وقت بازنشستگی جواد خیابانی رسیده است؟/ این چه سانسوری بود!
حواشی تازه جواد خیابانی در بازی اخیر پرسپولیس، سانسور عجیب دست مهمان، پخش ویدئوی قدیمی از مردم هند در شبکه خبر و پرکاری چند تهیهکننده تلویزیون در دهه ۹۰ مهمترین نکات این هفته سیما بود.
امروز پنجشنبه نهم اردیبهشت ماه، در مرور متن و حاشیه اتفاقات تلویزیون و خارج از تلویزیون در هفتهای که گذشت، با ما همراه شوید.
چهره هفته؛ جواد خیابانی
جواد خیابانی سالهاست که به حرفه گزارشگری فوتبال مشغول است و سالها هم هست که گزارشهای او سوژهای برای شوخی و طنازیهای مخاطبان دارد و میتوان او را سلطان گافهای فوتبالی در قاب تلویزیون نامید. همین الان هم اگر در گوگل نام خیابانی را با کلیدواژه «سوتی» جستجو کنید آرشیوهای مختلفی از سوتیهای وی در جریان گزارشگریهای فوتبال پیدا میکنید. سوتیهایی که برخی فوتبالدوستان برای چاشنی طنز بیشتر هر یک را به خلق حماسهای دیگر برای خیابانی تشبیه کردهاند.
خیابانی این هفته هم در جریان بازی پرسپولیس و گوا فراتر از سوتیها و گافها دست به یک اشتباه مهم زد که شاید برای گزارشگر فوتبال خطایی جبران ناپذیر هم باشد. خیابانی در جریان گزارش این دیدار، درست از مهمترین لحظه یعنی زدن گل جا ماند. یعنی درست در لحظهای که عیسی آل کثیر بازیکن فوتبال پس از ماهها محرومیت توانست یک گل به ثمر برساند خیابانی در حال خواندن اسامی بازیکنان بود و ویدئوی همین چند لحظه عقب ماندن او از اعلام گل در شبکههای اجتماعی دست به دست شد.
این گزارش باعث شد رسانههای ورزشی از این سوتی خیابانی با توصیفهایی چون جنجالی، حاشیهای یا گافی دیگر و… یاد کنند. غیر از آن هم البته در همین بازی موارد دیگری از جمله پرداختن به جغرافیای گوا یعنی تیم حریف را شامل میشد که آن هم با اشتباهاتی همراه بود و پکیج اشتباهات خیابانی را کامل کرد.
نظرات و بازخوردهای مردم در شبکههای اجتماعی و تیترهای رسانهها نسبت به حواشی این گزارش از نارضایتیها حکایت داشت و حتی تا آنجا پیش رفت که برخی نظرات حاشیهای و حتی رسمی رسانهای از لزوم بازنشستگی جواد خیابانی نوشتند.
جواد خیابانی یکی از باسابقهترین گزارشگران فوتبالی است که در حوزههای مختلفی از جمله اجرا و تهیه کنندگی برنامههای مرتبط با ورزش هم فعالیت کرده است و شاید از معروفترین چهرهها در همین زمینه هم باشد که مردم عامی که فوتبال را به عنوان یک حوزه تخصصی دنبال نمیکنند نمیتوانند او را نشناسند. با این حال خیابانی در سالهای اخیر گاهی مخاطبانش را تا فرط عصبانیت و حرص خوردن پیش برده است حرصهایی که همیشه سوژه طنازیهای توئیتری دسته اول شده است و حتی خودش هم بعد از مطرح شدن سوتیها و جوک هایی که برایش ساختهاند به راحتی خندیده است.
حاشیه هفته؛ سانسورهای بدسلیقه تلویزیون
ویدئوهای مختلفی این هفته از برنامههای تلویزیون در شبکههای اجتماعی وایرال شد که حاکی از سانسور و ممیزیهایی بود که به شکلی بدسلیقه و عجیب اعمال شده بود.
