این اختراعات از دل بحران‌ها بیرون آمدند

امروز با نگاهی به گذشته پرتحرک تاریخ، اختراعات و اکتشافات تاثیرگذاری را مرور می‌کنیم که زاییده شده از بطن بحران‌ها هستند.

این اختراعات از دل بحران‌ها بیرون آمدند

حتی در میان تیره‌ترین ابر‌ها هم می‌توان روزنه امیدی یافت. بحران‌ها می‌توانند محرک قدرتمندی برای نوآوری‌ها باشند. آن‌ها شرایط منحصر به فردی را برای ما ایجاد می‌کنند و برای مبتکران این امکان را فراهم می‌سازند تا آزادانه فکر کنند و بتوانند تغییر سریع و تاثیرگذاری را به وجود آورند. شاید باورکردنی نباشد، اما سوسیس زمانی ساخته شده که در جنگ جهانی اول، آلمان‌ها با گرسنگی دست و پنجه نرم می‌کردند و گوشت کمیاب شده بود.

چای کیسه‌ای هم در جنگ جهانی‌ اول اختراع شد، جایی که سرباز‌ها زمان لازم برای دم کردن چای نداشتند. سیستم فاضلاب هم بعد از شیوع وبا، اختراع شد و تا قبل از آن، با این‌که نیاز بود، اما کسی به فکر مدیریت فاضلاب‌ها نیفتاده بود. امروز با نگاهی به گذشته پرتحرک تاریخ، اختراعات و اکتشافات تاثیرگذاری را مرور می‌کنیم که زاییده شده از بطن بحران‌ها هستند.

بسکتبال

چه بحرانی؟ در امان ماندن از سرمای شدید

این اختراعات از دل بحران‌ها بیرون آمدند!

دکتر جیمز نایسمیت، مربی ورزش در سال ۱۸۹۱ بازی بستکبال را ابداع کرد تا دانشجویانش در سالن بازی کنند و از سرما در امان باشند. در آن سال‌ها، انگلیس با سرمای استخوان‌سوزی دست و پنجه نرم می‌کرد که در تاریخ کمتر به آن اشاره شده است. البته شاگردان نایسمیت به مدت سه سال با توپ فوتبال، بسکتبال بازی می‌کردند! سپس در سال ۱۸۹۴ در بحبوحه رکود اقتصادی که از سال ۱۸۹۳ تا ۱۸۹۶ به طول انجامید، نایسمیت از آلبرت اسپالدینگ که قهرمان بیس بال و مبتکر کالا‌های ورزشی بود خواست یک توپ مخصوص برای این بازی جدید طراحی کند. با اندک تغییر، توپ بسکتبال فعلی همان توپ اسپالدینگ است که مورد استفاده قرار می‌گیرد.

چای کیسه‌ای

چه بحرانی؟ جنگ جهانی اول

این اختراعات از دل بحران‌ها بیرون آمدند!

جنگ‌جهانی اول محرکی برای نوآوری‌های جدید بود. چای کیسه‌ای هم یکی از مواردی بود که قبل از جنگ به طور تصادفی اختراع شد. در سال ۱۹۰۸، وارد کننده چای و قهوه توماس سالیوان، با استفاده از ترفند بازاریابی، کیسه‌های ابریشمی چای را برای مشتریانش فرستاد. مشتریان به جای این‌که کیسه را باز و چای دم کنند کیسه را در آب جوش انداختند.

این ایده با استقبال زیادی همراه شد، اما به دلیل ضخیم بودن پارچه چای دم نمی‌کشید. یک دهه بعد در طول جنگ، شرکت آلمانی به نام تیکان این ایده را با استفاده از الیاف پنبه‌ای عملی کرد و کیسه چای مدرن به وجود آمد. این کیسه‌های چای که به «بمب‌های چای» معروف شدند، برای انتقال آسان به سربازان خط مقدم، در نظر گرفته شده بودند، زیرا آن‌ها معمولا فرصت زیادی نداشتند تا منتظر دم کشیدن چای شوند. این چای‌ها، کارایی فوق العاده‌ای داشتند و محبوبیت آن‌ها پس از جنگ نیز ادامه یافت.

ساعت مچی

چه بحرانی؟ اهمیت زمان در حملات نظامی

این اختراعات از دل بحران‌ها بیرون آمدند!

اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، مردانی که نیاز داشتند زمان را بدانند و پول برای تهیه آن نیز داشتند، ساعت را با یک زنجیر در جیب خود نگه می‌داشتند. هرچند به دلایلی، زنان در خرید آن پیشگام بودند به طوری‌که الیزابت اول ساعت کوچکی داشت که می‌توانست به بازوی خود ببندد. اما در حالی که زمان بندی در جنگ اهمیت زیادی داشت مانند همزمانی آتش توپخانه ها، تولید کنندگان به فکر ساخت ساعت‌هایی افتادند که هر دو دست را درمیان جنگ آزاد می‌گذاشت.

خلبانان نیز نیاز داشتند هر دو دست‌شان آزاد باشد، برای همین مجبور بودند ساعت‌های قدیمی جیبی خود را کنار بگذارند. شرکت مَپین اَند وب، در جنگ بوئر (سال ۱۸۸۸ در آفریقای جنوبی) ساعتی را با سوراخ روی دسته هایش (بند) ساخته بود و به نحوه کارایی آن افتخار می‌کرد، اما در جنگ جهانی اول بود که واقعاً این بازار پا گرفت و استفاده از ساعت مچی، فراگیر شد. به خصوص در یکی از روش‌های جنگی انگلستان همه چیز به زمان‌بندی بستگی داشت.

در این روش شلیک توپ درست پیش از حمله پیاده نظام صورت می‌گرفت. بدیهی است که کوچک‌ترین اشتباه زمانی موجب تلفات در طرف خودی بود. مسافت برای علامت دادن بسیار زیاد و زمان هم بسیار تنگ بود. ضمن این‌که علامت دادن به نظر ساده به معنای این بود که دشمن نیز آن را می‌دید.

ساعت‌های مچی چاره کار بودند. شرکت اچ ویلیامسون که در شهر کاونتری ساعت مچی می‌ساخت در گزارش نشست عمومی سالانه خود در سال ۱۹۱۶ گزارش داد که از هر چهار سرباز یک نفر ساعت مچی به دست می‌بندد و سه نفر دیگر نیز قصد دارند در اسرع وقت یکی از آن‌ها را تهیه کنند. حتی یکی از ساعت‌های لوکس امروز هم به جنگ‌جهانی اول برمی گردد. لوئیس کارتیه، ساعت‌ساز فرانسوی در سال ۱۹۱۷ ساعت تانک کارتیه را با الهام از شکل تانک‌های رنو طراحی کرد که فروش قابل توجهی هم داشت.

دی ان‌ای

چه بحرانی؟ آنفلوآنزای اسپانیایی

این اختراعات از دل بحران‌ها بیرون آمدند!

همه‌گیری آنفلوآنزای اسپانیایی در مقایسه با بسیاری از بحران‌های جهانی باعث کشته شدن تعداد بیشتری از مردم شد و در سال ۱۹۱۸ در سراسر جهان صدمات شدیدی وارد آورد. در پی شیوع این بیماری، باکتری شناس انگلیسی «فرد گریفیت» به دنبال تولید واکسن بود و در سال ۱۹۲۸ اولین آزمایش را انجام داد که نشان می‌داد باکتری‌ها قادر به انتقال اطلاعات ژنتیکی هستند. سال‌ها بعد آزمایش گریفیت الهام‌بخش پژوهشگر موسسه راکفلر، اسوالد اوری بود. او سرپرستی تیمی را بر عهده داشت که در سال ۱۹۴۴ کشف کردند DNA کد ژنتیکی دارد.

سوسیس گیاهی

چه بحرانی؟ کمبود گوشت در آلمان

این اختراعات از دل بحران‌ها بیرون آمدند!

کنراد آدناور، اولین صدر اعظم آلمان پس از جنگ جهانی دوم سوسیس گیاه سویا را اختراع کرد. در جنگ جهانی اول زمانی که آلمان در محاصره انگلیس بود، آدناور شهردار کلن بود و گرسنگی در این شهر بیداد می‌کرد. او ذهنی مبتکر و خلاق داشت و به دنبال راه‌هایی بود تا موادی را که در دسترس بودند، جایگزین اقلام کمیابی مانند گوشت کند. او برای تهیه نان، گندم را جایگزین ترکیبی از آرد برنج، جو و آرد ذرت رومانیایی کرد. همه چیز به نظر روبه‌راه بود تا زمانی که رومانی وارد جنگ شد و دیگر آرد ذرت در دسترس نبود. او با تجربه‌ای که از تهیه نان به دست آورده بود به دنبال تهیه سوسیسی جدید رفت و سویا به عنوان مواد اولیه سوسیس بدون گوشت به ذهن اش خطور کرد.

