سریال تاریخی «گیلدخت» به کارگردانی مجید اسماعیلی از پنج شنبه هفته گذشته، روی آنتن شبکه یک رفته است و پخش آن به صورت هفتگی تا پایان فصل بهار ادامه دارد. قصه این سریال که در دوران قاجار میگذرد، درباره عشق یک دختر خان به رعیت و میرشکاری به نام «اسماعیل» است.
محمود پاکنیت که سابقه خوبی در آثار تاریخی دارد، در این مجموعه نقش خان قصه یعنی «تقی خان» را ایفا کرده است. این بازیگر پیشکسوت، سریال تاریخی دیگری به نام «جشن سربرون» را نیز در کارنامه دارد که پس از تکمیل مراحل فنی، به پخش خواهد رسید. به بهانه پخش «گیلدخت»، با محمود پاکنیت درباره تجربه بازی در این سریال گفتوگو کردیم.
چه دلایلی باعث شد بازی در مجموعه «گیلدخت» را بپذیرید؟
سریال قصه گیرایی داشت، موضوع آن تاریخی بود و من کلا کار تاریخی را دوست دارم. آقای اسماعیلی هم کارگردان بسیار خوبی بود، چندین جایزه گرفته بود و «گیلدخت» اولین سریالش بود. عوامل سریال هم بسیار خوب بودند و من هم قصه را دوست داشتم، به همین دلیل پذیرفتم.
چون این مجموعه اولین سریال آقای اسماعیلی بود، با توجه به تجربه و سابقهای که دارید، چطور آن اعتماد لازم برای همکاری شکل گرفت؟
یکی از مزیتهای بازیگری، روان شناسی آدمهاست. در اولین برخوردی که با آقای اسماعیلی و نویسنده سریال داشتم، به نظر رسید که ایشان جوان بسیار پرتحرکی است، وقتی صحبت کردیم از پشتکارشان خیلی خوشم آمد و دیدم جوان صادقی است.
آدمهایی که صادق هستند، در اولین برخورد مشخص می شوند. به همین دلیل پذیرفتم که متن را بخوانم و متوجه شدم فیلم نامه جذابیتهای خاص، تعلیق و گرههای خوبی دارد، چیزی است که تماشاگر را به دنبال خودش میکشاند. عوامل سریال را معرفی کردند و دیدم 90 درصد آنها را میشناسم و در کارهای قبلی با آنان همکاری داشتم.
خدا را شکر وقتی وارد کار شدم دیدم حدس من درست بوده و آقای اسماعیلی جوانی است با استعداد و خوش ذوق. امیدوارم در آینده موفقیتهای بیشتری کسب کند.
«تقی خان» فردی زورگو، مستبد و شخصیتی منفی است، درست است؟
خیر، اصلا این طور نیست. «تقی خان» در خانواده، شخصیتی سختگیر است، اما کاراکتری منفی نیست، شخصیتهای منفی در ادامه وارد قصه میشوند. اولین سکانسهایی که از «تقی خان» میبینیم، راجع به نامه مهر و موم شدهای است که از طریق «اسماعیل» به دست او میرسد.
وقتی نامه را میخواند، پشتش میلرزد که وای! چه فاجعهای در راه است و توصیه میکند کسی از مضمون نامه باخبر نشود.
وقتی قصه جلو برود، مشخص می شود «تقی خان» مثبتترین آدمی است که در داستان وجود دارد، اما خب آدم سختگیری است، به هرحال یک خان است و عدهای زیر دست او کار میکنند.
شخصیتهای قصه و اتفاقات آن بر اساس واقعیت است یا تخیل نویسنده؟
برخی اتفاقات بر اساس تاریخ و برخی بر اساس تخیل است. تاریخ خشک است و اگر بخواهد به صورت یک فیلم یا نمایشنامه دربیاید، باید مضمونهای دیگری وارد قصه شود تا لطافتهایی به آن بدهد، مانند جریان عشق بین «اسماعیل» و دختر خان یا اتفاقاتی که در زمینههای قصه رخ می دهد، مانند قصه «فیروزه» که او هم عاشق فرد دیگری است.
شخصیتهای قصه جزو تخیلات نویسنده هستند، اما مقداری از کار بر اساس تاریخ است. قصه به زمان مظفرالدین شاه و توطئههایی که در آن زمان به وقوع پیوسته است، برمیگردد.