در یکی از این موارد دستهای مهمانی که به شبکه ایران کالا دعوت شده بود با سانسور محو شده بود! یعنی درحالیکه دوربین برنامه مهمانان را نشان میداد که درست در زاویه اصلی و محوری استودیو قرار گرفته بود، بخشی از دستها و لباس این مهمان خانم به شکلی گل درشت و آشکارا محو شده بود.
این تصاویر خیلی زود در شبکههای اجتماعی چرخید و تنها به عنوان سانسوری عجیب از آن یاد شد چراکه مخاطب حتی نتوانست متوجه دلیل این شدت از ممیزی شود. به هر حال برنامههای تلویزیونی در حداقلیترین امکانات باز هم پوشش و تجهیزاتی مطابق با عرف و هنجارهای برنامه سازی دارند و خیلی عجیب است که بعد از تولید و پخش برنامه چنین تصاویری روی خروجی یک شبکه قرار بگیرد. آن هم برای مهمانی که قرار نیست یک شخصیت فرعی در گوشهای از دکور باشد بلکه در میزانسنی قرار گرفته است که گویی خودش از مهمانان اصلی برنامه است و حتی به ارائه نظرات و دیدگاههای خود میپردازد.
همین خروجی نهایی یک برنامه در یکی دیگر از شبکهها هم سوژه کاربران و رسانهها شد. در این ویدئو که آن هم بازتاب بسیاری در شبکههای اجتماعی پیدا کرد گروهی برنامه ساز که این سالها در حوزه آثار کودک فعالیت کردهاند در یکی از برنامههای خود با یک خواننده در محیط باز قطعهای را اجرا کردند.
بهمن بابازاده خبرنگار موسیقی که ویدئویی از آنچه آماده شده بود و آنچه روی خروجی شبکه دو رفته بود را بارگذاری کرد توضیح داده بود «خواننده آوردهاند که برای کادر درمان بخواند و شادشان کند و تصاویری که خروجی آنتن رفته اینجوری شده!!» ویدئویی که در آن نشان میدهد قطعهای که خوانده شده است شاد و ریتمیک و طربآور است اما آنچه درنهایت روی خروجی آنتن رفته است با یک موزیک که شبیه مجالس ختم و عزاداری است تطبیق پیدا کرده است.
خود محمد مسلمی برنامه ساز و بازیگر مجموعههای کودک هم در ابتدای ویدئو میگوید «کار خوب حال خوب، قول داده بودیم بیایم بیمارستان با دوستان هنرمند آمدیم. کادر درمان هم اینجا هستند و آقای سینا درخشنده هم قرار است برایشان هنرنمایی کند.» سپس قطعه شاد همراه با تشویق و دست زدن با حرکات اسلوموشن دوربین و قطعهای آرام و محزون سینک شد.
هر دو این ویدئوها بازتاب بسیاری در فضای مجازی پیدا کردند که در مورد دوم اگر نظارتی و ممیزی هم نباشد نشان از نوعی بدسلیقگی در تصمیمگیری نهایی دارد.
نکته هفته؛ بی دقتی شبکه خبر در پخش یک ویدئوی تاریخگذشته!
در چند وقت اخیر که کرونای هندی به طرز گستردهای شیوع پیدا کرده است تصاویر مختلفی از خاکسپاری و حتی سوزاندن اجساد هندی که فراوانی بالای آن همه را هم به تحیر واداشت در شبکههای اجتماعی منتشر شد. در همین زمان ویدئویی هم از مردم هند در فضای مجازی منتشر شد که در خیابانهای هند بیهوش میشدند و آن را هم از ویژگیهای کرونای هندی دانستند؛ ویدئویی که برخی هم از قدیمی بودن آن گفتند.
با این حال همین ویدئو به شبکه اصلی خبری تلویزیون راه پیدا کرد و شبکه خبر در یکی از بخشها، این ویدئو را نمایش داد و گوینده بخش خبر نیز بیان کرد که «هند این روزها کانون کروناست با نزدیک به ۳۵۰ هزار ابتلا و ۲۷۰۰ فوتی روزانه» بعد از آن تصاویری از ویدئویی نمایش داده میشود که آمبولانسها در خیابانها به صدا درآمدهاند و مردم بی محابا بی هوش میشوند. گزارشگر هم در توضیح این تصاویر میگوید «اینها تصاویری از بالیوود و فیلم هندی نیست این جنگ خیابانی است با کرونا در هند».
