آیا خدا وجود دارد؟
کتاب «پاسخهای کوتاه به پرسشهای بزرگ» نوشته «استیون هاوکینگ» از معروفترین فیزیکدانان قرن در سال ۲۰۱۸ وارد بازار کتابهای علمی شد.
«استیون هاوکینگ» در کتاب «پاسخهای کوتاه به پرسشهای بزرگ» به ۱۰ سؤال اساسی در حوزه عالم و هوش بشری پاسخ داده است.
پاسخهایی که او تا هنگام مرگ روی آنها پژوهش میکرد. «استیون هاوکینگ» نه تنها از برخی از بزرگترین اسرار کائنات پرده برداشت بلکه بر این باور بود که علم میتواند نقشی اساسی در حل مشکلات کره زمین ایفا کند. او در این کتاب به شیوهای علمی به ۱۰ سؤال اساسی جواب میدهد. ۱۰ سؤال بسیار مهم که شاید بسیاری از ما کنجکاو باشیم جواب آنها را بدانیم. کتابی با موضوعات متنوع و استدلالهای استوار که یکی از برترین ذهنهای تاریخ آن را نوشته است.
«استیون هاوکینگ» بیتردید از معروفترین فیزیکدانان قرن حاضر بود. «هاوکینگ» دانشمندی نستوه و نمادی بارز از استقامت و پایداری بود که بیش از ۴۰ سال از عمرش را به خاطر ابتلا به بیماری اختلال در نورونهای عصبی، روی صندلی چرخدار گذراند و به قول خودش شانس آورده که تنها اندام سالم بدنش، مغز او بوده است. او مرزهای فیزیک و ریاضی را درنوردیده و توانسته بود بعضی از اسرار درکنشدنی سیاهچالهها را بگشاید. شاید بتوان گفت این کیهانشناس و بهنوعی رؤیاپرداز، صاحب ذهنی رها است و با نظریههایی بنیانگذار و افسونگر چهرهای الهامبخش است که در عین دستهوپنجه نرمکردن با ناتوانی ویرانگرش، شکوه، وقار و بیباکی خود را به مردم جهان عرضه کرده است.
این کتاب شامل یکسری توضیحات مربوط به پیشبینی آینده، کیهان، سیاهچاله، سفر در زمان و هوش مصنوعی است. همچنین در آخر کتاب «لوسی»، دختر «استیون»، راجع به بعد از مرگ «استیون هاوکینگ» توضیح میدهد. کتاب دارای ترجمه روان و محتوای عالی و شامل اطلاعات زیاد است. در فصل آخر نیز نقدی از مترجم این کتاب، آقای «علیرضا وفایی»، دانشآموخته دکترای فیزیک، میبینیم. مستقل از اینکه نظرات نقادانه ایشان را قبول داشته باشیم یا خیر، از اینکه یک فیزیکدان ایرانی توانسته نظرات «هاوکینگ» را نقد کند، باعث افتخار برای جامعه علمی ایران است. نویسنده در ابتدای کتاب بعد از مقدمهای که در آن به شرح مختصری از زندگی خود میپردازد، در ستایش پرسشگری و جستوجو برای یافتن جواب سؤالات حرف میزند و سعی میکند به یکسری سؤالهای پیچیده به زبانی که برای همه قابلفهم است و اغلب رگههایی از طنز دارد، پاسخ دهد.
در هر فصل یک سؤال مطرح میشود و «استیون هاوکینگ» از دیدگاه یک دانشمند که زندگیاش را وقف علم کرده به آنها پاسخ میدهد. «هاوکینگ» معتقد است که «محور معنای انسانبودن خرد است و هرآنچه تمدن ارائه کرده حاصل خردمندی بشر است و نیرومندترین ویژگی ما تخیل است». او همچنین میگوید ذهن انسان چیزی باورنکردنی است که میتواند شکوه آسمانها و ریزهکاریهای ذرات ماده را تجسم کند، اما برای اینکه یک ذهن بتواند تواناییهای پنهان خود را به حرکت درآورد به جرقه نیاز دارد؛ جرقه پرسش و حیرت!
نگاهی به فصلهای کتاب
فصل اول، آیا خدا وجود دارد؟
«هاوکینگ» در فصل اول ابتدا راجع به مهبانگ توضیح میدهد که چطور میشود یک کل، یعنی یک دنیای عظیم از فضا و انرژی از هیچ تحقق یابد. او در این فصل کشف قوانین علمی را بزرگترین دستاورد بشریت نامبرده است. امروزه ما بسیاری از آن قوانین را تحت عنوان قوانین طبیعت میشناسیم. قانونهای حاکم بر طبیعت برخلاف قوانین وضعشده ازسوی انسان هرگز نقض نمیشوند و این همان دلیل قدرتمند بودنشان است. این فصل را «هاوکینگ» با این نتیجهگیری به پایان میرساند که اگر دوست دارید میتوانید قوانین علم را خدا بدانید، اما این خدا آن خدایی نیست که با او ملاقات کنید. گذری خارقالعاده از لحظه خلق جهان هستی در مهبانگ را توضیح میدهد.
فصل دوم، همهچیز چطور آغاز شد؟
در این فصل «هاوکینگ» سرچشمه جهان هستی و ماهیت آن را توصیف کرده است. اینگونه بیان میکند که جهان هستی در آغاز مانند یک فندق کوچک، اما بسیار چگال بوده است. درواقع «هملت» درست میگفت که در پوسته کوچکی محدود باشیم و خود را پادشاه فضای بینهایت به حساب آوریم. در ادامه این دانشمند گفته است نظر بر اینکه قبل از مهبانگ چه چیزی رخداده پرسشی بیمعنی است. برخلاف نظر یکی از مشهورترین فلاسفه یونان، «ارسطو» که معتقد بود جهان هستی برای همیشه وجود داشته است، «هاوکینگ» معتقد بود زمان ابتدا دارد؛ یعنی زمانی وجود دارد که قبل از آن چیزی وجود نداشته است. طبق نظر او همهچیز در عالمِ بعد از مهبانگ رخ داده است.
