سفارش ابوالحسن داودی برای حساسترین نقطه تاریخ کشور
ابوالحسن داودی با بیان اینکه امروز در حساسترین نقطه تاریخ پس از شکلگیری جمهوری اسلامی ایران هستیم، گفت: تنها راه باقیمانده، یک تجدید نظر اساسی در برخورد با مسائل اینچنینی برای اکثریت جامعه است.

به گزارش خبر فوری ،این کارگردان سینما در گفتوگویی با ایسنا درباره اتفاقهای اخیر برای جامعه بیان کرد: من نه بهعنوان یک فیلمساز، بلکه به عنوان کسی که به مسائل و تحلیلهای وقایع جامعه علاقهمندم ترجیح میدهم کمی با فاصله، با این مسئله برخورد کنم. تصور میکنم ما اکنون، در این دوران چهل ساله بعد از انقلاب، در حساسترین و بزنگاهترین نقطه تاریخ بعد از شکل گرفتن جمهوری اسلامی قرار گرفتهایم که چه به شکل معنایی و چه به شکل واقعی، به تصمیمی که از حالا به بعد گرفته میشود، وابسته است؛ تصمیمی نه به شکل تبلیغاتی و مقطعی، بلکه آنقدر واقعی و مبتنی بر تغییرات مثبت اصولی، که بتواند حداکثر اتحاد و توافق را در بین حاکمیت و اکثریت مردم به وجود آورد.
او افزود: ما در طول این سالها بارها شاهد بودیم ادبیات به کار رفته در حاکمیت تنها در دورههای مختلف نزدیک به انتخابات به واقعیت حقوقی مردم نزدیکتر میشد و تعریف «ملت» در این ادبیات، شکل مترقیتری پیدا میکرد و جامعه مدنی به تعریف حقوقی خود نزدیکترمیشد، در حالیکه در بقیه مواقع ما به جای «ملت» شاهد یک «امت» هستیم که از حقوق کافی برخوردار نیست. بنابراین بهجز مواقع انتخابات که رابطه دولت/ حکومت و مردم عقلاییتر میشد، در بقیه موارد نگاه به ملت، آنی نبوده که شایسته جامعه بزرگی مثل ایران باشد؛ ملتی که در قرن بیستویکم زندگی میکند، با همه جهان در ارتباط است و زمینههای تمدنیاش از بسیاری جوامع پیشرفته امروز جهان بیشتر وعمیقتر است.
داودی ادامه داد: جامعه امروز ایران، موقعیت، خاستگاه و جایگاهی را که حق خود میداند، به خوبی میشناسد. شرایطی مثل اتفاقات این روزها باعث شده که نه تنها طبقات محروم جامعه، بلکه اکثریت طبقات مختلف اجتماعی، احساس کنند کرامت انسانی آنها نادیده گرفته شده، یا بهتر است بگویم به آن کرامتی که توقع داشتند نرسیدند و در نتیجه در طول این سالها از جریان هدایت جامعه دورتر هم شدهاند.
وی در ادامه بیان کرد: از آن طرف، بویژه در سالهای اخیر دیدهایم، نفس رابطه حاکمیت با مردم، از صداوسیما به عنوان خط اول تبلیغات گرفته، تا بقیه گروههای حاکمیتی مبتنی بر این بوده که گویی در موارد سرنوشتساز، نه تنها هیچگونه ابایی از نگفتن واقعیت ندارند، بلکه موارد بسیار مخدوش کردن واقعیت هم وجود داشته است. سیطره مطلق این فکر که در خیلی جاها حاکمین جامعه مردم را در بسیاری از مسائل اجتماعی و سیاسی محرم نمیدانستند، ما را به جایی رساند که اکنون هستیم، در حالی که از همان ابتدا میتوانستند آنها را داخل بازی بیاورند و از این اتفاقها پرهیز کنند و در شرایط سختی چون امروز، از یک وحدت ملی بهترین استفاده را بکنند، اما این اتفاق نیفتاد و نتیجهاش همین بالا و پایینی شده که هر روز شاهدش هستیم.
