کمپین بازگشت بهروز وثوقی بدون بهرهبرداری سیاسی
مصطفی فقیهی، صاحب امتیاز پایگاه خبری انتخاب در نامهای سرگشاده خواستار بازگرداندن بهروز وثوقی به خاک ایران بدون بهرهبرداری سیاسی شد.
۱۴ سال پیش، با بهروز وثوقی صحبت کردم. از طریق دوستی نادیده، گفتگوی خوبی با او داشتم که همان موقع در «انتخاب» منتشر شد. وثوقی آنجا به صراحت گفت «دوست دارد به ایران بازگردد»، اما خُب، جو نامفهومی که علیه این اسطورهی سینمای ایران همچنان در سطوح فرهنگی - هنری موجود است (که شاید ریشه در برخی حسادتها نیز دارد، چندان که به تعبیر فرمانآرا در «خانهای روی آب»، «حسادت شغل دوم همهی ما ایرانیان است)، بهروز وثوقی را بر آن داشت تا در سال ۸۵ و در جریان همان گفتگویم با او، حضورش را مشروط به دعوت مقامات رسمی کند: «اگر مقامات رسماً دعوت کنند، به ایران میآیم»
فکر میکنید این سخن از سرِ کبر و غرور است؟ ابداً! اشتباه نکنید؛ اسطوره سالخوردهی جذاب چند نسل ما، نگران است. او در سن و سالی نیست که تاب و طاقتِ یک اقدام غیرمترقبه را داشته باشد و لابد به زعم او، ریسکی چنین بزرگ را متحمل شود.
اگرچه تصور میکنم، آمدنش منعی قانونی و سیاسی از سوی مقامات ندارد، اما در انتخاب گزینهی «نیامدن»، حق دارد.
تصور من این است، او نگران است ماجرایی دلهرهآور جدیدی در ۸۴ سالگی به وقوع پیوندد. آسان است؟ همانطور که حتما تصورات بعضاً نادرست، ناخواسته ذهن خارجنشینان را تا حد زیادی مسموم کرده، برخی تجربیات و برخوردها در سالیان گذشته نیز، این گمانه را پررنگ و بر دلشورهی او میافزاید.
آقایان مسئول!
بهروز وثوقی یکی دو روز قبل، ۸۴ سال شد. او اینک ۴۲ سال است که ایران را ندیده؛ یعنی دقیقا نیمی از عمرش را! و مگر میشود لختی به ایران نیاندیشد و جانش برای این خاک و کشور نرود؟
اما بهر روی، او حالا در عین حفظ جذابیت و کاریزمای ذاتی، مردی ۸۴ ساله است. هر کس جای او باشد و در چنین سن و سال و با چونان تصوری از فضای کشور، برای بازگشت «نگران» میشود. حق هم دارد.
چندان که عرض کردم ۱۰ سال قبل، یعنی در ۷۴ سالگی، علناً اعلام آمادگی برای بازگشت به کشور کرد. طبعاً در دهههای گذشته، این سطح از نگرانی یا محافظهکاری برای بازگشت به کشورش، بسیار کمتر بوده است.
حضرات تصمیمگیر!
دولت محترم!
وزیر معزز فرهنگ و ارشاد!
تصور کنید، پدرتان گرفتار غربتی ۴۲ ساله شده، چه حالی به شما دست میدهد؟
لطفاً زمان را نسوزانید؛ به عنوان یک شهروند که شیفتهی بازیهای او در فیلمهای وزینش هستم، تقاضا دارم رسماً و علناً درخواست بازگشت او را اعلام کنید تا دل اسطورهی سالخوردهی سینمای ما، قُرص و محکم شود که پشتوانهای در این مسیر دارد.
بگذارید بهروز وثوقی باقیمانده عمر خود را در کشورش سپری کند؛ والله بیانصافیست، بیتفاوتی در برابر بازگشت انسانها به خاک و ملت خویش؛ بالاخص چون اویی که جز فعالیت هنری، هیچ اقدام و رفتار سیاسیای ابراز نداشته و در سکوت و سکونی تلخ، مشغول زندگی خود بوده است؛ بیآنکه به عشق خود «بازیگری» بپردازد.
و من نمیدانم، چه سخت است ۴۲ سال، کشورت را، شَهرت را، محل و کوچه و خانهات را، خانوادهات را، دوستانت را، یادگاریهایت را و هزار گفته و ناگفتهی دیگر را گوشهای چال کنی، و تصور کنی، نیمهی ابتدایی عمر، خوابی زیبا و رویایی بوده که اینک، فرو ریخته است! فکر کنی اساسا چنین مفاهیمی نبوده و خیالی باطل، در ذهنت پرورش یافته بوده!
شما را به خدا قسم! از شنیدنش، موی بر تن راست نمیکنید؟! آسان است؟! قابل درک است؟!
نه! او اینجا متولد شده! ایران! اینجا کشور اوست...
شنیدم چندین سال قبل برای دیدن پدر مریضش به مرز ایران آمده تا آخرین دیدارش میسر شود؛ داستان آنقدری تلخ شد که صدای مداح دفاع مقدس احمد کویتیپور نیز درآمد! و بهروز و آن پدر پیر، چه قلب پر درد و آتشینی داشته در هنگام دیدار و حالا، بهروز، سالها پس از آن ملاقات...