فصل سوم، آیا جهان هوشمند دیگری در جهانهستی وجود دارد؟
در این فصل ابتدا راجع به حیات و ماهیت آن توضیح داده میشود. این دانشمند میگوید آنچه راجع به حیات در نظر میگیریم برپایه زنجیرهای از اتمهای کربن همراه با چند اتم دیگر مثل نیتروژن یا فسفر است، اما بیشترین و مطلوبترین مورد کربن است، چون خصوصیات شیمیایی غنی دارد.
در ادامه توضیح میدهد که حدود «۱۳٫۸» میلیارد سال قبل، هنگامیکه جهان هستی با مهبانگ آغاز شد هیچ کربنی وجود نداشت و عالم آنقدر داغ بود که همه ماده موجود در آن ذرات پروتون و نوترون بود، اما چند دقیقه بعد از مهبانگ دمای عالم کاهش یافت و اتمها به وجود آمدند. در آخر پاسخ به اینکه آیا حیات هوشمند دیگری در جهانهستی وجود دارد یا خیر چنین پاسخی عنوان میشود که اگر چنین چیزی وجود داشته باشد باید در جایی دیگر و در فاصلهای دورتر از ما باشد چراکه در غیر این صورت تاکنون از زمین بازدید کرده بودند.
فصل چهارم، آیا میتوانیم آینده را پیشبینی کنیم؟
طبق نظریه نسبیت «اینشتین» اگر کسی بتواند سریعتر از نور حرکت کند آنگاه خواهد توانست در زمان به عقب برگردد. البته این امر به مشکلاتی منجر خواهد شد، زیرا مردم با بازگشت به گذشته میتوانند گذشته را تغییر دهند. نظر به اینکه آیا میتوانیم آینده را پیشبینی کنیم یا خیر، پاسخ هم بله و هم خیر است. طبق نظر «هاوکینگ» از نظر اصولی قوانین اجازه پیشبینی آینده را به ما میدهد، اما در عمل این محاسبات دشوار است. طبق تابع موج ما میتوانیم مکان و تندی ذره را بدانیم و طبق معادله شرودینگر مقدار آن را در زمان و مکان دیگر پیشبینی کنیم؛ اما در واقعیت این امر بسیار دشوار است!
فصل پنجم، درون یک سیاهچاله چه چیزی هست؟
«هاوکینگ» فصل پنجم را با نظر و گفته این موضوع که جایی واقعیتر از سیاهچاله نیست، شروع میکند. ابتدا به معرفی سیاهچاله میپردازد و گفته میشود ناحیهای از فضا که در آن جرم بسیار زیادی در ناحیهای بسیار کوچک متمرکز شده است و در آن میدان گرانشی قدرتمندی وجود دارد بهطوریکه حتی نور هم نمیتواند از آن فرار کند. یک سیاهچاله دارای مرزی است که به آن افق رویداد میگوییم و این مرز جایی است که قدرتش به حد کافی قوی است که نور را پس کشیده و مانع فرار آن میشود. ازآنجاکه هیچچیز نمیتواند سریعتر از نور حرکت کند بنابراین هر چیز دیگری هم به درون سیاهچاله پس کشیده میشود. جستوجو برای یافتن سیاهچالههایی کوچک با جرم یک کوه تاکنون موفقیتآمیز نبوده است و اگر «هاوکینگ» موفق به این آشکارسازی میشد میتوانست جایزه نوبل را دریافت کند.
فصل ششم، آیا سفر در زمان امکانپذیر هست؟
طبق نظریه «کورت گودل»، ریاضیدان قرن بیستم، ما نمیتوانیم درستی هر چیزی را که صحت دارد، اثبات کنیم، اما آنچه نسبیت عام ثابت کرد امکان سفر در زمان بود که «اینشتین» را آشفته کرده بود، زیرا او معتقد بود این امر امکانپذیر نیست. «هاوکینگ» میگوید چنانچه انحنای فضا-زمان بر روی خودش برگردد سفر در گذشته امکانپذیر است. البته این پاسخ منوط به این نکته است که آیا میتوانیم فضا-زمان را به حدی خمیده کنیم که بتوان به گذشته برگشت با خیر!
فصل هفتم، آیا به زندگی خود روی کره زمین ادامه خواهیم داد؟
با توضیح اینکه هماکنون با مشکلات بزرگی در سیارهمان مواجه هستیم چالشهایی همچون تغییر اقلیم، تهدید جنگ هستهای و توسعه روزافزون هوش مصنوعی، برای آینده بشر دو گزینه داریم؛ اول اکتشاف فضا بهقصد پیداکردن سیارات جایگزین برای سکونت و دوم استفاده مثبت از هوش مصنوعی. بهزودی زمین برای زندگی ما بسیار کوچک خواهد شد. جمعیت جهانی روزبهروز در حال افزایش است و به مرز هشدار رسیده. ما در خطر خودنابودی هستیم. «هاوکینگ» در مورد زندگی آینده و طولانیمدت موجودات، خوشبین نیست. پیشبینی «هاوکینگ» به دلیل تغییرات اقلیم و نابودی طبیعت است که باعث غیرقابلسکونتشدن زمین میشود. طبق نظر این دانشمند زمان آن فرارسیده است که به کشف منظومههای خورشیدی دیگر بپردازیم.
فصل هشتم، آیا فضا را مستعمره خود خواهیم کرد؟
در فصل هشتم «هاوکینگ» توضیح میدهد باید به دنبال جایی بهغیر از سیاره زمین باشیم؛ جاییکه حیات در آن امکانپذیر باشد. بشر باید به دنبال سفرهای فضایی باشد که بیشتر شبیه به فیلمهای علمی-تخیلی است. شاید روزی حیات درجایی غیر از زمین ادامه پیدا کند، اما به یاد داشته باشیم که هیچچیز در این دنیا پایداری مطلق ندارد. درواقع بدبینی «هاوکینگ» آخرین میراث بهجامانده از اوست که پیشبینیهای ترسناک را از آینده بشر ارائه میدهد.
