دنیای نوستالژی/ اگر دهه شصتی هستید، ببینید
در سری مطالب پیش رو تصاویری جالب برای طرفداران نوستالژی گردآوری کردهایم.
خیلی از ما وقتی به ایام گذشته فکر میکنیم دلمان برای اشیا و بازیهای دوران کودکی مان تنگ میشود. روزهایی که خبری از کرونا، مرگ و میرهای روزانه و اتفاقات تلخ دیگر نبود و ما بدون ترس و با نهایت شادی دلمان به بازیهای هفت سنگ، وسطی، بالابلندی و زنگ تفریحهای مدرسه خوش بود.
قطعا دیگر نمی توان زمان را به عقب برگرداند و در همان لحظات خوش درجا زد، اما میتوان با دیدن تصاویر شیرینی آن روزها را زنده کرد و با صدای بلند گفت "یادش بخیر".
وقتی که حس نوستالژی به سراغمان میآید تمایل ما بیشتر به سمت شادتر شدن، اعتماد به نفس گرفتن و نزدیک شدن به کسانی است که دوستشان داریم، این مطلب بخشی از خاطرات دهه شصتیها و دهه هفتادیها است.
تا درون آمد غمش ازسینه بیرون شد نفس
نازم این مهمان که بیرون کرد صاحب خانه را.
گوشه دنج من اینجاست
جایی است بی اندازه شبیه به رویایی این چنینی
چای دم کرده لاهیجانی
و عطر گلهایی که هارمونی رنگ هایشان با
گلدانهای سفالی فیروهای بیشتر سرمستم میکند
و چشم اندازی رو به آنچه که میتوان آن را رویا نامید
گوشه دنج من اینجاست... .
خاطرهها شاید سوختی باشد که مردم برای زنده ماندن میسوزانند.
یکی از راههای نشون دادن خفنٌیت تو دهه شصت یه ضرب خوردن نوشابه بود
باید نوشابه رو یه نفس سرمیکشیدی که نشون بدی چقدر مسلطی.
کیا از این سوتها داشتن؟
یارانه دهه ۶۰
کیا یادشونه؟!
این اتاقو بهم بدن و دیگه کاری باهام نداشته باشن.
تابستان خونه مادربزرگ و سینی لواشکها.
شما هم از این مدل تلویزیون داشتید؟
وقتی که اینجوری دسته جمعی پشت ماشین مینشستیم و میرفتیم تفریح؟
منبع: برترین ها
68
قربون همان روزها لحظه ها و دورهمی شادوخندان حالاچه برسرمردم آمده فقط انتظارمرگوقبرستانها آخ تاقیامت
یادباد آن روزگاران با صفا وصمیمیت و یک رنگی یاد باد - در آن دوران اگه رونق(ویلای شمال-دوتا ماشین- دو ست مبل - میز ناهار خوری -دو تا ال سی دی ووووو ) نبود صفا بود ولی الان رونق هست ولی صفا نیست
مشکل اینجاست که نه رونق است و نه صفا
عالی بود کاملا بردیم به همون حال و هوا..... مخصوصا اون نوشابه خوردنه
اشکم دراومد...بخدا حاضرم به همون دوران برگردم .دلم واسه مادرم، مادربزرگام و پدربزرگام و...تنگ شده.. اونا که رفتند همه چیزو با خودشون بردند. انگار اونا یه رویا بودند.... خدایا قلبم داره میترکه
ما عین این تلویزیونو داشتیم