روایت عشقی که بعد از ۳۲ سال به نتیجه رسید
شب گذشته دومین برنامه رمضانی «دعوت»، روایت‌گر ماجرای عاشقانه‌ای شد که بالاخره به سرانجام رسید.
شب گذشته (پنجشنبه ۲۶ فروردین)، دومین برنامه رمضانی «دعوت» پخش شد و قصه عشقی را روایت کرد که لیلی و مجنونش ۳۲ سال طول کشید به یکدیگر برسند.
کیومرث تیموری، داماد ۵۰ ساله درباره قصه عشقش گفت: «در هفت سالگی متوجه شدم که دختر عمه‌ام را برای من نشان کرده‌اند. این در ذهن من مانده بود و همیشه فکر میکردم نامزد دارم.»
وی افزود: «منتظر بزرگ شدن دختر عمه ام بودم تا با هم زندگی کنیم، اما قصه این‌گونه رقم نخورد و اتفاقات تلخ و سختی را سپری کردیم. نهایتاً سال ۶۸ خانواده‌ام به خواستگاری دخترعمه ام رفتند، اما به علت مشکلات خانوادگی، جواب درستی به خانواده من داده نشد و ما ۳۲ سال بعد با هم ازدواج کردیم!»
تیموری ادامه داد: «هر شب خواب می‌دیدم عروسی‌ام است. الان باید عروسی بچه‌ام باشد! ۵۰ سالم است و جوانی‌ام از دست رفته است.»
عروس خانم هم در بخشی از صحبت‌های خود گفت: «من خواستگار زیاد داشتم، ولی کیومرث جلوی آن‌ها را می‌گرفت!»
تیموری در این باره گفت: «می‌رفتم به خواستگارها می‌گفتم این خانم نامزد من است حق ندارید خواستگاری‌اش کنید. حتی یک بار من را بازداشت کردند و زندان رفتم.»
عروس خانم گفت: «در این سال‌ها همیشه فکر میکردم که روزی با هم ازدواج می‌کنیم و صاحب بچه می‌شویم.»
تیموری درباره اینکه چرا ۳۲ سال برای وصال به دختر مورد علاقه اش صبر کرده است، گفت: «دوستش داشتم و نمی‌توانستم فرد دیگری را دوست داشته باشم. پیشنهاداتی هم برای ازدواج داشتم، اما دختر عمه‌ام در قلب من بود.»
عروس خانم هم گفت: «وقتی کیومرث به خاطر من حتی زندان را هم تحمل کرد، گفتم حتما باید با او ازدواج کنم!»
تیموری گفت: «بیش از ۳۰ سال بارها خواستگاری‌اش کردم و به من گفتند نه! سرانجام با وساطت بزرگان قوم، ما به هم رسیدیم. حدود ۲۰۰ نفر واسطه شدند و دخترعمه ام را برایم خواستگاری کردند.»
ویژه‌برنامه «دعوت» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی مجتبی کشاورز، سردبیری محیا اسناوندی و با اجرای حجت‌الاسلام محمد برمایی کاری از گروه اجتماعی شبکه یک سیما است که امسال با حفظ رسالت ذاتی خود یعنی پرداختن به مبحث مهم خانواده و با رویکرد اصلی نگاه ویژه به خاندان و بزرگ خاندان ایرانی در ایام ماه مبارک رمضان هر روز ساعت ۱۹:۱۵ پخش می‌شود.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
72
کاش منم شاغل میشودم ازدواج میکردم
خداراشکر خوشبخت شوید امیرارسلان رومی به مه لقاش رسید انشاالله جوانان هم به آرزویش برسنندبحق علی مولا تبریک
خاک بر سرت انگار آدم غهت بود من هرجا برم دفعه‌ای دخترو طاقچه بالا بزارند میزنم زیر همه چیزو میام بیرون اگه خیلی وقت پیش با یه دختر ساده و بساز ازدواج میکردی الان بچه هات دوروبرت بودند از نگاه کردن بهشون لذت میبردی نه الان سر پیری معرکه گیری
هر کسی یه زاویه دیدی به زندگی داره. از نظر من زندگی محل گذر هست و تمام اهدافی که در سر داری و بهشون نمیرسی یا سختیهایی که متحمل میشی به نوع امتحان هست برای فهم این مطلب که دنیا فانی و زودگذر هست و هیچکس جز خدا برات رفیق خوبی نیست. به هر حال ارزوی موفقیت برای این زوج دارم.
فرهنگ غلط در ایران سرنوشت انسانها گاهابا مشکلات عمده مواجه می شود
مبارکت باشه امیدواریم قدر این عشق و انتظارت رو بدونی.
خاک برسرت الان ازدواج کردی