لورنس عربستان، عاشقی که جاسوس شد/ بزرگترین جاسوس بریتانیا کیست؟
توماس ادوارد لورنس مشهورترین جاسوس انگلستان است. او با فعالیتش در حجاز باعث فروپاشی عثمانی و تقسیم سرزمین های خاورمیانه بین انگلیس و فرانسه شد.
به گزارش خبر فوری، ۱۹ می سالروز تولد توماس ادوارد لورنس، مشهورترین جاسوس بریتانیا و عامل اصلی فروپاشی امپراتوری عثمانی است. اگرچه لورنس چند کتاب درباره زندگی و فعالیت های خود نوشته اما علت اصلی شهرتش فیلمی مشهور است که در سال ۱۹۶۲ به کارگردانی دیوید لین ساخته شد.
پیش از این، درباره زندگی لورنس عربستان گزارشی نوشته ایم (اینجا بخوانید). آنچه اکنون مورد توجه ما است، روش فعالیت جاسوسی او و سرویس اطلاعاتی بریتانیا است. لورنس از مشهورترین جاسوسان بریتانیا است که در ابتدای قرن ۲۰ و در جنگ جهانی اول شروع به کار کرد و به نوعی چارچوب فعالیت های جاسوسی انگلیس را سر و شکل داد. از طریق بررسی ویژگی های شخصیتی، فکری و سیاسی توماس لورنس می توان تا حد زیادی به ویژگی های جاسوسان کلاسیک و بزرگ اروپایی دست یافت. این ویژگی ها از این قرار هستند:
جاسوسان عاشق هستند
تصور اشتباهی است که گمان کنیم جاسوسان افرادی عبوس، خشک، غیرمنعطف و پر از عقده نسبت به کشور و جامعه میزبان هستند. آنها غالبا عاشق کشور یا منطقه ای هستند که برای جاسوسی به آنجا می روند. توماس لورنس در دوران نوجوانی عاشق عصر قرون وسطی و تاریخ جنگ های صلیبی شد. از طریق بررسی تاریخ جنگ های صلیبی، عاشق جامعه و تمدن اسلامی، عصر خلافت عباسی و فاطمی و مصر و سوریه و عربستان و... شد. در جوانی وارد رشته تاریخ شد و به زبان عربی مسلط گردید. او عاشقانه شروع به مطالعه تاریخ اعراب کرد و همین عشق و علاقه او را به حجاز و خاورمیانه کشاند. لورنس در کودکی زندگی سختی داشت و به خصوص رابطه سردی با مادر خشن و خشک مسیحی اش داشت. همین امر باعث شد از زندگی، محیط خانوادگی و اجتماعی اش گریزان شده و دل به داستان های هزار و یک شب و جامعه اسلامی و عربی سنتی ببندد. خود او گفته صحرا گمشده او است چرا که او را از زندگی سرد و خشک خانوادگی و جامعه بریتانیا دور می کند. با این حال، جنگ جهانی اول و کشته شدن دو برادرش در جنگ او را بر آن داشت که وارد ارتش بریتانیا شود تا با متحدین و عثمانی بجنگد. سرویس اطلاعاتی بریتانیا از عشق و شور او به جامعه عربی سوءاستفاده کرد و او را به عنوان جاسوس و عامل راهی حجاز کرد.
جاسوسان جامعه شناسند
لورنس جامعه اعراب را بهتر از خودشان می شناخت. او مطالعه عمیقی درباره سنت و فرهنگ و تاریخ جوامع عربی داشت. به لهجه های مختلف عربی مسلط بود و حتی نحوه ادای کلمات در بین قبایل مختلف شبه جزیره را می دانست. او در کتابهایش نشان می دهد که هر قبیله عرب از چه فرهنگ و سنتی برخوردار است و چه طرز تفکری دارد. از این طریق، لورنس توانست به روسای قبایل عرب نزدیک شود و کاری را که شریف حسین، امیر حجاز نتوانست انجام دهد، به انجام رساند. او تمام قبایل عرب را به اتحاد ترغیب کرد و آنها را علیه عثمانی به عمل واداشت. تحت هدایت و رهبری او اعراب خط آهن عثمانی را خراب کرده و ارتباط ارتش عثمانی با دریای سرخ را قطع کردند و در آخر نیز عربستان و بخش هایی از عراق را به سمت استقلال از عثمانی کشاندند.
