روایت شبگرد از خرید و فروش جعبه موز تا ظریف قلابی
رضاساکی
شبگردی را با جعبه موز آغاز میکنیم. جعبه موز برای شما که خانهدار و مالک هستید جعبه موز است اما برای ما که خانهبهدوش و مستاجر هستیم جعبه موز فقط جعبه موز نیست.
شاید باورتان نشود اما جعبه موز آن قدر برای اسبابکشی مهم است که حتا فروش آنلاین هم دارد. جعبه موز بازار سیاه هم دارد و گاه مثل مواد مخدر و در خفا خرید و فروش میشود. شاید باور نکنید اما جعبه موز کرایهای هم داریم. این روزها جعبه موز از 500 تومن تا 3500 تومن خرید و فروش میشود و حتا دیده شده است که برخی بر سر جعبه موز درگیر هم شدهاند و کار به کلانتری هم کشیده شده است. بله جعبه موزبرای ما قشر متوسط مهم است و شما قشر مرفه نباید به ما بخندید که بنده جعبه موز شدهایم. بروید خدا را شکر کنید که زندگیتان به جعبه موز بند نیست.
شبگردی را به عجیبترین خبر امروز ادامه میدهیم: محمدجواد ظریف قلابی در شیراز دستگیر شد. این مجرم با دریافت دهها میلیون تومان پول از اشخاص متقاضی سفر به اروپا و آمریکا با تقلید صدا، خود را نماینده وزارت امور خارجه یا بهصورت تلفنی خود را محمدجواد ظریف؛ وزیر امور خارجه، نیز معرفی میکرد.
یک بار هم یادم هست یک نفر خودش را به جای علی دایی جا زده بود و از مردم کلاهبرداری کرده بود. یعنی واقعا اینجاست که باید گفت با چه کسانی شدهایم هشتاد میلیون نفر! یعنی هموطنانی داریم که این قدر ساده و صاف و بیغلوغش هستند که وقتی یک شماره ایرانسل روی گوشیشان میافتد و میگوید سلام علیکم من وزیرامورخارجه هستم باور میکنند؟ آیا نباید این هموطنان را به اورژانس اجتماعی معرفی کرد؟ آيا کسی که فکر میکند محمدجواد ظریف شخصا پیگیر خروج او از کشور است نباید بستری شود؟ آیا اگر شما به یکی بگویید من وزیرامورخارجه هستم و او هم با شما چاقسلامتی کند سرش را کلاه نمیگذارید؟ اصلا جیب چنین کسی را نباید خالی کرد؟ یعنی ما هموطنانی داریم که بعد از گفتوگوی تلفنی با وزیرامورخارجه تقبلی به او میگویند به حسن آقا سلام برسان؟
یعنی باور میکنید که برخی از گولخورندگان هنوز باور نمیکنند که گول خوردهاند و همین امروز صبح به شماره وزیر تقلبی پیام دادهاند که: سلام دکتر جان. دکتر یه نفر داره با تقلید صدای شما از مردم کلاهبرداری میکنه. خواستم بگم که به پلیس فتا بگید. به حسن آقا سلام برسون.
و خبر آخر درباره جمله سنگین آقای چمران رئیس سابق شورای شهر تهران است. ایشان گفتهاند: «من درباره دور دوم دولت احمدینژاد از کار خودم پشیمان نیستم که چرا حمایت کردم، بلکه از کار او پشیمانم که چرا این کارها را کرد.»
پشیمانی از کار دیگران یک رویکرد جدید در ادبیات سیاسی است که آقای چمران مبدع آن هستند. از این به بعد وقتی از سیاستمداری میپرسید از کار خودت پشیمانی میگوید: از کار او پشیمانم که آن کارها را کرد. این هم یک روش دررفتن از خطاهاست لابد! اصلا به نظر ما همه باید از کار هم پیشمان باشیم. حتی میشود یک پویش به راه انداخت به نام از کار تو پشیمانم. این طوری خیلی راحت تقصیر را به گردن دیگری میاندازیم و بعد هم همه را روی سر ملت خالی میکنیم.