فصل نهم، آیا هوش مصنوعی از ما پیشی خواهد گرفت؟
ممکن است چنین اتفاقی رخ دهد و اینجاست که خطر بزرگی بشر را تهدید میکند. دیگر آب از سرمان گذشته است. ما باید فناوری هوش مصنوعی را روزبهروز بیشتر ارتقا بدهیم، اما باید در مورد خطرات حقیقی آن نیز بیندیشیم. ترس «هاوکینگ» از این موضوع است که روزی هوش مصنوعی بهکل جای بشریت را بگیرد. اگر افرادی ویروسهای کامپیوتری طراحی کردهاند، فردی هم در آینده وجود خواهد داشت که بتواند هوش مصنوعی را با قابلیت تأیید و تکرار خودکار طراحی کند. این نوع جدید زندگی بشر در آینده خواهد بود. ازآنجاکه هوش مصنوعی قسمت بزرگی از زندگی بشر را به دست خواهد گرفت، «هاوکینگ» تنها کسی نیست که در این مورد ابراز نگرانی کرده است. چگونگی برقراری ارتباط با دنیای دیجیتال کلید پیشرفتی خواهد بود که در آینده ایجاد خواهیم کرد. همه ما در آستانه یک جهان قدرتمند ایستادهایم. در آخر این دانشمند عنوان میکند که همانگونه که بشر آتش را اختراع کرد و بارها و بارها خسارت دید تا اینکه بعدها کپسول آتشنشانی را اختراع کرد، با فناوریهای قدرتمندتر باید پیشاپیش برای این اتفاق برنامهریزی کرد.
فصل دهم، چگونه آینده را شکل میدهیم؟
همانطور که اینترنت، تلفن همراه، تصویربرداریهای پزشکی، ناوبری ماهوارهای و شبکههای اجتماعی تا همین چند نسل قبل کاملا غیرقابل درک بودند، جهان آینده ما نیز به همین نسبت بهگونهای متحول خواهد شد که ما هماکنون در سرآغاز تصور آن هستیم. البته اطلاعات بهخودیخود چیزی به ما نمیدهد، اما با استفاده هوشمندانه و خلاقانه از آن میتوان به دستاوردهای ارزشمندی رسید.
چرا این کتاب مهم است؟
بعد از خواندن «پاسخهای کوتاه به پرسشهای بزرگ» بهخوبی خواهیم فهمید که ما در پهنه هستی و در اثنای زمان تقریبا ناچیز هستیم. در این کتاب رویکرد «هاوکینگ» آیندهنگرانه و حلمحورمآبانه بوده است. «هاوکینگ» در این کتاب قصد داشته برای آیندگان راهحل ارائه کند. این فیزیکدان بزرگ رویکردش ابدا ملیگرایانه و ملیتخواه نبوده و روی سخنش با بشرِ بدون مرز بوده است. از نظر «هاوکینگ» باید در کرهزمین یک حکومت واحد وجود داشته باشد و مادامیکه به مرزها فکر کنیم موفق نخواهیم شد. بسیاری از مردم فکر میکنند علم آنقدر پیچیده است که نمیتوانند درکش کنند، اما با مطالعه این کتاب اغلب افراد توانایی درک و لذتبردن از ایدههای بنیادین را دارند. یقینا این کتاب میتواند انگیزهای برای یافتن چالشهای جدید باشد.
چالشهای دیگری نیز هست، پرسشهای بزرگ دیگری که باید در این کره خاکی به آنها پاسخ داده شود. اینها همه نیازمند نسل جدیدی خواهد بود که علاقهمند و درگیر باشند و علم را درک کنند. بهطور مثال چگونه میتوانیم غذای جمعیتی رو به رشد را تأمین کنیم؟ آب سالم تأمین کنیم؟ انرژی پایدار تولید کنیم؟ جلوی بیماری را بگیریم و آن را درمان کنیم؟ تغییرات اقلیمی جهان را کند کنیم؟ من نیز مانند «هاوکینگ» بر این باورم که علم و فناوری پاسخ این پرسشها را خواهد یافت، پاسخهایی که نیازمند درک عمیق علمی و دوریجستن از شبهعلم است.
چرا باید جامعه ایرانی این کتاب را بخواند؟
جامعه ایرانی باید بداند مشکلاتی وجود دارد که مستقل از مشکلات کشور ایران است. جامعه ایران متوجه میشود مشکلات بزرگ راهحلهای بزرگ و همکاریهای بینالمللی میخواهد. عموم مردم ایران به خاطر شرایط خاص کشور از مشکلات جهانشمول غافل هستند این در حالی است که ایران و افراد تحصیلکرده و دانشآموخته آن میتوانند نقشی پررنگ در حل مشکلات جهانی ایفا کنند که منجر به تثبیت هرچه بیشتر ایران در جهان خواهد شد.
آیا ما توانایی نقد سخنان «هاوکینگ» را داریم؟
در پایان کتاب یادداشتی توسط دکتر «علیرضا وفایی» مترجم این کتاب نوشته شده است که عنوان میکند آیا توانایی نقد سخنان «هاوکینگ» را داریم؟ روایتی از «اینشتین» نقل میکنند مبنیبر اینکه از او پرسیده میشود چه شد که «اینشتین» شدی و او پاسخ میدهد: به این سؤال خیلی فکر کردهام و فکر میکنم بهترین پاسخ این باشد که بگویم: من در زمان مناسب، در مکانی مناسب و در جامعهای مناسب به دنیا آمدم و رشد کردم.