در «جشن سربرون» هم نقش یک خان دوره قاجار به نام «فتحا... خان» را ایفا کردید، این شخصیت چقدر با کاراکتر «تقی خان» متفاوت است؟
هر دو شخصیت خان هستند، اما دو کاراکتر کاملا متفاوت دارند. در آن سریال «فتحا... خان» شخصیتی منفی ، اما در این جا «تقی خان» یک شخصیت آرام است و اتفاقاتی که برایش رخ میدهد و زجرهایی که میکشد، حتی برای تماشاگر آزاردهنده است.
در «جشن سربرون» این طور نیست، یک خان دنبال قدرت و شهرت است، از آن خانهایی است که هر کاری بگویند انجام میدهد و به دستورات یک سری افراد عمل میکند.
نظرتان درباره نحوه پخش «گیلدخت» به صورت هفتگی چیست، به نظرتان به دیده شدن بهتر آن کمک میکند؟
تصور من این است که بهتر دیده میشود. البته اگر کاری خوب باشد، مطمئن باشید هر ساعتی هم که پخش شود مردم میبینند.
سریال 60 قسمت دارد، با توجه به تعداد بالای قسمتهای سریال به نظرتان قصه «گیلدخت» ظرفیت دارد که مخاطب را تا انتها به دنبال خود بکشاند؟
بله، قصه تعلیق و گرههای بسیار زیادی دارد و همینهاست که تماشاگر را به دنبال خود میکشاند. قصه بسیار گیرا و دلنشینی دارد و اتفاقاتی در آن میافتد که تماشاگر را میخکوب میکند. اوایل داستان بیشتر مربوط به معرفی شخصیتهاست و هنوز وارد قصه اصلی نشدیم، فعلا داستانِ خانواده «تقی خان» است و ماجراهای اصلی بعد اتفاق میافتد.
هم اکنون فیلم «شین» را روی پرده سینما دارید و در این فیلم هم با فیلم ساز جوان و تازهکاری مانند آقای کزازی همکاری داشتید، این همکاری چطور اتفاق افتاد و حضور آقای حسینی به عنوان تهیهکننده فیلم، چقدر تاثیرگذار بود؟
من با شهاب قبلا در «پس از باران» و «شهرزاد» کار کردم و یکدیگر را بسیار خوب میشناسیم، وقتی ایشان با من تماس گرفتند و از من دعوت کردند، کارگردان را معرفی کردند. قصه را به من دادند و خواندم، دیدم قصه جذابی است و در سینمای ایران کمتر قصههای جنایی ساخته میشود.
مهم نیست شخص اولین بار است که فیلم میسازد ، مهم دیدگاه اوست. معمولا بهترین کار کارگردانها، اولین کارشان است، این تشخیص من است.
هرچند به مرور که کار میکنند، پختهتر میشوند، اما چون کار اولشان مانند شناسنامهای است که از خود منتشر میکنند، به همین دلیل با حساسیت خاصی کار میکنند و این برای کسانی که با او همکاری میکنند به عنوان یک مزیت محسوب می شود.
اولین بار که آقای کزازی را دیدم، جوانی پرانرژی و علاقه مند بود، شهاب هم از او تعریف کرد و من هم قبول کردم، کار کردم و پشیمان هم نیستم. امیدوارم مردم فیلم را ببینند و راضی باشند.
همان طور که فرمودید فیلمهایی با فضای دلهرهآور و ترسناک ، کمترساخته میشود، با وجود این، متاسفانه فروش «شین» هم مانند بسیاری از فیلمها، بالا نبود، علت این اتفاق و دوری مردم از سینما چیست؟
یکی از دلایل آن شبکههای ماهوارهای و دلیل دیگر گرانی سینماست. قشر سینماروی ما، طبقه متوسط و رو به پایین است و قشر مرفه کمتر به سینما میروند، مگر این که فیلم خاصی باشد و هوس کنند بروند آن را ببینند. قشر متوسط و کمدرآمد که بهترین تماشاگران سینما هستند، در وضعیت اقتصادی فعلی جامعه، موقعیت خوبی ندارند و همین موضوع یکی از دلایل مهم آن است.
همین وضعیتی که الان وجود دارد، علاقه مردم به سینما رفتن را کمتر میکند، مردم حتی به تماشای تلویزیون هم به آن صورت علاقهای ندارند و این دلیل بر خوب یا بد بودن فیلم نیست.
هم اکنون مشغول بازی در کار خاصی هستید؟
فعلا دارم استراحت میکنم. چند کار پیشنهاد شده است، اما دوست نداشتم، کارهای خوب بسیار کم هستند. اگر کار خوبی پیشنهاد شود، بازی میکنم، اما هر کاری را انجام نمیدهم.