آیا امام از ما خشنود است؟

هيچ لزومي ندارد كه ما حتماً از زبان امام زمان(ع) بشنويم كه ايشان از چه رفتار و گفتاري، خشنود و از چه رفتار و گفتاري، ناخشنود مي‏شود؛ بلکه با مراجعه به سخنان ديگر امامان(ع) به خوبي مي‌توان به ويژگي‌­هاي اخلاقي مورد نظر امام مهدي(ع) پي برد. براي نمونه با مراجعه به دعايي مانند «دعاي مکارم الاخلاق» كه از امام سجّاد(ع) نقل شده است، مي‏توانيم پي ببريم كه امام زمان(عج) از ما چه مي‏خواهد و چه كاري را مي‏پسندد.

آیا امام از ما خشنود است؟

به گزارش خبرفوری به نقل از موعود؛ بر اساس روایات تردیدناپذیری كه شیعه و سنّی آنها را روایت كرده‏اند، بر هر فرد مسلمان واجب است كه امام زمان خود را بشناسد تا بدین وسیله از خطر در افتادن به جاهليّت قبل از اسلام و فرو رفتن در گرداب كفر و شرك وارهد و امكان زیستن و مردن بر مبنای اعتقاد راستین را بیابد.
این همه تأكید بر لزوم معرفت امام در آموزه‏های اسلامی، از آن روست كه معرفت، مقدّمه دل بستن،1 دل بستن، مقدّمه سر سپردن2 و سرسپردن به امام حق، مقدّمه نجات و رستگاری است3 و این اساس دعوت همه انبیا و اولیاست.
بنابراین، سمت و سوی برنامه­‌های تبلیغی و ترویجی حوزه مهدويّت باید این باشد که مخاطبان پس از به دست آوردن شناخت عقلی مناسب نسبت به امام مهدی(ع) و برقرار کردن پیوند قلبی شایسته با آن حضرت، ناخودآگاه به همراهی عملی با امام خود برسند و این همان حقیقت انتظار است. تنها زمانی می‏توانیم خود را منتظر امام عدالت‏گستر و پیرو او بدانیم كه در زندگی فردی و اجتماعی خویش، راه و روش مورد نظر او را اجرا كنیم؛ چنان‏كه در نامه امیرمؤمنان، علی(ع) خطاب به عثمان بن حنیف، فرماندار «بصره» آمده است:
«آگاه باش كه هر پیروی را پیشوایی است كه پی وی را پوید و از نور دانش او روشنی جوید. بدان كه پیشوای شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده بسنده كرده و دو قرصه نان را خوردنی خویش ساخته است. بدانید كه شما چنین نتوانید كرد؛ ولی مرا به پارسایی و كوشیدن و پاك‏دامنی و درستی ورزیدن یاری كنید.4
از همین روست كه در دعای ندبه می‏خوانیم:
«خداوندا!... ما را در راه ادای حقوق او (امام مهدی(ع))، تلاش در پیروی از او و دوری از مخالفت او یاری كن و با خشنودی او بر ما منّت‏گذار.»5
در زمینه حرکت‌­افزایی در حوزه مهدويّت نیز چند اولويّت موضوعی وجود دارد که به اجمال به آنها اشاره می­‌کنیم:

1-3. راه تشخیص خشنودی و ناخشنودی امام عصر(عج)
نخستین پرسشی که در زمینه همراهی عملی با امام عصر(عج) وجود دارد این است که از كجا می‏توان فهمید كه امام زمان(ع) از ما چه می‏خواهد و چه كاری را می‏پسندد؟
در پاسخ به این پرسش، باید دو نكته را یادآور شویم:

الف) امام زمان(عج)، ادامه‏دهنده راه اهل بیت(ع)
به اعتقاد ما، همه امامان معصوم(ع)، مفسّران كتاب خدا و بیان‏كنندگان سنّت رسول خدا(ص) هستند. رضایت و خشنودی امام زمان(عج) نیز در چیزی نیست، جز آنچه در كتاب خدا آمده یا در سخنان رسول خدا(ص) و دیگر امامان معصوم(ع) به آن اشاره شده است. به بیان دیگر، اگر كسی به همه تكالیف و وظایفی كه در قرآن و روایات معصومان(ع) به آنها امر شده است، عمل كند و از همه محرّمات و گناهانی كه در این دو منبع الهی از آنها نهی شده است، دوری جوید، خواهد توانست رضایت امام عصر(عج) را چنان‏كه باید و شاید، به دست آورد.

