن در آستانه سقوط قرار گرفت. در این هنگام برخی اولیگارشی های آتنی(که معتقد به قدرت گیری اقلیت اشراف آتنی و لغو نظام دموکراسی بودند) کودتا کرده و از طریق اتحاد با اسپارت، نظام سیاسی آتن را تغییر دادند.
تاثیر اجتماعی و مذهبی طاعون؛ از جزم گرایی و شکاکیت تا اعدام حکیم پیر
هر چند مدت کوتاهی بعد و پس از کش و قوس های فراوان، نظام دموکراسی به رهبری تراسوبولوس بار دیگر قدرت گرفت اما طاعون تاثیر خود را گذاشته بود. این تاثیر به خصوص در فرهنگ، قانون و مذهب آتنیها خود را نشان میداد. طبق گفته توسیدید، آتنیها بعد از طاعون دیگر توجهی به قانون نداشتند. قانون شکنی در آتن پسا طاعون رشد زیادی کرد. برخی مورخین معتقند که علت این امر این بود که آنها دیگر به افتخار و کامیابی شهر توجه نداشتند. آنها معتقد بودند که باید از زندگی کوتاه قبل از مرگ لذت برده و به اصطلاح دم را غنیمت شمارند؛ به همین دلیل ترجیح میدادند بی توجه به آرمانهای غیر محسوسی مانند تمدن، شهر وقانون به فکر هوسهای آنی خود باشند.
به جز این، مذهب یونانی نیز به دو صورت به این حادثه واکنش نشان داد. از طرفی، تعداد شکاکان دینی زیاد شد. برخی معتقد بودند آپولون(یکی از ایزدان مشهور یونانی که ارج و قرب زیادی در آتن داشت) که معبد بزرگی در آتن دارد در جنگ طرف اسپارت را گرفته است. به همین دلیل، بسیاری از آتنیها با معبد آپولون قهر کرده و دیگر نذر و قربانیهای خود را به این مکان نمیآورند. عکس این شکاکیت نیز هم زمان در حال رشد در آتن بود. دین و مذهب در آتن به طور اساسی بر روی ترس بنا شده بود. یونانیها تمام تلاششان را میکردند تا مانع از خشم خدایان شوند. آیینها و قربانیها که اساس دین را تشکیل میدادند نیز به همین منظور انجام میگرفت. با شیوع طاعون بسیاری از یونانیان آتنی به این باور گراییدند که خدایان از اعمال و رفتار کفر آمیز آتنیها خشمگین شده و بلا و مصیبت را بر سر این شهر آورده اند.
این افراد که اکثریتِ طرفداران دموکراسی را تشکیل میدادند معتقد بودند که سوفیستها(گروهی از متفکران شکاک و نسبی گرا که در قرن 4 و 5 رشد کردند) و افرادی مانند سقراط یا کفریات خود و بی توجهی به دین، زمینه خشم خدایان و طاعون را فراهم کرده اند. یکی از اتهامات دادگاه به سقراط هم دقیقا همین بیدینی بود. قدرت گیری این تفکر در آتن سرانجام به اعدام سقراط انجامید. اتفاقی که به قول خود سقراط تا ابد آتن را نزد جهانیان بد نام کرد.
سرزمین هنر از هنرمند خالی شد
هرچند بعد از قائله جنگهای پلوپونزی و شیوع طاعون، آتن همچنان خود را به عنوان یک دولت شهر مهم مطرح میکرد و به خصوص فلسفه با ظهور افلاطون و ارسطو(ارسطو اهل استاگیرا است اما در آتن فلسفه آموخت و درس داد) در این شهر رشد یافت اما هنر به خصوص معماری و شعر بعد از طاعون دیگر به اوج خود بازنگشت. شعرای بزرگ آتن یعنی آشیل و سوفکل و اوریپید هم همگی تربیت شده دوره طلایی پریکلس بودند. بناهای مشهور آتن همگی پیش از شیوع طاعون ساخته شدند. در حقیقت، طاعون با خودش عصر زرین فرهنگ و هنر و معماری آتن را برد و آن را به خاطرهها سپرد.
البته آتن سعی کرد پس از ضربه کاری جنگ و طاعون به هر نحوی که شده از جای برخیزد و مجددا به عصر طلایی خود بازگردد اما مدتی نگذشت که با ظهور فیلیپ مقدونی و پسرش اسکندر تمام این اندیشهها به رویایی دست نیافتنی تبدیل شد و آتن و سایر دولت شهرها در امپراطوری تازه تاسیس مقدونیها ذوب شدند. بدین ترتیب داستان تمدن آتن برای همیشه به تاریخ پیوست.
منبع: خبر فوری
38
شما خیلی چهار ذوق هستید ایران دستمال توالت کم نیسن عله نیست بله نیست زیاد خوشحال نباشید ما از اونا هم بدتر میشم چرا مملکت قرنطینه نمیکنن اقتصاد مهمه جون مردم چی ما همون ملتی هستیم تو صف گوشت منجمد کشته دادیم مردم پول ندارن که بخرن بعدم خاطرشون جمه اینا قرنطینه نمیکنن هروقت چیزی بخوان میرن میخرن از توهم بیرون بیان دولت مردان مردم دارن پرپر میشن
حدادی. تا زمانی. آبله. در جهان هست. مفلس. در نمی ماند
هزار طاعون و کرونا ملت ایران را بیدار نخواهد کرد. کسی که خواب هست را میتوان بیدار کرد اما کسی که خودش را به خواب زده هرگز
تاریخ همیشه در حال تکراره و تو هر جامعه ای تعدادی به فکر هوس زود گذر و تعدادی دو اتیشه مذهبی یک کشور و از تعادل و ایمان مذهبی خارج میکنند .اینجاست که یک رهبر وظیفه تعادل در اون کشور احساس میشه .مثال اسکندر مقدونی در مقدونیه و ترامپ در امریکا نتیجه بی تدبیری همین هاست
انسان در طول تاریخ همیشه یک اشتباه را تکرار می کند وهمیشه همان بلا نصیبش می شود ولی درس نمی گیرد وباز به تاریخ سیاه گذشته افتخار می کند.دوای درد انسان درون ماده پول وسیستم نیست دوای درد انسان عوض کردن خواسته است .برای دنیایت کار کن اما فقط برای احتیاجاتت نه برای هوسهایت .ونه بر روی اجساد انسانهای زیر دست وپا افتاده ولی انسان امروز یه مشکل دیگه هم داره اگه بخواد مثل فطرت خودش عمل کنه .با بمباران تبلیغات وخواسته های کاذب چه کار کنه.
ذات یک حیوان وحشی درنده خویی است، ذات انسان هم دور از این واقعیت نیست، چه در سال ۴۵۰ چه در ۲۰۲۰ و چه در اینده های دور..............، مادامی که عوام در اکثریت هستند بازیچه ی دست خواص خواهند بود، امان از عوام....