فال حافظ جمعه یک فروردین 1404
به فال اعتقاد نداشته باش، ولی نیم نگاهی به آن داشته باش اگر موافق این ضرب المثل هستید جمعه یک فروردین 1404 را بخوانید.

متولدین فروردین
غزل شماره: ۲۰۱
شراب بیغش و ساقی خوش دو دام رهند
که زیرکان جهان از کمندشان نرهند
من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه
هزار شکر که یاران شهر بیگنهند
جفا نه پیشه درویشیست و راهروی
بیار باده که این سالکان نه مرد رهند
مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
شهان بی کمر و خسروان بی کلهند
به هوش باش که هنگام باد استغنا
هزار خرمن طاعت به نیم جو ننهند
مکن که کوکبه دلبری شکسته شود
چو بندگان بگریزند و چاکران بجهند
غلام همت دردی کشان یک رنگم
نه آن گروه که ازرق لباس و دل سیهند
قدم منه به خرابات جز به شرط ادب
که سالکان درش محرمان پادشهند
جناب عشق بلند است همتی حافظ
که عاشقان ره بیهمتان به خود ندهند
تعبیر فال حافظ :
یاران خوبی دارید که همگی وفا میکنند و راه راست میروند. هرچند که فقیرند، ولی در عین تنگدستی کمکتان میکنند. کاری نکنید که این یاران ترکتان کنند و تنها شوید. آنها با شما یکرنگ هستند، شما هم با آنها یکرنگ باشید. همت کنید تا پیروز شوید که یاران همراه شما هستند.
متولدین اردیبهشت
غزل شماره: ۲۱۵
به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود
که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود
حدیث عشق که از حرف و صوت مستغنیست
به ناله دف و نی در خروش و ولوله بود
مباحثی که در آن مجلس جنون میرفت
ورای مدرسه و قال و قیل مسئله بود
دل از کرشمه ساقی به شکر بود ولی
ز نامساعدی بختش اندکی گله بود
قیاس کردم و آن چشم جادوانه مست
هزار ساحر چون سامریش در گله بود
بگفتمش به لبم بوسهای حوالت کن
به خنده گفت کی ات با من این معامله بود
ز اخترم نظری سعد در ره است که دوش
میان ماه و رخ یار من مقابله بود
دهان یار که درمان درد حافظ داشت
فغان که وقت مروت چه تنگ حوصله بود
تعبیر فال حافظ :
خودتان را با دیگری مقایسه نکنید و گله از بخت خود نداشته باشید. تمام مشغلهها و کارهای درهم شما سر و سامان پیدا میکند. مانعی پیش پای شما است که با فکر و تدبیر خودتان برداشته میشود. درد شما درمانپذیر است، کمی حوصله داشته باشید.
متولدین خرداد
غزل شماره: ۱۰۱
شراب و عیش نهان چیست کار بیبنیاد
زدیم بر صف رندان و هر چه بادا باد
گره ز دل بگشا و از سپهر یاد مکن
که فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد
ز انقلاب زمانه عجب مدار که چرخ
از این فسانه هزاران هزار دارد یاد
قدح به شرط ادب گیر زان که ترکیبش
ز کاسه سر جمشید و بهمن است و قباد
که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند
که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد
ز حسرت لب شیرین هنوز میبینم
که لاله میدمد از خون دیده فرهاد
مگر که لاله بدانست بیوفایی دهر
که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد
بیا بیا که زمانی ز می خراب شویم
مگر رسیم به گنجی در این خراب آباد
نمیدهند اجازت مرا به سیر و سفر
نسیم باد مصلا و آب رکن آباد
قدح مگیر چو حافظ مگر به ناله چنگ
که بستهاند بر ابریشم طرب دل شاد
تعبیر فال حافظ :
در رویا و خیالپردازیها غرق شدهاید. آرزوهایتان تمامی ندارد و دور و دراز است. وقت گرانمایه خود را تلف میکنید. هیچکس آنقدر عمر نمیکند که به تمام آرزوهایش برسد. پس همین چند صباحی را که زنده هستید از زندگیتان لذت ببرید. آنچه از زندگی که باید قسمت شما باشد حتماً به شما خواهد رسید.
متولدین تیر
غزل شماره: ۲۸۸
کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش
معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش
الا ای دولتی طالع که قدر وقت میدانی
گوارا بادت این عشرت که داری روزگاری خوش
هر آن کس را که در خاطر ز عشق دلبری باریست
سپندی گو بر آتش نه که دارد کار و باری خوش
عروس طبع را زیور ز فکر بکر میبندم
بود کز دست ایامم به دست افتد نگاری خوش
شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان
که مهتابی دل افروز است و طرف لاله زاری خوش
میای در کاسه چشم است ساقی را بنامیزد
که مستی میکند با عقل و میبخشد خماری خوش
به غفلت عمر شد حافظ بیا با ما به میخانه
که شنگولان خوش باشت بیاموزند کاری خوش
تعبیر فال حافظ :
از خواب غفلت بیدار شوید و این چند صباح عمر را غنیمت بدانید که روزگار به کامتان است. موفقیت و خوشبختی به رویتان لبخند میزنند. خودتان هم همتی بکنید، همه چیز برای رسیدن به هدف و حاجت مهیاست. برخیزید، انشاءالله که موفق میشوید.
