علیاکبر تحویلیان:
نظارت بر شبکه نمایش خانگی باید از طریق نظام صنفی صورت بگیرد
به گفته علیاکبر تحویلیان تهیهکننده، نظارت بر شبکه نمایش خانگی باید به صنوف سپرده شود. وظیفه صداوسیما مجوز دادن در این حوزه نیست چون شرکتی که خودش تولیدکننده است نمیتواند به کسی مجوز بدهد و با این کار انحصار ایجاد میشود.
نظارت بر شبکه نمایش خانگی که این روزها اختلاف بر سر آن از وزارت ارشاد و صداوسیما هم گذشته و به مجلس شورای اسلامی نیز راه پیدا کرده، به گفته علیاکبر تحویلیان، باید بر عهده صنوف گذاشته شود چراکه به گفته او، صنوف میتواند به صورت تخصصی نظارت بر شبکه نمایش خانگی را از نوع محصولاتی که قرار است تولید شود تا رتبهبندی تهیهکنندگان و.. به درستی تشخیص دهد.
علیاکبر تحویلیان، تهیهکنندهای که در زمینه سینما و تلویزیون فعالیت داشته اما به دلیل تهیهکنندگی آثاری همچون «از یادها رفته»، «دیوار شیشهای»، «ستاره سهیل» و.. بیشتر در زمینه تلویزیون شناخته میشود، اواسط تیرماه، زمانی که موضوع اختلاف میان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر سر نظارت بر شبکه نمایش خانگی مطرح شد و هنوز واکنش رسمی در این زمینه از سوی این ۲ ارگان عنوان نشده بود، گفتوگویی انجام داد.
او در این مصاحبه گفت: «ویاودیها رسانه فراگیر نیستند که زیرمجموعه صداوسیما شوند.» حالا کمی بیش از یک ماه و بعد از اینکه صداوسیما و وزارت ارشاد اظهارنظرهایی درباره شبکه نمایش خانگی کردهاند و پای نمایندگان مجلس هم برای اصلاح بند (۲۹) ماده (۲) قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این موضوع باز شده، به سراغ تحویلیان رفتیم تا نظر او را در این باره جویا شویم.
وزارت ارشاد در ارتباط با شبکه نمایش خانگی به وظایف خود درست عمل نکرده است
* اختلاف بر سر نظارت بر شبکه نمایش خانگی در چه موردی است؟
در کشور ما رسم است وقتی کسی کاری را درست انجام نمیدهد اختیاراتش را از او میگیرند به جای اینکه بگویند کارت را درست انجام بده. الان هم چنین اتفاقی افتاده است. وزارت ارشاد در ارتباط با کار نوپایی همچون شبکه نمایش خانگی که در بخش خصوصی شکل گرفته، به وظایف خود درست عمل نکرده است.
*از چه لحاظ؟
از نظر نظارتی.
سازمان سینمایی تمام هم و غم خود را صرف سینما کرده
*وزارت ارشاد باید چه کار میکرد یا چه کاستیهایی در این زمینه داشت؟
سازمان سینمایی تمام هم و غم خود را صرف سینما کرده در حالی که خیلی به بخش سمعی و بصری توجه نکرده و بیشتر متوجه سینما بوده، چون موضوع اکران مطرح است. بر شبکه نمایش خانگی هم که نوپا بود نظارت درستی اعمال نشد و چند محصولی ارائه شد که با فرهنگ ما کمی مغایرت داشت.
همین مستمسک خیلی خوبی شد برای اینکه کل نظارت ارشاد بر شبکه نمایش خانگی زیر سوال برود. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که کارش فرهنگ و ارشاد اسلامی است، آنقدر که به سینما و ممیزیها دقت میکرد، به نمایش خانگی هم دقت میکرد، قطعاً این حوادث اتفاق نمیافتاد و بهانهای دست کسی داده نمیشد.
این رویه باعث شد رسانه صداوسیما که من هم عضوش هستم ادعا کند که ما نمیتوانیم فرهنگ جامعه را به یک سو ببریم و شبکه نمایش خانگی به سوی دیگر. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صداوسیما باید به ۲ اصل توجه کنند: هر دوی آنها ضمیمه «اسلامی» دارند؛ صداوسیمای جمهوری اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. پس نباید فرهنگی نشر داده شود که تکمیلکننده یکدیگر نباشد.
ما بارها طی سه تا پنج سال گذشته از دوران آقای ایوبی (حجتالله ایوبی، رئیس سابق سازمان سینمایی) مدام یک خواسته صنفی را عنوان کردیم که شبکه نمایش خانگی را جدی بگیرند و نظارت درستتری روی آن باشد یا حتی نظارت صنفی صورت گیرد تا افرادی که در تولید تخصص دارند تولیدکننده باشند. متاسفانه در چند سال اخیر وزارت ارشاد به بخشهایی هم که کارشان پخش است اجازه تولید میدهد..
جدا کردن توزیعکنندهها از تولیدکنندهها
*این کار باعث انحصار شده است؟
ببینید، الان شرکتهای توزیعکننده، تولیدکننده هم شدهاند. «فیلیمو»، «نماوا» و تمام ویاودیها توزیعکننده هستند و حق تولید ندارند چون باید برای تولید پارامترهای دیگری داشت؛ به عنوان مثال یک کشاورز در کار تولید آموزش دیده است، اما صرفاً فروشنده خوبی نیست، در حالی که در بازار کسانی هستند که میتوانند به خوبی محصول را به فروش برسانند ولی ممکن است نتوانند به خوبی محصول تولید کنند.
این اشتقاقها درست رعایت نشد و هر چقدر هم ما فریاد زدیم که همه اینها باید سر جای خود پیش برود تا یک چرخه تکمیل شود و تولیدکننده و توزیعکننده سر جای خود قرار گیرند، مورد توجه قرار نگرفت. در نمونهای دیگر اگر قرار باشد سینماداران تولیدکننده باشند، چه اثری تولید میکنند؟ چرا در حوزه سینما اجازه نمیدهند سینماداران تولیدکننده باشند اما در نمایش خانگی چنین اتفاقی افتاده است؟
توزیعکنندگان بر اساس تقاضای بازار اثری تولید میکنند نه صرفاً مصلحت بازار
*آیا پاسخ مشخصی به این خواسته داده شد؟
خیر. توزیعکنندگان بر اساس تقاضای بازار اثری تولید میکنند نه صرفاً مصلحت بازار، در حالی که فرهنگ یک امر مصلحتگراست نه بازارگرا. ضوابطی در این زمینه وجود دارد، یکی از این ضوابط در سینما اینطور است که اگر کسی در سه فیلم سرمایهگذاری کند میتواند تهیهکنندگی را نیز بر عهده بگیرد. آیا صرف اینکه کسی سه بیمارستان بسازد میتواند پزشک شود؟ چطور در حوزه فرهنگ چنین موضوعی امکانپذیر است؟
بنابراین همه اینها بهانهای میشود برای تلویزیون چون میبیند افرادی تولیداتی دارند که به زعم آنها راهی را که تلویزیون رفته است از بین برده است. همچنین نمایندگان مجلس و افراد دلسوز نظام چطور به این دغدغه پاسخ میدهند؟ آنها میگویند شبکه نمایش خانگی را از وزارت ارشاد بگیریم و به صداوسیما بدهیم. وقتی غلط رفتار میکنیم، قوانین غلط و نتایج غلط حاصل میشود.
ما باید ضوابط را درست کنیم؛ مثلاً بگوییم تولید شبکه نمایش خانگی میتواند توسط بخش خصوصی از سوی تهیهکنندگان یا تولیدکنندگانی که فقط از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز تولید دارند صورت بگیرد و مجوز تولید هم باید رتبهبندی شود همانطور که در نظام آموزش و پرورش رتبهبندی شده است؛ به عنوان مثال افراد با توجه به سطح تحصیلات در مقاطع دبستان و دبیرستان آموزش میدهند. چرا این کار در فرهنگ تولید فیلمهایمان نیست؟ افراد باید از طریق رتبهبندی فعالیت کنند همانطور که در پزشکی نیز چنین است. اگر کسی پزشک عمومی است نمیتواند در مورد گوارش نظر تخصصی بدهد. چرا در فرهنگ رتبهبندی نداریم؟
۴۰ سال از انقلاب میگذرد اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حاضر نیست تهیهکنندگان را رتبهبندی کند. هر تهیهکنندهای نمیتواند سریال بسازد، هر سریالسازی نمیتواند سینمایی بسازد.... باید در تخصص خودمان فعالیت کنیم. اگر وزارت فرهنگ رتبهبندیها را انجام میداد، خیلی از این معضلات به وجود نمیآمد.
منظورم این نیست که معضلات به صفر میرسید، اما میزان آنها اینقدر نبود. اصلاً معنا دارد فردی که تا به حال در یک حوزه دیگر فعال بوده است وارد فرهنگ شود و فیلم یا سریال بسازد؟ این آدم نرخ فلان بازیگر را یک و نیم برابر بیشتر میکند...
صداوسیما باید هم و غم خود را روی تولیداتش بگذارد
*تعادل بازار را به هم میزند...
بله چون تخصصی ندارد. هر کسی باید سر جای خودش باشد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدتی به دنبال این بود که فقط پول جذب کند تا فیلم ساخته شود و همین شد که اگر کسی سه فیلم سرمایهگذاری میکرد میتوانست تهیهکننده شود. در کجای قوانین چنین چیزی هست؟ همه اینها باعث میشود نتوانیم از فرهنگمان درست محافظت کنیم و پول حرف اول و آخر را بزند نه صرفاً تخصص.