آخر مگر چه کرده این بازیگر سینما که برای بازگشتش، این اندازه دلهره و تشویش همراهش باشد؟ تفاوت او با مرحوم انتظامی، مشایخی و شماری دیگر از بازیگران فعال پیش از انقلاب چیست؟
و به قول مرحوم حاتمی که وثوقی بیانش میکند، گویا در وصف خود که «تو را چه به روضه، روضه خودتی!...»
بزرگواران متدین و شریعتمدار!
ما مسلمان به دین همان پیامبری هستیم که فرمود «بُعِثْتُ بِالْحَنِیفِیةِ السمْحَةِ السهْلَةِ». اسلام به تعبیر همان پیامآور صلح و دوستی، شریعت «سمحه سهله» است. پس این همه ناروایی و تکالیف دست و پاگیر و شاقّ و حَرَج آمیز از کجا وضع شده است؟
متولیان فرهنگ!
در همان مکالمات ۱۴ سال قبل، دریافتم بهروز وثوقی به شدت حواسش جمع است که از هیچ سخنش، بهرهبرداری سیاسی نشود.
حتی وقتی «کیهان» طبق روال معمول به خاطر مصاحبهام با این بازیگر شهیر، به او و «انتخاب» ، توأمان حمله کرد و متقابلاً پاسخی از «انتخاب» دریافت کرد ، بهروز وثوقی پیام گلایهآمیزی برایم فرستاد و از آنچه «بهرهبرداری سیاسی» خواند، ابراز ناخرسندی کرد؛ اگرچه این تصور به خطا بود و سوءتفاهم، اما این رویکرد برای من، کاملاً قابل فهم است.
این ذهنیت و ظرافت وثوقی ، حاکی از مرزبندی جدی او با جبههی سیاسیون و اهل این وادیست. وثوقی حتی تمایل نداشت، «انتخاب» به عنوان گفتگوکننده با او، پاسخ تندخویی و فحاشی «کیهان» را دهد.
پس حضرات!
اگر این مرقومه را دیدید و تمایل به بازگرداندن او به کشورش پیدا کردید، لطفاً موضوع را سیاسی نکنید و وثوقی را به سود جریام خود مصادره نکنید.
بگذارید این اتفاق مثبت و آشتیجویانه، در کمال آرامش، بدون بهرهبرداری سیاسی و منم منمِ سیاسیون و عدم انتقال اضطراب و تشویش به جان و روح خستهی بهروز وثوقی به وقوع پیوندد؛ بالاغیرتاً !
حضرات معزز!
تقاضا دارم، این «عریضه» را نه فقط «مطالعه» و نه حتی «جهت استحضار» یا «جهت بررسی»، که به «قید فوریت» اقدام فرمایید؛ خرجش یک مصاحبه است و ابراز علاقهی یکی از مقامات عالی حوزه فرهنگ برای بازگشت عالیجناب بهروز وثوقی! همین!
پی نوشت: این متن را دو روز قبل نوشتم و امروز به طور کاملاً اتفاقی با یک مصاحبه از بهروز وثوقی مواجه شدم که تکاندهنده بود و سخت مرا آزرد؛ چرا که دقیقاً تکرار همان تصوراتی بود که در ذهن خود، از بهروز وثوقی و غم دوریاش از ایران داشتم. و چه بسا دردناکتر!
و مضحک اینجاست که برخی به من انتقاد کردند که «چرا میخواهی آرامش وثوقی را به هم بزنی؟! او باید خارج از ایران باشد، نه در بلبشوی امروز ایران»
سوگمندانه اما این جماعت، نمیدانند مختصات ذهنیشان، چقدری با وثوقی ۸۴ ساله فاصله دارد. وثوقی، ایران را میخواهد. دلش برای کشورش میتپد و دوست دارد، پس از ۴۲ سال به کشورش بازگردد و با نوستالژیهایش و یادگارهای تلخوشش دیداری نو کند. به مقبرهی مادرش برود....
او در مصاحبه با چلچراغ گفته:
من اگر بتوانم ایران بیایم و عمرم اینقدر باشد که بتوانم برگردم آنجا، اول میروم سر قبر مادرم.من آرزو دارم به هرحال برگردم به وطن. حتی اگر شده در آخرین لحظات زندگیام این بزرگترین آرزوی من است. بعد از آن دیگر راحت سرم را میگذارم زمین و میروم
آقایان! بجنبید!