پخش این ویدئو در یک شبکه خبری که قرار است محل اطمینان مردم به اخبار آن باشد از این حیث عجیب بود که احتمالاً بدون هیچ بررسی و کنکاشی صورت گرفته است و همانطور که در فضای مجازی دلیل این بیهوشی مردم کرونا عنوان شد در شبکه خبر هم به همان صورت پوشش رسانهای داده شد. در حالی که این ویدئو مربوط به یک حادثه نشت گاز سمی یک کارخانه در هند است که در حدود یک سال اخیر رخ داد و باعث شد بسیاری از مردم با تنفس این گاز در خیابانها از هوش بروند.
بازتاب هفته؛ تهیهکنندگان پرکار تلویزیون چه کسانی هستند؟
روزنامه فرهیختگان ابتدای این هفته گزارشی درباره تهیهکنندگانی نوشت که در ۱۰ سال اخیر بیشترین سریالهای تلویزیونی را ساختهاند. ۶ تهیهکننده پرکار که در میان آنها محمدرضا شفیعی و الهام غفوری بیشترین تعداد سریال را داشتهاند. این گزارش از فرهیختگان باعث شد رسانههای دیگری به حضور چند تهیهکننده معدود در تلویزیون که بیشترین سریالها را تولید میکنند بپردازند و همچنین این ۶ تهیهکننده و تعداد آثاری که در ۱۰ سال اخیر ساختهاند در کانالهای خبری و فضای مجازی بازتاب پیدا کرد.
فرهیختگان در این گزارش تیتر «راز حلقه بسته تهیهکنندههای تلویزیون» را انتخاب کرده و در ورودی مطلب نوشته است: سیاست صداوسیما در یکدهه اخیر، ساختن سریالهای بیشتر و نه بهتر شده است. نکته مهم در این بین حضور تهیهکنندگان تلویزیونی بهعنوان بازوی اصلی این خط تولید است. تهیهکنندگانی که بررسیها نشان میدهد تعداد و تنوعشان از تعداد انگشتان دو دست بیشتر نیست و حلقهای تشکیل شده که محدودهاش به دوستان و خودیها ختم میشود و تعدادی اسم مشخص هرسال و در تیتراژ سریالها تکرار میشوند.
این روزنامه همچنین در معرفی پرکارترین تهیه کننده تلویزیون محمدرضا شفیعی آورده است: «صدرنشین این فهرست، یک تهیهکننده جوان بهنام محمدرضا شفیعی است که کارش را از سال ۱۳۸۳ آغاز کرده و در دهه اخیر و بهجز فیلمهای سینمایی یا تلویزیونیاش، ۱۳ سریال برای تلویزیون تهیه کرده است. در این ۱۳ اثر، سریالهای پرطرفدار، موفق یا جذابی مانند «شیدایی»، «کیمیا» و «برادرجان» هم دیده میشوند و جالب است بدانید «کیمیا» ۱۱۰ قسمت بوده و خودش به اندازه چهار پنج سریال کار برده است»
بخش بعدی هم به معرفی الهام غفوری تهیه کننده مجموعه «پایتخت» اختصاص دارد که درباره او هم نوشته شده است: «نفر دوم این فهرست یک خانم است؛ الهام غفوری، همسر سیروس مقدم که در یک دهه اخیر، ۱۱ سریال شوهرش را تهیه کرده و بیش از ۵۰ درصد از این تعداد به «پایتخت» ها تعلق دارد. آمار قابلتوجهی است از یک زوج در تاریخ تلویزیون ایران که در یکدهه اخیر پیش آمده است. اگر طرفدار وفای زنها هستید بهتر است این را بدانید که در یکدهه اخیر، سیروس مقدم با تهیهکننده دیگری «بچههای نسبتاً بد» را ساخته، اما الهام غفوری با کارگردان دیگری همکاری نکرده است.»