صرفنظر از اینکه آیا این عبارت را واقعا «اینشتین» گفته باشد یا نه به نظر میرسد در کل یک عبارت ارزشمند و درست است. درواقع هوش و استعداد فردی انسانها یک موهبت الهی است که ممکن است در هر کجایی و به هرکسی اعطا شود، اما این موهبت الهی تنها یک پتانسیل و ظرفیت است که باید بهدرستی شناختهشده و در مسیر صحیح خود هدایت و به کار گرفته شود. «استیون هاوکینگ» یک فیزیکدان برجسته بود. او با بهرهمندی از هوش و استعداد ذاتی خود با وجود داشتن معلولیت شدید جسمی که ناشی از بیماری ALS بود با تلاش و سختکوشی خدمات ارزشمندی در حوزه فیزیک گرانش و کیهانشناسی بهخصوص در موضوع سیاهچالهها به جامعه علمی جهانی عرضه کرد.
بااینحال «هاوکینگ» در فصل هفتم کتابش جملهای دارد که جا دارد کمی عمیقتر به آن نگاه کنیم. او میگوید بهعنوان کسی که در ۲۱ سالگی پزشکان به او گفته بودند که تنها پنج سال دیگر زنده خواهد ماند، اما اکنون در سال ۲۰۱۸ به ۷۶ سالگی رسیده .... «هاوکینگ» بهصراحت در این عبارت بیان میکند که در بهترین حالت شاید فقط تا ۲۶سالگی عمر میکرده، اما واضح است که او در مکان و جامعهای میزیسته که ارزش نخبگان و دانشمندان را بهخوبی میدانستند؛ طوریکه با حمایت و مراقبت، این دانشمند ۷۶سالگی را تجربه کرده است.
اغلب افراد باهوش و نخبه زیادی را میشناسیم که تنها معلولیتی ندارند و لازم نیست صدها هزار دلار صرف مراقبتهای پزشکی و درمانی آنها شود. بلکه هم سالماند، هم بسیار پرتلاش که اگر کمی به آنها توجه شود و برای رشد آنها برنامهریزی شود شاهد ظهور دانشمندانی حتی بهمراتب برجستهتر از «آلبرت اینشتین»، «پل دیراک»، «ریچارد فاینمن» و «استیون هاوکینگ» در جامعه خودمان خواهد بود. من فکر میکنم باید تلاش کنیم که هر زن و هر مرد بتواند حیاتی سلامت و ایمن و سرشار از فرصت و عشق داشته باشد. ما همه مسافران زمان هستیم و همه باهم به آینده سفر میکنیم؛ اجازه دهید باهم کار کنیم.
منبع: شرق
72
این که همش میگه :ممکنه خوب این چطور نظریه پردازیه که همش خیالات میزنه
اگر خدایی هم باشد بی شک موجودی است که دوست دارد انسانها زجر بکشند و همدیگر را غارت و اذیت کنند من به این موجود ایمان ندارم
خدا موجودزنده نیست.خدافهم ودرک است که شما ندارید.ایرادکارهمین است.
احمد آقای عزیز: اگر اندکی فرصت برای تفکر و مطالعه در مبانی اعتقادی داشتید دچار این توهم نمی شدید. آفرینش به اراده خالق هستی، بر مدار اراده و انتخاب انسان در میدان خیر و شر قرار دارد و غارت و ... نتیجه سوء استفاده بشر از اختیار است نه دوست داشتن خدا... بی تردید شما هم وجود اختیار را امتیاز مطلوب برای انسان می دانید نه مجبور بودن و بی اختیار بودن را.... نظام آفرینش بر این قرار نگرفت که انسانها بدون اختیار و اراده، در مسیر خیر و نیکی قرار گیرند. چرا که نیکی از روی جبر فاقد ارزش است. تربیت انسان هم برای آن است که از اختیار و قدرت انتخابگری خود، مسیر درستی و نیکی را انتخاب نماید نه شرارت و اذیت دیگران را و ...
این موجود فرضی خیالی با چنین صفات رذیلهای که تصور کردهای، قطعا خدا نیست. خداوند ذات واجب الوجودی است که مستجمع جمیع صفات کمالیه است، آن هم به نحو بینهایت؛ صفاتی همچون علم، قدرت، حکمت، رحمت، لطف و رحمت بینهایت و مهربانی و خیرخواهی نسبت به بندگانش.
هرچی اخوندا گفتند برعکسشه.گفتند دزدی بد است بدون که خیلیم خوبه.گفتند رشوه بد است بدان که خوب است.گفتند برج و حرام خوری بد است بدان خوب است. گفتند پولاتونو بدین ما یعنی ندین بما. هرچی گفتند برعکسشه.اگه میگن خدا هست بدان که نیست
مطمئن باش خدا عاشق بنده هاش اگ میخواست زجر بده بنده هاشو این همه پیغمبر نمیفرستاد برای هدایتش این ماییم ک ب هم رحم نمیکنیم خدا گفته ب هم رحم کنید تا بهتون رحم کنم
شما یک دلیل بیاور که خدا نیست دلیل بیاور نه تخیلات
عقل سالم در بدن سالم ولذا گفته های هاوینگ معتبر نیست
واقعا
به معلولین توهین نکن البته من نظریه هاوکینگ رو قبول ندارم ولی این حرف شما توهین به همه معلولاس
احمق این چه قیاسی است میکنی
هاوکینگ یه اختر شناسی هست پروفسور و دانشمند به احترام اون بعد از مرگش صداش رو تو فضا پخش کردند ما میتونیم نظرش رو قبول نکنیم ولی واقعا عالم بود یه وقتهایی آدمهای سالم ناقص العقل ترند تا معلولین نظریه فقط یه نظر اون میگه خدا نیست ولی ما میگیم هست وسلام
چقدر عالی بود این خبر و چقدر لذت بردم از خوندنش. مسیر درست اینه، ممنون بابت ارسال
شمایی که دیسلایک کردی : متن خبر هیچ جملهی مفیدی برای شما نداشت؟همش منفی بود؟؟
اگرخدا وجودندارد پس من اینجا چه کاره ام؟ شما پاسخ بدهید؟
از بابات بپرس
خداوند بیامرزدش ، چندسال پیش بابام هم خداروقبول نداشت همینو ازش پرسیدم نتونست جواب بده ولی گفت لعنت بر منکرش وبعد به رحمت حق شتافت.وعمرش رو داد به بقیه تا سوالمو ازشون بپرسم.