جاسوسان سیاسی نیستند
بر خلاف تصور بسیاری از مردم، لورنس نه یک سیاستمدار برجسته بلکه یک شخصیت فرهنگی و مسلط بر تاریخ و سنت و فرهنگ اعراب بود. او دستورات سیاسی و نظامی را از سران سیاسی و نظامی بریتانیا و سرویس اطلاعاتی انگلیس در مصر و سوریه می گرفت و آنها را اجرا می کرد. او دانشجوی تاریخ بود. به زبان های مختلف خاورمیانه مسلط بود و مطالعات وسیعی درباره جغرافیا و تاریخ و آداب و رسوم کشورهای عربی و اسلامی داشت. همین اطلاعات، بعدها به کمک او آمد و از او جاسوسی خبره و قدرتمند ساخت. در واقع، نه قدرت نظامی یا سیاسی بلکه توان نزدیکی و همدلی او با اعراب بادیه نشین بیشترین کمک را به سازمان های جاسوس بریتانیا کرد.
جاسوسان قربانی خود را دوست دارند
بعد از پایان جنگ، اعراب انتظار استقلال داشتند. لورنس به آنها وعده استقلال داده بود و آنها نیز به این وعده اعتماد کرده بودند اما بریتانیا و فرانسه بی توجه به این وعده، طرح قیمومیت را به اجرا گذاشتند. بر اساس این طرح، بریتانیا و فرانسه کشورهای جدا شده از عثمانی را میان خود تقسیم کردند. لورنس سخت از این تصمیم شوکه شد. او با سفرا و مقامات انگلیس صحبت کرد و وعده خود را یادآوری نمود اما سفرای انگلیس بی توجه به درخواست او، کار خود را پیش بردند. لورنس خشمگین و افسرده از فعالیت جاسوسی کناره گرفت و به نوشتن خاطراتش پرداخت. در واقع، او در دلش با جامعه اعراب همذات پنداری می کرد اما در عمل باعث نابودی و ضعف آنها شد.
جاسوسان ناشناساند
علیرغم سبک زندگی ماجراجویانه، لورنس هیچگاه به دنبال شهرت و جلب توجه نبود و در واقع زمانی که به خاطر «شجاعت در پیشگاه دشمن» به او پیشنهاد اهدای مدال شوالیه و صلیب ویکتوریا شد، هر دو را رد کرده و به جای آن ترجیح داد به عنوان یک سرباز و با نامی مستعار وارد نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا شود. اگر فیلم «لارنس عربستان» و زندگینامه خودنویس او نبود شاید ما هیچگاه نام او را نشنیده بودیم، همانطور که نام بسیاری از جاسوسان را نشنیده و آنها را هم نمی شناسیم.
جاسوس، خائن و مجازات او اعدام است.
نه یک عاشق گوگولی.
التماس یک جو غیرت.
انسان در بدو تولد پاک آفریده می شود و شرایط محیطی در او اثر میگذارد.
پدر مادرهایی که به جای اینکه به فرزندشان توضیح دهند که چرا نباید به آب جوش دست بزند و فقط با اجبار و زور به او امر میکنند که به آب جوش دست نزند باید منتظر روزی باشند که فرزندشان در زمانی که آنها حضور ندارند به آب جوش دست بزند تا خودش بفهمد که داغ است و او را می سوزاند.
در این داستان نیز به مادر خشک وخشن اشاره شده. حیف این همه هوش استعداد که بوسیله این مادر تباه شد.
خداوندا یاریمان کن فرزندانی تربیت کنیم که مایه باقی الصالحات ما شوند.
بسیاری نیز، ناخواسته در خدمت دشمنند. البته مقداری از آن بسیاران، آگاهند و مقامات بالایی هم دارند.
هر چند مرگ بر اربابانشان از دهانشان نمی افتد.
چه روایت رمانتیک اما در حقیقت دلخراشی از واقعه تاریخی دردناک غارت گران بشریت!!
کشوری مردمش خرافات پرست باسه، آدمهایی پیدا میشن که بشینن فکر کنب با چهار تا حرف سواری بگیرن، واسه همینه دنبا دست چها تار سرمایهدار داره و با چهار تا بازیگر و چهارتا فیلم سریال ۸ میلیارد جمعبت رو اسکول خودشون کردن.
جاسوس دولت فخیمه در زندان عثمانی گشایش دید زیادی کسب میکند!
در خباثت سياستمداراي انگلیس مخصوصا در گذشته شک نکنيد ولی خود کشورها مقصر بودن با ساده لوحي سياسيونشون اونا کاری رو کردن به نغعشون بوده