در روایات متعدّدی بر این موضوع تأکید شده است. از آن جمله روایتی است که از امام صادق(ع) نقل شده و در آن بر پیراستن خود از ویژگی‏های ناپسند و آراستن خود به اخلاق نیكو به عنوان دو وظیفه مهمّ دوست­‌داران و منتظران امام عصر(عج) تأکید شده است:
هر كس دوست دارد از یاران حضرت قائم(ع) باشد، باید منتظر باشد و در این حال، به پرهیزكاری و اخلاق نیكو رفتار كند؛ در حالی كه منتظر است.6
امام عصر(عج) نیز با توجّه به ناگهانی بودن امر ظهور، همه شیعیان را در زمان غیبت به انجام اعمال پسندیده و دوری از اعمال ناپسند فرا خوانده است:
«پس هر یك از شما باید آنچه را موجب دوستی ما می‏شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب خشم و ناخشنودی ما می‏گردد، دوری گزیند؛ زیرا فرمان ما به یك‏باره و ناگهانی فرا می‏رسد و در آن زمان، توبه و بازگشت برای كسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه، كسی را از كیفر ما نجات نمی‏بخشد.»7

تهذیب نفس و دوری گزیدن از گناهان و كردار ناشایست، به عنوان یكی از وظایف منتظران در عصر غیبت، چنان اهمّیتی دارد كه در توقیع شریفی كه از ناحیه مقدّسه حضرت صاحب‏الامر(عج) خطاب به شیخ مفید(ره) صادر گشته، كردار ناشایست و گناهانی كه از شیعیان آن حضرت سر می‏زند، یكی از اسباب یا تنها سبب طولانی شدن غیبت و دوری شیعیان از لقای آن بدر منیر شمرده شده است:
... پس تنها چیزی كه ما را از آنان (شیعیان) پوشیده می‏دارد، همانا چیزهای ناخوشایندی است كه از ایشان به ما می‏رسد و خوشایند ما نیست و از آنان انتظار نمی­‏رود.8
بنابراین، هیچ لزومی ندارد كه ما حتماً از زبان امام زمان(ع) بشنویم كه ایشان از چه رفتار و گفتاری، خشنود و از چه رفتار و گفتاری، ناخشنود می‏شود؛ بلکه با مراجعه به سخنان دیگر امامان(ع) به خوبی می‌توان به ویژگی‌­های اخلاقی مورد نظر امام مهدی(ع) پی برد. برای نمونه با مراجعه به دعایی مانند «دعای مکارم الاخلاق» كه از امام سجّاد(ع) نقل شده است، می‏توانیم پی ببریم كه امام زمان(عج) از ما چه می‏خواهد و چه كاری را می‏پسندد.

ب) اشاره امام زمان(عج) به عوامل خرسندی و ناخرسندی خود
در احادیث، زیارت‏ها و دعاهایی كه در طول دوران غیبت صغرا و پس از آن، به صورت توقیع یا صورت‏های دیگر از امام مهدی(عج) برای ما به یادگار مانده است، به صراحت تمام، آنچه موجب خرسندی یا ناخرسندی آن حضرت می‏شود، بیان و چگونه عمل كردن، چگونه سخن گفتن و چگونه اندیشیدن به ما آموخته شده است. ازاین‏رو، با مراجعه به مجموعه ارزشمند یادگارهای آن حضرت و تأمّل و تدبّر در آنها می‏توان به راحتی هدایت را از گمراهی و صراط مستقیم را از راه كج باز شناخت. گفتنی است مجموعه سخنان و رهنمودهای امام عصر(عج) را برخی نویسندگان، جمع‏آوری و در قالب كتاب منتشر كرده‏اند.9

برای روشن‏تر شدن موضوع، شایسته است كه به یكی از این یادگارهای گران‏قدر امام عصر(عج) نگاهی بیافكنیم؛ همان دعای معروفی كه با جمله «أَللهُمَ‏ ارْزُقنا تُوفیقَ الطّاعَةِ...» آغاز می‏شود و در اوایل «مفاتیح ‏الجنان» نیز آمده است. در این دعای كوتاه و مختصر، امام مهدی(ع) هر آنچه را شایسته است، خود را بدان‏ها آراسته یا از آنها پیراسته سازیم، در قالب درخواست از خدا بیان كرده و به صورت غیرمستقیم به ما فهمانده است كه به عنوان حجّت خدا، چه انتظاری از ما دارد و چگونه شیعه‏ای را برای خود می‏پسندد.


در بخشی از این دعا چنین می‏خوانیم:
«بار خدایا! توفیق فرمان‏برداری، دوری از گناهان، درستی و پاكی نيّت و شناخت حرام‏ها را روزی ما فرمای. ما را به راهنمایی و پایداری گرامی دار و زبان ما را در درست‏گویی و گفتار حكیمانه استوار ساز. دل ما را از دانش و معرفت سرشار كن و درون ما را از حرام و مال شبهه‏ناك پاكیزه گردان و دست ما را از ستمگری و دزدی باز دار و چشم ما را از فجور و خیانت بپوشان و گوش ما را از شنیدن سخن بیهوده و غیبت بر بند.»10
در ادامه این دعا، امام عصر(عج) ویژگی‏هایی را كه شایسته عالمان، دانش‏پژوهان، پیران، جوانان، زنان، توانگران، تنگ‏دستان، جنگ‏جویان، حكم‏رانان و دیگر قشرهای اجتماعی است، برمی‏شمارد و از خداوند می‏خواهد به هر یك از این گروه‏های اجتماعی، ویژگی‏هایی را كه شایسته آنهاست، عطا فرماید.
با توجّه به نکات یاد شده، دستگاه‌­های تبلیغی و ترویجی برای همراه کردن عملی مردم با امام زمان(عج) خود باید موضوع‌­های زیر را به خوبی برای آنها تبیین کنند؛

2-3. جایگاه امام عصر(ع) به عنوان حجّت خدا
اعتقاد به نجات­‌بخش موعود «منجی»، به عنوان انسان برتری که در آخرالزّمان زمین را از عدالت پر می­‌سازد و انسان­‌های در بند را رهایی می‌­بخشد، در همه ادیان و مذاهب وجود دارد؛ ولی آنچه در این میان، شیعه را متمایز ساخته، این است که در این مذهب «منجی موعود» نه تنها به عنوان یک آرمان، بلکه به عنوان تداوم‌­بخش رسالت انبیا، وارث اولیای الهی و در یک کلام «حجّت خدا» بر روی زمین مطرح است؛ حجّتی که زنده، شاهد و ناظر بر اعمال آدمیان است؛ حجّتی که تأثیر او در زندگی فردی و اجتماعی انسان‌­ها تنها به آخرالزّمان و زمان ظهور منحصر نمی‌­شود و وجود او در لحظه لحظه زندگی ساکنان زمین نقش دارد.

مقام معظّم رهبری در این باره می­‌فرماید:
خصوصيّت اعتقاد ما شیعیان این است كه این حقیقت را در مذهب تشيّع از شكل یك آرزو، از شكل یك امر ذهنی محض، به صورت یك واقعيّت موجود تبدیل كرده است. حقیقت این است كه شیعیان وقتی منتظر مهدی موعودند، منتظر آن دست نجات‌بخش هستند و در عالم ذهنيّات غوطه نمی­‌خورند؛ یك واقعيّتی را جست‌وجو می‌كنند كه این واقعيّت وجود دارد. حجّت خدا در بین مردم زنده است؛ موجود است؛ با مردم زندگی می‌­كند؛ مردم را می‌بیند؛ با آنهاست؛ دردهای آنها، آلام آنها را حس می­‌كند. انسان­‌ها هم، آنهایی كه سعادتمند باشند، ظرفیت داشته باشند، در مواقعی به طور ناشناس او را زیارت می­‌كنند. او وجود دارد؛ یك انسان واقعی، مشخّص، با نام معيّن، با پدر و مادر مشخّص و در میان مردم است و با آنها زندگی می‌­كند. این، خصوصيّتِ عقیده ما شیعیان است.11
بر اساس آموزه‌­های شیعی، حجّت­‌های الهی، پیشوایان مردم پس از رسول خدا(ص)، والیان امر، گواهان بر مردم، راهنمایان به سوی خدا، جایگاه‌های علم الهی، مفسّران وحی، پایه‌­های توحید، پیراستگان از خطا و لغزش، صاحبان معجزه­‌ها و نشانه‌­ها، مایه‌­های ثبات و پایداری جهان، وسیله‌­های نجات و رستگاری امّت، سرسپردگان امر الهی، واسطه­‌های فیض پروردگار، معیار تشخیص حقّ و باطل و بیان کننده حلال و حرام الهی هستند و بندگان تنها در پرتو هدایت آنان و با پیروی بی‌چون و چرا از دستوراتشان می‌توانند به نجات و رستگاری دست یابند.12

روشن است که معرفی امام مهدی(ع) به عنوان حجتّ حيّ و حاضر خداوند ـ و نه فقط منجی آخرالزّمان، آثار بسیار ارزشمندی در زندگی فردی و اجتماعی منتظران خواهد داشت و ناخودآگاه آنها را به همراهی عملی با آن امام می­‌کشاند.

3-3. وظایف و تکالیف فردی و اجتماعی منتظران
«فرهنگ انتظار» هم حیات فردی و زندگی شخصی انسان‏ها و هم مناسبات اجتماعی آنها را در بر می­‌گیرد؛ یعنی هم‏چنان كه همه مظاهر حیات فردی انسان‏ها ـ زندگی و مرگ، حركت و سكون، فعل و ترك، موافقت و مخالفت، دوستی و دشمنی و... ـ باید رنگ انتظار بگیرد و از این فرهنگ متأثّر شود، همه مناسبات اجتماعی ـ فرهنگ، سیاست و اقتصاد ـ نیز باید به نوعی متأثّر از انتظار باشد و میان جامعه منتظر و جامعه غیر منتظر تفاوتی محسوس احساس شود. به بیان دیگر در یك جامعه منتظر، نظام تعلیم و تربیت، مناسبات سیاسی و حكومتی، قوانین و مقرّرات دولتی، روابط تجاری و اقتصادی، ضوابط معماری و شهرسازی، حقوق و وظایف شهروندی و ... باید بر اساس فرهنگ انتظار و با هدف زمینه‏سازی برای ظهور امام مهدی(ع) و استقرار حكومت عدل و مهدوی سامان یابند.
با توجّه به مطالب یاد شده، رسانه ملّی باید هم وظایف و تکالیف فردی منتظران و هم وظایف و تکالیف اجتماعی آنان را به خوبی تبیین کند تا زمینه همراهی عملی منتظران با اهداف و آرمان‌‌های موعود منتظر فراهم شود و جامعه منتظر به تمام معنا تحقّق یابد.13

