یک نویسنده و پژوهشگر روابط بینالملل:
«فکر کردن ممنوع»؛ نخستین فرمان استالین بود
یک نویسنده و پژوهشگر روابط بینالملل در خصوص وضعیت دوران استالین در شوروی سابق نوشت: عوامل ایدئولوژیک کا گ ب نخستین فرمان استالین یعنی «فکر کردن ممنوع» را در تمامی بلوک شوروی به اجرا درآوردهاند.
سید محمود کمالآرا (زکریا) در یادداشتی نوشت: ژوزف ویساریونوویچ جوگاشویلی موسوم به «استالین» زاده هجدهم دسامبر سال ۱۸۷۸ میلادی [چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۲۵۷]در شهر گوری کشور گرجستان، دیکتاتور سفاک شوروی سابق است. او در نوزده سالگی به سازمان زیرزمینی و مخفی سوسیالدموکرات مارکسیست تفلیس پیوست و در سال ۱۹۰۵م با لنین آشنا و پس از مرگ لنین در سال ۱۹۲۴م، حاکم مطلق شوروی شد. از لحظه مرگ لنین، هر دستور استالین واجبالاجرا بود و در این راه هرگونه مخالفتی را با کشتار مردم و حتی بزرگان و افراد برجسته پاسخ میداد. استالین پس از مرگ لنین، یاران و همکاران نزدیکش را یکی پس از دیگری از مقامات حزبی و دولتی برکنار نمود. در دهه ۱۹۳۰م و همگام با تأسیس سازمان پلیس مخفی، صدها هزار نفر از مردم، دچار تصفیههای خونین، و میلیونها نفر به سیبری و اردوگاههای کار اجباری تبعید شدند. استالین از سال ۱۹۴۱م تا ۱۹۴۵م، جنگ علیه آلمان را رهبری کرد و با شرکت در کنفرانس تهران و یالتا، نفوذ قابل ملاحظهای برای شوروی در اروپا و سازمان ملل متحد کسب کرد. او در سالهای پس از جنگ، سیاست دوری از غرب را در پیش گرفت که بعدها به سیاست «پرده آهنین» معروف شد. مرگ «استالین» سرانجام پس از عمری جنایت و خونریزی در پنجمین روز از ماه مارس سال ۱۹۵۳م برابر با روز پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۳۱ رخ داد و بسیاری از مردمان را از شر اعمال ننگین خویش آسوده کرد. اما در سالروز درگذشتش بد نیست مروری داشته باشیم بر شیوه مملکتداری او:
فکر کردن ممنوع
عوامل ایدئولوژیک کا گ ب نخستین فرمان استالین یعنی «فکر کردن ممنوع» را در تمامی بلوک شوروی به اجرا درآوردهاند و با آغاز تعقیب افکار عمومی با ایدئولوژی «خدا - استالین»، حس بیهودگی و وحشت را در میان آنهایی که به اعتراض در برابر او میایستند، تقویت میکنند. این همان روش آموزش و تدریس به جاسوسان ایدئولوژیک کا گ ب استالینی است.
عملیات وسیع کا گ ب علیه آنانی که هر موضوع خارجی را بیچون و چرا میپذیرند شروع شده است. این عملیات، «دستگیری روشنفکران بیوطن و انهدام خط فکری آنان در میان مردم» نام میگیرد. کا گ ب اعلام میکند؛ تحسین افراطی از هر چیز خارجی، نوعی تبلیغات خائنانه برای طرز زندگی بورژوازی است.
کا گ ب پس از دستگیری روشنفکران بیوطن و پیروانشان، با آنان کاری کرده است که برای استالین نامه بنویسند و مراتب سپاسگزاری خود را در مقابل احسان و نیکی او ابراز دارند و در آن به مفاهیم کتابهای «مسائل لنینیسم» و «بررسی مختصر تاریخ حزب کمونیست» بپردازند و این کار را مایه افتخار عظیم برای خود بدانند. زندانیان سیاسی و کسانی که تحت فشار هستند در این نامهها از شوروی به عنوان ترقیخواهترین و دموکراتترین کشور دنیا و ستاره راهنمای خلق ستمدیده یاد میکنند. آنان مجبور میشوند تا در نامههای خود به استالین، از مقامات مسئول و همچنین پرسنل اردوگاه و زندانها که رفتاری «با ملاحظه»! و «سخاوتمندانه»! داشتند، سپاسگزاری نمایند.
