فجایعی که بر اثر اشتباهات انسانها رخ داد
کلمه فاجعه معنای منحصر به فردی دارد. این کلمه فقط به معنی مصیبت عظیم نیست بلکه خرابی و صدمهای را که مصیبت به بار آورده را نیز شامل میشود. فجایع ناگهانی و در مدت نسبتا کوتاهی رخ میدهند.
فجایع ناگهانی و در مدت نسبتا کوتاهی رخ میدهند. آنچه فجایع را عمیقتر میکند این است که دولتها و جوامع قدرت کافی برای غلبه بر آن را ندارند، چرا که اگر داشتند، اساسا فاجعهای رخ نمیداد.
فجایع طبیعی مثل زلزله، طوفان، آتشفشان و تسونامی شناخته شده و معروفند، اما گاهی فجایع منشأ انسانی دارند. اگر فکر میکنید فجایع انسانی با فجایع طبیعی قابل مقایسه نیست، پیشنهاد میکنیم گزارش امروز را مطالعه کنید. فجایع واقعی که باعث تخریب محیط زیست و مرگ هزاران انسان شدهاند.
۱. فاجعه بوپال هند
در سال ۱۹۸۴ میلادی، در حدود ۳۰ تن گاز سمی دفع آفات متیلایزوسیانات در کارخانه آمریکایی "یونیون کارباید" در شهر بوپال هند نشت کرد. این کارخانه از چند سال پیش از وقوع حادثه چندین بار قوانین ایمنی را زیر پا گذاشته بود. با مرور زمان اشتباهات و مشکلات روی هم جمع شد.
سیستم ایمنی در شب سوم دسامبر برای جلوگیری از انفجار، فعال شد، زیرا مقدار زیادی آب در مخزن کارخانه ریخته شد، و آب با ۴۲ تن متیل ایزوسیانات تعامل پیدا کرد، و افزایش دما و فشار منجر به نشت مقادیر زیادی گاز گردید. ساکنان بوپال از سوزش گلو و چشم بیدار شدند و تعداد زیادی از مردم علاوه بر سایر عوارض در اثر این حادثه بینایی خود را از دست دادند.
مواد شیمیایی سمی در بوپال و مناطق همجوار گسترش یافت و دولت هند تعداد مرگ و میرها را ۳ هزار و ۷۸۷ مورد مرگ مستقیم برآورد کرد، اما گزارشهای غیررسمی حاکی از آن بود که این تعداد به ۸ هزار نفر رسیده است. دولت هند شرکت را مسئول این انفجار میداند، خصوصاً اینکه این شرکت با تاسیس کارخانه در این منطقه فقیر بوپال از استانداردهای ایمنی پیروی نکرده بود، در نهایت، این شرکت در حدود ۴۷۰ میلیون دلار به خانواده قربانیان برای جبران خسارت پرداخت کرد. مرگ و میرها فقط به افرادی که بلافاصله پس از حادثه فوت کردند محدود نشده بود، زیرا برآورد میشود که ۵۰ هزار نفر پس از این حادثه از کار افتاده و آسیب دیده شده باشند.
۲. انفجار کارخانه پتروشیمی جیلین چین
در ۱۳ نوامبر ۲۰۰۵ یک کارخانه پتروشیمی در جیلین چین، دچار چندین انفجار شد. بی توجهی به سیستم عاملها باعث انفجارهایی شد که شیشههای خرد شده پنجرهها را در ۲۰۰ متری کارخانه پرتاب کرد. شش نفر کشته و دهها نفر زخمی شدند، در حالی که هزاران نفر مجبور به تخلیه منطقه شدند.
این انفجارها حدود ۱۰۰ تن آلایندههای مضر مانند بنزین و نیترات بنزین را در جو منتشر کرد. درست است که تعداد قربانیان اندک بود، اما رودخانههای سونهوا و آمور با ۸۰ کیلومتر رسوبات سمی پوشانده شد. سطح بنزین ۱۰۸ برابر بیشتر از سطح ایمن بود، به این معنی که قرار گرفتن در معرض آن دلیل کافی برای کاهش میزان گلبولهای قرمز در خون و کافی برای ایجاد لوسمی یا نقص در عملکرد سیستم ایمنی بدن به شمار میرفت.
