امین زندگانی: تلویزیون درگیر شرخر فرهنگی شده است
به سلبریتیها اشکال میگیرند که چرا راجع به همهچیز نظر میدهند؛ اصلاً اینستاگرام و سوشال مدیا برای ما ایرانیها است؛ در گذشته هم در تاکسی کافی بود درباره عرصهای صحبت میکردید مثلاً ورزش، سیاست یا جنگ؛ همه نظر میدادند و همه جور نظری داشتند.
بازیگر سینما و تلویزیون است؛ در سال 1370 با ورود به دانشگاه هنر و تحصیل در رشته تئاتر وارد عرصه هنر شد و به ترتیب در نمایشهای "همسرایی مختار"، "خروسک پریشان"، "بازی تابلوی آخر"، "به من دروغ بگو"، "دو مرد و یک نیمکت"، "سرخ سوزان"، "مرغ دریایی" به فعالیت پرداخت.
از سال 1374 با بازی در سریال "وکلای جوان" بهرام کاظمی کار در مقابل دوربین را آغاز کرد و در سریالهای "به سوی پیروزی" سیروس مقدم، "راه سوم" قاسم جعفری، "روزگار جوانی" اصغر توسلی، "همسفر" قاسم جعفری، "چند دقیقه زندگی" حسینیخواه، "معصومیت از دست رفته" داود میرباقری، "نوعروس" بیژن میرباقری، "طلسمشدگان" داریوش فرهنگ به ایفای نقش پرداخت. او همچنین در فیلمهای سینمایی "زن شرقی"، "آدمکها" و "بازیگر" حضور یافت.
گفتوگو با این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون را در ادامه بخوانید:
دچار دو گانگی بزرگی در نوع پوشش و لباسمان شدیم
*بگذارید در ابتدا به سراغ همان موضوع اصلیمان، ماجرای الگوگیری بازیگران و سوءتفاهمهایی که در جامعه ایجاد شده است برویم؛ وجود فضای مجازی و اتفاقات شبکههای اجتماعی این فضا را برای مردم فراهم کرده که "امین زندگانی" با چه کسی ازدواج کرده است، چه شلوار و لباسی میپوشد و در کدام میهمانیها حضور دارد و آیا به فرش قرمز آمده است که تصاویرش را ببینند؛ از طرفی این انتظار میرود که به سراغ نظامنامهای دارای چارچوب و قاعدهمند برویم همچون کمپانیهای سریالسازی چون نتفلیکس که برای بازیگرانشان درنظر میگیرند و بر اساس این نظامنامه رفتار میشود اینجا هم باید چنین چارچوبها و نظامنامههایی حاکم شود؛ شاید این مسیر را صداوسیما بهتر بتواند فراهم کند که مخاطب فراگیرتری دارد.
اگر این نظامنامه، چارچوبها و ضوابط را بخواهیم فراهم کنیم شاید اگر از امروز و فردا هم شروع کنیم حداقل به این نسل از بازیگران نمیرسد. متأسفانه بهدلیل شرایطی که فضای عمومی جامعه دارد و تضاد بسیار زیاد با فضای خصوصی جامعه در اکثر مقاطع مختلف فرهنگی و حتی بخشهای مختلف زندگی دچار دوگانگی بزرگی در نوع پوشش و لباسمان شدیم؛ در مجامع عمومی به صورتی عمل میکنند و در محافل خصوصی به شکل و شمایلی دیگری درمیآیند.
خیلی سریع صاحب فضای مجازی شدیم
هنوز تکلیفمان روشن نشده است که میخواهیم چه بپوشیم و چگونه رفتار کنیم؛ بر اساس موقعیتمان رفتار میکنیم به همین خاطر از صداقت رفتاری در جامعه دور شدهایم. با نگاهی به آمار پروندههای کلاهبرداری و سایر مواردی که از سن پایین شروع شده است، ما مجرمین پلیس فتایی داریم که زیر سن قانونیاند و میلیاردی پول جابهجا و حتی سیستمهای مالی را هک میکنند؛ چون صاحب تکنولوژی شدیم که خیلی سریع در یکدهه رشد و گستره پیدا کرد و شغلهای منسوب به فضای مجازی هم شکل گرفت.