حتی اینچنین عملیاتهایی خیلی سریع، اما با ادعاهایی جنونآمیز و احمقانه ادامه مییابد؛ کارشناسان کا گ ب در سناریویی اعلام میکنند که تمام کشفیات دانشمندان شوروی توسط خارجیان رذل به سرقت رفته است. کا گ ب مدعی میشود که موتور بخار نه به وسیله «وات» بلکه توسط یکی از کارگران ماهر سیبری به نام پولزونوف اختراع شده است. همچنین مخترع لامپ روشنایی نیز یابلوچکوف روسی بوده است. رادیو نیز توسط پاپوف نه «مارکونی» اختراع شده است و نخستین پرواز آزمایشی موفقیتآمیز توسط موژایسکی مهندس شوروی، و نه برادران رایت، انجام شده است. آنان مدعی میشوند هر آنچه در شوروی معاصر اختراع نشده است، قبلا در قرن هجدهم توسط میخائیل لومونوزوف اختراع و کشف شده است.
خدا - استالین
کا گ ب در صدد است تا هر باوری را که استالین میخواهد، به صفوف مردم القا کند. ماموران ایدئولوژیکی کا گ ب به مردم القا کردهاند که فقط او تعیینکننده سرنوشت همگان میباشد. خدایگان است (لقب استالین) که میتواند مجرمان را مورد عفو قرار دهد؛ روزنامهها و رادیو شب و روز استالین را میستایند و بالا میبرند و حتی امورات روزانه او را به خلق گزارش میدهند:
۹ بامداد: سرزندگی دوباره، ۱۰ بامداد: صبحانه، ۱۱ بامداد: اهدای نشان، ۲ بعدازظهر: ناهار، ۴ بعدازظهر: دریافت نشان، ۶ بعدازظهر: امضای اسناد مهم، ۹ بعدازظهر: سرزندگی دوباره...
«جلودار علم و تکنولوژی»، «بزرگترین نابغه تمام دوران و همه ملتها» و «رهبر و آموزگار» و از همه عجیبتر «خورشید تابان سیاره ما» از جمله القابی است که به استالین بخشیده میشود. استالین در این میان دو جزوه: یکی در مورد مارکسیسم و زبانشناسی و دیگری در مورد اقتصاد سوسیالیسم منتشر میکند. این جزوهها به محض انتشار در همه جا مورد تحسین فراوان قرار میگیرد. اقتصاددانان و زبانشناسان برجسته حکومتی مقالات متعددی در مورد تجدید حیات اصول اساسی رشته خود مینویسند. تزها و تحقیقهای چندجلدی در مورد این دو جزوه در برنامه کار همه نخبگان قرار داده میشود. برای اثبات این ادعا بین مردم، تمام اساتید و صاحبنظران رشتههای تحقیقاتی گزارش میدهند که جزوههای استالین نمایانگر نقطه تحولی عمده بوده و خدای روی زمین به پرستندگان خود الهامی را ارزانی داشته است.
توهم توطئه در شورویِ استالین
استالین به مشاجره و کشمکشی آشکار با غرب و طبق معمول به وجود دشمنانی احتیاج دارد. او به بهانه وجود تهدید جدید علیه سرزمینهای شوروی میتواند از تظاهر کردن به استقرار دموکراسی در اروپای شرقی خودداری کند و بر خفقان در داخل کشور نیز بیفزاید.
چرچیل با سخنرانی معروف خود در فالتون به کمک استالین آمده و این بهانه را به او داده است. او حالا میتواند ادعا کند که شوروی دوباره تهدید به تجاوز شده است. تهدید جنگ همان چیزی است که استالین به شدت به آن نیاز دارد. برنامههای رادیویی در مورد تهدید امپریالیسم و آتشافروزان جنگ طوفانی در میان مردم به پا کردهاند.
دستهای استالین باز شده و زمان تحقق یافتن رویاهای بزرگ بسیار نزدیک است. اما او خود را در شرایطی میبیند که ابتدا میبایست رعب و وحشت را در داخل کشور خود بیشتر کند. عملیات رعب و وحشت در فضایی خفقان برای تصفیههای مکرر فعالیتهای جوامع مدنی شکل گرفته است. داشتن وجهه «خدا - خدا استالین» میتواند تصفیهشدهها را به آخرین نبرد خونین واقعی و سرنوشتساز هدایت کند، از نظر استالین تحقق رویای بزرگ نزدیک است و او میتواند با این پشتوانه مردم خود را در حمله به دژ دشمن رهبری کند. حالا استالین به سوی تحقق رویای بزرگ، سومین و آخرین جنگ جهانی و پیدایش جمهوری شوروی جهانی پیش میرود.
