چرا شبنم قلیخانی در استرالیا نماند و ترجیح داد به ایران برگردد؟
وقتی از شبنم قلیخانی درباره همبازی شدن با استادش می پرسیم، اندکی تأمل می کند و با حسرت از درس هایی که از زنده یاد پرویز پورحسینی آموخته، سخن می گوید؛ از روزهایی که برای نخستین مرتبه در «مریم مقدس» بازی کرد تا عرق خاصی که به شخصیت «نسا» در «بیگانه ای با من است» دارد. او «پنجمین خورشید» و «هشت و نیم دقیقه» را جزو کارهای دوست داشتنی اش می داند.
قلی خانی بازیگری را از تئاتر شروع کرده و با نقش حضرت مریم(س) در «مریم مقدس» به شهرت رسیده است. چندین فیلم مستند و کوتاه را کارگردانی کرده و علاقه دارد در ژانر کودک فیلم بسازد.
در مقطعی که جوانان برای معروف شدن باید خیلی تلاش کنند تا خود را ثابت کنند، شما در ۱۸ سالگی با «مریم مقدس» معروف شدید. این اتفاق چگونه افتاد؟
در این روزگار برخی جوانان برای دیده و بازیگر شدن تلاش می کنند. بازیگری اتفاقی است که برای رسیدن به آن نباید عجله کرد. سال اول رشته تئاتر بودم که به دفتر کار «مریم مقدس» برای تست دادن معرفی و بعد از این که تست دادم پذیرفته شدم. می خواهم به همه جوانان علاقه مندی که این مصاحبه را می خوانند بگویم که شاید شروع اهمیت داشته باشد، اما مهم تر از آن ادامه مسیر است. خیلی ها شروع خوبی دارند اما در ادامه دیده نمی شوند. به هر حال چند معیار این مسیر را می سازد؛ ابتدا رفتار و اخلاق حرفه ای که برای یک بازیگر اهمیت دارد و مسئله دوم انتخاب های درست و به جاست. در این ۲۰ و اندی سالی که در این حرفه فعالیت می کنم، واقعاً احساس می کنم وقتی به عقب برمی گردم، از هیچ کدام از کارهایم پشیمان نیستم و همه نقش ها و کارگردان هایی را که با آنها کار کرده ام، دوست دارم.
با این که طراحی صحنه و کارگردانی خواندید، بازیگری را به طور جدی پیگیری کردید. آیا بازیگری انتخاب اول تان است یا کارگردانی؟
لیسانس طراحی صحنه و لباس و فوق لیسانس کارگردانی تئاتر را دارم و بعد هم در استرالیا کارگردانی فیلم خواندم، اما از ابتدا بازیگری را به طور حرفه ای انجام دادم. به هر حال در مقطع لیسانس و فوق لیسانس علاقه داشتم تجربه های بیشتری کسب کنم و در رشته های مختلف تئاتر فعال باشم اما بیشتر پیشنهاد بازی داشتم و به این مسیر سوق داده شدم و ادامه دادم.
چرا بعد از ادامه تحصیل در رشته فوق لیسانس کارگردانی فیلم در استرالیا، آن جا نماندید؟
از ابتدا قرار بود به خاطر کار همسرم چند سال در این کشور زندگی کنیم و برگردیم. من هم از این فرصت استفاده کردم و آن جا درس خواندم و چند فیلم کوتاه ساختم. به هر حال کار کردن برای هنرمندی که در کشور خودش اندکی جا افتاده و می خواهد در کشور دیگری از صفر شروع کند، سخت است. آن ها دانش آموختگان زیادی در رشته های مختلف هنری دارند و اگر یک نفر از یک فرهنگ دیگر بخواهد وارد رشته بازیگری شود، سخت است. پس تصمیم گرفتم برگردم و در کشور خودم ادامه دهم.
ببینید : شبنم قلیخانی از سختیهای مهاجرت به استرالیا میگوید
اگر نخستین فیلم سینمایی خود را بسازید، از دریچه دوربین شبنم قلی خانی با چه مضمونی و در چه ژانری ساخته خواهد شد؟
۱۱ فیلم کوتاه و مستند ساخته ام و اگر شرایطش فراهم شود خیلی علاقه دارم در زمینه کودک و نوجوان فیلم بسازم، چون خودم فرزند کوچکی دارم و می دانم که در این زمینه فیلم سازان زیادی نداریم.
