تاریخ غمگین ژست دست نمادین مردم هاوایی در ایموجیها
امروز به هر ساحلی برای موجسواری بروید، به سختی کسی را میتوانید پیدا که دست «شاکا» را به دیگران نشان ندهد، انگشت شست و کوچک کشیده، سه انگشت وسطی که روی کف دست قرار گرفتهاند، این ژست نمادین که گاهی به آن «ده آویزان» نیز گفته میشود، از خاستگاه هاوایی خود فاصله گرفته است.
ساآ تامبا، مالک شرکت تامبا سرف در کائوآی، تمام عمر خود دست شاکا نشان داده. او میگوید: «از دیدگاه من، این فقط راهی برای گفتن سلام، راهی برای خداحافظی و بازتاب روحیه خوب است.»
منشأ پیدایش دست شاکا بسیار مبهمتر از ظهور جهانی آن nv صفحه کلید ایموجی است. یکی از چندین نسخه داستان نشان میدهد که این ژست از کاوشگران اولیه اسپانیایی که خواستار نوشیدنی بودند، سرچشمه گرفته است. یکی دیگر ادعا میکند که از اواسط قرن نوزدهم مهاجران چینی از این ژست برای نشان دادن عدد شش استفاده میکردند.
با این حال، طبق بولتن ستاره هونولولو، داستان اصلی منشأ به حدود یک قرن پیش به هامانا کالیلی، کارگر مزرعه هاوایی برمی گردد. کار او این بود که ساقههای نیشکر را به غلتکهای دستگاهی که آب شیرین نیشکر را میگرفت، فشار میداد. یک روز دست کلیلی در غلتکها گیر کرد و در نهایت سه انگشت میانی خود را از دست داد. شرکت، کارخانه قند Kahuku، به او شغل جدیدی به عنوان نگهبان داد. هر بار که دست تکان میداد، چیزی را میساخت که اکنون به آن دست شاکا میگویند. از همین زمان کودکان محلی شروع به تقلید کردند و ژست را پخش کردند.
حوادثی مانند کالیلی قطعاً در مزارع هاوایی اتفاق افتاده است، شاید حتی موارد بیشتری از آن رخ داده. مایک موریسیو -یک مورخ از دهکده کشاورزی هاوایی- البته بر این باور است که گرچه مورد کالیلی واقعا وجود داشته است، اما دلیلی هم نداریم که آغازگر این ژست او بوده باشد.
بومیان هاوایی در حال برداشت نیشکر در مزرعه، در حدود ۱۹۳۷
کریستیانا باستوس از دانشگاه لیسبون،میگوید داستان درباره بیش از یک فرد است. او میگوید در حالی که این داستان «افسانهای» است، داستان غمانگیز کالیلی یادآور زمانی است که در آن مزارع هاوایی بسیار مهم بودند. نقش بومیان هاوایی در تاریخ کشاورزی اغلب نادیده گرفته میشود. از قضا، ژست شاکای مدرن ، از برخی جهات، یکی از پژواکهای آن بازه زمانی کمتر شناخته شده و اغلب وحشیانه تاریخ هاوایی است.
نیکلاس بی. میلر، استادیار در فلاگلر فلوریدا، میگوید: هنگامی که مزارع هاوایی در اواخر دهه ۱۸۰۰ راه اندازی شدند، کارگران بیشماری برای پرورش و برداشت «طلای سفید» از نیشکر، شرایط بدی را تحمل کردند.
در دهههای آغازین قرن بیستم، به لطف هجوم مهاجران، کارگران مزرعه به جمعیت بسیار متنوعتری تبدیل شدند. چینیها، ژاپنیها، پرتغالیها، نروژیها، کرهایها، فیلیپینیها، روسها و پورتوریکوییها همگی برای یافتن کار در اقتصاد شکر آمدند. با افزایش جمعیت جزایر از نظر اندازه و تنوع، جامعه دسته بندی وحشتناکی پیدا کرد:
افراد خارجی سفیدپوستی که مزارع را اداره میکردند و “محلیها” که اساساً همه افراد دیگر را در بر میگرفت.
پرزیدنت باراک اوباما، متولد هونولولو، در سفری غیرمنتظره به بگرام در افغانستان، به دفعات مانند آنچه در اینجا در سال ۲۰۱۴ انجام داد، ژست شاکا را انجام میدهد.
بنابراین دفعه بعد که دیدید یک موج سوار در یک فیلم، یک رئیس جمهور آمریکا یا شخص معمولی، این ژست را نشان میدهد، به یاد داشته باشید که در پس آن چیزی که ما تصور میکردیم «فقط راهی خوب برای انتشار حس و حال خوبمان است»، تاریخ غمگینی وجود دارد.