عَیّوقی، یکی از سرایندگان سده پنجم قمری
عَیّوقی از سرایندگان ابتدای سدهٔ پنجم قمری و سرایندهٔ مثنوی ورقه و گلشاه است، از زندگی او اطلاعات زیادی در دسترس نیست، او مثنوی خود را به نام سلطان محمود کرده است و از آنجا که این سلطان را با کنیهٔ «ابوالقاسم» و لقب «سلطان غازی» یاد کرده، بی شک منظور سلطان محمود غزنوی بودهاست.
طبق گفتهٔ احمد آتش، عیوقی در نوبهاری، ورقه و گلشاه را سروده و بهعنوان عیدانه به سلطان محمود پیشکش کردهاست.
ذبیحالله صفا نیز به همین علت ها، سلطان غازی را محمود میداند و بر این اعتقاد است که واژگان، مفردات و عبارات مثنوی این حدس را تقویت میکند.
عَیّوقی به علت سرودن منظومهٔ عاشقانهٔ وَرْقه و گُلشاه مشهور است. وی مثنوی دیگری در بحر رمل مسدس و قصایدی هم داشتهاست. عیوقی در قسمتی از منظومه ورقه و گلشاه به ناکامی عشقی خود هم اشارهای دارد و از روزگار خود و «نامردمی» بعضی اشخاص گلایه میکند که مانع خوشبختی او شدهاند.
عَیّوقی از سرایندگان ابتدای سدهٔ پنجم قمری
با توجه به زبان متوسط و توصیفاتی که عیوقی در این داستان میکند (برای مثال پختوپز گلشاه برای ورقه در حالی که گلشاه زن شاه شام است) به نظر میآید عیوقی از طبقه متوسط و پایین جامعه بودهاست.
وَرْقه و گُلشاه منظومهٔ عاشقانهای است به زبان فارسی با بیش از دو هزار بیت در بحر متقارب.
این منظومه از اولین منظومههای داستانی فارسی در سدهٔ چهارم و اوایل سدهٔ پنجم هجری است. عیوقی داستان ورقه و گلشاه را از داستانهای عربی گرفتهبود و ریشه آن را با ریشه عربی داستان لیلی و مجنون نظامی یکی دانستهاند.
عَیّوقی سرایندهٔ مثنوی ورقه و گلشاه
ورقه و گلشاه با داستان عاشقانه و کهن عروه و عفرا که در سدهٔ چهارم معروف بوده همانندی و نزدیکی دارد. مطابق نوشتهٔ خود عیوقی، داستان اثر طبق عروه و عفراست. منظومهٔ ورقه و گلشاه عیوقی داستان دلدادگی عاشق و معشوق است و با زبانی ساده و بیپیرایه گفته شده، در حالی که در منظومه لیلی و مجنون نظامی با استعاره و کنایه و انواع آرایههای بدیعی گفته شدهاست.
شانزده میان اول منظومه ورقه و گلشاه که اشعار مقدمه آن و در ستایش خدا و پیامبر اسلام است بعدها به این متن اضافه شده است. این شانزده بیت گزیدهای است از ابیات مثنوی همای و همایون، سروده خواجوی کرمانی، شاعر معروف سده هشتم هجری. در این شانزده بیت، برخلاف بقیه متن دستنویس ورقه و گلشاه، حروف پ و چ با سه نقطه آمده و ذالها، جز در کلمه خداوند، همهجا دال نوشته شده است.