هاوکینگ نماد تلاش در عین معلولیت جسمانی و امید و سرزندگی و نشاط برای زندگی بهتر.... ولی به هر حال ایشان یک فیزیکدان منکر خداست و ترویج اندیشه های وی در حوزه خداشناسی و باورهای بنیادین دینی نه چندان خوشایند بلکه هدفمند و انگیزه های آن بشدت مورد تردید است. البته استفاده از اندیشه های علمی وی در حوزه فیزیک قطعا پسندیده است و ایرادی بر آن نیست اما نه تا بدانجا که اندیشه های اعتقادی نسل جوان و چه بسا بی خبر از مبانی فلسفی و اعتقادی و دینی را در معرض خطر قرار دهیم.
این نامردی خبرفوریه که کم کم دارند توسط عمّالی که اجیر شدند برای کمک و پول بیشتر، داره این خداناباوری رو هم جزو مقالاتش اضاف میکنه!
در دنیای مکان ، امکان هم هست، اگر خدا نبود ، پس چطور موجودات هستن؟ خدا همان رأس موجودات است، خدا را باید بفهمی و آن را با منطق درک کنی . همه امکان ها وجود دارد تا تو به آن برسی. بعضی ها باور ندارند که خدا هست و دنبال دلیل میگردند و حال آنکه همان که دنبال دلیلی است ، یعنی دنبال خدا است ، آنکه دنبال خداست ، پس خدا وجود دارد که تو دنبالش میگردی . کمی اندیشه در اطرافمان این دلیل را اثبات میکند ، که اگر نیروی ماخلق نبود ، این امکان هم نبود.
اینکه ی مقدار فیزیک بلده و با اما و اگر ها منکر خیلی از واقعیات بشه نشد حقیقت واقعیت چیزیست که خیلیها میبینند و لمس میکنند اما خود را به شکلی به جهالت میزنن هر چه علم پیشرفت کنه باز به اندازه سر سوزنی در کائنات نیست کجا را دیده ای عمو
من موندم تو کار امثال این دانشمندان با این همه دانش چرا خدارو منکر میشن؟ یعنی چی انکار؟ قطعات تشکیل دهنده یک موتور ماشینو ی گوشه بذارن بهش زمان بدن چند میلیارد سال زمان میخواد بدون حضور یک انسان این قطعات کنارهم واسن و موتور بشن؟آیا موتوری بوجودمیاداصلا؟ وجود خدا غیرقابل انکاره !!!
خبر فوری عزیز، بله جمله پایانی گزارش شما بسیار جالب است: اجازه دهید باهم کار کنیم! آیا باور کنیم که تهیه این گزارش فقط برای معرفی یک کتاب، یا تشویق ما جوانها به رویارویی با اندیشه های مختلف بوده؟ یا دلیل خاصی پشت تبلیغ و ترویج این اندیشه های خداناباوری هست؟ ولی چقدر تیتر خبرتان هم جالب است. من را یاد گزارشی انداخت که خبرگزاری بی بی سی از چاپ کتابهای آتئیستی مجوز دار در ایران منتشر کرده بود. اما همه اینها به کنار. بله این کتابها در دسترس همگان هستند، ولی پشت این تکاپوی رسانه ای مخرب به بهانه معرفی کتابهای آتئیستی به جوانان چیست؟ نشنیده اید که الانسان حریص علی ما منع؟ این به این معنی است که این تلاش رسانه ای باعث گمراهی جوانانی میشود که نه اطلاعات و مطالعات زمینه ای در حوزه تاریخ و فلسفه و ... دارند، و نه اهل مطالعه هستند، بلکه با برانگیختن حس کنجکاوی فقط موجب گمراهی این جوانان و نوجوانان که هنوز قدرت تمییز ندارند خواهد شد. ولی همین کتاب در بستر مطالعاتی خود، در بین مخاطبان خود الزاما موجب گمراهی نیست. چراکه خداوند درباره قرآن کریم نیز فرموده اند يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ.
خب اقای ، یک من عرب ، معنی جمله اخرت رو هم بنویس همه که عربی بلد نیستند .چرا تعصب به خرج میدهید؟خبر است ومتنوع ، مگر همه مردم چسبیده اند به همین خبر فوری؟دعوتها دراین دنیا ودراین سفر به اینده بسیارند شما دوست دارید دعوتی رابپذیرید یا نپذیرید که درغیر اینصورت باید خودتان دعوت کننده به چیزی باشید.دراین سفر اکنون همه دعوت شده اند به کرونا.بفرمایید.این حاصل اجابت نکردن به دعوتهای حق است.بفرمایید تعارف نکنید لطفا.نوش جان.
کجای این متن خداناباورانه بود اتفاقا دقیقا مشابه نوشته های ملاصدرا در مورد خداست
یک مثال در رابطه با اینکه فلسفه به چه کار می اید : دوست دکتری میگفت مواد ژلاتین دار مصرف نکید که ریشه همه رشد ویروسها از ژلاتین موجود در ریه است و ویروسها از ژلاتین تغذیه میکنند ورشد میکنند.بناچار این مطلب را برایش نوشتم : وقتی میگوییم ویروس موجود زنده نیست ونمیتواند به تنهایی رشدکند ، پس ازژلاتین هم نمیتواندتغذیه کند. چون ژلاتین هم خود ازمیلیونها سلول تشکیل شده است.فقط باکتریها وقارچها ومیکروبها میتوانند از رطوبت و یا ژلاتین استفاده کنند ورشدکنند چون انها موجود زنده هستند.اما ساختارویروس اینگونه است که باید حتما با یک سلول به قول معرف ازدواج بکند وامیخته بشود تا بتواند شکل جدیدی را رقم بزند مانند DNA.ساختارسلول نفوذ ناپذیر و به گونه ای است که هرگز شی خارجی را نمیپذیرد درست مانند باور انسان است که هرچه غیرباور خود را دشمن یا همان ویروس میشناسد، مگر زمانی که به اشتباه یا هردلیل دیگر به چیزی شبیه خود اعتماد کند و ان رابپذیرد.انوقت است که ویروس ازاین اعتماد استفاده کرده تغذیه میشود و جای سلول رامیگیرد و شروع به تکثیرمیکند درست مانند یک کودتای خزنده.پس هرکه هرچه سرش بیاید ازخودش است میخواست نپذیرد یا اعتماد نکند ، اما وقتی پذیرفت دیگر حرفی هم نباید باشد چون خودکرده راتدبیر نیست. شاید بتوان گفت ویروسها ورشد وتکثیر انها رابطه مستقیم با افکار وباورهای اجتماعی دارد چون باورهای ذهنی قطعا روی تصمیم حرکت سلولها اثرمستقیم دارند زیرا انها هستند کهDNAژیوفیزیکی را شکل میدهند.به همین خاطر است که میگویند تلقین دارو اثرش بیشتراز مواد خود دارو است.این است رابطه فلسفه باعلم.رابطه اگاهی ونا اگاهی ، رابطه تحول و درجا زدن ، رابطه خواستن و نخواستن ، رابطه اراده و تسلیم و......زندگی درست تنیجه ذهن وباورهای درست است.
