دستهبندی کردن ژانرها در سریالهای کرهای اصلا کار راحتی نیست، چون معمولا در بیشتر آنها ترکیبی از چند ژانر و مضمون مختلف را میشود دید؛ بخصوص مضمون عاشقانه که تقریبا یک پای ثابت اغلب سریالهای کرهای است.
این سریال همانطور که از اسمش میشود فهمید دربارۀ ارتباط بین دو دنیاست؛ دنیای واقعی و یک دنیای مجازی به اسم W که در درون یک شبکۀ کارتونی قرار دارد. کانگ چول شخصیتی ثروتمند است که در این دنیای مجازی زندگی میکند و مهمترین دغدغهاش کشف حقیقت مرگ خانوادهاش است. از طرف دیگر یئونجو یک رزیدنت جراحی و دختر خالق دنیای دبلیو است. او به صورت اتفاقی وارد این دنیای مجازی میشود و با کانگچول آشنا میشود. ارتباط عاطفی این دو نفر اصلیترین مضمون این داستان علمی و تخیلی است.
۲. تونل (Tunnel)
داستان این سریال در سال ۱۹۸۶ اتفاق میافتد. کارآگاهی به اسم گوانگهو مامور دستگیری یک قاتل سریالی شده است. او در جریان تحقیقاتش یک روز وارد یک تونل میشود که او را به سال ۲۰۱۷ میبرد. قاتل سریالی هم به همین زمان آمده و در آنجا به جنایات خود ادامه میدهد. گوانگهو با همکاری یک کارآگاه و یک استاد جرمشناسی در سال ۲۰۱۷ به جستجوی خود برای یافتن قاتل ادامه میدهد.
۳. خاطرات الحمرا (Memories of the Alhambra)
داستان این سریال در کره و اسپانیا اتفاق میافتد و البته در یک دنیای مجازی. شخصیت اصلی سریال یو جینوو است؛ مدیر اجرایی یک شرکت سرمایهگذاری که در دوران سختی از نظر روحی و عاطفی قرار دارد. او برای کار به گرانادای اسپانیا سفر میکند و در آنجا با خالق یک بازی واقعیت افزوده به اسم جونگسهجو آشنا میشود. بعد از گم شدن سهجو، جینوو به همراه خواهر سهجو برای پیدا کردن او وارد یک ماجراجویی عجیب میشوند که آنها را بین دنیای واقعی و دنیای بازی سرگردان میکند.
۴. SF۸
بر خلاف بیشتر سریالهای کرهای، در اینجا مجموعهای از داستانهای مجزا را داریم و نه یک داستان واحد. حال و هوای این سریال را خیلیها با سریال «آینۀ سیاه» مقایسه کردهاند. این مجموعه کار هشت فیلمساز است و مضمون مشترک فیلمهای آنها رویاهایی است که آدمهای مختلف دربارۀ یک جامعۀ کامل و آرمانی در زیر سایۀ هوش مصنوعی، رباتها و بازیها دارند. مضمون این سریال تاثیری است که پیشرفتهای تکنولوژی و دنیاهای مجازی بر زندگی انسان دارند.
۵. سیزیفوس: اسطوره (Sisyphus: The Myth)
این سریال داستانی دیستوپیایی دربارۀ فجایعی است که قرار است در آینده اتفاق بیافتند. شخصیت اصلی سریال گانگ سئو است؛ زنی که از آینده به زمان حال میآید تا از وقوع یک جنگ موشکی که شبهجزیرۀ کره را نابود میکند جلوگیری کند. او در این سفر با مهندس نابغهای به اسم تائه سول آشنا میشود؛ او تکنولوژی جدیدی را ساخته که سفر در زمان را ممکن میکند. یکی از مهمترین جنبههای ماموریت گانگ سئو حفظ جان تائه سول و نجات او از خطراتی است که در کمینش هستند.