والسلام
مصطفی فقیهی
72
بهروز خان چش مایی، عشق مایی،،،، مرد باشین بزارین بیاد ایران،،،،، با اینکه رای بی رای، ولی هر کی بیاردش ایران من به اون رای میدم
لطفا او را در دام نیندازید
قبل از انقلاب بهروز وثوقی خبرنگاری را کتک زد مطبوعات آن روز حسابی از خجالتش بیرون آمدند اگر دسترسی دارید بد نیست بخشی از آنها را بزنید اما اینکه شرائط کشور باید طوری باشد که خیلی از افرادی که رفته اند بتوانند برگردند حرف درستی است
اقا محمد نه اینکه الان با خبرنگاران خوب برخورد میشه چقدر خبرنگار الان در زندان هستند
متأسفانه خیلی از انهایی بعد از انقلاب گذاشتند و رفتند الکی رفتند کسی کاریشون نداشته مثل خیلی ها که ماندند حالا ایشان یه هنرمندی بوده که کارش را می کرده اگر هم بیاد کسی کاریش نداره مثل برادرش چنگیز که نرفته و فیلم هم بازی میکنه اینها بیشتر دچار خیالبافی هستند تا واقعیت
این حق یک انسان است که در زادگاه مادری خود و وطنش زندگی کند باید مروری به شرایط روحی او انداخت و این اجازه را به داد
همه ی مردم ، بهروز وثوقی عزیز را دوست دارند ، و حتی مخالفان وی با فیلم هاش خاطره ، جناب مدیر مسئول کیهان شما قیصر و همسفر را در جوانی خود ندیدید !؟؟ او مگر اختلاسگر و مفسد سیاسی است که اینقدر با وی نامهربانید کمی بیشتر تامل کنید او یک هنرمنداست و اکنون کهنسال
بی انصافی هست که به گذشته بی احترامی کنید یه دعوت ساده مگر چه هزینه ای یا بار مالی داره ؟؟؟
صاحب پایگاه خبری انتخاب شده کاسه داغتر از اش. یه کلمه گفته میخواد بیاد شماها ول کن نیستین.
به روی چشم درخواست چیه شما امر بفرمایید نمیدونی چقدر منتظر بودی شما در خواست کنی و ما هم با جون دل بپذیریم که یه مروج فهشا و ساواکی و ضد انقلاب رو بذاریم بیاد وفرش فرمز هم جلو پاش پهن کنیم
تحفه میخواد بیا باین که ایرانیه یه پیرمرد باگذشته سیاه از اینا کم نداریم
ایشان باید یک تقاظا نامه رسمی برای رفتن به مزار مادرش به وزارت خارجه بنویسد وجواب بگیرد درغیر اینصورت هرکاری بکند سیاسی و پیچاندن افکارعمومی برداشت میشود.
سلام به نظر مردم ایران هرکی رفت پشت سرش را هم نگاه نکرد وقتی آن همه جوان شهید میدادیم زیر موشک و بمب باران بودیم در گیر این همه بدبختی بودیم کجا بود بمونه تو همون بهشت خودش و امثال خودش با اون همه فسادی که کرده حالا که پیر شده از شکلی قیافه افتاده فکر بهشت زهرا زده به سرش میخواهید بزارید اصلن کنار شهیدامون دفن بشه ما که ازتون نمیگذریم دوباره این سینماییها دنبال سوژه هستند باز ما مردم کشکیم اون اونور دنیا چه کار مفیدی برای ملت ایران کرد بخدا نفرینت ن میکنیم ما خانواده شهدا که شوهراشون برادرامون پیرامون جلو چشامون رفتند ما با یه دنبا دلتنگی موندیم خدا خیر نده به این بازیگران خیلی از خودشون خیر دیدیم حالا سنگ اون مفسد به سینه میزنند تمام بدبختیهای ما زیر سر سینماییها مرفه بیدرد خدا از تون نگذره تو بهشت زهرا برای ما جا نیست پارتی بازی کنید برید با پول کلان تو یه امام زاده یا بهشت زهرا براش جا بگیرید
در دین اسلام هر زمان که توبه کنی دیر نیست آیا کسی بالاتر از دین خدا دینی سراغ دارد پس برای کشور ایران که دینش دین خدا و آیین و مکتبش ایین رسول خداست ، گذشت و بخشش کار سختی نیست
ازمرده اش هم می ترسند .ترسشون از اینکه ارامگاه بهروز بعنوان نماد وطن دوستی و تبعید شناخته بشه
ماملت هی میگیم نره شما بازیگران هی میگید بدوش برای شما ملت ایران مهم نیست مخصوصن خانواده شهدا مدافعان وطن و حرم و جانبازان که اصلن برای شما مهم نیستند حرف حقیقت همینه میخواهید بیارید ازش بت درست کنید خیلی دوستش دارید برید پیشش وقتی میدوید دنبال مفسدا فرار میکرد چرا یاد پدر مادرش نبود
بهروز وثوقی وقتی در آمریکا بود مشغول بازی در یه فیلم جهانی بود و هنوز انقلاب نشده بود و در برزخ گیر افتاده بود پس ببند و از شهدا و جانبازان هم مایه نزار مفت خور کاسه لیس ماله کش
ایران وطن همه ایرانیان است و بس هرکس که رفته هرزمان که دلش می خواد می تونه برگرده نیازی به اجازه نداره جای تاسف داره که یک عده اقلیت فکر می کنند مملکت مال اوناست . خجالت آورره که یک ایرانی برای بازگشت به وطن باید اجازه بگیره . خوبه قانون اساسی و سنت پیامبر را کمی مرور کنیم .