او با تاکید بر اینکه بسیاری از اتفاقهای اخیر میتوانستند حاصل جمعی بهتری داشته باشند، اما چیز دیگری را شاهد هستیم، گفت: حال این سؤال بزرگ به وجود میآید که مثلا در قضیه سقوط هواپیما، چرا در مقابل چنین فاجعهای، مسؤولان واقعه از همان ابتدای کار، یعنی لحظهای که به گفته خودشان، شخص خاطی کلید موشک را فشار داد و این فاجعه بزرگ رقم خورد، ذکر حقایق واقعگرایانه با شجاعت و جسارت انجام داده نشد، تا اینهمه مابهازاء در مقابلش نداشته باشیم و اینهمه خشم اجتماعی را دامن نزنیم؟
این کارگردان سینما با اشاره به اتفاقهای مهمی که در همین فاصله کوتاه چند روزه رخ داده و سبب بروز واکنشهای متفاوت شده است، ادامه داد: هفته قبل مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی را داشتیم؛ مراسمی که اکثر گروههای اجتماعی بدون نقطه نظر شخصیشان به این نتیجه رسیدند که در آن شرکت کنند، چون احساس کردند در رابطهای که یک سوی آن دیوانه کبیری مثل ترامپ است، کرامت انسانی همه آنها نیز زیر پا گذاشته شده، یعنی هم حاکمیت و هم مردم در این حس پاسداری کرامت مشترک بودند. این بهترین نقطه بود برای آنکه این شهامت و بزرگی در دوستان به وجود آید که بپذیرند باید تجدیدنظر اساسی در همه مناسباتشان با مردم را مدنظرشان قرار دهند و این رابطه با مردم را محرمتر و نزدیکتر کنند تا بتوانند شرایطی را که سیستم بتواندبه یک اصلاح بزرگ دست بزنند، شکل دهی کنند. ما این وقایع را دیدیم که یک هفته قبل مردم حماسه بزرگی را خلق کردند و تقریباً همه را در خارج از کشور دچار سرگیجه کردند، اما با بیتدبیری و از دست دادن فرصت آشتی ملی، بلافاصله عکس آن در اینجا اتفاق میافتد و این چیزی است که محققان اجتماعی نسبت به آن هشدار میدادند.
داودی تاکید کرد: طبعا این شرایط تمامی هم ندارد، یعنی هر قدر این رابطه، خشونتآمیزتر و سختتر شود، قطعاً جمع کردن آن سختتر خواهد شد.
او گفت: عکسالعملهایی که الان در سطح جریان روشنفکری هنرمندان به صورت استعفاء یا کنارهگیری از جشنواره فجر میبینیم، به نظرم اصل اولیهاش همان بحث کرامت انسانی است و بعد هم ناشی از شرایط هیستریکی است که فجایع پی در پی بهوجودآورده، متأسفانه برای این اتفاقهای بزرگ، اگر تدبیری اساسی صورت نگیرد، نقطه پایان امیدبخشی هم وجود ندارد. با این حال، ضرر و زیان این واکنشها برای سیستم خیلی بیش از چیزی میتواند باشد که الان به نظر میرسد، یعنی امروز کنار رفتن یا استعفای چند فیلمساز یا گروه تئاتری شاید خیلی اتفاق مهمی نباشد اما آنچه که در رشد بیاعتمادی میان مردم و حاکمیت دومینووار در حال رخ دادن است، از جایی دیگر قابل جمع کردن نخواهد بود، یعنی به هر شکلی که بند و بست امنیتی برای آن قائل شوند، در جایی از کنترل خارج میشود. به همین دلیل، به نظرم تنها راه باقیمانده، یک تجدیدنظر اساسی است که در برخورد با واقعیتهای امروز جامعه باید انجام شود.
72