ترسناکترین و عجیب‌ترین اتفاق قرن بیستم

مکانی در مونیخ المان که درگیر یکی از عجیب ترین و وحشتناک ترین اتفاقات قرن بیستم شد، پرونده ای که تا به امروز باز است اما همه از حل ان ناامید شده اند مدارک موجود در این پرونده به حدی عجیب است که هیچ شخصی تا به امروز نتوانسته راه حلی اساسی ارائه دهد.

در سال 1922 در 70 کیلومتری شهرمونیخ المان و در روستای اینگوستاد اتفاقی افتاد که تا به امروز یک راز باقی مانده، این پرونده یکی از عجیب ترین پرونده های جنایی تاریخ اروپاست.چند روز قبل از این اتفاق اندرس گروبر(صاحب مزرعه) درمورد مشاهده ی ردپایی صحبت کرد که از جنگل تا مزرعه ی و روستا می امد اما اثری از بازگشت ان نبود، همچنین خود او و همسرش گزارشی از شنیدن صداهای عجیب به پلیس ارائه داده بودند. این صداها که در اتاق زیرشیروانی به گوش میرسید به شدت باعث وحشت انها شده بود هرچند نه پلیس و نه خود انها چیزی در اتاق زیرشیروانی پیدا نکردند، فردای گزارش این مطلب کلید خانه ی انها گم شد، و دقیقا بر روی صندلی گروبر که بیرون روی زمین بود روزنامه ای بسیار عجیب و غیرعادی پیدا شد.

اما شاید عجیب ترین نکته مربوط به خدمتکار انها باشد، او که به مدت 3هفته در انجا کار کرده بود پس از این مدت با اصرار زیاد مبنی بر اینکه این خانه نفرین شده است و او نمیتواند در انجا بماند استعفا داد او به گروبر گفته بود که شبها چیزی در خانه حرکت میکند، 2هفته پس از رفتن این خدمتکار شخص جدیدی به نام ماریا بومگاتنر به عنوان خدمتکار جدید به خانه امد.

اما فردای همان روز حادثه ای بسیار هولناک و وحشتناک رخ داد، اعضای این خانواده به ترتیب به نام های اندرایاس گروبر 63 ساله و همسرش کازیلیا 66 ساله، دختر بیوه ی انها ویکتوریا 35 ساله و دو فرزندش کازیلیا و جوزف به ترتیب 7 و 2ساله و خدمتکار خانه ماریا 44ساله، همگی این افراد یکی پس از دیگری در انبار کاه خانه توسط یک کلنگ دوسر به فجیع ترین شکل به قتل رسیدند!

پلیس پس از تحقیق عنوان کرد، ابتدا جوزف دو ساله به قتل رسیده است! سپس پرستار و بقیه، به علت دودی که از دودکش خانه بلند میشده همسایه ها حداقل تا 3روز به ندیدن این خانواده شک نکرده بودند، اما پس از 3روز با دیدن این صحنه ی مخوف پلیس را در جریان گذاشتند.

کاراگاه جورج رینگربر از اداره ی پلیس مونیخ مسئول بررسی این پرونده شد، در طول مدت 6ماه بیش از 100 فرد مشکوک مورد بازرسی قرار گرفتند اما.

اما هیچ سرنخی به دست نیامد، اخرین بررسی پلیس به سال 1986 برمیگردد که مردی 71 ساله بازجویی شد اما هیچ چیز خاصی حاصل نشد، در سال 2007 اکادمی پلیس مونیخ یک بار دیگر و با علم مدرن مسئول بررسی این پرونده شد، در گزارش این بررسی امده است که:غیر ممکن است بعد از این همه سال بتوان این پرونده را حل کرد، خصوصا که در گذشته روش بررسی و طبقه بندی مدارک متفاوت بوده و بسیاری از چیزهای مهم که باید باشد وجود ندارد، نکته ی بسیار عجیب این پرونده روزنامه است، روزنامه ای که اندرس گروبر یافته بود نامی نداشت و تاریخش به 70سال قبل از ان حادثه بوده! همچنین سوال مهم دیگر این است که چرا انها در کاه دان به قتل رسیده اند؟! پلیس در نهایت هرگز به شخص خاصی مشکوک نشد، امکان دزدی نیز به طور کلی رد شد چراکه مقدار زیادی پول در خانه بود که حتی به انها دست نزده بودند، اما نکته ی عجیب تر این است که هرکسی که این کاررا انجام داده از غذای خانه میخورده! به نظر میرسد حداقل در دو روز اخر قبل از رسیدن پلیس کسی از غذای خانه مصرف میکرده.

بررسی جسدها نشان میدهد علت اصلی مرگ انها برخورد کلنگ به سر و جمجمه بوده هرچند کازیالیا ی جوان(7ساله) حداقل چندین ساعت زنده بوده و بدن مجروحش کنار مادرش قرار داشته و اومیتوانسته قاتل را دیده باشد اما به شکلی عجیب او از وحشت دچار سکته ی قلبی شده بود!

در مراسم تدفین انها بیش از 15هزار نفر شرکت کرده بودندو این حادثه در المان و اروپا سرصدای زیادی ایجاد کرده ، در نهایت مزرعه ی این خانواده سال بعد از اتفاق به طور کامل نابود شد.

نویسنده ی المانی اندریا هنکل در رمانی به نام تانود به این حادثه اشاره کرده، همین طور فیلمی رازالود بانام هینترکایفک به کارگردانی استیر گرونبرگ در سال 2009 ودر رابطه با همین حادثه ساخته شد.

1980