وای بر شما و وای برکسی که نداند نقش بردیوارشود
خدا که وجودداره شک نیست ولی تومملکت ما خیلی خدا داریم خدای اختلاس خدای فسادخدای سکه خدای دلار اون اوست کریم بالا فداش بشم قهرت نگیره دهنمونواسفالت کنی منظور چیزدیگست قربون خدای اصلی چیزفهم
یکی هم میشه خدای عدالت.
۱۴۰۰ سال هست قرآن مبارز می طلبد ، اگر میتونید مثل قرآن بیارید اگر میتونید یک سوره مثل قرآن بیارید اگر میتونید یک آیه مثل قرآن بیارید ،قرآن با منطق با برهان صحبت میکند ، (قل هاتوا برهانکم ) اگر راست میگید دلیل و برهان بیارید ،
این همه مبارز. چشماتو وا کن. نمیبینی هر روز چقد اختلاس غارتگری میشه و لیوان ابم روش میخورن.نمیبینی چقد فساد و تباهی در مجلس قوه مجریه و قضاییه هست. اینا یعنی مبارزه
چرا حالا قوه قضاییه و مجلس ؟؟؟!!! بودجه مملکت دست دولته ۸سال مملکتو گند زدید،،
اینکه فساد هست یعنی ترک کردن قرآن
هر چی اقامون دکتر خاتمی بگه همونه
پس خاتمی خداته
تازه داریم میرسیم به تعریف ملاصدرا از خدا. لذت بردم.
به نظرم هدف از گزارش این است که ، مردم ما با آمریکا ارتباطش را تغییر دهد ، اما اینجا باید بگویم که همه دنیا آمریکا نیست ، بلکه این ما هستیم که دنیا را متحول میکنیم. دنیا محدود به آمریکا نیست ، اتفاقا برعکس ، دنیا همیشه یک قلب و مغز داشته و آن هم در حوالی ما است. البته قابل ذکر است که آمریکا فقط یک جزیره اشغال شده توسط اروپاییان است ، که بعدها با جنگ و خونریزی و اشغالگری خود را ثبات داده اند. در هر حال باور ما یک خداست ، اما در باور آنها خدا آن است که میسازند و این یعنی مقابل خدا ، خدایی دیگر باشد. این که اصلا خدایی هست یا نه ، اگر با اندیشه و تحقیق علمی و نظر به طبیعت موجود بیاندازید ، خواهید فهمید که اینها بی اختیار و پوچ بوجود نیامده اند و زوال پذیر هم هستند. یعنی عمر کوتاهی دارند. به هر حال این خدا هست که به واسطه انسانهای ایمان آورنده ، ریشه تفکرات غلط و کفر آلود و ظلم و ستم به بشریت را بر میچیند.
یکی از مهمترین دلایل اثبات وجود خذا و پیامبران، «محتوای دعوت» پیامبران است.
اصلا چه جوری جرأت کردی این تیتروزدی ؟؟
ببینید من تمام نظرات را یکی به یکی خوندم . یک جمله کوتاه آقای وکیل مدافع نوشتند خیلی خیلی جای فکر کردن داره !!! اگر میتونید دلیلی برای اینکه خدا وجود نداره بیارید ؟ کسی میتونه دلیل بیاره . امکان نداره . تا الان کسی نتونسته دلیل بر عدم وجود خدا بیاره !! میدونید چرا ؟ بخاطر اینکه خدا در همه چیز و همه کس وجود داره . در درون هر کس . دریا را نگه کنید مگه میشه همینجوری الکی بوجود بیاد . درختان را ببینید گل زیبا را ببینید هوا آب خاک سنگها کوه ها اتم نوترون پروترون هسته اتم ستارگان کهکشان را شیری وه ... وه .. کهکشهان دیوانه کننده هست ... اصلا مغز آدم سوت میکشه . بیا برو اتم ... آدم دیوانه میشه درون آدم رگهای مغزی یعنی الکی الکی درست شده اند . مگه میشه . خلاصه یک سازنده ای داشته دیگه ... آدم..جسم آدم .. روان آدم ... برید علم روانشناسی ..دنیایی تمام نشدنیه .. هر چیزی را دنبالش را میگیری تموم نمیشه .. به بینهایت میخوره .. آدم تسلیم میشه .. ویک حرف و آخرین حرف . قطعا خالقی وجود دارد. تصادفی و الکی بودجود نیومده که بابا ... بابا .. بدور از تعصبات و با عقل و منطق فکر کنید . قطعا خدا وجود دارد. با تشکر از همه دوستان .