متولدین مرداد
غزل شماره: ۲۳۷
نفس برآمد و کام از تو بر نمیآید
فغان که بخت من از خواب در نمیآید
صبا به چشم من انداخت خاکی از کویش
که آب زندگیم در نظر نمیآید
قد بلند تو را تا به بر نمیگیرم
درخت کام و مرادم به بر نمیآید
مگر به روی دلارای یار ما ور نی
به هیچ وجه دگر کار بر نمیآید
مقیم زلف تو شد دل که خوش سوادی دید
وز آن غریب بلاکش خبر نمیآید
ز شست صدق گشادم هزار تیر دعا
ولی چه سود یکی کارگر نمیآید
بسم حکایت دل هست با نسیم سحر
ولی به بخت من امشب سحر نمیآید
در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز
بلای زلف سیاهت به سر نمیآید
ز بس که شد دل حافظ رمیده از همه کس
کنون ز حلقه زلفت به در نمیآید
تعبیر فال حافظ :
بسیار بیقرار و بیتاب شدهاید و همه چیز را از دست رفته میبینید. رسیدن به کام و مراد را محال میدانید. دعا هم میکنید ولی نتیجه نگرفتهاید. مطمئن باشید آنقدر عمر میکنید که به تمام آرزوهایتان برسید. دل از خدا جدا نکنید و امیدوار باشید که در آیندهای نزدیک به مراد خود خواهید رسید.
متولدین شهریور
غزل شماره: ۴۳۸
سبت سلمی بصدغیها فؤادی
و روحی کل یوم لی ینادی
نگارا بر من بیدل ببخشای
و واصلنی علی رغم الاعادی
حبیبا در غم سودای عشقت
توکلنا علی رب العباد
امن انکرتنی عن عشق سلمی
تزاول آن روی نهکو بوادی
که همچون مت به بوتن دل و ای ره
غریق العشق فی بحر الوداد
به پی ماچان غرامت بسپریمن
غرت یک وی روشتی از امادی
غم این دل بواتت خورد ناچار
و غر نه او بنی آنچت نشادی
دل حافظ شد اندر چین زلفت
بلیل مظلم و الله هادی
تعبیر فال حافظ :
کسی از شما طلب بخشش میکند، دست رد به سینهاش نزنید. برای آرام کردن خودتان به دعا و ثنای خداوند بپردازید. اگر میخواهید غرق در الطاف خداوند شوید و در بحر نعمات او شنا کنید و عزت و بزرگی خود را حفظ کنید و به غم دل دچار نشوید، بخشنده باشید و دوستانتان را ببخشید.
متولدین مهر
غزل شماره: ۴۲۶
از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه
انی رایت دهرا من هجرک القیامه
دارم من از فراقش در دیده صد علامت
لیست دموع عینی هذا لنا العلامه
هر چند کآزمودم از وی نبود سودم
من جرب المجرب حلت به الندامه
پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا
فی بعدها عذاب فی قربها السلامه
گفتم ملامت آید گر گرد دوست گردم
و الله ما راینا حبا بلا ملامه
حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین
حتی یذوق منه کاسا من الکرامه
تفسیر فال حافظ :
برای کسی که حتی از جانتان هم عزیزتر است پیغامی فرستادهاید که میترسید به دستش نرسد. حتی تا قیامت همه میدانند که تنها دردتان فراق و دوری از اوست و به هر کس میرسید احوال او را جویا میشوید و برای او سلامی در غربت میفرستید. خدا کریم است و طلب شما را هم میداند و این از جان شیرینتر را به شما میرساند.
متولدین آبان
غزل شماره: ۲۲
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید
تبارک الله از این فتنهها که در سر ماست
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب
بنال هان که از این پرده کار ما به نواست
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
نخفتهام ز خیالی که میپزد دل من
خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست
چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم
گرم به باده بشویید حق به دست شماست
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
چه ساز بود که در پرده میزد آن مطرب
که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست
ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست
تفسیر فال حافظ :
غرور نداشته باشید، با اهل فن و نظر مشورت کنید تا از خطاها به دور باشید. احساس خستگی میکنید و درونتان غوغاست، به ائمه متوسل شوید تا به حقیقت برسید. شما را با دنیای فانی کاری نیست، پس به باقیات برسید و سینهتان را با یاد خدا پر کنید تا به وصال یار برسید.
