نیمهشب ۲۲ بهمن ۵۷:
رئیس سابق ساواک، پس از دستگیری: پشیمان نیستم/ ۲ هزار مامور داشتیم/ از شکنجهها بیاطلاعم
در مورد انواع شکنجهها چه میگویید؟ «من آدمی هستم در اختیار شما، من کاری نکردهام. میتوانستم نیایم اینجا. من خودم آمدم.»
![رئیس سابق ساواک، پس از دستگیری: پشیمان نیستم/ ۲ هزار مامور داشتیم/ از شکنجهها بیاطلاعم](https://cdn.khabarfoori.com/thumbnail/N7na1Eu9jhnf/Z16wE4UvYwwq6tR2EOJTejVKGi50irI1BRxa7rEvYTnP-Bf9ahgZsp-WJuyTV3Z4V6BMQR8T-nfsv9pue1duJKfGMxUUzfZy/6180651.jpg)
روز یکشنبه ۲۲ بهمن ۵۷ با تصرف پادگان جمشیدیه توسط انقلابیون شماری از سران لشکری و کشوری رژیم پهلوی که در ماههای آخر این رژیم به منظور کاهش شدت اعتراضات مردمی، در زندان این پادگان به سر میبردند، به بازداشتگاه موقت ستاد انقلاب منتقل شدند.
از جمله سرشناسترین این افراد نعمتالله نصیری رئیس سابق ساواک بود. خبرنگاران اطلاعات نخستین خبرنگارانی بودند که در ساعت یک و ۳۰ دقیقه بامداد ۲۳ بهمن در ستاد نخستوزیری دولت موقت، با چند تن از این بازداشتشدگان به مصاحبه کردند. مشروح گفتوگوی انجامشده آنان با نصیری را که ۲۳ بهمن ۵۷ در روزنامه اطلاعات منتشر شد در پی میخوانید:
چگونه گرفتار شدید و به دست نیروهای انقلابی افتادید؟
۴ ماه است در زندان هستم، امروز وقتی «جمشیدیه» به دست نیروهای انقلاب افتاد آنها مرا به اینجا آوردند.
نظرتان راجع به وضع موجود چیست؟
درست در حال عادی نیستم که بتوانم حرف بزنم.
شما نسبت به آنچه که به طور مستقیم یا غیرمستقیم (شکنجههای ساواک) درباره مردم و بخصوص جوانان مردم انجام دادهاید چه فکر میکنید؟
مستقیم را تکذیب میکنم. اگر دیگران کاری کردهاند من بیاطلاع هستم.
در مورد انواع شکنجهها چه میگویید؟
من آدمی هستم در اختیار شما، من کاری نکردهام. میتوانستم نیایم اینجا. من خودم آمدم.
ولی مردم شما را به اینجا آوردند.
میتوانستم فرار کنم.
(در این لحظه آقای خلیل رضایی پدری که ۴ فرزندش شهید شدند و از گروه چریکی مجاهدان خلق در حالی که بهشدت عصبانی به نظر میرسید از نصیری پرسید) «مگر بچههای من به تو چه کرده بودند که آنها را کشتی؟ چرا این همه شکنجه به آنها دادی؟ چرا تمام ناخنهای آنها را با گازانبر کشیدی؟ چرا؟
من از همه این چیزها که میگویید بیاطلاع هستم.
(پس از این جواب حجتالاسلام لاهوتی روحانی مبارز از نصیری پرسید) مگر تو خودت نبودی که مرا در زندان ساواک کتک زدی و بخصوص چند بار محکم به گوشم کوبیدی؟
من نبودم.
درباره کمیته ساواک حرف بزنید.
کمیته مربوط به من نبود. یک گروه مستقل بود از ساواک، شهربانی، ارتش و ژاندارمری.
از پرویز ثابتی بگویید. مگر او از شما دستور نمیگرفت؟
ایشان مسئول امنیت داخل کشور بودند و معاون من نبودند.
از ثابتی چه خبر دارید؟
شنیدم در تهران نیستند.
خرج ماهانه ساواک چقدر بود؟
پروندههایش هست، فعلا خاطرم نیست.
پس شما که همه چیز را انکار میکنید، در این سازمان منحلشده ساواک چکاره بودید؟
من سرپرست کل سازمان بودم و بیشتر کارهای اداری، فنی و تامین احتیاجات اداری با من بود.
هر چند وقت یک بار با شاه ملاقات میکردید؟
در هفته دو بار.
در این تماسها چه دستوراتی میگرفتید؟
خاطرم نیست.
چند بار تماس تلفنی داشتید؟
مرتب نداشتم، گاه به گاه.
مافوق شما چه کسی بود، آیا غیر از شاه از کسی یا کسان دیگر هم به شما دستور داده میشد.
نه من یکسری وظایف قانونی داشتم.
در حال حاضر از گذشته خود پشیمان نیستید؟
نه، من طبق قانونی که تصویب شده بود و وظیفهای که هیات دولت آن را تصویب کرده بود عمل میکردم.
آیا رئیس زندان، بازرسها و ماموران بازجو گزارش کارهایشان را به شما نمیدادند که شما از چگونگی شکنجهها اظهار بیاطلاعی میکنید؟
میدادند ولی در آن چیزی از شکنجه نمینوشتند.
یعنی میخواهید بگویید هیچ شکنجهای در کار نبوده؟
من علم غیب ندارم یک سال و نیم پیش من به دستور اعلیحضرت رفتم و سری به زندانها زدم ولی چیزی ندیدم.
چرا نمیخواهید حداقل حالا دیگر صادقانه حرف بزنید؟
من صادقانه حرف میزنم.
حقوق ماهانه شما چقدر بود؟
۱۲ هزار تومان.
چقدر مزایا میگرفتید؟
حدود ۱۲ هزار تومان.
درآمد دیگری نداشتید؟
چرا چند قطعه ملک داشتم که بنیاد پهلوی به من داده بود.
در مورد پولهایی که از ایران خارج کردهاید چه میگویید؟
من پولی خارج نکردهام.
شما همسر و فرزند دارید؟
بله، یک همسر و دو فرزند دارم.
از آنها چه خبر دارید؟
از سه ماه قبل خبری ندارم.
این کلمه «مارکسیست اسلامی» را در سازمان شما چه کسی اختراع کرده بود که به مجاهدین و چریکها نسبت داده میشد.
من نمیدانم، خودم هم فکر میکنم این دو در کنار هم جور درنمیآید.
شما اسلام را میشناسید؟
بله من یک مسلمان معتقد هستم.
ساواک چقدر مامور داشت؟
۲ هزار مامور رسمی.
و چقد مامور غیر رسمی؟
خاطرم نیست.
شما درباره دریاچه نمک قم چه میدانید؟
فقط میدانم دریاچهای است در نزدیکی قم و هیچ چیز دیگر.
از مرگ مرحوم دکتر علی شریعتی و مرحوم تختی چه میدانید؟
هیچ چیز.
ثابت قدم ووفادارتاپای مرگ
مارکسیسم اسلامی؟؟؟ ما الان داریم اسلام کمونیستی را مشاهده می کنیم کوپن کالا برگ مستأجری درد و فشار حداکثری نان بی کیفیت سبب زمینی پاکستانی و برنج های آلوده هندی خودروهای چین کمونیست حقوق و دستمزد نا برابر با گرانی و تورم عدم قدرت خرید گوشت مرغ لبنیات میوه ماهی حتی دارو برای درمان بیماریهای گوناگون بیکاری ناامیدی مطلق هرروز فرودست تراز دیروز طلاق عدم ازدواج جوانان گرسنه سربربالین گذاشتن مردم