ماجرای بیماری چشم زبیده خانم، همسر ناصرالدین شاه و محبوب شدن پزشک خارجی
پزشکی که با معالجه چشم همسر ناصرالدین شاه محبوب شد.
سر دکتر ژوزف ریچارد دیکسون، فرزند جان دیکسون جراح، در ۱۸۲۰ در طرابلس به دنیا آمد. او در رشته پزشکی فارغالتحصیل شد و در سمت پزشک سفارت با هیئت دیپلماتیک بریتانیا در ۱۸۴۷م/ ۱۲۶۳ق در زمان سلطنت محمدشاه قاجار به ایران اعزام و جانشین دکتر چارلز ویلیام بل شد.
دکتر دیکسون با مرگ محمدشاه، گرچه رسما طبابت شاه جوان یعنی ناصرالدین شاه را برعهده نداشت، سایهاش بر دربار ناصری حاکم بود.
در ۱۲۶۵ق، ناصرالدینشاه به بیماری تیفوس مبتلا شد. دیکسون بعد از معالجه وی نشان شیر و خورشید را بهدست آورد.۱۲ در ۱۲۸۲ق، ناصرالدینشاه در سفر به مازندران، به بیماری مالاریا مبتلا شد و پس از بازگشت به تهران، دکتر دیکسون او را درمان کرد. از این پس بود که این پزشک بریتانیایی در بیشتر سفرهای شاه، از ملازمین رکاب بهشمار میآمد.۱۳ ناصرالدینشاه در نخستین سفر خود به فرنگستان در ۱۲۹۰ق، دکتر دیکسون را همراه خود برد.
آنچه بر محبوبیت دکتر دیکسون در دربار ناصری افزود مسئله بیماری چشم زبیده خانم گروسی امین اقدس، یکی از همسران محبوب ناصرالدینشاه بود که پزشکان راهی برای درمان آن نداشتند. این مشکل از ۱۳۰۲ق آغاز شده بود و پزشکان متعددی مانند دکتر تولوزان، میرزا سید رضی رئیسالاطباء، حکیمالممالک، میرزا ابوالقاسم نائینی و دکتر فووریه از جمله پزشکان معالج بودند.
درمان امین اقدس بیش از هر چیز موضوعی برای رقابت میان سیاستمداران و سفارتخانهها بهشمار میآمد. دکتر دیکسون از این فرصت استفاده کرد و «موکل حرم محترم» شد. او درمانی را در پیش گرفت که گرچه از نظر پزشکی بیتاثیر بود، راهی برای نفوذ انگلیس در دربار ناصری بهشمار میآمد.
محمدحسنخان اعتمادالسلطنه در خاطرات خود نوشته است: «چشم امین اقدس بهتر است... . مشهور است که از سفارت انگلیس دو سه هزار تومان به خواجه امین اقدس و خودش داده شده که به شاه عرض کند که دیکسون چشم مرا معالجه کرده است که دیکسون در این مورد که ما طرف احتیاج روس و انگلیس هر دو هستیم، برای افغان و هرات راهی به حرمخانه داشته باشد و کسب اطلاع کند.»
زبیده خانم (زاده بیجار گروس – درگذشته ۱۲۷۲ شمسی تهران)، ملقب به امینهاقدس، از همسران ناصرالدینشاه قاجار و از سوگلیهای دربار بود. او خواهر میرزا محمدخان گروسی (ملیجک اول) و عمه عزیزالسلطان (ملیجک دوم) بود.
ناصرالدینشاه در سال ۱۲۷۶ه ق در سفر به مناطق غربی کشور، زبیده را که طفلی یتیم بود، خریداری کرد. زعفران باجی مسئول صندوقخانه اندرون که خود مورد توجه شاه بود، تربیت زبیده را برعهده گرفت. بعد از یک سال فراگیری امور و تربیت در اندرون به عقد غیر دائم ناصرالدینشاه درآمد.
اعتماد شاه به زبیده به آن میزان بود که خزانهداری مخصوص شاه به او سپرده شد و به همین سبب "امینه اقدس" نام گرفت.
امینه اقدس اولین بانوی ایرانی بود که برای معالجه به اروپا رفت. او از سال ۱۳۰۲ ه. ق از درد چشم شکایت داشت که پس از چند سال به نابینایی دو چشم ختم شد. به دستور ناصرالدینشاه در سال ۱۳۰۷ ه. ق امینه اقدس با هیاتی به ریاست سعدالسلطنه حاکم قزوین و میرزا حسین کاشی پزشک مخصوص راه وین پایتخت اتریش را پیش گرفت و در آنجا چشمانش عمل شد که بینتیجه بود. این نخستین بار بود که یکی از همسران شاه بدون او به فرنگستان میرفت و همین موجب شد که شاه مورد انتقاداتی قرار گیرد و در بین عوام شعرهایی در نقد این تصمیم شاه رایج گردد.[۲] پس از صرف هزینههای بسیار زبیده خانم همچنان نابینا به ایران بازگشت، اما شاه همچنان جواهرات خود را به او سپرد و چنان وانمود کرد که گویی هنوز سالم و بینا و مورد علاقه اوست.
پس از بازگشت از سفر فرنگ، برای شفا به مشهد رفت و پس از اقامتی چند ماهه در خراسان با شایعاتی در خصوص بهبود چشمانش و استقبال چاپلوسانه رجال به تهران بازگشت. هنوز راهی برای درمان چشمان خود پیدا نکرده بود که در ذیالحجه ۱۳۰۸ه. ق سکته کرد و علاوه بر کوری، از یک طرف بدن به کلی فلج شد.
در ۲۷ ذیالحجه ۱۳۱۱ (قمری) زبیده خانم امینه اقدس که همچنان امید به معالجه چشمان خود داشت سکته و یک روز بعد فوت کرد. ناصرالدینشاه در اندوه مرگ او سوگواری بسیار کرد.
منابع: ویکیپدیا، پژوهشکده تاریخ معاصر