این محصول به سوسیس صلح معروف شد. سپس آدناور در دفتر ثبت اختراع آلمان اقدام به ثبت سوسیس کرد، اما درخواست او پذیرفته نشد. ظاهراً این محصول محتویات مناسب برای یک سوسیس را نداشت و ثبت آن خلاف مقررات آلمان بود چرا که سوسیس بدون گوشت، سوسیس محسوب نمی‌شد. عجیب آن بود که او در انگلیس که در آن زمان دشمن آلمان بود، شانس بهتری برای ثبت محصول خود داشت. جورج پنجم در ۲۶ ژوئن سال ۱۹۱۸ اختراع سوسیس سویا را به ثبت رساند.

قرص ویتامین دی

چه بحرانی؟ شیوع راشیتیسم بین کودکان

این اختراعات از دل بحران‌ها بیرون آمدند!

در زمستان سال ۱۹۱۸، تخمین زده می‌شود که نیمی از کل کودکان در برلین دچار بیماری راشیتیسم بودند، بیماری که استخوان‌ها را نرم و خمیده می‌کند. علت دقیق بیماری در آن زمان مشخص نبود، اگرچه علت این عارضه را مرتبط با فقر می‌دانستند. در همین شهر پزشکی به نام کرت هالدشینسکی متوجه شد که بیماران وی بسیار رنگ پریده هستند. او تصمیم گرفت روی چهار تن از بیمارانش آزمایشی را انجام دهد که یکی از آن‌ها به نام آرتور فقط سه سال داشت. او هر چهار نفر را زیر لامپ‌های جیوه‌ای از جنس کوارتز قرار داد که نور ماورای بنفش ساطع می‌کردند.

هالدشینسکی هنگام درمان متوجه شد که با این تکنیک، استخوان‌های بیماران جوانش قوی‌تر می‌شوند. در ماه می ۱۹۱۹، در تابستان هنگامی که نور خورشید آسمان را فرا گرفته بود، او آن‌ها را در تراس زیر آفتاب نشاند. انتشار نتایج آزمایش او با استقبال زیادی روبه‌رو شد و کودکان در سراسر آلمان مقابل نور گذاشته می‌شدند.

در شهر درسدن، تمام ساعات روز چراغ‌های خیابان‌ها را روشن نگه می‌داشتند و در اختیار خدمات رفاهی کودکان قرار می‌دادند تا از آن برای معالجه کودکان استفاده کنند. محققان بعد‌ها دریافتند که ویتامین D برای جذب کلسیم و داشتن استخوان‌های متراکم ضروری است و نور ماورای بنفش این فرایند را انجام می‌دهد بنابراین با چند پژوهش، قرصی درست کردند که برای افزایش ویتامین دی در بدن کاربردی بود.

جراحی پلاستیک

چه بحرانی؟ آسیب‌دیدگی صورت سربازان

این اختراعات از دل بحران‌ها بیرون آمدند!

وحشت از میزان آسیب‌دیدگی صورت که سربازان در طول جنگ متحمل شده بودند، هارولد جیلی، جراح نیوزیلندی را بر آن داشت تا در سال ۱۹۱۷ اولین بیمارستان در دنیا را برای درمان آسیب‌های صورت بسازد. وی روش‌هایی را برای پیوند پوست، ماهیچه و استخوان‌ها ابداع و عملا جراحی پلاستیک مدرن را اختراع کرد. این تصویر ملوان والتر یو را نشان می‌دهد که اولین کسی بود که طی یک روش بازسازی مدرن مورد درمان قرار گرفت.

پیدایش دوچرخه

چه بحرانی؟ فوران آتشفشان

این اختراعات از دل بحران‌ها بیرون آمدند!

در آوریل سال ۱۸۱۵ کوه آتشفشان تامبورا در اندونزی فوران کرد و در نتیجه مقدار زیادی گرد و غبار و خاکستر در سراسر جهان پخش شد و میزان نور خورشید و دمای جهانی هوا کاهش یافت. در نتیجه این حادثه، در چین هوای سرد منجر به از بین رفتن درختان، محصولات زراعی و گاومیش‌ها شد. در آمریکای شمالی گردوغبار، نور خورشید را قرمز کرده بود و در شهر نیویورک در فصل تابستان برف می‌بارید. با قحطی محصولات غذایی، شورش و غارت در اروپا شروع شد. قیمت مواد غذایی افزایش یافت و ده‌ها هزار نفر بر اثر قحطی و بیماری جان خود را از دست دادند.

