زنان متولد نسل هزاره چه کسانی هستند؟
بعضی متخصصان امور اقتصادی میگویند زنان نسل هزاره و فمینیستهای این نسل در شکل کلی، کاملا آگاه نیستند که برابری و مشارکت اقتصاد در سرمایهگذاری مشترک و برنامهریزی اقتصادی درازمدت با درآمد و پسانداز است.
بعضی متخصصان امور اقتصادی و توانمندسازی زنان میگویند زنان نسل هزاره و فمینیستهای این نسل در شکل کلی، کاملا آگاه نیستند که برابری و مشارکت اقتصادی بیشتر از اینکه دستمزد برابر باشد (که اولویت آنهاست)، در سرمایهگذاری مشترک و برنامهریزی اقتصادی درازمدت با درآمد و پساندازت است.
زنان متولد نسل هزاره (نسلی که در فاصلهی سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۶ میلادی متولد شدند) از تمام زنان پیش و فعلا پس از خود تحصیلات بیشتری دارند، شمار بیشتری از آنها در بازار کار حضور دارند و شاغلاند و میانگین درآمد آنها نیز به نسبت زنان قبل و بعد از این نسل، از همه بیشتر است. با اینحال نتیجهی تحقیق تازهای نشان میدهد که نقش اقتصادی این زنان در زندگی مشترک، کماکان اندک است و آنها سهم اقتصادی برابری در خانه بر عهده نمیگیرند.
این تحقیق که به سفارش گروه بانکی «یو بی اس» سوئیس انجام گرفت، نشان میدهد کماکان زنان ملقب به نسل Boomer (نسلی که در فاصله سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴ میلادی به دنیا آمدند) به مراتب بیشتر از زنان نسل هزاره در خانه مشارکت اقتصادی فعال دارند. این تحقیق نشان داد ۵۴ درصد از زنان نسل هزاره که با مردی ازدواج کردند یا زیر یک سقف مشترک زندگی میکنند، میگویند که ترجیح میدهند مردی که شریک زندگی آنهاست، برنامهریزیهای اقتصادی بلندمدت زندگی مشترک را انجام دهد و تمایلی به مشارکت در این برنامهریزی ندارند. درحالی که در همین تحقیق تنها ۳۹ درصد زنان نسل «بومر» گفتند که ترجیح میدهند مردان مدیریت و برنامهریزی این امور زندگی مشترک را عهدهدار شوند.
تحقیق مذکور میگوید مهمترین دلیلی که زنان جوان نسل هزاره میگویند، این است که فکر میکنند مردی که شریک زندگی آنهاست، از امور و برنامهریزی اقتصادی درازمدت بهتر سر در میآورد و واردتر است. دلیلی که نگرانکننده است و نشانهای از اینکه بهرغم اینکه زنان هزاره بیشتر از هر گروهی از زنان تاریخ، امکانات آموزشی و شغلی و پیشرفت و تجربه داشتند و دارند، کماکان درگیر کلیشههای جنسیتیاند. ۷۶ درصد زنان نسل هزاره گفتند مهم است زنان هم در خانه سهم و مشارکت اقتصادی برابر داشته باشند. در حالی که همزمان ۸۹ درصد زنان نسل «بومر» گفتند که این مشارکت، ضروری و حیاتی است و باور به این موضوع در میان آنها رایجتر است.
نتیجهی این تحقیق در کنار برخی دیگر از نظرسنجیها و تحقیقها، تصویر نگرانکنندهی جدیتر را به نمایش میگذارد. در همین ماه ژانویه گذشته نظرسنجی موسسهی «گالوپ» نشان داد که میزان سهم برابر در کار خانه بین زوجهای دگرجنسگرایی که بین ۱۸ تا ۳۴ سال دارند، به نسبت زوجهای مسنتر تفاوت معناداری ندارد و در همچنان روی همان پاشنه میچرخد که عمدهی بار کار خانه همیشه بر دوش زنان است.
بعضی متخصصان امور اقتصادی و توانمندسازی زنان میگویند زنان نسل هزاره و فمینیستهای این نسل در شکل کلی، کاملا آگاه نیستند که برابری و مشارکت اقتصادی بیشتر از اینکه دستمزد برابر باشد (که اولویت آنهاست)، در سرمایهگذاری مشترک و برنامهریزی اقتصادی درازمدت با درآمد و پساندازت است. چنان بر حق دستمزد برابر تمرکز کردند که از این یکی مسالهی مهم تا حدی غافل شدند.
دلیل دیگر این که نسل هزاره تا همین حالا با چندین بدبختی و ورشکستگی مالی جدی و جهانی روبرو شده است. از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ میلادی که جهان هنوز هم کامل از زیر بار آن کمر صاف نکرده تا بیشتر شدن شکاف فقیر و غنی در قرن بیست و یکم و حالا هم فاجعهی اقتصادی ناشی از کرونا. زنان نسل هزاره اصولا بهرغم اینکه بیشتر در بازار کار حضور دارند و دستشان در جیب خودشان است، آسیبپذیرترند و میدانند چقدر امکان اینکه هرلحظه بیکار شوند و محتاج کمک مالی، جدی است؛ بنابراین تمایل بیشتری به تکیهی اقتصادی به مردی دارند که شریک زندگی آنهاست. در حالی که زنان نسل «بومر» هم مثل مردان این نسل، آن نسل خوشبختی بودند که جهان رو به پیشرفت و شکوفایی اقتصادی را تجربه کردند و خیلی زود توانستند خانه و ماشین و زمین و سهام بخرند و ناامنی اقتصادی را به مراتب کمتر چشیدند.
این تحقیق، محدودیتها و ایرادهای خودش را هم دارد. برای مثال اثری از نظر زنان نسل بومر در دو یا سه دههی گذشته نیست، آنها هم احتمالا سی سال پیش وقتی همسن این زنان هزاره بودند، اینطور فکر نمیکردند، یا اینکه در تحقیق دقیق مشخص نیست که این زنان نسل هزاره چندسالهاند. تمام این زنان نیز در قشر پردرآمد محسوب میشوند و نه زنان طبقهی متوسط یا رو به پایین. احتمالا نظر زنی متولد سال ۱۹۸۱ میلادی با نظر زنی متولد سال ۱۹۹۵ متفاوت است و تجربهی زیستهی زن کمدرآمدتر بسیار متفاوت.
منبع: تابناک
70