اکسپلور؛ ماجرای تولد اِبی با حضور گوهر خیراندیش
در همین هفتهای که گذشت، کلیپ تولد «اِبراهیم حامدی» با حضور «صدف بیوتی» و «عادل و تهمینه» و البته «ساسی مانکن» جزو پربازدیدها بوده، هفته قبل هم تولد «شهره آغداشلو» خیلی دیده شده بود.
نوش جانشان، خوشی به هر حال توشهی راه هر بنیبشریست، سلبریتی و غیرسلبریتی هم ندارد، این که کِی و کجا و چگونه هم چندان به من و شما ربطی ندارد. فلانی دوست داشته، فلان مهمانی را در آن کشور گرفته، دوست داشته مهمانیاش اینگونه باشد و البته که هر کیفیتی هم که مدنظر میزبان و مهمان بوده، به خودشان مربوط است.
نکته، اما اینجاست که خب این کلیپها خیلی دیده میشود، آن هم درست در لحظاتی که مناظرهها پخش میشد و تیمملی فوتبال حساسترین مسابقات را برگزار میکرد، مسابقات یورو برگزار میشد و البته والیبال هم در لیگ ملتها چپ و راست مسابقه داشت.
از میان این اتفاقات، حداقل انتخابات موضوع خیلی مهمیست. به هر حال نوعی تعیین سرنوشت است. اما خب آن چه که برای بخش بزرگی از مردم مهمتر بوده ظاهرا، تماشای آن کلیپهاست. البته شاید منافاتی هم نداشته باشد. مردم در عین حال سیاست و فرهنگ و زندگی روزمرهشان را دنبال میکنند. روزگاری میگفتند مردم ایران «سیاستزده» شدهاند، به آن معنا که هر چیزی را متصل به دنیای سیاست تفسیر میکنند، مثل آن چه که به کنایه درباره راننده تاکسیها و بحثهای داخل تاکسی گفته میشود؛ این که به نظر عدهای هر رویدادی یک پشت پرده سیاسی دارد و نباید مسائل را ساده گرفت، از دربی تا سرعت اینترنت، این که خلاصه همه چیز کار خودشان است!
حالا، اما گویا از آن دوران «سیاستزدگی» رد شدهایم و مردم کلا از سیاست، «زده» شدهاند. خیلیها دیگر نای صحبت کردن درباره سیاست را ندارند یا نایاش را دارند، اما به نظرشان نان و آب جای دیگری ا. ت، به این جمعیت اندک کلابهاوس و توئیتر توجه نکنید که البته انتخابات هم نشان داد تاثیر آنچنانی بر فضای سیاست ندارند. مردم یا حداقل بخشهای قابل توجهی از مردم، دیگر طالب هر چیز غیرسیاسی هستند، هر چیزی که «عرفی» باشد اصطلاحا و به متن زندگی مرتبط باشد، آن را بیشتر دوست دارند.
برای مردمی که سالی یک «ویاچاس» و پانزده کلیپ از لسآنجلس میدیدند، دیدن مراسم شخصی خیلی هم جذاب است، بخشهای از مردم احتمالا گمان میکنند که دیگر نقشی در معادلات کلان ندارند و بهتر است سرشان گرم تولد این و عروسی آن باشد، تعقیب توام با حسرت و اشتیاق جشن تولد شهره آغداشلو و یا ابی، چه بسا حاصل حجم زیادی از سرخوردگی و حسرت است. زندگی ایدهآل برای بخشهایی از مردم آن چیزیست که در کلیپ شالی زمردی میگذرد؛ یک خانه مجلل، کمی تحرک (!) و یک لبخند جمعی که با وجود کرونا خیلی وقت است از بخشی از ما دریغ شده.
این را هم اضافه کنید که مثلا تماشای بازیگری مثل گوهر خیراندیش در فضایی غیررسمی، خودش تضاد ایجاد میکند؛ «آنها دارند عشق و حالشان را میکنند و ما فکر ساعت منع تردد هستیم!» به هر حال این گزارهایست که در ذهن خیلیها میچرخد و تضاد روی تضاد میآورد، اکسپلور اینستاگرام انگار ضمیر ناخودآگاه شهر ماست، آن چه خواستیم، آن چه نشد و آن چه نیستیم. راهش تکفیر گوهر خیراندیش و ابی و امثالهم نیست، راهش شاید ایجاد حس رضایت است، مسیر رضایت از کوچهی شادی میگذرد، از خانههایی که مردمانش حال خوشی دارند و خراب آینده نیستند. بالاخره هرچه خدا بخواهد همان میشود!