متولدین آذر
غزل شماره: ۲۳۸
جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
هلال عید در ابروی یار باید دید
شکسته گشت چو پشت هلال قامت من
کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید
مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت
که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید
نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود
گل وجود من آغشته گلاب و نبید
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید
بهای وصل تو گر جان بود خریدارم
که جنس خوب مبصر به هر چه دید خرید
چو ماه روی تو در شام زلف میدیدم
شبم به روی تو روشن چو روز میگردید
به لب رسید مرا جان و برنیامد کام
به سر رسید امید و طلب به سر نرسید
ز شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند
بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید
تفسیر فال حافظ :
یارتان حاضر به هرگونه فداکاری برای شما میباشد. هر ملامتی را به خاطر شما تحمل میکند و برای رسیدن به شما بهای سنگینی پرداخت کرده است. بدون شما زندگی برایش چون شب است. شما هم طلب او را برآورده سازید تا خوبیهای او را جبران کرده باشید.
متولدین دی
غزل شماره: ۳۸۵
یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان
وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان
دل آزرده ما را به نسیمی بنواز
یعنی آن جان ز تن رفته به تن بازرسان
ماه و خورشید به منزل چو به امر تو رسند
یار مه روی مرا نیز به من بازرسان
دیدهها در طلب لعل یمانی خون شد
یا رب آن کوکب رخشان به یمن بازرسان
برو ای طایر میمون همایون آثار
پیش عنقا سخن زاغ و زغن بازرسان
سخن این است که ما بی تو نخواهیم حیات
بشنو ای پیک خبرگیر و سخن بازرسان
آن که بودی وطنش دیده حافظ یا رب
به مرادش ز غریبی به وطن بازرسان
تفسیر فال حافظ :
چشم به راه کسی هستید که برایتان بسیار مهم است. مدتهاست از او خبری ندارید و برای پیدا کردنش بسیار جستجو کردهاید اما هنوز نتیجهای نگرفتهاید، ولی همیشه به خدا توکل کرده و یاریتان را از خدا طلب نمودهاید. آسوده خاطر باشید، دیدار یار حتمی است.
متولدین بهمن
غزل شماره: ۴۰۳
شراب لعل کش و روی مه جبینان بین
خلاف مذهب آنان جمال اینان بین
به زیر دلق ملمع کمندها دارند
درازدستی این کوته آستینان بین
به خرمن دو جهان سر فرو نمیآرند
دماغ و کبر گدایان و خوشه چینان بین
بهای نیم کرشمه هزار جان طلبند
نیاز اهل دل و ناز نازنینان بین
حقوق صحبت ما را به باد داد و برفت
وفای صحبت یاران و همنشینان بین
اسیر عشق شدن چاره خلاص من است
ضمیر عاقبت اندیش پیش بینان بین
کدورت از دل حافظ ببرد صحبت دوست
صفای همت پاکان و پاکدینان بین
تفسیر فال حافظ :
ظاهرتان خلاف آن چیزی است که درونتان میباشد. خوبیها و هنرهایتان را پنهان کردهاید. همه فکر میکنند انسان متکبر و مغروری هستید، اما برعکس به عهدهایی که بستهاید عمل میکنید. یاران و همنشینان خود را دوست دارید. به زودی از بند اسارت رها میشوید و به عافیت کامل میرسید. در این زمان است که کینه و کدورتها را دور میریزید و دلتان را پاک میکنید.
متولدین اسفند
غزل شماره: ۳۶۵
عمریست تا به راه غمت رو نهادهایم
روی و ریای خلق به یک سو نهادهایم
طاق و رواق مدرسه و قال و قیل علم
در راه جام و ساقی مه رو نهادهایم
هم جان بدان دو نرگس جادو سپردهایم
هم دل بدان دو سنبل هندو نهادهایم
عمری گذشت تا به امید اشارتی
چشمی بدان دو گوشه ابرو نهادهایم
ما ملک عافیت نه به لشکر گرفتهایم
ما تخت سلطنت نه به بازو نهادهایم
تا سحر چشم یار چه بازی کند که باز
بنیاد بر کرشمه جادو نهادهایم
بی زلف سرکشش سر سودایی از ملال
همچون بنفشه بر سر زانو نهادهایم
در گوشه امید چو نظارگان ماه
چشم طلب بر آن خم ابرو نهادهایم
گفتی که حافظا دل سرگشتهات کجاست
در حلقههای آن خم گیسو نهادهایم
تفسیر فال حافظ :
آفرین بر شما که در زندگیتان ریا و دورویی وجود ندارد و پایه و بنیاد زندگی را بر مبنای مهر و محبت گذاشتهاید. اما چندی است که چشم به راه و منتظر خبری هستید. به عافیت و سلامت میرسید و مقامتان روز به روز بالاتر میرود. همیشه امیدوار باشید. چشم طلب فقط از خدا داشته باشید که او بشارت رسیدن حاجت و مراد را به شما میدهد.