کاملا به صورت اختیاری رفتیم کلانتری

به گزارش خبر فوری به نقل از گلونی ، چند روز پیش با هم‌کلاسیم که دختره رفته بودیم پارک که درباره اتفاقات اخیر خاورمیانه صحبت کنیم. روی نیمکت پارک نشسته بودیم که یدفعه‌ای متوجه گذاشته شدن یه دست روی شونم شدم. برگشتم نگاه کردم دیدم یه مینی بوس از برادران و خواهران نیروی انتظامی پشت سرمون هستن. خلاصه کاملا به صورت اختیاری رفتیم کلانتری. اونجا به پدر هم‌کلاسیم زنگ زدن و اومد دخترشو برد‌. بعد نوبت رسید به من. شماره پدرمو گرفتن و بهش زنگ زدن که بیاد منو ببره ولی پدرم گفت که بذارین همون‌جا تو بازداشتگاه بمونه. میاد خونه کلی خرج می‌ذاره گردنمون. خلاصه اون‌شب موندم تو بازداشتگاه و روز بعدش با وساطت اقوام، پدرم اومد و منو از بازداشتگاه درآورد.

واسم جالب بود که انگار شیوه جدیدی برای جلوگیری از بروز جرایم بوجود اومده. یعنی اینجوری که اگه یکی خواست از شما دزدی کنه، واسه اینکه نتونه به هدفش برسه، کافیه که شما بهش بگین: ببین دوست عزیز من حواسم به همه چی هست، نمی‌تونی از من دزدی کنی. و اون دزد می‌ره سراغ یکی دیگه و اگه اون یه نفر دیگه هم مثل شما حواسش باشه، کلا دزده نمی‌تونه دزدی کنه و اینجوری اصلا نیازی به نیروی انتظامی نیست که بیاد دزدها رو دستگیر کنه!

35