4-3. ضرورت پیروی از فقیهان و مراجع تقلید در عصر غیبت
ائمّه معصومان(ع) تكلیف ما را در زمان غیبت و دسترسی نداشتن به امام معصوم مشخّص كرده و به ما فرموده‏اند كه به فقیهان «جامع ‏الشّرایط» مراجعه كنیم. در روایتی كه امام حسن عسكری(ع) از امام صادق(ع) نقل می‏كند، چنین می‏خوانیم:
«... امّا هر یك از فقیهان كه نفس خود را بازدارنده، دین خود را نگه‏دارنده، هوای خود را پس‏زننده و اوامر مولای خود را اطاعت‏كننده بود، بر عوام (مردم) لازم است كه از او پیروی كنند و تنها بعضی از فقیهان شیعه هستند كه از این صفات برخوردارند، نه همه آنها.»14
امام عصر(عج) نیز در یكی از توقیع‏های خود در پاسخ اسحاق بن یعقوب می‏فرماید:
«... و امّا در رویدادهایی [كه در آینده] پیش می‏آید، به راویان حدیث ما مراجعه كنید؛ زیرا آنها حجّت بر شما هستند و من حجّت خدا بر ایشان.»15
در طول 69 سال غیبت صغرا؛ یعنی از سال 260 تا 329 ه‍ . ق، چهار تن از بزرگان شیعه به عنوان «نوّاب خاص»، واسطه میان امام مهدی(ع) و مردم بودند. آنها پرسش‏های علما و بزرگان شیعه و حتّی برخی از مردم معمولی را با آن حضرت مطرح می‏كردند و ایشان پاسخ می‏دادند. با پایان یافتن دوران غیبت صغرا و آغاز دوران غیبت كبرا، دیگر كسی به عنوان نایب خاص معرفی نشد و مردم موظّف شدند، برای یافتن پاسخ پرسش‏های دینی خود، به راویان احادیث اهل‏بیت(ع) كه همان فقیهان جامع ‏الشّرایط بودند، مراجعه كنند. از آن زمان به بعد، فقیهان به عنوان نوّاب عامّ امام عصر(عج) مطرح شدند و رسالت هدایت شیعه را در عصر غیبت بر عهده گرفتند.

بنابراین، همه دستگاه­‌های تبلیغی و ترویجی برای تحقّق عینی همراهی عملی مردم با امام مهدی(عج) چند نکته را به خوبی برای مخاطبانش تبیین کنند:
الف) در عصر غبیت بر همه منتظران امام عصر(عج) لازم است كه بنا به فرموده امامان خود، اعمال دینی خود را با پیروی از فقیهان و مجتهدان واجد شرایط انجام دهند؛
ب) در این دوران، وظیفه مردم این است که در امور اجتماعی و سیاسی، از فقیهی اطاعت کنند كه بزرگان شیعه به عنوان «وليّ فقیه» انتخاب كرده‏اند.

پی­‌نوشت­‌ها:
1. در روایتی كه از امام صادق(ع) نقل شده، آمده است: «.. اَلحُبُّ فَرعُ الْمَعْرِفَه؛ دوستی فرع حاصل معرفت است» (بحار الأنوار، ج 67، ص 22، ح22).
2. پیامبر گرامی(ص) در پاسخ مردی اعرابی كه از ایشان خواسته بود به وی پندی بیاموزد فرمود: «اَلْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ؛ انسان با كسی همراه می‏شود كه او را دوست دارد». همان، ج 27، ص102، ح 67.
3. چنان‏كه در روایت معروف امام رضا(ع) حدیث سلسلـ[ الذّهب آمده است، ورود در قلعه استوار توحید و ایمنی یافتن از عذاب الهی، مشروط به پذیرش ولایت امام معصوم(ع) است. (ر.ك: همان، ج 3، ص 7، ح 16).
4. نهج‏البلاغه ترجمه: سيّد جعفر شهیدی، نامه 45، ص 317.
5. بحارالأنوار، ج 99، ص 109.
6. كتاب الغیبه (نعمانی)، ص 200، ح 16.
7. احمد بن عليّ بن ابی‌طالب (طبرسی)، الإحتجاج، ج 2، ص 599؛ بحارالأنوار، ج 53، ص 176، ح 7.
8. بحارالأنوار، ج 53، ص 177.
9. از آن جمله می‏توان به این كتاب‏ها اشاره كرد: محمّد خادمی شیراز ی، مجموعه سخنان، توقیعات و ادعیه حضرت بقیه‏الله‏(ع)؛ سيّد حسن‏شیرازی، كلمـ[ الإمام المهدی(ع)، ترجمه: سيّد حسن افتخارزاده سبزواری؛ محمّد الغروی، المختار من كلمات الإمام المهدی(ع).
10. شیخ عبّاس قمی، مفاتیح الجنان، دعای امام زمان(ع).
11. از سخنان رهبر معظّم انقلاب اسلامی در دیدار با اقشار مختلف مردم در روز نیمه شعبان، 27/5/1387.
12. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: محمّد بن عليّ بن الحسین (شیخ صدوق)، الهدایـ[ [فی الاصول و الفروع]، صص 30-38؛ معرفت امام زمان(ع) و تکلیف منتظران، صص 139-220.
13. برای آشنایی بیشتر با وظایف و تکالیف منتظران در عصر غیبت، ر.ک: معرفت امام زمان(ع) و تکلیف منتظران، صص 253-271.
14. محمّد بن الحسن حرّ العاملی، وسائل الشیعه، ج 18، ص 95، ح 20.
15. كمال الدّین و تمام النّعمه، ج 2، ص 483، ح 4؛ محمّد بن الحسن الطوسی (شیخ طوسی)، كتاب الغیبه، ص 177.

27

کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 6
  • بنده گنهکار
    0

    مگر امام زمان (عج) غیر از پایبندی به احکام و اعتقادات قرآنی وحی الهی که اصول و فروع دین را تشکیل می دهند و به سادگی با دلایل حسی قابل اثبات اند چه چیز دیگری را از ما می خواهد که بجای جستجوی رضای و خشنودی خداوند یکتای جهان آفرینش ، که صاحب دین است و همه جا حاضر و ناظرو حساب گر است ، رضای و خشنودی آن حضرت را بی توجه به وظیفه ی امامت که تبلیغ دین است به رخ می کشیم غافل از این که هیچ دلیلی از قرآن و عقل وجود ندارد که حضور و نظارت همه جایی آن حضرت را به اثبات برساند؟؟؟!!! قرآن کریم دانستن غیب را نزد پیامبران نفی کرده و ما بر خلاف قرآن با کمال بی پروایی و با علم گریزی مقربان غیر از پیامبر را بی هیچ گونه دلیل از قرآن و عقل عالم به غیب معرفی می کنیم غافل از این که از این راه که بعلت تضاد با داده های صریح قرآن اثبات پذیر نیست چه گناه کبیره ی نابخشودنی را در حق خدا و پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) مرتکب می شویم؟؟؟!!!

    نظرات شما -
    • دلسوز
      0

      کار خداپسندانه ی دین شناسان چیست؟؟؟!!! --- چرا هنگامی که علیه باورهای دینی و مذهبی ما در نوشته هایی در این زمینه در سایتها اطلاع رسانی انتقاد علمی منطقی می شود ، دین شناسان ما که به دفاع از دین و به تبلیغ باورهای درست دینی موظف اند خدا پسندانه و با دلایل قرآنی و عقلی روشن به دفاع و روشنگری نمی پردازند و در تضاد با وظیفه ی خود خاموشی را بر سخن و روشنگری ترجیح می دهند گو این که خدای نکرده رضای خلق نزد آنان بر رضای خالق ترجیح دارد و برتر است؟؟؟!!! آیا دین شناسان ما به عاقبت حساب و کتاب الهی وجوهات دینی که برای تبلیغ درست و خداپسندانه ی احکام و باورهای قرآنی دین و مذهب دریافت می کنند اندیشیده اند؟؟؟!!!

  • ناظر بی طرف
    0

    سکوت دین داران و دین شناسان و نخبگان فوق تخصص دین شناسی و پیروان مذهب در مقابل این کامنتها و اظهار نظرهای خطیر نشان می دهد دفاع از دین و مذهب در سایه نظام اسلامی ظاهرا دغدغه ی هیچ کدام از آنان نیست و خدا را باید شکر کرد که همه چیز دین و مذهب را به امان خدا رها کرده اند و نزد آنان کجایی سمت و سوی حرکت افکار عمومی نسبت به دین و مذهب هیچ اهمیتی ندارد؟؟؟!!!