منظورم از محافل خصوصی، میهمانی نیست
یکسری از نخبگان خیلی عجیب و غریب در این زمینه رشد کردند؛ پس در حقیقت فرهنگ فضای مجازی فرهنگی نوپا است؛ این شرایط را به تضاد رفتاری ما در مجامع عمومی و محافل خصوصی اضافه کنید؛ البته منظورم از محافل خصوصی میهمانی نیست بلکه زندگی شخصی است. آیا به آن پوشش و رفتاری که در مجامع عمومی دارند معتقدند یا بر اساس قواعد موجود رفتار میکنند؟
حتی سعی کردیم ازدواج بیسر و صدایی داشته باشیم
وقتی در فضای مجازی عکسی بیرون میآید قاعدتاً حاشیه ایجاد میکند؛ چون به هر حال یا باید مثل من از این فضا حذر کنند؛ البته این مسئله ربطی به فضای مجازی ندارد؛ از روزی که وارد این حرفه شدم با خودم قرار گذاشتم مسائل، اتفاقات و شرایط خصوصی خانوادگی من نباید روی جلد مجلات باشد و در مصاحبههای من ورود کند. حتی سعی کردیم ازدواج بیسر و صدایی داشته باشیم و حتی جشن هم نگرفتیم؛ عقد سادهای در محضری بود و من سرکار رفتم، همسرم هم به همین صورت؛ یک عکسی از مراسم عقدمان بیرون آمد که همهچیز صحیح و درست بود و حاشیهای درست نکرد.
سلبریتیها همینطوری ادامه دهند، فیک میشوند
در حقیقت ما باید در همه زوایای جامعه دگرگونی ایجاد کنیم نه فقط در بحث سلبریتیها، فوتبالیست، ورزشکار و هنرپیشهای که حاشیهسازی میکند قبل از اینکه ورزشکار و هنرمند شود در چنین فرهنگی قد میکشد. یادمان میآید که همیشه در رابطه با فخرفروشی به دیگران حتی به ما آموختند بستنی در میانه شلوغی افراد نخوریم که شاید کسی نداشته باشد همان بستنی را بخرد؛ چرا باید هوسی در دل کسی ایجاد کنیم که تواناییاش را ندارد. اگر این روند ادامه پیدا کند آن هنرمند یا سلبریتی که چنین رویکردی را دنبال میکند به شخصیت فیکی تبدیل میشود که هیچ ریشه و قاعدهمندی ندارد.
این اظهارنظرهای سلبریتیها مرا به یاد همان تاکسیها میاندازد
*قبول دارید بخشی از این اظهارنظرهای سلبریتیها به هر شکل و نوع و قیمتی باعث تشویش اذهان عمومی میشود؟
من اشاره کردم که این اظهارنظرها ریشه فرهنگی دارد و پیش از این در تاکسی و مینیبوس سوار میشدیم این رویه را داشتیم و درباره هرچیزی اظهارنظری کنیم.
امروز همه به دنبال حاشیهاند، متن فراموش شده!
من میگویم این مد شده است؛ حاشیه و هیاهو ایجاد کردن! هیچوقت حاشیه از متن مهمتر نبود و الان همه به دنبال حاشیهاند و کسی سراغ اصل قضیه را نمیگیرد؛ همه جامعه درگیر حاشیه است و چرا فرصت اختلاس بهوجود آمده است؟ چرا فرصت رانت ایجاد شد؟ خودمان به حاشیه معتاد شدیم. نمیگردیم کجای کارمان خلأ داشت که دلار آنقدر شد و کجای قوانینمان خلأ داشت که من نوعی برای گرفتن امکان دولتی و مرکز فرهنگی باید کفش آهنی بپوشم و برخی بدون پرداخت هزینهای، ساختمان چند طبقه 99 ساله میگیرند.
در معرفی بازیگران روابط جای ضوابط را گرفته است
*چقدر تهیهکنندگان امروزی که بیشتر اسپانسریاند و تجاری فکر میکنند تا هنری، تأثیرگذار بودند؛ برای آوردن این نابازیگرهایی که بیشتر زرق و برق ظاهری و مانیفست نشان میدهند تا هنر و هنرمندی و حتی پول از آنها گرفته میشود و کسانی هستند به خاطر یک نقش کوچک، حتی 20 میلیون هم میدهند...
