"هجوم" شهرام مکری در برلیناله اکران شد/ ترجیح این فیلم به محتواست یا تکنیک سینمایی؟

فیلم سینمایی

"هجوم" شهرام مکری در برلیناله اکران شد/ ترجیح این فیلم به محتواست یا تکنیک سینمایی؟

به گزارش خبر فوری و به نقل از دویچه وله، علی امینی، منتقد فیلم معتقد است، "هجوم" بیش از حد بر فوت وفن‌های تکنیکی تأکید دارد و به محتوا و درونمایه هنری بی‌اعتناست.


فیلم سینمایی "هجوم" به کارگردانی شهرام مکری همچنان در ادامه کار‌های این فیلمساز تجربه‌گرا ست. تاکید بیش از حد بر فوت وفن‌های تکنیکی و بی‌اعتنایی به محتوای درونمایه هنری، راهی‌ست که شاید برخی دیده‌ها را خیره کند، اما در نهایت فیلمساز را به بن‌بست می‌کشاند.

مضمون یا خمیرمایه این فیلم روشن نیست. فیلم، "هجوم" نام گرفته اما می‌توانسته هر نام دیگری هم داشته باشد. فیلم، رشته‌ای پایان‌ناپذیر و ملال‌آور از کنش‌های پوچ و گفتارهای بی‌اهمیت است که معلوم نیست برای چه هردم تکرار می‌شوند، با شخصیت‌های خام و ناقص‌الخلقه که هردم جای همدیگر را پر می‌کنند، در طول فیلم چند بار عده‌ای از شخصیت‌های بدلی جای شماری از کاراکترهای بدلی دیگر را می‌گیرند، بی آنکه تماشاگر حکمت این امر را درک کند.
در فیلم "ماهی و گربه" دست‌کم به خاطر فضای دریاچه و جوانانی سرگردان که با مسیری نامعلوم و اهدافی مغشوش، دور و بر دریاچه پرسه می‌زدند، فضایی به نسبت پرتحرک پدیدار می‌شد. در فیلم هجوم که حالت تئاتری باز را دارد، کل ماجرا در فضایی بی در و پیکر می‌گذرد که ظاهرا محوطه و تاسیسات یک ورزشگاه بزرگ است، با آدم‌های ریز و درشتی که واقعا معلوم نیست، کی هستند، چه می‌خواهند و چه می‌گویند.

فیلم یک پی‌رنگ روایی ضعیف دارد که همان را هم مدام به هم می‌ریزد. در ابتدا گفته می‌شود که جوانی به نام علی دوست خود به نام سامان را به قتل رسانده است. این خط داستانی اما به زودی در لابلای ماجراها و گفته‌های ضدونقیض که هدف آن نه انتقال آگاهی به تماشاگر بلکه گمراه کردن اوست ‌و شاید هم مسحور کردن او، گم می‌شود .

از آنجا که داستان فیلم روشن نیست، نمی‌توان درباره فضاسازی آن هم داوری کرد: این آدم‌های ریز و درشتی که مدام با هم کلنجار می‌روند و یک ریز آسمان و ریسمان به هم می‌بافند کی هستند؟ برای جلوگیری از هر سوءتفاهمی باید گفت که فیلم نمی‌تواند مدعی خلق فضایی پوچ یا بکتی باشد، زیرا از خلق چفت و بست منطقی که لازمه خلق چنین فضایی‌ست ناتوان می‌ماند.
همین مشکل درباره کاراکترها نیز صادق است؛ این مردان چه کسانی هستند؟ اعضای یک باند جنایی یا عضو یک تیم ورزشی؟ از آنجا که آنها ناشناخته می‌مانند، داوری درباره بازیگران هم بی‌نهایت دشوار است، تماشاگر واقعا نمی‌تواند بفهمد که هر بازیگری تا چه حد از پس نقش خود بر آمده و به یک کاراکتر جان بخشیده است.

هنر نمایش از زمان اولین نظریه‌پرداز نامدار آن، ارسطو، تا امروز محاکات یا تقلید زندگی واقعی تعریف شده است. در این تعریف عام و همچنان معتبر، هنری که خمیرمایه خود را از زندگی یا دستکم منطق آشنای زندگی نگیرد و در عالم هپروت سیر کند،‌ هرچه باشد هنر نیست.

فیلم هجوم درست مثل سازنده‌ی آن از نقد و داوری می‌گریزد. این گریز یا طفره رفتن "هنرمندانه" می‌تواند برای فیلمساز، یک چند نام و اعتباری کم‌دوام به همراه بیاورد و تماشاگران را مثلا با فوت و فن‌های فیلمبرداری و مونتاژ مبهوت کند اما این شگرد چندان دور نخواهد رفت، دیر یا زود مچ فیلمساز باز می‌شود و او ناچار خواهد شد بیش از صد سال میراث بیان سینمایی را جدی بگیرد و از آن بیاموزد.

33

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید