خواننده «خونه باهار» از خانواده زندهیاد عمران صلاحی عذرخواهی کرد
با عذرخواهی رسمی علیرضا پوراستاد که شعری از زندهیاد عمران صلاحی را بدون اجازه خانواده و با اعمال تغییراتی در آن اجرا کرده بود، دلخوری بوجود آمده برطرف شد.
پس از انتشار گزارشی مبنی بر تحریف و عنوان کردن نام خود در کنار نام شاعر یکی از مشهورترین آثار زنده یاد استاد عمران صلاحی و دلخوری خانواده و دوست داران این شاعر برجسته و ماندگار کشور، اسدالله امرایی، مترجم معاصر و از دوستان نزدیک زنده یاد صلاحی، در آخرین پست اینستاگرامی خود به برگزاری یک جلسه گفتوگو با حضور طرفین و تنی چند از شاعران و در نتیجه حل شدن مشکلات و برطرف شدن دلخوری خانواده خبر داد. همچنین یاشار صلاحی، فرزند زنده یاد عمران صلاحی، نیز با ارسال یادداشتی بر این موضوع صحه گذاشت.
یادداشت اسدالله امرایی در صفحه خود در اینستاگرام
«پیرو برداشت بدون اجازه و تغییر عباراتی در شعر زندهیاد عمران صلاحی توسط آقای علیرضا پوراستاد و دلگیری خانواده و علاقمندان شعر فرزندان عمران بهار و یاشار و برادر گرامی عمران جناب پرویز صلاحی و بنده به تاسی از منش صلحجویانه آن فقید سعید جلسهای با آقای پوراستاد در حضور جناب صابر قدیمی و امید صباغ نو گذاشتند و ایشان ضمن ابراز علاقه به عمران با پذیرش اشتباه خود قول دادند متن زیر را به عنوان عذرخواهی منتشر کنند:
بعد از گذشت چند روز از حواشی پیش اومده و اتفاقاتی که با سوءتفاهمی باعث آزرده خاطری خانواده زنده یاد عمران صلاحی، اهل شعر و علاقمندان استاد صلاحی و مخاطبان خودم شده بود. امروز در دیداری با خانواده استاد عمران صلاحی و در حضور جناب استاد اسدلله امرایی و دوستان شاعرم امید صباغ نو و صابر قدیمی، مسائل پیش آمده با عذرخواهی بنده حل و فصل شد.
شعر زیر شعر کامل استاد عمران صلاحی است:
کمک کنین هلش بدیم چـــرخ ســـتاره پنچره
رو آســمون شـهری کـه سـتاره بـــرق خنجره
گلــــدون ســرد و خــالی رو بذار کنــــار پنجره
بلکه با دیدنش یه شب وا بشه چن تا حنجره
به ما که خستهایم بگه خونهی باهار کدوم وره؟
تو شهرمون آخ بمیرم چشم ستاره کور شده
بــرگ درخــت بــاغمــون زبــالـه سـپــور شـده
مســـافر امیــدمـون رفـتـه از اینجــــا دور شده
کاش تو فضای چشممون پیدا بشه یه شـاپره
به ما که خسته ایم بگه خونهی باهار کدوم وره؟
کنــار تنگ ماهیــا گربه رو نــازش می کنن
سنگ سـیاه حقه رو مهر نمازش می کنن
آخر خط که میرسیم خطو درازش می کنن
آهـــای فلک که گردنت از همه مون بلن تره
به ما که خستهایم بگو خونهی باهار کدوم وره؟
که توسط بنده قسمتهایی به شعر بالا اضافه شد و قسمتهایی دچار تغییر شد که بخاطر این موضوع از خانواده استاد صلاحی و دوستداران شعر و ادب پوزش میطلبم.
در پایان امیدوارم در فضایی آرام و به دور از حاشیه بتوانیم برای اعتلای شعر و موسیقی در کنار هم گام برداریم.
یادداشت یاشار صلاحی
«همیشه تمام تلاشم این بوده که، حداقل در مورد موضوعات مربوط به پدرم عمران صلاحی، شیوه خود او را در پیش بگیریم. در همه این سالها نیز با همین شیوه و با تسامح پیش رفتیم. اما گاهی اوقات مواردی پیش میآید که باعث دلخوریهای عمیق میشود. هم برای خودم و خانواده و هم برای عدهای از هنرمندان، دوست داران و طرفداران او. و همین، کار را سختتر میکند. آن هم برای من که باید به عزیزانم پاسخ بدهم؛ در حالی که شخصا آدم اجتماعیای نیستم و همیشه از جنجال و شلوغیها دوری کردهام و همواره تمام سعی و تمرکزم بر این بوده که در خلوت و آرامش به نظم بخشیدن به آثار پدر و انتشار و پیگیری وضعیت آنها مشغول باشم و از حقوق او دفاع کنم.
شکی نیست در این ماجرا، کوتاهیهایی صورت گرفته بود که باعث ناراحتیهای بسیاری شد. از یک سو احساسات عمیق و صادقانه خانوادهای که در بهت و ناراحتی شاهد این اتفاق بود و نمیخواست ساکت بنشینیم و همینطور دوستداران و طرفداران عمران صلاحی که میخواستند چشم پوشی نکنیم و از سوی دیگر خوانندهای که در مواردی نمیتوانستیم به نقطه مشترکی با او برسیم. و این موضوع داشت به ماجرایی دور از شان هنر و شخصیت عمران صلاحی تبدیل میشد.
برای حل این مساله تصمیم گرفتیم باز هم شیوه خود او را در پیش بگیریم. برای همین سعی کردیم از طریق گفتوگو موضوع را حل و فصل کنیم. در نهایت در جلسهای که با خواننده و دوستان دیگر داشتیم شرکت کردیم و با طرح مساله و بیان احساسات و نقطه نظرات طرفین و رفع پارهای ابهامات، با کمال حسن نیت، شنونده دلجویی و عذرخواهی صمیمانه و با حسن نیت ایشان و حرفهای یکدیگر بودیم و نتایج مثبتی حاصل شد.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که همواره این احتمال وجود دارد که شرایط مکانی و زمانی گفتوگوی شفاهی باعث شده باشد انتقال برخی کلمات از دقت کافی برخوردار نباشد و از این رو اگر از صحبتهای من در گفتوگویم سوء برداشتی شده، متاسفم زیرا هرچقدر هم رنجیده خاطر باشم هرگز نمیخواهم کسی را ناراحت و آزرده خاطر کرده باشم.
از همه عزیزان و دوستان و دوستداران پدر بینهایت ممنونیم که ما را همراهی کردند. و از اینکه تلاش کردند این مساله در شان او حل شود سپاسگزاریم. میخواهیم بدانند که ما همواره از حقوق او دفاع خواهیم کرد.
امیدوارم این شیوه را برای حل مساله اخیر بپذیرند. تا همه به دور از حواشی در فضای ادب و هنر این سرزمین شاهد روزهای روشنی باشیم.»
72