شما حدود دو دهه پیش در «مریم مقدس» با زنده یاد پرویز پورحسینی کار کردید و سال گذشته در «بیگانه ای با من است» با او همبازی شدید. بعد از این همه سال چقدر حس تان در بازی تغییر کرده بود؟
وی استاد من در دانشگاه بود و خیلی به او علاقه داشتم و وقتی فوت کرد، بسیار ناراحت شدم. صحنه های بسیار زیادی با هم بازی داشتیم و خیلی از حضورش به عنوان یک مربی و استاد استفاده کردم. بسیار باهوش و بااستعداد بود و با توجه به سن اش دیالوگ ها را حفظ می کرد و حس های مختلف بازی را که کارگردان از وی می خواست با صبر و حوصله ارائه می داد. این درس بسیار بزرگی برای من بود و از وی اخلاق حرفه ای را یاد گرفتم. حیف که او را از دست دادیم.
چقدر بعد از بازی در سریال «مریم مقدس» از این پیشنهادها داشتید و به واسطه چهره مظلوم و مثبت تان انتخاب شدید؟
بعد از پخش این سریال بیشتر نقشهای مثبت به من پیشنهاد داده میشد، اما خیلی سعی کردم این قضیه را مدیریت کنم. البته هر نقش مثبتی هم مشابه نقش مثبت دیگری نیست، به هر حال شخصیت ها با هم فرق می کنند، اما خیلی سعی کردم نقشهای متفاوتی را انتخاب کنم. در نقش های خیلی متفاوتی بازی کردم. مثلاً نقش «هما» در سریال «پنجمین خورشید» که هنوز هم خیلی ها از آن یاد می کنند، یا نقش ام در سریال «هشت و نیم دقیقه» و همچنین در سریال «مانکن» یا سریال «آنام» و الان هم که «بیگانه ای با من است»
اگر در سریال «بیگانه ای با من است» بازی نمی کردید و مخاطب سریال بودید، چقدر این قصه را باور می کردید؟
واقعاً این قصه را باور می کردم. به هر حال گره های داستان درست است و شخصیتپردازی هم همین طور. ممکن است مانند همه آثاری که ساخته می شود ضعف هایی در کار باشد که از دست من به عنوان یک بازیگر خارج است، ولی به هر حال چون قصه در دهه ۶۰ اتفاق می افتد، قابل باور است. در دهه های جدید به خاطر وجود فضای مجازی چنین دروغ هایی هیچ وقت پنهان نمی ماند، ولی در آن دهه به نظرم می توانست پنهان بماند.
بازیگری سختی های خاص خودش را دارد. آیا اگر دخترتان قصد ورود به این حرفه را داشته باشد مخالفت می کنید؟
خیلی از جوانها که از بیرون گود نگاه میکنند، دل شان می خواهد جای یک بازیگر باشند، اما این حرفه سختی های خاص خودش را دارد. من به شخصه به نظر فرزندم احترام میگذارم و انتخاب با اوست، اما همیشه به جوان هایی که به آموزشگاه می آیند و می خواهند بازیگری را شروع کنند، گفته ام که فکر نکنید خیلی ساده است، بلکه کار بسیار سختی است و مشکلات خاص خودش را دارد و باید بسیار تلاش کنید.
از میان نقش هایی که بازی کرده اید، کدام یک بیشتر در ذهن شما و مخاطبان مانده است؟
همیشه نقش «مریم مقدس» را جدا میکنم، چون به هر حال شخصیت ویژهای برای من و بازی در آن برایم افتخار بود، به خصوص این که اولین کارم هم بود. بنابراین احترام خاصی برای آن قائل هستم. از میان نقش هایی که بازی کرده ام، نقش ام در سریال «پنجمین خورشید» و «آنام» را دوست دارم، به خاطر سریال «هشت و نیم دقیقه» جایزه مردمی را گرفتم که آن را هم خیلی دوست دارم، همچنین نسا در «بیگانه ای با من است» را که خیلی برایش زحمت کشیدم.
منبع: خراسان
72
متاسفم مملکت فروش