ماجرای بازیگر شدنِ «نصرتالله وحدت»
وحدت میگفت آرزو داشتم یک روز، یک ساعت، یک دقیقه ولو یک ثانیه روی صحنه بروم اما نگذاشتند کار کنم. عاقبت هم آرزو به دل از دنیا رفت.
رضا ارحام صدر و نصرتالله وحدت با هم تست هنرپیشگی دادند، با هم پذیرفته شدند و تا سالها بهعنوان زوج هنری تئاتر اصفهان، روی صحنه میدرخشیدند؛ حالا از فوت ارحام صدر ۱۲ سال گذشته و خبر رسید که وحدت نیز در بیمارستان ایرانمهر تهران، جان به جانآفرین تسلیم کرده است.
ناصر کوشان، هنرمند و پژوهشگر تاریخ تئاتر اصفهان ماجرای ورود نصرتالله وحدت و رضا ارحام صدر را به دنیای بازیگری چنین شرح میدهد: زمانی که رضا ارحام صدر ۱۷ یا ۱۵ ساله بود، برحسب اتفاق با نصرتالله وحدت در چهارباغ آشنا شد. آنها با هم به سینما مایاک و سینما ایران میرفتند و فیلمهای کمدیای که پخش میشد را با دقت تماشا میکردند؛ سپس به خاطر عشق و علاقهای که به سینما و بازیگری داشتند، وارد بیشههای کنار زایندهرود میشدند، خودشان را بهجای لورل و هاردی و سایر شخصیتهایی که در فیلم دیده بودند میگذاشتند و نقش بازی میکردند. زمانی که میخواستند تارزان را بازی کنند دیدند یک شخصیت کم است، به همین خاطر آقای عیوقی، خواهرزادۀ ارحام صدر را هم وارد این تمرین و تقلید خود کردند، تا اینکه تئاتر جلفا راهاندازی شد.
او ادامه میدهد: تماشای تئاتر جلفا، ارحام صدر و وحدت را با تئاتر کمدی مدرن آشنا کرد و این شد که وقتی یک اعلامیه روی دیوار دفتر المپ یا هتل جهان با مضمون «هنرپیشه میپذیریم» دیدند، به خانه رفتند و بعد با ظاهری آراسته وارد دفتر المپ شدند.
نویسندۀ کتاب «تاریخ تئاتر در اصفهان» خاطرنشان میکند: در دفتر المپ ناصر فرهمند پشت یک میز نشسته بود و از علاقهمندان به بازیگری تست میگرفت. ارحام صدر و وحدت با تکرار تمرینهایی که پیشتر در بیشههای زایندهرود کرده بودند موفق میشوند رضایت فرهمند را جلب کنند و سال ۱۳۲۱ در نمایش «خلیفۀ یکروزه» برای اولین بار بهعنوان بازیگر روی صحنه بروند.
کوشان با اشاره به ماجرای ازدواج نصرتالله وحدت، یادآور میشود: وقتی آقای صدری با بودجۀ پنجهزارتومانی قطعه زمینی را از آقای کازرونی خرید و به کمک علاقهمندان تئاتر، سالن تابستانه تماشاخانه سپاهان را در چهارباغ ساخت شد، کار زوج هنری ارحام صدر و وحدت هم بیشتر رونق گرفت تا اینکه به دلیل فقدان یا کمبود هنرپیشه زن در اصفهان، علیمحمد رجایی که در کرمان زندگی میکرد را به همراه سه دختر بازیگرش یعنی فروغ، سرور و ژاله به اصفهان آوردند و وحدت، روی صحنه عاشق «فروغ» شد.
او میگوید: وحدت بعد از ازدواج با فروغ، تئاتر را به تماشاخانه فردوسی در لالهزار تهران برد و آنجا با دیگر هنرمندان تهران آشنایی پیدا کرد. سپس یک استودیوی فیلمسازی به نام «نقشجهان» در همین لالهزار تأسیس کرد و فعالیتهای سینمایی او شروع شد.
این هنرمند باسابقۀ تئاتر اصفهان تصریح میکند: تفاوت ارحام صدر و وحدت در این بود که ارحام صدر بسیار با هیجان بازی میکرد و بداهه گوییهای سریعی داشت اما وحدت به خاطر خونسردی بیشتر در سینما موفقتر از تئاتر جلوه کرد بهطوریکه مردم ایران با فیلمهای او خاطرات بسیاری دارند. امیدوارم روح او شاد باشد.
حامد قصری نیز که اخیرا برای ساخت مستند «هالیوود اصفهان» با نصرتالله وحدت گفتگو کرده، به ما میگوید: وحدت میگفت آرزو داشتم یک روز، یک ساعت، یک دقیقه ولو یک ثانیه روی صحنه بروم اما نگذاشتند کار کنم. عاقبت هم آرزو به دل از دنیا رفت.
منبع: ایسنا
72