  • بنده گنهکار
    0

    ولایت معصوم مکتبی است و نه شخصی --- باید توجه داشت که ولایت معصوم در روایت سلسلة الذهب یا در سایر منقولات ذی ربط در صورت همگن و هماهنگ بودن با داده های ذی ربط قرآن کریم و عدم وجود تعارضی در آن با اصول استدلال عقلی و محرز شدن صحت نسبت تمام مفاد روایت به معصوم ، بمعنای ولایت عملی نسبت به مکتب الهی همیشه زنده است که معصوم از آن پیروی می کرده و تا مرز فدا کردن عزیزترینهای خود بر تبلیغ این مکتب عالمانه اصرار می ورزیده است. نمی توان با ادعاهای خرد گریز بی پایه دلیلی آورد که بتواند منظور از ولایت معصوم را به پرداختن به ویژگیهای شخصیت او و شخصیتهای خانواده و بستگان او و غلو در پرداختن به این ویژگیها تفسیر کند. در حقیقت جاذبه ی مکتب باید در ثبوت اصالت الهی بودن مفاد اصول آن و سرشت نشین و خرد پذیر و مفید بودن این مفاد تجسم یابد. شخصیت پردازی و جلوه های شخصیتی اگر در پایبندی عالمانه اثبات پذیر به مفاد اصول چنین مکتبی خلاصه نشود نمی تواند در اثبات درستی و اصالت مکتب تاثیر و نقشی را ایفا نماید. در اصول هر مکتبی اگر هسته های خرد گرایی و سرشت نشینی و جاذبه داری اصیل فراهم نباشد هرگز ویژگیهای شخصیت مبلغان و پیروان مکتب بتنهایی نمی توانند به آن جاذبه و اصالت بخشند. میلیونها از ناظران خرد گرای وفا دار دین الهی گواهی می دهند که شخصیت پردازی خرد گریزغیر قابل اثبات بنفع فرستادگان خداوند و بستگان و چیزهای وابسته به آنان چه بلاهای گمراه کننده ی مهلکی و چه زیانهای جبران ناپذیری به سر دین و مذهب و اصالت این ارزشهای الهی و به سر متدینان از زمان آدم ابو البشر تا پس از مان پیامبر خاتم و تا کنون که نیاورده است؟؟؟!!! خداگونه پرداختن به شخصیت فرستادگان خداوند و سایر بندگان مقرب و سهیم ساختن این بندگان در ویژگیهای منحصر به خداوند و برداشتهای متضاد انحرافی با داده های آشکار اعتقادی محکم و مفصل قرآن کریم و... و... همگی زاییده غلط تفسیر کردن ولایت مداری است که خشم خداوند را بنا به هشدارهای فراوان و صریح قرآن سخت بر می انگیزند. خدا پرست مؤمن راستین ، با پیروی از دستورات وحی قاطع و خدشه ناپذیر الهی که به پیامبران ارسال گردیده ، فقط برای کسب رضایت خداوند که در همه جا حاضر و ناظر و به همه چیز آگاه و چیره است می باید همیشه در تلاش باشد. تلاش برای کسب رضایت بندگان مقرب وفات یافته که در زمان حیات خود بنا به تاکیدهای فراوان قرآن کریم همگی به زمان و مکان محدود و به همه ی ناتوانیها و نیازها مقید بوده اند هیچ دلیلی محکم و مفصل قابل اثباتی از قرآن و عقل ندارد و توصیه ی دین الهی نیست.