مکتب ادبی استالین
اما آنچه در این برگ از تاریخ، شخصیتپرستی احمقانه و دیوانگی محض به نظر میرسد در واقع اهدافی بسیار جدیتری دارد؛ استالین مکتب ادبی شخصی برای خود ایجاد کرده است. هدف اصلی این مکتب ستایش و تجلیل از رهبر و آموزگار میباشد. بخش ویژه در مدیریت پنجم کا گ ب که برای مبارزه با خرابکاری ایدئولوژیکی و فعالیتهای مذهبی است، با استفاده از طلاب علوم دینی که در اختیار اهداف کا گ ب هستند، زبان ویژهای را جهت اثبات، القا و برتری ایدئولوژی مکتب استالین نسبت به سایر ادیان و باورها معرفی میکنند؛ لذا باید فیلمهایی تولید شود که در آن لنین همان یحیی تعمیددهنده و استالین نیز همان مسیح باشد. به این ترتیب، فیلمهایی درباره خدایگان ساخته میشود. او با اونیفورمی سفید و خیرهکننده خود را به انسانهای منتظر نشان میدهد. این انسانها که همان نماینده خلق خوشحال روی زمین هستند به زبانهای مختلف از مسیحا (استالین) تجلیل میکنند. گردآورنده این فیلم یعنی مدیریت پنجم کا گ ب، در راستای تزریق ایدئولوژِی حکومتی علاوه بر ساخت فیلمهای یاد شده، حتی علاقهمند شدن به یک نقاشی یا گوش کردن به موسیقی را به عنوان خرابکاری بالقوه تلقی میکند. ماموران مدیریت پنجم همچنین در جامعه هنری در تلاشاند تا از اقدامات تحریکآمیز هنرمندان افکار نو به منظور نشان دادن عکسهایشان جلوگیری کنند. در ادامه فعالیتهای مدیریت پنجم شعبههای ایالتی کا گ ب نقش موسیقی غرب را هم در تشویق خرابکاری ایدئولوژیکی میان جوانان زیر نظر دارند. آنها در عملیاتهای خارجی خود که با تیمهای ورزشی اعزام میشوند، حتی از پیروزی بازیکنان شطرنج ناراضی بر متعصبان ایدئولوژیک جلوگیری میکنند، یک گروه مرکب از ۱۸ افسر عملیاتی به مسابقه جهانی شطرنج به فیلیپین اعزام شدند تا سعی کنند مطمئن شوند ویکنور کورچنوی فراری، از آناتولی کارپوف قهرمان جهان از شوروی شکست میخورد.
ایران هم از عملیاتهای خرابکاری ایدئولوژیکی استالین در امان نیست و هدف ایدئولوژیکی کا گ ب رخنه به رژیم پهلوی در تهران میباشد. دو تن از مهمترین ماموران ایرانی در این دوره، ژنرال احمد مقربی با نام رمز MAN و یکی از نزدیکان هویدا با نام ZHAMAN هستند که هر دو به عنوان ماموران عقیدتی استخدام شدهاند
حامیان صلح، ماموران استالین
او در این بین یکی از ترفندهای دلخواهش را به کار میگیرد و در حالی که در تدارک جنگ میباشد به تحسین از حامیان صلح میپردازد. این حامیان صلح همان افرادی هستند که زیر نظر ماموران کا گ ب شوروی در کشورهای مختلف فعالیت دارند و میبایست به عوامل و مخبرین استالین در پشت جبهه دشمن بعدی تبدیل شوند. استالین میگوید در برخی کشورها مبارزه برای صلح به مبارزه برای سوسیالیسم توسعه پیدا خواهد کرد. در زبان سری فیمابین استالین و عوامل او در کشورهای دیگر، این حرف به این معنی است که: «ما از طریق جنبش صلح به قیام و انقلاب خواهیم رسید.»
استالین که همیشه در اندیشه رویای بزرگ بود میدانست دو عامل احساسی وجود دارد که میتواند جامعه شوروی را متحد سازد. خط داستانی که استالین آن را برای اتحاد شوروی طراحی کرده، مصمم بودن سازمان یهودی و منفور جوینت [مخفف سازمان مدنی و ناسیونالیستی یهودیان سراسر جهان که به باور حاکمان شوروی ایالات متحده از طریق این سازمان به یهودیان سراسر جهان کمکهای مالی میکرد. (تاریخ ایرانی)]میباشد که درصدد است خلق روسیه را نابود کند. او اینطور بیان میکند که روشنفکران وطن به دستور سازمان جوینت کار میکنند و از این طریق ایدئولوژی کشور را مسموم میکنند. پس استالین با دو عامل ترس و تنفر مردم از یهود، به اتحاد و صفآرایی خلق میپردازد.