چندی بعد، به دلیل آلودگی آبرسانی به استان جیلین و هیلونگ جیانگ قطع شد و دهها میلیون نفر بدون آب باقی ماندند، بنابراین بسیاری از افراد بعداً در اثر انفجار جان خود را از دست دادند.
۳. گرداب زبالهها در شمال اقیانوس آرام
گرداب اقیانوس یک پدیده دریایی است که توسط گروهی از جریانهای اقیانوس مدور که تحت تأثیر باد قرار دارند ایجاد میشود، به عبارت دیگر طوفانی از آب که به دور مرکز خود میچرخد را گرداب اقیانوسی مینامند. در سال ۱۹۸۸ دانشمندان پیش بینی کردند که زبالههای انداخته شده به اقیانوس سرانجام در یکی از این گردابها جمع شده و یک توده بسیار بزرگ زباله شناور ایجاد میکنند. در حقیقت این اتفاق رخ داد.
دانشمندان برآورد میکنند بین ۷۰۰۰۰۰ تا ۱۵ میلیون کیلومتر مربع زباله در اقیانوس آرام وجود دارد، به این معنی که ۰.۴ تا ۸.۱ درصد از کل سطح اقیانوس آرام توسط مخلوطی از رسوبات سمی، پلاستیکها، نفت و سایر زبالهها پوشانده شده است.
این زبالهها از کجا آمده اند؟ به نظر میرسد چین، اندونزی، فیلیپین، تایلند و ویتنام بزرگترین منابع تولید این زبالههای پلاستیکی هستند و این کشورها مسئول آلودگی بیشتر از بقیه جهان هستند. این زبالهها تأثیر بسیار مضر روی حیوانات دریایی به ویژه لاک پشتهای دریایی، نهنگها و پرندگان آلباتروس هستند، به حدی که چینهدان و دستگاه گوارشی آلباتروسها در جزیره میدوی حاوی مواد پلاستیکی هستند و تقریباً یک سوم جوجههای این پرندگان در اثر خوردن پلاستیک میمیرند و برخی از حیوانات مانند نهنگها ممکن است به طور تصادفی پلاستیک را ببلعند، زیرا تصور میکنند این پلاستیک یک منبع غذایی است.
۴. نشت نفت و سوختن چاه های نفت در جنگ خلیج فارس
در نتیجه استکبار صدام حسین در طول جنگ دوم خلیج فارس، حدود ۷۲۰، ۰۰۰ متر مکعب نفت به خلیج فارس ریخت (آمارها در مورد این مقدار متفاوت است، اما بنا به گفته دولت عراق، این تعداد ۷۲۰، ۰۰۰ متر مکعب بوده است).
در حقیقت، این ماجرا حیات وحش را بسیار تحت تأثیر قرار داد و مقدار نشت شده آنقدر بودن که تمیز کردنش امری غیرممکن به شمار میرفت؛ بنابراین بسیاری از گونههای محلی ارگانیسمها ناپدید شدند و بازیابی آسیبها دههها به طول انجامید و تا این لحظه به طور کامل پاکسازی نشده است.
۵. نشت نفت در خلیج مکزیک
نشت نفت در خلیج مکزیک در سال ۲۰۱۰ یکی از بدترین فاجعههای نشت نفت در تاریخ محسوب میود. یک سکو نفتی متعلق به «بریتیش پترولیوم» در ۲۲ آوریل در خلیج مکزیک منفجر و در دریا غرق شد. در نتیجه، پس از غرق شدن سکو، در حدود ۷۸۰ هزار متر مکعب نفت مستقیما به خلیج مکزیک ریخت و ۷ نفر نیز کشته شدند.
اما خسارت وارد شد، زیرا نشت نفت تقریباً ۸۰۰۰ گونه دریایی از جمله گونههای در معرض انقراض را تحت تاثیرات منفی خود قرار داد. در سالهای پس از حادثه، گزارشهای زیادی در مورد اثرات فاجعه بار این حادثه بر محیط زیست به چشم میخورد، به عنوان مثال دانشمندان متوجه حضور ماهیهای تغییر شکل یافته در سواحل و افزایش میزان مرگ یا تغییر شکل موجودات دیگر مانند دلفینها افزایش شدند، زیرا مخلوط روغن و هیدروکربنهای معطر از طریق زوپلانکتونها وارد زنجیرههای غذایی شد.