  • دلسوز
    0

    دین شناسان خدا پرست مسئولیت شناس کجایند؟؟؟!!! --- هیچ تردید عقلی نمی تواند وجود داشته باشد که مسئولت فربه کردن دین و مذهب با افزوده های تخیلی و تصوری اندیشه ی ناقص ذهن بشر یا با داده های منقولات غیر قرآنی که بگونه ی علمی مطلوب دقیق و درست ارزیابی و سنجیده نشده اند و ناهمگنی و ناهماهنگی و تضاد با داده های محکم و مفصل قرآن در آنها آشکار است و بندگان مقرب را در تضاد با شناختهای رسا و آشکار و سرشت نشین فرهنگ اصیل دین داری قرآنی و در تعارض با اصول علمی متین استدلال عقلی خدا گونه و سهیم در ویژگیهای منحصر به خداوند معرفی میکند ، تا چه اندازه دین ساده و سرشت نشین خداوند و مذهب اهل بیت مظلوم پیامبر را در نظر قرآن شناسان خرد گرا و سایر خرد گرایان بغرنج و غیر قابل درک و اثبات ناپذیر می سازد و چه عاقبت شوم جبران ناپذیر و غیر قابل بخششی را در قیامت برای افراد و گروه ها و اقشار و طوایف دخیل در این گناه بزرگ نزد خداوند حساب گر حساب رس رقم می زند و به ثبت می رساند. بزرگ ترین مسئولیت این گناه به دوش دین شناسانی است که در این زمینه روشنگریها و هشدارهای رسا و گویای محکم مفصل قرآن و اصول استدلال عقلی را بر خلاف تاکید معصومان در زمینه ی فوق نادیده گرفته مردم متدین دین دوست را از روشنگری محروم می سازند و وزر و بال و عاقبت شوم سکوت و بی تفاوتی نسبت به تحریف دین و مذهب را بی غرض و با غرض و بی قصد و با قصد با خود به قیامت می برند و از حساب خطیر و دقیق و مسئولیت عظیم این حساب غفلت می ورزند.

  • بنده گنهکار
    0

    به سردبیری پایگاه خبر فوری / جمعه 18/12/1396 با سلام و آرزوی موفقیتهای خدا پسندانه به عرض می رساند: --- «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ...» --- انسانها بویژه کسانی که دعوی خدا شناسی و خدا پرستی و ایمان به حساب و کتاب و پاداش و مجازات دقیق خداوند در قیامت را دارند باید در قضاوت در حق اشخاص یا گفته های آنان و در رد یا پذیرش این گفته ها نسبت به درستی یا نا درستی هر گفته ای پیش از قضاوت و حذف و نابود کردن گفته نخست به حکم قرآن و عقل آگاه باشند مبادا خدای نکرده فردای قیامت برای رد و حذف گفته ها دلایلی بیاوردند که نزد خداوند و عقل هیچ ارزشی نداشته باشند و گرفتار عاقبت قضاوت خود شوند. در حالی که خداوند جهان آفرینش که به تمامی حقایق جهان هستی آگاه است ناقدان قرآن را برای آوردن مثل یا رد قرآن به چالش می کشد این رفتار و معنا را به ما می آموزد که هیچ گفتاری از هر آفریده ای که باشد نباید بدون نقد منطقی علمی بخاطر تعارفات مصنوعی غیر علمی پذیرفته شود چه رسد اگر این گفتار در باره ی احکام واعتقادات منسوب به دین و مذهب باشد. کسانی که به خود ، برای ارضای تعلقات دینی و مذهبی غیر قرآنی اثبات ناپذیر خویش ، اقدامهای حذفی یا رفتارهای غیر مستدل و احیانا مقرون با خشونت و انگ و افترا و بهتان را بر می گزینند یا از حساب دقیق خداوند در قیامت غافل اند یا در باطن خویش نسبت به این حساب تردید دارند و هیبت و منزلت ظاهری خود را بر حق و حقیقت ترجیح می دهند و برتر می دانند. اعتقادهای قرآنی چون از جانب خداوند آگاه به تمامی حقایق جهان ارسال گردیده و با عقل و تجربه ی حسی اثبات پذیر اند عین حقیقت اند در حالی که اعتقادهای غیر قرآنی که علم کلام توسط دانش ناچیز ذهن ناتوان بشر با دلایلی ناپایدار و بیشتر در تضاد با داده های روشن و سرشت نشین شناختهای فرهنگ اصیل دین داری قرآنی و در تعارض با اصول متین استدلال عقلی به بشر بازگو کرده از فرضیات محض پیش تر نمی روند و هرگز توان آشکار کردن تمامی حقایق محتوای خود و رسیدن به نظریه ی پایدار بی خدشه ی انکار ناپذیر با هیج دلیل قرآنی و عقلی را ندارند.