۶. کایروس (Kairos)
این سریال یکی از بهترین درامهای علمیتخیلی کرهای است که به هیچ وجه نباید از دستش داد. کیم سئوجین مدیر موفقی در یک شرکت ساخت و ساز است که یک روز دخترش گم میشود، بدون اینکه هیچ سرنخ و ردپایی وجود داشته باشد. همسر کیم در اثر شوک ناشی از این واقعه دست به خودکشی میزند. اما جاذبۀ اصلی داستان از جایی آغاز میشود که سئوجین با زنی از گذشته که فقط یک ماه قبلتر از او زندگی میکند ارتباط برقرار میکند. مادر این زن هم در یک بیمارستان گم شده است. این دو نفر در دو زمان متفاوت باید به هم کمک کنند. سئو باید مادر آن زن را پیدا کند و آن زن هم باید جلوی اتفاقاتی را که برای خانوادۀ سئو میافتد بگیرد.
۷. زمانها (Times)
این سریال دربارۀ دو گزارشگر به نامهای لیجینوو و سئوجونگ است. این دو نفر تعهد شدیدی به پیگیری حقیقت دارند. اما یکی از آنها در سال ۲۰۲۰ و دیگری در سال ۲۰۱۵ زندگی میکنند. آنها متوجه میشوند که از طریق تماس تلفنی میتوانند با هم ارتباط برقرار کنند. وقتی آنها امکان این ارتباط را کشف میکنند تصمیم میگیرند که با همکاری هم از ترور رئیسجمهور کره که پدر سئوجونگ هم هست جلوگیری کنند.
۸. خانۀ شیرین (Sweet Home)
این سریال داستانی آخرالزمانی و پر از وحشت و دلهره دارد. شخصیت اصلی سریال جوانی به اسم چان هیون سو است که بعد از یک تراژدی خانوادگی و مرگ عزیزانش خانه را ترک کرده و به یک آپارتمان تازه نقل مکان کرده است. اما خیلی زود فضایی آخرالزمانی بر همه جا حاکم میشود و هیولاهایی ترسناک ظاهر میشوند که میخواهند انسانها را نابود کنند. حالا چان هیون باید با کمک همسایههای جدیدش در مقابل حملۀ این هیولاها مقاومت کنند و نگذارند که آنها وارد آپارتمان شوند. آنها باید تا جایی که ممکن است برای زنده ماندن مقاومت کنند.
۹. پادشاه؛ سلطنت ابدی (The King: Eternal Monarch)
داستان این سریال عاشقانه و تخیلی در دو دنیای موازی همزمان اتفاق میافتد؛ یکی پادشاهی کره و دیگری جمهوری کره. در پادشاهی کره امپراطور لی گون به دنبال یافتن حقیقت دربارۀ گذشتۀ خودش است، ولی در این جستجو به حقیقت عجیب دیگری دست پیدا میکند. او به طرز عجیبی وارد دنیای موازی جمهوری کره میشود و در آنجا با یک کارآگاه آشنا میشود. آنها با کمک هم تلاش میکنند تا پرده از رازهای پر پیچ و خمی که آنها را احاطه کرده بردارند.
۱۰. من ربات نیستم (I Am Not A Robot)
مین کیو بزرگترین سهامدار یک شرکت سرمایهگذاری است که به دلیل حساسیت پوستی که نسبت به انسانهای دیگر دارد مجبور است در انزوا زندگی کند. او یک ربات با فناوری پیشرفتۀ هوش مصنوعی سفارش میدهد تا دستیار او در کارهای روزمرهاش باشد. این ربات را یک نفر از روی ظاهر نامزد سابقش به اسم جیای ساخته است. اما وقتی ربات خراب میشود خود جیای به خاطر اینکه به پول احتیاج دارد جای ربات را میگیرد. مین کیو فکر میکند که یک ربات خریده در حالیکه این یک انسان واقعی است که به خانۀ او فرستاده شده.