۶. حادثه چرنوبیل، شوروی
حادثه معروف چرنوبیل، نشانه بی توجهی همیشگی انسانها به خطرات فعالیتهای هستهای است. چرنوبیل یک نیروگاه هستهای در نزدیکی پریپیات در اوکراین بود و در سال ۱۹۸۶، انفجار ناشی از سوء مدیریت باعث ریزش یکی از راکتورها و نشت مقادیر زیادی ذرات رادیواکتیو به جو شد. بادها این تشعشعات را به مناطق دیگر اتحاد جماهیر شوروی منتقل میکردند و به مناطقی از اروپا نیز رساندند. حادثه چرنوبیل طبق مقیاس بین المللی حوادث هستهای در سطح هفتم است که بالاترین سطح اندازه گیری است و دیگر حادثه هستهای که به این مقیاس میتوان نام برد فاجعه فوکوشیما در ژاپن است که در سال ۲۰۱۱ رخ داد.
اگرچه راکتور بلافاصله بسته شد اما آلودگی به مناطق همسایه، به ویژه شهر پریپیات رسید. ساکنان از منطقه تخلیه شدند اما پس از اینکه همه آنها در معرض میزان تشعشع قرار گرفتند، 31 نفر در اثر این حادثه جان خود را از دست دادند اما صدها نقص مادرزادی و بیماریهای مربوط به تشعشعات طی سالهای بعد ظهور کرد.
۷. فاجعه مهدود غلیظ لندن
وارونگی هوای لندن در سال ۱۹۵۲ که از آن با عنوان مه دود بزرگ یاد میشود یکی از فجایع به یاد مانده در تاریخ بشر است.
مهدود بزرگ طی روزهای ۵ تا ۹ دسامبر سال ۱۹۵۲ اتفاق افتاد، آلودگی هوا در شهر لندن به دلیل استفاده بیش از اندازه زغال سنگ و در نتیجه سرمای هوا مهدود غلیظی را ایجاد کرد که همه شهر را فرا گرفت و نزدیک چهار هزار تن در اثر این آلودگی جان خود را از دست دادند و بیش از صد هزار تن هم بیمار شدند. تحقیقاتی که بعداً انجام شد، آمار کشته شدگان آن واقعه را نزدیک دوازده هزار نفر برشمرده است.
ابعاد گسترده این فاجعه باعث شد که از آن به عنوان یکی از بزرگترین فجایع زیستمحیطی و بدترین فاجعه مرتبط با آلودگی هوا در بریتانیا یاد شود و فشار افکار عمومی موجب شد تا مجلس بریتانیا مصوبهای را تحت عنوان مصوبه هوای پاک در سال ۱۹۵۲ تصویب کند.
۸. حادثه گویانیا برزیل
در سال ۱۹۸۵، یک کلینیک برای درمان سرطان در شهر بسته شد و به مکان دیگری منتقل شد، اما مدیران کلینیک دستگاه پرتودرمانی را در یک مکان متروک رها کردند و با وجود اینکه کاملاً میدانستند که این دستگاه برای درمان از عنصر سزیم رادیواکتیو استفاده کرد، به مقامات را در این باره اطلاع ندادند.
به دنبال سرقت این وسیله، توسط افراد زیادی دست به دست شد و باعث مرگ ۴ نفر شد. ۱۱۲ هزار نفر برای آلودگی رادیواکتیو مورد آزمایش قرار گرفتند و ۲۴۹ نفر دارای سطح بالایی از مواد رادیواکتیو در بدنشان بودند.
۹. بیماری میناماتا ژاپن
بیماری میناماتا در اواسط قرن بیستم، در خلیج میناماتا در ژاپن ظاهر شد و نام آن هم از نام خلیج گرفته شدهاست. از نظر علمی، بیماری میناماتا یک سندرم عصبی ناشی از مسمومیت شدید با جیوه است و اگرچه در آن زمان خطرات جیوه شناخته شده بود، اما با شروع بروز علائم بیماری در ساکنان خلیج میناماتا و ماهیگیران و خانوادههای آنها، این بیماری توجه جهانیان را به خود جلب کرد. علائم این بیماری شامل بیحسی در اندامها و ضعف در عضلات است، سپس به آسیب شنوایی و گفتاری میرسد و ممکن است منجر به اختلال روانی، کما و در نهایت مرگ شود.