ترفند او برای متحد ساختن مردم نتیجه مثبت میدهد. او آنقدر با جاسوسی و القای ایدئولوژیکی در ذهن مردم نفوذ کرده است که آنان در راهپیماییهای خود تصاویر استالین را بالای سر خود تکان میدهند و او را با این جملات تکریم میکنند: «به دنبالت تا دوران شگفتانگیز میآییم، راه پیروزی را طی خواهیم کرد.» و حتی برخی با دستنوشتههایی دشمن او را تهدید میکنند: «یهودیان مراقب باشید! استالین به زودی بازخواهد گشت.»
برای اینکه بتوان عمق نفوذ استالین و مکتب او را در ذهن مردم و اطرافیانش درک کرد، باید به زبارسکی رجوع کرد. او که به عنوان محافظ جسد لنین فعالیت میکند اظهار میدارد، به عنوان محافظ جسد بیستوچهار ساعته با آرامگاه در تماس است و به همکارانش دستور داده که حتی اگر مگسی روی تابوت نشست به او تلفن بزنند و در غیاب او هرگونه تلاشی برای کنار زدن آن مگس ممنوع میباشد. زبارسکی مدعی است در تمام مدت زندگیاش در خواب میدیده که به او تلفن شده تا خود را برای کنار زدن مگسی که روی تابوت نشسته است به محل برساند.
الگوی نفوذ استالین به یک حکومت جهان سوم
ایران هم از عملیاتهای خرابکاری ایدئولوژیکی استالین در امان نیست و هدف ایدئولوژیکی کا گ ب رخنه به رژیم پهلوی در تهران میباشد. دو تن از مهمترین ماموران ایرانی در این دوره، ژنرال احمد مقربی با نام رمز MAN و یکی از نزدیکان هویدا با نام ZHAMAN هستند که هر دو به عنوان ماموران عقیدتی استخدام شدهاند.
دلمشغولی کا گ ب به عنوان عملیات جاسوسی ایدئولوژی در داخل شوروی و خرابکاری ایدئولوژیکی در خارج از امپراتوری، هدف حیثیتی و الگوی نفوذ به یک حکومت جهان سوم از طرف استالین میباشد. چنین رفتارهایی میراث قالب ذهنی حکومت یکحزبی شووری است که همواره در صدد است بر روی اصول ایدئولوژیکی خلق ناراضی جاسوسی و نفوذ کند.
فساد سیستماتیک شوروی
اما رهبری شوروی از این موفقیتهای نفوذ به ظاهر چشمگیر و توخالی، نتیجههای غلطی میگیرد، چرا که نفوذِ خوب گاهی میتواند به عنوان یک نیروی تکثیرکننده عمل کند، اما کشورهایی که به طور موثر از آن استفاده میکنند نمیتوانند ضعف نظامی را که به طور بنیادی فاسد است، جبران کنند. نظامی مانند اتحاد شوروی هم به طور سیستماتیک فاسد است؛ بنابراین طوری عنوان میگردد که بعضی از مشکلات کنونی شوروی از یک تهاجم خرابکارانه پنهان ناشی شده است. گناه بعضی از شکستهای وحشتناک شوروی در انبار کردن گندم به گردن عملیات (نیست در جهان) سازمان سیا علیه گندمهای وارداتی شوروی میافتد و از طرفی مشکلات مالی آنان به توطئه بانکهای غربی برای تضعیف روبل نسبت داده میشود.
با تمام رویاهای بزرگ استالین، همه فرصت یافتهاند تا قبل از تحقق رویای بزرگ او شاهد از دست رفتن سلامت دیکتاتور باشند. نشست سران شوروی برای بررسی این مهم تشکیل میشود. بر روی تمامی ظروف قرار داده شده در سالن این نشست که حاوی غذا هستند، گواهی شده است که هیچگونه سمی یافت نشد. یک پزشک در فواصل منظم هوای سالن را آزمایش میکند. استالین میهمانانش را مجبور میکند بیش از حد شراب بنوشند. آنها جرات مخالفت ندارند چرا که این کار به این معنی است که رازی برای پنهان کردن دارند و میترسند بر اثر مست شدن آن را به زبان بیاورند. یکی از اعضای گارد محافظ او میگوید که او تنها است و دلش برای او میسوزد. تمامی حرکات او نشان میدهد که استالین پیر شده است. فرسودگی جسمانی در دفتر سیاسی خیلی شبیه به حالت سیاست شوروی در قبال جهان سوم به نظر میآید.