اسب‌ها یا از گرسنگی می‌مردند یا کشته می‌شدند، زیرا قیمت بالای جو مردم را وادار می‌کرد که برای تغذیه، بین خود و حیوانات یکی را انتخاب کنند. این وضعیت نامساعد، «کارل فون دریس» مخترع آلمانی را بر آن داشت یک وسیله حمل‌و‌نقل شخصی را ابداع کند تا جایگزین اسب شود. یک وسیله چوبی دو چرخ که او آن را ماشین دو نامید. دریس روی زین می‌نشست، پا‌های خود را روی زمین فشار می‌داد و چند متر خود را به سمت جلو هل می‌داد و با استفاده از یک اهرم سکان آن را هدایت می‌کرد.

بدین ترتیب او در این نمایش سواری، ۴۰ مایل را در چهار ساعت طی کرد و نشان داد که این وسیله مانند یک اسب سوارکاری سریع است و می‌توان بدون تلاش زیاد سوار بر آن شد و قسمت دشوار یعنی حفظ تعادل نیز مستلزم تمرین زیاد بود. سال‌ها بعد، اصلاحاتی روی طراحی او صورت گرفت. از جمله پدال‌ها که در دهه ۱۸۶۰ در فرانسه به وجود آمد و سایر اصلاحات شامل ترمز‌های بهتر، قاب فولادی، چرخ‌های فلزی سبک و زنجیر برای حرکت آن‌ها ساخته شد. در اواخر دهه ۱۸۸۰ این عناصر در یک طراحی مدرن و قابل تشخیص به نام دوچرخه ترکیب شدند.

سیستم فاضلاب

چه بحرانی؟ شیوع بیماری وبا

این اختراعات از دل بحران‌ها بیرون آمدند!

در اواسط قرن نوزدهم، لندن از همه‌گیری‌های مکرر بیماری وبا رنج می‌برد. سال‌های ۱۸۵۳ - ۱۸۵۴ بیش از ۱۰ هزار نفر از مردم لندن بر اثر این بیماری کشته شدند. در آن زمان تصور می‌شد این بیماری ناشی از بوی فاضلابی باشد که از رودخانه تیمز متصاعد می‌شد. تابستان گرم سال ۱۸۵۸ بوی فاضلاب به قدری متعفن بود که به دوره تعفن بزرگ لندن معروف شد. همه کسانی که نزدیک رودخانه تیمز زندگی می‌کردند از جمله صاحب منصبان پارلمان تحت‌الشعاع آن قرار گرفته بودند.

بعد از تحقیقات گسترده به این نتیجه رسیدند که علت بیماری وبا وجود ذرات بخار و آلودگی هوا نیست بلکه آلودگی آب آشامیدنی و مخلوط شدن آن با سیستم فاضلاب است. از این رو، ژوزف بازلاگتی مهندس عمران شهری طرحی را برای انتقال فاضلاب پیشنهاد داد که به دلیل هزینه‌های بسیار با مقاومت پارلمان و دولت روبه‌رو شد، اما با شیوع بیماری وبا و افزایش مرگ و میر، آن‌ها مجبور به موافقت با این طرح شدند. بدین ترتیب، در سال ۱۸۶۶ بیشتر شهر لندن به یک شبکه فاضلاب متصل و بحران وبا باعث شد از کشته شدن و بیماری افراد بسیاری در آینده جلوگیری شود.

کنسرو

چه بحرانی؟ جنگ‌های ناپلئونی

این اختراعات از دل بحران‌ها بیرون آمدند!

جنگ‌های ناپلئونی علاوه بر اختراع آمبولانس‌ها و سایر نوآوری‌های پزشکی میدان جنگ، منجر به اختراع فرایند کنسروسازی نیز شدند. در سال ۱۸۱۰، دولت فرانسه که به دنبال راهی برای حفظ جیره بندی و تغذیه نیرو‌های خود در تمام مدت سال بود، به قناد مشهور «نیکلاس اَپر» بیش از ۱۲ هزار فرانک جایزه اعطا کرد، چراکه وی به روش موثری برای حفظ فرایند مواد غذایی دست یافته بود. سرانجام اَپر با به کارگیری به موقع دستاورد‌های خود توانست اولین کارخانه کنسروسازی تجاری جهان را ابداع کند و حالا کنسرو به جزء جدایی ناپذیر زندگی انسان‌ها تبدیل شده است؛ بنابراین بحرانی که جنگ‌های ناپلئونی به وجود آورد باعث اختراع کنسرو شد.

منبع: تابناک

70

کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • داروغه
    0

    بنده هم اختراعی برای مقابله با کرونا دارم گاز ازون به مقدار کم در کولرها محیط بسته مثل مساجد،منازل ،بیمارستان ، وارد کنید در کمتر از پنج دقیقه اون محل استرلیزه میشه