تهیهکننده تخصصی قبل از اینکه به فکر جیب خود یا سرمایهگذار باشد به فکر فرهنگ کشورش است و نمیگوید حتماً فلان سکانس را بگذاریم. البته بحث من سکانس مذهبی نیست چون الان در بعضی از سریالهای نمایش خانگی که خیلی هم در ظاهر دینی است، میبینیم فضای اروتیک آن بیشتر است چون میخواهد از این راه پول دربیاورد. تولیدکننده فرهنگی فقط به فکر پولش نیست بلکه به این فکر میکند که محصولش فرهنگی باشد.
وقتی محصولی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفته است باید نمودهای آن را داشته باشد کمااینکه وقتی محصولی از صداوسیما تولید میشود باید نمودهای آن را داشته باشد وگرنه همین میشود که ۲ جناح بررسی میکنند ببینند چگونه میتوانند این فضا را از یکدیگر بگیرند.
به نظرم صداوسیما نیز باید هم و غم خود را روی تولیداتش بگذارد. مگر در تلویزیون برنامههایی که ساخته میشود بدون اشکال است یا همه آنها توانستهاند مخاطب جذب کنند؟ ضمن اینکه کار تلویزیون مجوز دادن به کسی نیست. ما خودمان تولیدکننده هستیم. شرکتی که خودش تولیدکننده است حق ندارد به کسی مجوز بدهد چون به لحاظ حقوقی غلط است. خب معلوم است که انحصار ایجاد میشود.
ما باید در صداوسیما یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چارچوب فکری داشته باشیم که توسط مدیران تبیین و حراست شود. حتی اگر خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بخواهد تولیدکننده باشد و مجوز بدهد، غلط است. نمیدانم نمایندگان مجلس چگونه فکر میکنند.
فکر میکنم اشتباهی که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رخ داده این است که نظارت درست و دقیقی روی تولیدات نمایش خانگی و تولیداتی که میخواهد در فضای مجازی منتشر شود صورت نگرفته است. این فعالیتها باید به صنوف واگذار شود و صنوف باید تشخیص دهند که چه کسی میتواند در چه بخشی و چطور تهیهکنندگی کند.
صداوسیما وقتی میخواهد تهیهکننده یا کارگردانی خارج از سازمان خودش بگیرد باید تابع صنوف باشد چون صنوف این ضوابط را تعیین میکنند. دولت فقط باید نظارت کند. در تمام دنیا هم نظامهای صنفی ارزشیابی و رتبهبندی میکنند. در کشور ما تمام این رتبهبندیها را قبول کردهایم الا در نظام فرهنگی؛ نه در ارشاد پذیرفته شده نه در صداوسیما.
راهحل این است که یک نگاه صنفی نسبت به مشاغل وجود داشته باشد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم به بخش سمعی و بصری که دامنهاش گسترده شده است بیشتر توجه کند. ما در سال ۱۰۰ فیلم سینمایی تولید میکنیم، اما چند هزار ساعت اثر غیرسینمایی تولید میشود. چه کسانی به برنامههای ترکیبی مجوز میدهند؟ کدام تهیهکننده با کدام سابقه؟ با کدام نگرش و با کدام فرهنگ مجوز میگیرد؟
وز ارت ارشاد تن به نظامهای صنفی نمیدهد
وزارت ارشاد تن به نظامهای صنفی نمیدهد، خانه سینما هم مقررات خودش را دارد، اما بخش غیرسینمایی هم باید نظامبندی و صنفبندی شود کمااینکه در نظامبندی خانه سینما در حال صنفبندی است.
درباره پیشنهادی هم که الان در مجلس مطرح شده شاید بتوان اینطور گفت که چنین تصمیمهایی احساساتی است چون درباره سریالی اشکالاتی وجود دارد و گفته میشود که نظارت به صداوسیما داده شود. این تصمیمها احساساتی هستند و پیشبرنده نیستند.
از نظر من که چندین سال است در این حوزه فعالیت میکنم، راهحل این است که نظامهای صنفی را محکم کنیم. یک نظام سینمایی و اکران داریم که کار خودش را میکند و یک نظام غیرسینمایی داریم که چارچوبهای آن را هم باید درست کنیم.
بخش سمعی و بصری ارشاد باید قویتر از این عمل و صنفی رفتار کند. صداوسیما نیز همچنین. صداوسیما اگر میخواهد خارج از کارمندان درونی خودش از نیروهای دیگری استفاده کند، باید تابع قوانین صنفی باشد. نمیتوان هر کسی را سر هر پروژهای گذاشت. این کار هم غلط است. وقتی صنف باشد اشکالات در صداسیما و وزارت فرهنگ کمتر میشود.
ضمن اینکه باید یک شورای داوری نیز شکل بگیرد تا به تخلفات رسیدگی شود. بدین ترتیب وقتی در نظام صنفی کسی محکوم یا محروم میشود، باید به آن تن دهد تا چنین نشود که اگر کسی در صداوسیما محرم میشود، به سمت وزارت ارشاد برود یا برعکس. باید تابع یک نظام صنفی بود. شورای داوری نیز باید مورد توافق هر ۲ سازمان باشد. آنوقت مطمئن هستم دغدغههای مدیران فرهنگی کشور هم کم میشود.
منبع: اعتمادآنلاین
72