این اتفاقات برای این دهه و این روزها نیست و هیچوقت صحت و سقم آن موارد عنوان نشده است اما در عین حال نیاز به نیروهای جدید داریم؛ اشکالی که وجود دارد در همه زمینهها تهیهکننده نوپا، کارگردان و بازیگر نوپا میخواهیم و همه را نیاز داریم؛ استاندارد فرهنگی باید داشته باشیم؛ ما باید صنوفمان قویتر عمل کنند و دستمان بازتر باشد و باید تعیینکننده باشیم. با اصول افراد را برای ورود به عرصه بازیگری انتخاب کنیم خیلی این مدارک تحصیلی قابل دفاع نیستند؛ چون سیستم آموزشیمان ضعییف است. آیا ما از آلمان در مسائل فرهنگ هنرهای نمایشی جلوتریم؟ چرا آلمان به اندازه انگشتان دست هنرمند میآورد و ما سالانه بیش از 3 هزار هنرمند وارد میکنیم؟ وقتی تعداد بالا میرود و کمیت جای کیفیت را میگیرد یا به عبارتی دیگر، روابط جای ضوابط را میگیرد؛ این اتفاقات میافتند.
صنف باید آن بازیگر را تأیید کند
زمانی به تلویزیون امیدوار بودیم که در تلویزیون این اتفاقات نیفتاد و تلویزیون ناچار است، چون من دیگر نمیتوانم جوان 20 ساله بازی کنم و البته باز راهکار دارد، زیر نظر اساتید دورهای برای ایفای نقش و بازیگری ببینند، صنف آن بازیگر را تأیید کند و قراردادی با او بسته شود؛ آنجا میتوان بحث زندگی شخصی آن بازیگر را هم لحاظ کرد. خارج از کشور برای ورزشکاران محدودیت خوراک هم تعیین میکنند اما حاشیه امنیت شغلی هم برایشان بهوجود میآید، اما در ایران چه توقعی دارید من به عنوان هنرپیشه از فلان پروژه سینمایی، تلویزیونی و رسانهای فلان مبلغ طلبکارم و صنف نمیتواند این پشتیبانی را از هنرمند داشته باشد و حتی حق هم به بدهکار میدهد در این وانفسا به اخلاقیات فکر کنم. ما نیاز به دگرگونی گسترده نیاز داریم، حتی نمیتوانیم به این عزیزانی که مانیفستی صادر میکنند ایراد بگیریم.
نظامنامهای که باید به همه جوانب توجه کند
*چقدر رسانهملی که مخاطب فراگیرتری دارد میتواند در تدوین این نظامنامه اخلاقی و تربیتی پیشقدم شود؟
این خودش اشکال دیگری ایجاد میکند بر اساس چه استانداردی این نظامنامه انجام شود همین الان وجود دارد و اگر اتفافی بیفتد بخش حفظ و صیانت سازمان صداوسیما، آن هنرمند را مورد مؤاخذه قرار میدهد اما اشکالی وجود دارد در بحث مالی حمایتی وجود ندارد. اگر نظامنامهای قرار است ارائه شود، باید در این نظامنامه همه جوانب لحاظ شود.
آیا تهیهکننده پیمانکار است؟
*ما پیشنهاد تشکیل صنفی در تلویزیون را دادیم!
چندین صنف تشکیل شد ما باید تعریف درستی از تهیهکننده داشته باشیم و کسانی هستند که هنوز کار به پایان نرسیده با هنرمندانشان تسویه میکنند. آیا تهیهکننده پیمانکار است که مبلغی از سازمان صداوسیما بگیرد و پروژهای را تحویل بدهد؟ یا باید سرمایهای با خودش وارد کند. تعاریف ما همه دچار مشکل شدهاند. فکر میکنم در حال حاضر طرح و تنظیم اساسنامه مقدور نیست چون هیچ اتفاق و مسئلهمان روی قاعده نیست، اگر طراحی شود این فضا را متشنجتر میکند در بستر آرام و خارج از بستر غیر آمرانه سعی کنیم فرهنگسازی کنیم.
نظامنامه را درست کنیم نه آمرانه و خشک!
