مصادره فاصلهٔ زیادی با یک فیلم کمدی کامل دارد
یکی از ضعفهای فیلم سینمایی «مصادره» فیلمنامه آن است که از آشفتگی و تشتت دیالوگها رنج میبرد و نتوانسته با دیالوگهای متواتر و پشتسر هم، خنده و قهقه را از مخاطبانش بستاند.
به گزارش خبر فوری به نقل از گُلوَنی ، فیلم «مصادره» به کارگردانی «مهران احمدی» و به قلم «علی فرقانی» را دیدم، فیلمی که از منظر من با یک فیلم کمدیِ کامل فاصلهٔ زیادی داشت، «مهران احمدی» در منصب کارگردان نتوانسته است کمدی را معنا ببخشد و فقط با اتکا و پشتگرمی به بازی و تواناییهای «رضا عطاران»، دست به ساخت فیلم «مصادره» زده است و این نکته در تماشای فیلم کاملاً مشخص و مبرهن است. کارگردان نقش اساسی در خلق یک اثر سینمایی یا تصویری را دارد و وقتی فیلم گرفتار بازیگر محوری میشود مطمئنا اثر از کنترل کارگردان خارج شده است و کارگردان نتوانسته از فضای موجود بهرهمندی لازم را ببرد و با خلق اتفاقاتی طریف و تازه کیفیت فیلم را ارتقا دهد.
از بازی بازیگران برایتان مینویسم، بازی «رضا عطاران» بشدت یادآور نقش آفرینی وی در کمدی «ورود آقایان ممنون» است و بازی قابل توجهی از «رضا عطاران» مشاهده نمیشود انگار که «رضا عطاران» در دالانی مملو از کلیشهها گرفتار شده است و همچنان هم قصدی برای بیرون آمدن از آن را ندارد، نهتنها «رضا عطاران»، بلکه از بازیگر درجه یکی مثل «بابک حمیدیان» هم بازی درخور و مناسبی دیده نمیشود. انتخاب نامناسب دو بازیگر کودک با بازی بسیار مصنوعی آنها، از لحظات کسل کنندهٔ فیلم بهشمار میآید و اهمال بازی گرفتن از بازیگران، که وظیفهٔ خطیر کارگردان است در اوان تماشای فیلم کاملاً درک و فهم میشود.
یکی دیگر از ضعفهای فیلم سینمایی «مصادره» فیلمنامهٔ آن است که از آشفتگی و تشتت دیالوگها رنج میبرد و نتوانسته با دیالوگهای متواتر و پشتسر هم، خندهٔ و قهقه را از مخاطبانش بستاند در قسمتهای از فیلم این ایراد و نقص خندههای تماشاگر را میبلعد و لذت تماشای فیلم کمدی را ناچیز میگرداند. «علی فرقانی» به عنوان فیلمنامهٔ نویس «مصادره» فکر و ذهن و قلمش را برای بیانِ پیام فیلم گذاشته است و هدف اصلی فیلم که کمدی و طنازی است در قالب این پیام، گم و مکتوم شده است.
هنگامی که قرار است فیلم روایتگر زمانی از گذشته باشد دقت و باریکبینی کارگردان باید به چند برابر برسد و این تعمق و غُور کردن در ارتباطِ مخاطب با فیلم بسیار حائز اهمیت است، در فیلم «مصادره» میزانس و طراحی صحنهها قرابتی بین تماشاگر و فیلم ایجاد نمیکند و حتی بهزعم من کمی هم به شکلگیری این ارتباط خدشه وارد کرده است و تصنعی بودن بعضی از صحنهها غیر قابل کتمان است.
عدم استفاده از موسیقی در بعضی از سکانسها احساس میشود، منتها من اصلاً این موسیقی را مناسب یک فیلم کمدی نمیدانم، زیرا اساساً موسیقی فیلم باید کمک حال فیلم باشد و در برانگیختن احساسات مخاطبان گامی مؤثر را بردارد، موسیقی فیلم کمدی «مصادره» باید در تکوین خندهٔ تماشاگر سهم قابل توجهی را بر عهده میداشت که در این امر، موسیقی فیلم عاجز و ناتوان مانده است.
وقتی صحبت از فیلمهای راه یافته به مهمترین جشنوارهٔ سینمایی کشور، یعنی جشنوارهٔ فیلم فجر میشود توقع و سلیقهٔ مخاطب هم به مراتب بالاتر بالاتر میرود و تماشاگر در انتظار دیدن فیلمهایی باکیفیت و خوب است. من مصادر را با تمام این ضعفها و نقصها، فیلم خوبی میدانم و مهمترین دلیلش را پرهیز از ابتذال قلمداد میکنم اینکه هرگز فیلم دچار لودگی و مسخرگی نشده است و آنچه در بضاعت داشته است، گرچه اندک، ولی برای مخاطبان کمدی بر روی پرده آورده است.
35