در لیست ۶ نفره فرهیختگان و جدولی که براساس آن در حوزه سریال سازی در دهه ۹۰ تنظیم شده است محمدرضا شفیعی با ۱۳ سریال، الهام غفوری با ۱۱ سریال، سعید سعدی با ۶ سریال و مهدی فرجی، آرمان زرین کوب و زینب تقوایی هر یک با پنج سریال تهیه کنندگانی هستند که بیشترین آثار تلویزیونی را طی این ۱۰ سال ساختهاند.
پیشنهاد هفته؛ نیمه پایانی ماه مبارک با سحرگاهیها
ماه مبارک رمضان به شبهای قدر نزدیک میشود به اوقاتی که شاید ساعت جسمانی و روحانی بدن با نیمه دیگر شبانه روز همراهی میکند و تا پاسی از شب و سحرگاه بیدار و شب زنده دار است. در این احوال برنامههای سحرگاهی و مناجاتها و دعاهای شبانه هم میتواند بر این حال معنوی بیفزاید و آنچه را که مخاطب میخواهد برای بهبود این احوالات به او ارائه کند.
شبکههای مختلف سیما در سحرگاه امسال برنامههایی را تدارک دیدند که برخی مثل سالهای قبل و برخی با تنوع در آیتمها همراه شد. یکی از برنامههای امسال «ماه من» در شبکه سه سیماست که نجمالدین شریعتی اجرای آن را بر عهده دارد و البته چند سالی است که اجرای سحرهای رمضانی با اوست.
این برنامه که به تهیهکنندگی یوسف منصوری ساخته شده است از حدود ساعت ۳ بامداد آغاز میشود و نجمالدین شریعتی در بخشهای مختلفی میزبان چند مهمان خواهد بود. بخش کارشناسی مذهبی این برنامه با حجتالاسلام کاشانی است که محور سخنانش به فضایل حضرت علی (ع) میپردازد و سال گذشته هم با همین رویکرد پیش رفت. رویکردی که انسجام خود را روی همین محور یعنی فضایل حضرت علی (ع) حفظ کرده است.
یک نکته نسبت به سخنرانیها و گفتگوها پیرامون معصومین قابل طرح است که شاید در این سخنان مذهبی و کارشناسی بخشهای مختلفی از زندگی فردی و اخلاقی این معصومین (ع) گفته شده است درواقع بیشتر گفتگوهای مذهبی صرفاً به مباحث اخلاق فردی برای مخاطب میپردازد که اگرچه لازم است اما از اخلاق فردی و نهایت اجتماعی به سطح مسئولیتهای عالیتر و کلانتر نمیرسد. درحالیکه در بخشهای حکومت داری و توصیههایی که به طور مثال خود امیر مومنان حضرت علی (ع) به زمامداران شان دارند مباحث جدی تربیتی و اصولی برای مسئولان کشور وجود دارد که میتوان به این مباحث هم بیشتر ورود کرد.
به ویژه در این روزها که مسئولان مختلف کشور در حوزههای دولتی و غیر دولتی کمتر به وظایف و تعهدات خود مشغولند و هر بار سخنان شاذ و اقدامات عجیب یک مسئول در حوزه فسادهای اقتصادی و اختلاسها خبری میشود شنیدن این سخنان بهتر میتواند مردم را به حکومت راستین اسلامی خوشبین کند.
«ماه من» همچنین فضای بصری متنوعی را هم برای مخاطبش در نظر گرفته است که شامل بک گراند و صحنه گفتگوی شریعتی با مهمان میشود. صحنه گفتگو در میان آبهای روان رقم میخورد که برای بسیاری طی دو هفته گذشته سوال شده بود که آیا این آبها واقعی است و یا مهمان چگونه به وسط این دکور میرود. معمایی که بالاخره بامداد دو شب پیش هم حل شد و با یک پل متحرک مهمان به دکور برنامه وارد شد.
منبع: مهر
70
چرا باید ایشان بازنشسته شوند ، اگر ایشان در وزارت ارتباطات بودند میتوانستند سالهای دیگر خدمت خلق را بکنند
رسانه میلی ، انحصاری