اگر خدا وجود داشت حق مردم از این مسولین دزد آقازاده ها میگرفت همش دروغه تو این چهل سال به بهانه خدا سرگرم شدیم
داداش خدا همیشه بوده گناه خدا چیه بنده اش ناخلفه ولی آدم خوب هم هست ولی بدیها بیشتر به چشم میاند متاسفانه
اگر به مهمترین موضوع بحث دقت می کردیدگفت ما آنقدر در مشکلات داخلی غرق شده ایم که از جهان شمولی خارج شده ایم دقیقا همان طور است اینقدر از مشکلات اقتصادی داخلی حرف زده ایم که باور نمی کنیم وضعیت ما در خاورمیانه بهتر است در تمام کشور های اطراف ما تورم و سقوط ارزش پول ملی وجود دارد لطفا ما با شمال اروپا و آمریکای شمالی مقایسه نکنید هرچند آمریکا هم درگیر مشکلات داخلی و...است
جناب اقای بنده خدا چی زدی؟؟ وضعیت ما در خاورمیانه تکه؟؟ ارزش پول افغانستان از ما بیشتره . امارات و کویت تورم منفی دارن. کویت بالاترین ارزش پولی جهانو داره . نه خواهشا بگو چی زدی؟
حکایت شما مثل اون مورچه ایکه میافته تو چاله آب میگه دنیا رو آب برد!!... خدا وجود داره فقط وقتی مردم به ظلم راضیند خدا هم کمک نمیکنه! خدا وقتی کمک میکنه که مردم در برابر ظلم بایستند... حضرت علی (ع) فرمود: پذیرفتن ظلم از خود ظلم بدتره یعنی ما گناهکارتر از اونهایی هستیم که دارن بهمون ظلم میکنن!.... ما با خیلی چیزها ثابت کردیم و میکنیم که به این ظلم راضی هستیم!!!!!!!
ما یک بار مردیم الان تو جهنم هستیم
نگران نباش خداوند هست و اونهایی که به مردم ظلم کردند و در سایه دین ریا کاری کردند و مردم را در فقر قرار دادند به حساب همشون به زودی(در روز قیامت)رسیدگی میشه و حتی این دنیا اما خداوند هست شک نداشته باش خداوند در قرآن فرموده هر کس بار خود را بر دوش مینهد بر تو گناهان دیگری را نمینویسند خیلی ها با برون فکنی روح و خیلی ها در این دنیا با چشم عقل و خیلی ها با تجربه نزدیک به مرگ خداوند را ملاقات کرده اند من خودم از تجربه کنندگان نزدیک به مرگ هستم باید بگویم خداوند کل جهان است (قامتش)
خدافهم است ودرک است بطورمطلق..هرچیزی دراین دنیا نرخ دارد ونرخ ان با پول سنجیده میشود.بنابراین خود پول هم باید نرخ داشته باشد و نرخ ان تنها بایک چیز سنجیده میشود و ان هم ، جان ، است.یعنی بابت هرپولی که هرکس زیادتر از خدمتی که انجام میدهد باید روزی نرخ ان را با جان خود بپردازد ومیپردازد.این همه قتل، جنگ،بلا، کرونا ومخارج و.....چه موقع انسان میخواهد به این فهم ودرک برسد وخدا رابشناسد؟این درجواب امیر رضا بود.
قیمت این کتاب چنده؟ ترجمه شده یا نه؟ تو ایران هست؟ اینهارو هم باید میگفتید... کتابی رو تا کامل نخونید نمیتونید با چند پارگراف درموردش نظر بدید!!! ....
می دونید مشکل دانشمندانی از جمله این بابا چیه؟ مشکلشون اینه که میخوان با حس، مافوق حس رو درک کنن که محاله؛ چون مافوق حس ابزار خودش رو میخواد اونم وحیه و لا غیر. امثال استیون هاوکینگ زیادن که با آب و تاب راجع به مبدا و معاد حرف میزنن اما به فرموده قرآن کریم: و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا: جز اندکی از علم به شما داده نشده است.
گفته ترجمه شده و حتی مترجم آخر کتاب نقدی نوشته
باید بدانیم روش تفکر حق مسلم هر شخص است. تا زمانیکه دانشمندان و اشخاص نظراتشون رو چه به صورت کتاب چه مقاله و ... می نویسند و یا بیان میکنند قطعا قابل احترام است بخصوص که علمی هم هست. حالا چه در اثبات خدا و چه در رد آن. مهم این است که هرکس نظرش را بگوید و دلایل بیاورد. هر تفکری مخاطب خودش را دارد و نباید فکر کنیم هر شخص در صورتی آدم درستی است که مثل ما فکر کند. این ابتدایی ترین ریشه حماقت است که سالهاست در تفکر آزاد اندیشی حتی دینی آزاداندیش منسوخ شده است. دیگر کتابی که توصیه میکنم انسان خردمند اثر نوح هراری است با روشن شدن مغزمان و شکستن شیشه های تعصب محیط دورمان بهتر زندگی خواهیم کرد زیرا واقعیات را می فهمیم. می فهمیم کجا فریب خورده ایم و کجا روند طبیعته که توش قرار داریم.
روش تفکر حق مسلم هر شخص است. راههای زیادی در دنیا هست، ولی ورای هر دین و آیین و مذهبی، صراط مستقیم در دنیا فقط یکی است. و این انتخاب خود افراد است که بخواهند خود را نجات دهند یا خیر. ولی پروردگار ما از ابتدای تاریخ تا امروز، در یک بستر کاملا آزاد، سعی در هدایت بشر داشته، تا او خود ببیند بفهمد و پا به صراط مستقیم بگذارد و خداباوران را به این دعوت کرده که در جبهه حق تلاش کنند، و به شناساندن این صراط مستقیم به همنوعان خود کمک کنند. چیزی که از آن با عنوان یاور خدا بودن یاد شده. خداوند فرمودند عده ای انتخاب کرده اند در جبهه شیطان بجنگند (برای گمراهی انسانها)، اما شما خداباوران، یاوران خدا باشید و در جبهه خدا بجنگید. این تفکر که باید از همه اندیشه ها استقبال شود و همه راهها را به رسمیت بشناسیم و ترویج کنیم، خلاف هدف غایی آفرینش است. بلکه آمدن ما در این دنیا هدفی دارد. تنها با داشتن یک دیدگاه ماتریالیستی یا آتئیستی، این رویه بی سرانجام و بی نتیجه را پیش خواهیم گرفت.