پایان عصر جنون شخصیتپرستی استالین
اینجا در رسانه تکحزبی شوروی صدای وهمآور و تهدیدکننده گوینده رادیو مسکو برای مردم، جنون شخصیتپرستی و خودبینی استالین را یاد آوری میکند. او اطلاعیه رسمی دولت را در مورد بیماری استالین قرائت میکند و مردم کشور با ترس مجبورند تا به اخبار مربوط به شمارش گلبولهای سفید او گوش دهند. حکومت شوروی مدعی میشود که به محض رسانهای شدن خبر بیماری استالین، مردم با توصیهها و پیشنهادهای عجیب و شگفتآور روزنامهها را بمباران کردهاند و حتی سراسیمه حاضرند جان خود را به خاطر او از دست بدهند.
روح ایدئولوژیک استالین
استالین در همان جوی که خودش ایجاد کرده است، در میان رعب و وحشت و تظاهر از دنیا میرود. او بیحرکت در تالاری که غذاهایش توسط پیشمرگها و هوای سالنش به طور منظم توسط پزشکانش آزمایش میشد قرار میگیرد.
استالین حتی با مرگش هم مردم را به ایدئولوژی که خود آن را توسط مامورانش در بین مردم تلقین کرده است گره میزند. کمیسیون تدفین به طور مداوم در جلسه است و حداکثر تلاش خود را میکند تا به رهبر فقید شهرت جاودانی ببخشد. قرار بود جسد را مومیایی کنند و مدال قهرمان اتحاد شوروی به لباسش الصاق کنند و زیارتگاهی برای او برپا کنند. استالین نمیخواهد بدون گرفتن قربانیانی این دنیا را ترک کند. سوگواران لهشده در جمعیت که او را به عنوان خدایگان تشییع میکنند و به میلیونها نفر قربانیِ دیگری که استالین در دوران حیاتش نابود کرده بود میپیوندند. دوستان قدیمی استالین به عوامل تدفین دستور دادهاند با دو قطعه بتونی روی قبر را بپوشانند چرا که میترسند او از قبر بیرون بیاید و دوباره آنها را با ایدئولوژی «خدا - استالین» و «فکر کردن ممنوع» مورد حصر قرار دهد.
رفقای همرزمش که در طول این سالها میدانستند هرگونه تلاش برای تصمیمگیری بدون مشورت با او مجازات بیرحمانهای خواهد داشت، حالا استالین را در حالت مرگ رها میکنند و به مسکو و مستقیما به دفتر او میروند تا به ادامه حیات شوروی و تقسیم قدرت بپردازند.
سالها پس از مرگ استالین کودتای اوت سال ۱۹۹۱ شوروی شکل میگیرد. در بیانیه رهبران تندرو که کرایچکوف سازماندهنده اصلی آن است، به صورت آشکار اعتراف میکنند کاهش مبارزه علیه خرابکاری ایدئولوژیکی پایههای حکومت یکحزبی شوروی را به لرزه درآورده است. اعتراف رهبران تندرو در این بیانیه در سه محور اصلی اعلام میشود:
- حاکمیت در همه سطوح اعتماد مردم را از دست داده است، به سخره گرفتن مغرضانه همه سازمانهای حکومت در حال اجرا است، کشور، در عمل به کشوری غیر قابل اداره تبدیل شده است.
گزیدهای از منابع:
*** بخش عمده این پژوهش بر اساس دستنوشتهها و خاطرات واسیلی میتروخین افسر ارشد کا گ ب میباشد.
- ادوارد راژینسکی، زندگینامه استالین بر پایه اسناد مخفی، اطلاعات، چاپ ششم، ۱۳۹۵.
- پاتریک پنو، سازمانهای امنیتی شوروی از شوروی استالین تا روسیه پوتین، آسیم و فرهنگ نشر نو، چاپ اول، ۱۳۹۲.
- کریستوفر آندرو و واسیلی میتروخین، اسناد میتروخین ک گ ب و جهان ۱، اطلاعات، چاپ سوم، ۱۳۹۵.
- ابوذر ابراهیمی ترکمان، تفاوتها و همانندیهای اتحاد جماهیر شوروی و فدراسیون روسیه، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۹۵.
- کریستوفر آندرو و واسیلی میتروخین، اسناد میتروخین ک گ ب و جهان ۲، اطلاعات، چاپ سوم، ۱۳۹۵.
منبع: انتخاب
66
عجب ؟!!!