* در آن دههای که سریال "طلسمشدگان" از تلویزیون پخش میشد سریالهای مخاطبپسند و حرفهای دیگری هم روی آنتن میرفت؛ به گونهای که امروز هم پخش میشوند برای مخاطب تازگی دارند؛ به ظنّ بسیاری از همان تولیدکنندگان و سازندگان نوستالژیهای تلویزیون، نظارت نقش بسزایی داشت. تلویزیون این روزها با مشکل عدم نظارت مناسب چه در زمان پیشتولید، جریان تولید و چه بعد سریال مواجهیم. صداوسیما در کنار این توجه به نظارت بر تولیداتش و ماندگاری سریالهایش، چطور میتواند در راستای تربیت و پرورش بازیگران و الگوسازی درست نسل جدید بازیگران گام بردارد؟
دانشگاهی به نام صداوسیما داریم و اساتید نخبهای تدریس میکنند؛ پیشنهادم این است که مراحل امتحان و آزمونی برای ورود بازیگران جدیدتر گرفته شود و به نوعی فرهنگسازی کنند؛ اما در بستر آمرانه و دستوری اتفاق خوبی نخواهد افتاد. معتقدم جلسات با اساتید روانشناس و جامعهشناس برگزار شود به صورت روتین و به صورت ماهانه در بازه زمانی شاید یکساله، عوامل موظف باشند در این جلسات شرکت کنند و بتوانیم الگوسازی کنیم؛ در حقیقت نظامنامه واقعاً شخصی درست کنیم نه آمرانه و خشک بلکه بر اساس قواعدمان عمل کنیم؛ هم ضمانت اجرایی داشته باشند و هم هنرمند احساس کند فشار به او اضافه نشده است.
آنتن شوخی نیست اما با بودجه تلویزیون بازی سیاسی کردند!
*قبول دارید امروز به نظارتهایی که بر سریالهای تلویزیونی میشد کمتر اهمیت داده میشود و اصلاً نظارت بر سریالها و برنامهها در تلویزیون فراموش شده است؟
از بابت کیفیت سریال قبول دارم؛ "سربداران" و "ابوعلی سینا" جزو سریالهایی بودند که شاید دیگر نتوانیم مانندشان را بسازیم. نکته قابل تأملی را مدیر گروه فیلم و سریال سیمافیلم به آن اشاره میکرد که کار فرهنگی وابستگی مستقیم به اقتصاد دارد؛ وقتی در بازیهای سیاسی بودجه تلویزیون پرداخت نمیشود قاعدتاً تلویزیون ناچار است استانداردهای خودش را پایین بیاورد تا بتواند تولید محتوا کند؛ آنتن شوخی نیست و همه باید همکاری کنیم. بسیاری از این موضوع نابسامان استفاده میکنند و شرخری فرهنگی میکنند. به هر حال فکر میکنم الان در جایی واقع شدیم که نه اقتصاد، فرهنگ و سیاست بینالمللمان درست است و نه ارتباط دولت با مردم! دولت برای مردم در صورتیکه الان دولت بر مردم است و اتفاق درستی نیست. قرار بود مجلس خانه مردم باشد و آیا الان اینطور است؟ در همه چیزمان و در همه مسائل و طبقات مختلف جامعه به دگرگونی گسترده نیاز داریم.
امیدوارم دوباره در کار دینی و مذهبی باشم
*شما نقشهای مسلم بن عقیل و حضرت سلیمان و نقشهای مذهبی و دینی را خوب بازی کردید. دوست دارید در ادامه این اتفاقات نقش دیگری در کارنامهتان ثبت کنید؟
نمیتوانم نظر خاصی بدهم اما در پروژههای دینی و مذهبی تربیت شدم و تخصص پیدا کردم و نوعی سرمایهگذاری غیرمستقیم روی هنرمند است؛ امیدوارم از این نوع سرمایهگذاری که زمان به آن خورده است بتوانند آدمها استفاده بهینهای کنند و شرایطش را داشته باشم و دوباره در این زمینه امتحانم را پس بدهم.
سینمای اکشن را دوست دارم
* به کدام ژانرها دلبستهاید؟
اگر سینمای اکشن بود دوست داشتم بازی کنم.
هنوز نمیدانم حضرت سلیمان(ع) هستم!
* نقشهای متنوعی دارید " اختاپوس " را بازی کردید و این روزها هم مشغول " شهر گربهها " یید.
تلاش میکنم همه فن حریف شوم.
* قرار نیست حضرت سلیمان(ع) سریال جدید باشید؟
اطلاع دقیقی ندارم.
در فصل دوم "ترور خاموش" هستم
* شنیدم سریالی با احمد معظمی قرار است کار کنید؟
این سریال در ادامه "ترور خاموش" است.
*از تلویزیونیها و سینماییها چه درخواستی دارید؛ انشاءالله شاهد کارهای خوب با کیفیت و بدون حاشیه باشیم .
من در جایگاهی نیستم خواهشی داشته باشم؛ خوشحالم دوستان در این شرایط فعالیت میکنند، قدر با هم بودن و کار کردن را بدانند.
72