این اولین اکسپلورِ پنجشنبههامان بود، پس تا پنجشنبهای دیگر و اکسپلوری دیگر.
منبع: برترینها
72
ما ک از زندگی فقط زنده گی را دیدیم. کیفیت و معیارسلامت زندگیمان کم و کمتر شده. چرا دریک خانواده ک چهار جوان از سن ازدواج گذشته از ۳۰ سال ب بالا یکنفر ازدواج نکرده؟ چرا اینقدر جوان ول معطل، اینقدرطلاق، اعتیاد، قتل، خشونت، جرم و کلاهبرداری، ترس و بی اعتمادی و سرخوردگی... روال زندگی ساده وشاد خانوادگی و فامیلی، کجا وکی لاب لای جنگ زرگری سیاسیون و اقتصاد همیشه بیمار و جهان هراسی،... گم شد. بی غم و استرس زیستن را دیگر بلدنیستیم. ما مردم عادی خوش بودن را از یاد برده ایم.
ولی بچه های اینها درخارج ازکشور که باباشون میگه مرگ برامریکا خوش میگذرنن با پول بیت المال. شادی را فقط برای خودشون میخان ونکبتی را برای مردم آوردند.
شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی، اما حالا که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص....
دیگه الان بی حیایی رواج پیدا کرده ومتاسفانه هرکسی که میخوا د از این قافله عقب نمونه ،هر کاری بگی انجام میده آخه چه لزومی داره ،یکی از خونه وزندگی وغذا ومسافرت وزایمان ،عقد وعردسی ،تفریح ،عکس بگیره،وبزار تو ملا عام ،والا تا چندسال قبل همه خانواده ها یه البوم داشتن ،تازه اونم یه جاییی قایم میکردن ،که یه موقع گم وگور نشه،ولی الان چی،بعصی از بازیگرا متاسفاته چیزهای غلط رو تو جامعه فرهنگ سازی کردن،ساختار شکنی میکنن،خلاصه تو کشور ما برا یه چیزهای محدودیت هستش،که به جا هست ،ولی بعضی از بازیگرا ،اون حدوحدود رو به بازی میگیرن ،اگه با چندتاشون برخورد بشه قطعا یک مقدار بهتر میشه
برای نمایش وجود آزادی در کشور ، خیراندیشها حال میکنند !
این گوهره هم عجب گوهریه .
متاسفم از طرز فکر قرون وسطایی بعضیها که شرکت در تولد یک شخص را بی حیایی می دانند ولی چشمشان را روی اختلاسهای میلیارد یورویی بستن ، فقط برای خودم متاسفم که با چنین افرادی باید زندگی کنم
این هلو چه گوهره خیر اندیشیه؟
در این فضای تبلیغات آزادی ایرانیان ، برای جهانیان ، خوش باشید
قبلا دنیا حسرت مارا میکیشد الان ماحسرت دنیا را میکشیم.نباید آسمان زیبای خدا را سیاه ودیوارهای بلند دوربرمان بکشیم ومردم را پایین ببینیم .قابل توجه عوامل حکومتی.ومثل اینکه اینطور است.شادی ازآن خداوند است پس شادی رااز هموطنانمان نگیریم وظلم را رواج ندهیم.والسلام
ترويج بي بندو باري لزوما با شادي ايجاد كردن يكي نيست ... چه اصراري هست كه بگيم لزوما هر كس رفت اون طرف لخت شد ازاد و خوشحال زندگي ميكنه در صورتي كه حتي ظاهر امر اگه بهش دقت كنين افسردگي و غم در چهره اين افراد كاملا پيداست ..حتي خارجي ها هم براي موجه جلوه دادن روال زندگي رو ميارن به خانواده و به رعايت حدود و شئونات بعد همون رو در غالب اينكه چقدر انسان خوبي هستن به دنيا نشون ميدن ولي ما كه اصل فرهنگ و جامعه ما از همين رفتارهاي درست تشكيل شده اصرار دارن با سياه نمايي خراب و غمگين و ناراحت به دنيا نشون بدن ...اين فقط يه بازي سياسي براي خراب كردن افكار مردم ايران