خدا هست و حتما هست خیلی هم بزرگه ومهربان من بعد از بچه ای که خدا بهم داد خدا رو کاملا احساس کردم بچه ای که تو بارداری وبعد از به دنیا اومدن اون همه دکترها که فوق تخصص مغز و اعصاب بودن و میگفتن بچه مشکل داره وبعد از تولد ازبین میره و بچه ماکرو سفال هستش ولی به خواست خدا نه مشکل داره نه از بین رفت از بقیه بچه ها هم باهوش تر وزرنگتره والان دو ساله شده خدا رو هر چقدر شکر کنم بازم کمه بچه ای که مرگ اون رو از خدا می خواستم به خاطر اعتماد به دکترها که باعث شدن یک کاری کنم بچه ۲۹ هفته به دنیا بیاد به امید این که ازبین بره ولی خواست خدا هر چی باشه اون میشه و هیچ برگی بدون خواست خدا بر زمین نمیفته این تجربه خیلی سخت بود خدا شب شهادت امام رضا این بچه رو به من دادیعنی شب شهادت به دنیا اومد خود ائمه هم دستم رو گرفتن چون خیلی دعا و التماس کردم وخدا رو باتمام وجودم احساس کردم واین که عالم محضر خداست خدایا من رو ببخش که خیلی تلاش کردم بچم رو ازبین ببرم ولی تو نخواستی وهر چند که نمیشه تو یک پیام همه چیز رو بیان کرد لا اله الاالله الله اکبر
اولا باز هم هرچی هاوکینگ گفته باز هم کمه این قدرت تخیلات آنچنان هم زیاد نیست بلکه این همون خدایی بود که قدرت فکر کردن و انجام دادن کار را در دل بنده گانش میده و این بنده هنوزم قدرشو ندونسته و به خاطر نداری جسم سالم احساسی چنین چیزی کرده و گفته درست مثل اینکه کسی چشم داره و همه چیزو میبینه اما باز هم ناشکره و مثل اینه کسی پا داره باهاش راه میره باز هم قدر خدا رو نمیدونه و ووو وهرچی داره که کسانی هم هستن که ندارن مثل افرادی نابینا و مثل افرادی ناشنوا و مثل افردای مغز و متفکر باز هم به ظاهر ناقص العقل حساب شده ...خب پس خدا اینطوری به بندگانش قدرت اختیار میده و اما ممکنه به کسی هم داده نشده باشه ولی دلی داره و اون رو وسیله آزمایش در معرض دیگران قرار داده ...حالا من میگم هر چیزی دیدین و هرچی شنیدین و هرچی احساس کردین و هرچی درک کردین و لمس کردین تمام اینها رو به صورت عدالت حساب و کتاب میکنه که کدوم بنده ای با وجود تمام هستی قدرت فکر کردن و انجام دادن هر چیزی رو اول از خدا احساس نزدیکی و خوبی رو میکنه که خیلی راحت اعتماد به نفس داره و شاکره از خدا به انچه چیزی که به بندگانش قدرت اختیار داده....پس همیشه سعی کنیم درباره خدا انچه که تصور کنی باز هم کمه چون خدا خیلی بزرگ و با عظمته اونقدر با عظمته که قابل قیاسی به تصور چنین چیزی که هاوکینگ گفته یا نوشته نیست این یه بنده کوچک بوده و بخشی از چنین قدرت فکر داده شده ...فرض کن چیزی بزرگ و چیزی خیلی بزرگ و چیزی هم خیلی فراتر از بزرگ دیدی و احساس کرده باز هم اندازه یه سلول خیلی ریز هم حساب نمیشه منظورم خیلی فراتر فراترین چیزی وجود داره که من و هرکسی ندیده که فکر کنیم ....مگر اینکه کسی خدا را بشناسه و از طریق خداشناسی و عظمت شناسی اونوقت زمانی که روح انسان از جسم خارج شد همه چیزی خیلی خیلی خیلی فراتر از تصور خودشون میبنن درست به قول حضرت علی (ع) گفته به هرچی که تصور کنی و میبینی خدا رو احساس کن بعد جهان رو احساس خواهید کرد و اون موقعی که روحت جسمت جدا شد هم چیزی را اونقدر راحت خواهید دید که خیلی فراتر از تصور شما وجود دارد پس هیچ وقت قدرت خدا و اون خدایی که مارو آفریده و کل جهان رو آفریده هیچ وقت چنین تصوری از نبود خدا نکن هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت چون کفر هست و حتی از بودن شما خودتان را بی ارزش کردی چون نفهمیدی اون کسی که تو را خلق کرده قدرت خدا بوده...وسلام علیک
تعصب بیش از حد داشتن روی چیزی آدم رو کور میکنه
منطقی باشیم من خودم به خدا باور داشتم از ته قلبم از اعماق وجودم اما چند وقت پیش مشکلی پیش اومد که منو ب فکر فرو برد ب کل زندگیم از بدو تولد تا الان نگاه کردم دیدم جز سختی رنج چیزی عایدم نشده چرا دنیایی که خدایی درش وجود داره باید آنقدر ناعدالتی باشه یکی همچی داشته باشه سلامتی پول رفاه خوشی یکی ام اینجور
چرا هرچی سنگه واسه پای لنگه یکم منطقی به ماجرا نگاه کنید کل این دنیا رو سختی بکشیم که به این که بمیریم شاید ببرنمون ته جهنم
چرا خدا پیامبر هاشو نفرستاد آمریکا انگلیس اونا که وضعشون از همه بدتر بوده چرا الان خدا پیامبر نمیفرسته مردم رو هدایت کنه چرا؟چون سو استفاده گرا میدونن مردم اندکی سطح فکریشون رفته بالا
جواب منطقی در آستین ندارین بجز این که فلانی سختی به صلاحته حقته.