قصه ورزشگاه تختی/ معماری بینظیر، سازه عجیب و افتتاحیه تاریخی
درویش طراحی جسورانهی خود را برای ساخت به اروپا میبرد اما این طرح چنان پیشرو و سخت بوده که پیمانکاران آلمانی در جلسهای به او میگویند که این پروژه اصلا شدنی نیست. با این حال او بر ادامهی کار اصرار میکند.
ورزشگاه تختی که قبل از انقلاب به نام فرحآباد/ فرح بود، یکی از عجیبترین سازههای کابلی دنیاست و در زمان خود، چنان ایدهی جسورانه و مدرنی بود که پیمانکاران آلمانی میگفتند اجرای آن غیرممکن است؛ اما این ورزشگاه به همت معمارش که تازه درگذشته، در دنیا به شهرت رسید، و در همهی این سالها، زیر سایه و نام ورزشگاه آن سوی شهر تهران، یعنی ورزشگاه آزادی قرار گرفت.
از فرحآباد تا تختی
احداث این ورزشگاه از ۱۳۴۶ شروع شد و تا ۱۳۵۲ ادامه داشت. در همان زمان هم مراحل احداث و پیشرفت کار آن با ورزشگاه آریامهر (که بعد از انقلاب به آزادی تغییر نام داد) مقایسه میشد و با وجود ویژگیهای متفاوت و منحصربهفردش، هرگز حتی نتوانست رقیبی برای ورزشگاه عظیم آزادی باشد. معمار فرحآباد، جهانگیر درویش است که ۶ آذر خبر درگذشت او در سن ۹۱ سالگی در رسانهها منتشر شد.
تختی، بزرگترین سازه کابلی دنیا
جهانگیر درویش که تحصیلاتش را در تهران و تورین ایتالیا پشت سر گذاشته و دکترای معماری دارد، در ابتدای دههی ۴۰ و ۵۰ شهرت زیادی در جامعهی معماران ایران و جهان داشت و در خارج از کشور زندگی میکرد. در یک سفر به ایران در دههی چهل، فرح دیبا ملکهی وقت ایران از طریق مجلات متوجه حضور درویش میشود و او را برای ملاقات دعوت میکند و از او میخواهد در ایران زندگی کند و به کشورش خدمت کند. در همین دوران، سازمان تربیت بدنی ماموریت ساخت این ورزشگاه را در منطقهای که پیش از این زمینهای سوارکاری بود و با نام فرحآباد شناخته میشد به او میدهد. نام ورزشگاه هم از نام همین منطقه برگرفته میشود و به صورت اختصار فرح هم خوانده میشده است.
معمار جسور
درویش طراحی جسورانهی خود را برای ساخت به اروپا میبرد اما این طرح چنان پیشرو و سخت بوده که پیمانکاران آلمانی در جلسهای به او میگویند که این پروژه اصلا شدنی نیست. با این حال او بر ادامهی کار اصرار میکند و با شرکتهایی در انگلیس و اسپانیا برای ساخت همکاری میکند. او ایدههای خلاقانهای برای ساخت این سازه با کابل داشت و برای این کار، از کارگران الجزایری که در کار با کابل تبحر داشتند، استفاده کرد. فرحآباد یا تختی، بزرگترین استادیوم کابلی دنیاست. در همان زمان، گفته میشد که ایدهی ساخت آن از ورزشگاه المپیک مونیخ در آلمان الهام گرفته شده اما مرحوم درویش این موضوع را رد کرده است. همچنین او الهام گرفتن از شکل تاج فرح دیبا برای ساخت این ورزشگاه را هم رد کرده و گفته است که نمیداند برخی چگونه به چنین چیزی اعتقاد دارند.
ارتباط مردم با استادیوم
این پروژه در ابتدای دههی ۵۰ با بودجهای ۱۹۰ میلیون تومانی به پایان رسید. با این حال این تمام پروژه نیست و قرار بوده یک مجموعه استخر و یک سالن ۵ هزار نفری هم بعدا در کنار آن افتتاح شود. مرحوم درویش گفته است که در روز افتتاحیه، مردم چنان از معماری متفاوت آن خوششان آمده که بعد از اتمام بازی، ساعتها در راهروهای آن که سقفی شبیه بازار دارند قدم میزدند و به فریادهایی که از بلندگو پخش میشده و از آنها می خواسته استادیوم را ترک کنند اهمیت نمیدادند.
حضور تاریخی برزیل در ورزشگاه تاریخی
افتتاحیهی این ورزشگاه، یکی از تاریخیترین بازیهای تیم فوتبال کشورمان است. در جمعه ۷ خرداد ۱۳۵۵، پیش از آغاز جام ملتهای آسیا (۱۹۷۶) به میزبانی تهران و تبریز و در حالی که حشمت مهاجرانی تازه هدایت ایران را به عهده گرفته بود، تیم المپیک برزیل برای انجام دو بازی دوستانه به ایران آمد. برزیل در تهران و اصفهان بازی کرد و در تهران در استادیوم فرحآباد که فرح نامیده میشد با تیم ملی ایران بازی کرد. تیم ملی ایران که در این بازی لباس سبز پوشید بود با گلهای علیرضا عزیزی و ناصر نورایی با تیم ملی المپیک برزیل ۲-۲ مساوی کرد. این تیم برزیل، در المپیک مونیخ چهارم شد و اسکلت اصلی تیم ملی برزیل در جامهای جهانی ۱۹۷۸، ۱۹۸۲ و ۱۹۸۶ بود. برای ایران در این بازی دوستانه این نفرات به میدان رفتند: حسین راغفر، آندرانیک اسکندریان، حسن نظری، سهام الدین میرفخرایی (۴۶- بیژن ذوالفقارنسب)، حسن نایب آقا، پرویز قلیچ خانی، علی پروین، علیرضا عزیزی، حسن روشن، ناصر نورایی، علیرضا خورشیدی (۷۰- گارنیک شهبندری)
میزبانی از لیگ برتر ایران
پیش و پس از انقلاب، همچنان بازیهای فوتبال لیگ تختجمشید و بعدها جام باشگاههای تهران در امجدیه (شهید شیرودی) و آریامهر (آزادی) برگزار میشد. ورزشگاه میزبان بازیهای جام قدس و آزادگان و بعدها لیگ برتر هم آزادی بود و تختی هیچگاه نتوانست جایش را در میان استادیوهای فوتبالی کشور باز کند. با این حال در اوایل دهه ۱۳۸۰ که ورزشگاه آزادی وضعیتی اسفناک داشت و چمنش زیر کشت رفت، تختی مدتی میزبان بازیهای لیگ بود. اما بعد از آن، دوباره به دست فراموشی سپرده شد و چنان وضعیت اسفناکی دارد که حالا که ورزشگاه آزدی به خاطر بازسازی اساسی تعطیل است هم نتوانسته با وجود وعدههای مسئولان، میزبان بازیهای لیگ باشد. تختی، به خاطر معماری خاص و بینظیرش شهرتی جهانی در حوزهی معماری دارد اما مجموعهای است که انگار کسی نمیداند باید با آن چه کار کرد.