در ابتدا، این منطقه به عنوان کانون عفونت در نظر گرفته میشد، بنابراین راه حل جدا سازی بیماران و ضد عفونی خانههای آنها بود که منجر به نوعی آزار و اذیت این بیماران شد. اما هنگامی که این رویداد علاقه متخصصان پزشکی و دانشگاههای بین المللی را برانگیخت، مشخص شد که میزان مرگ و میر ناشی از بیماری میناماتا ۳۶.۷ درصد است که صریحاً رقم ترسناکی است. تحقیقات در مورد علت بیماری آغاز شد، خصوصاً از آنجا که محققان الگوی مشخصی را در تعداد آسیب دیدگان و قربانیان مشاهده کردند، زیرا بیشتر آنها از یک خانواده برای صید ماهی و صدف از خلیج میناماتا متکی بودند.
در ابتدا، این منطقه به عنوان کانون عفونت در نظر گرفته شد بنابراین راه حل جدا سازی بیماران و ضد عفونی خانههای را در پیش گرفتند که منجر به نوعی آزار و اذیت این بیماران شد. اما هنگامی که این رویداد توجه متخصصان پزشکی و دانشگاههای بین المللی را برانگیخت مشخص شد که میزان مرگ و میر ناشی از بیماری میناماتا ۳۶.۷ درصد است که صریحاً رقم ترسناکی است. تحقیقات در مورد علت بیماری آغاز شد، خصوصاً از آنجا که محققان الگوی مشخصی را در تعداد آسیب دیدگان و قربانیان مشاهده کردند، زیرا بیشتر آنها از خانوادههای ماهیگیر در خلیج میناماتا بودند.
در نهایت مشخص شد که آبهای خلیج میناماتا در ۳۴ سال در معرض فلزات سنگین بسیار سمی مانند آهن، جیوه، منگنز، آرسنیک، تالیوم و مس قرار گرفته است به این معنی که ساکنان منطقه، صیادان و خانوادههای آنها طی دههها در معرض این مواد سمی قرار گرفته اند.
همچنین کشف شد که کارخانه شیمیایی مجاور، متعلق به چیسو، آبهای آلوده به مواد زائد را مستقیم به خلیج میناماتا میریخت که منجر به ظهور فاجعه ناگوار شد. سطح جیوه در بیماران حدود ۷۰۵ قسمت در میلیون بود، در حالی که سطح جیوه در جمعیت میناماتا به طور کلی ۱۹۱ قسمت در میلیون بود. این آمار و ارقام عمق فاجعه را نشان میدهد.
۱۰. دروازه جهنم در عشقآباد ترکمنستان
دروازه جهنم یا گودال جهنم گودالی که از سال ۱۹۷۱ سوختن آن متوقف نشده است و در روستای درویز نزدیک عشق آباد پایتخت جمهوری ترکمنستان واقع شده است. در سال ۱۹۷۱ دانشمندان شوروی شروع به حفر و استخراج گاز از آن منطقه کردند، اما زمین تحت فشار عملیات حفاری فرو ریخت، بنابراین یک دهانه غول پیکر به قطر حدود ۷۰ متر و عمق حدود ۳۰ متر تشکیل شد که از آن گاز متان خارج شد که گاز گلخانهای بسیار قوی و بدون توقف است.
دانشمندان از آلودگی هوا که اتفاق خواهد ترسیدند، بنابراین تصمیم گرفتند با روشن کردن گاز از شر آن خلاص شوند، اما آنها متوجه نشدند که آتش خاموش نشده اس ، زیرا فکر میکردند آتش سوزی فقط چند روز طول میکشد و سپس پایان مییابد. امروز پنج دهه بعد آتش همچنان در حال سوختن است و با رسوبات زیرزمینی گاز به آن دامن می زند. جالب است که این سوراخ امروزه به مقصدی برای گردشگران تبدیل شده است و به همین دلیل نام دروازه جهنم را به خود اختصاص داده و حتی بسیاری از افراد سعی داشتند که با پوشیدن لباس محافظ در برابر آتش از گودال بالا بروند.
منبع: تابناک با تو
46