ماجرای خبرنگاری امیرکبیر و انتشار خبر جعلی مرگش
شاید کمتر کسی بداند «امیرکبیر» که بسیاری او را به کیاست و زمامداری حکومت در تاریخ می شناسند، زمانی روزنامه نگارِ روزنامه ای بود که خود در ایران تاسیس کرد.،«وقایع اتفاقیه» که امروز سالگرد انتشار نخستین شماره آن در ایران به سال ۱۲۲۹ شمسی است، توسط میرزا محمدتقیخان فراهانی معروف به امیرکبیر منتشر شد و بعدها همین روزنامه که زمانی خودِ او بانی انتشارش شده بود، محملی برای درج اخبار پایین کشیدنش از صدارت و البته خبر ساختگی مرگش شد.
آغاز سلطنت ناصرالدین شاه مصادف با اوضاع آشفته ایران بود و در هر گوشه سرزمین، یک علم طغیان برافراشته و آتش کین برافروخته بود. مدیری شایسته و لازم بود تا این شورش ها را فرو نشاند و به اوضاع سامان دهد و او کسی جز امیرکبیر نبود.
او پس از فرو نشاندن شورشها و خواباندن فتنه ها و خنثی کردن دسیسه ها دست به اصلاحات و اقدامتی جدی زد و از جمله اقدامات مفید امیرکبیر به روزگار صدارتش، ایجاد روزنامهای بود به نام «وقایع اتفاقیه».
این روزنامه به یک اعتبار دومین روزنامه در ایران محسوب میشد و به اعتباری دیگر سومین روزنامه بود. «وقایع اتفاقیه» قطعا دومین روزنامهای است که به زبان فارسی در ایران منتشر شد. (نخستین کاغذ اخبار بود که در سال ۱۲۱۶ به همت میرزا صالح شیرازی در زمان سلطنت محمدشاه منتشر میشد و عمر این روزنامه بیش از سه سال طول نکشید.) و از نظر توالی تاریخ انتشار روزنامه در ایران سومین محسوب میشود. زیرا قبل از انتشار «وقایع اتفاقیه»، روزنامه دیگری با عنوان فارسی «شعاع روشنایی» توسط مبلغان مذهبی امریکایی در شهر ارومیه منتشر می شد.
اولین شماره «وقایع اتفاقیه» عنوان دقیقی نداشت و از شماره دوم بود که به این نام خوانده شد. هر شماره از این روزنامه یک هفته طول میکشید که منتشر شود.
روزنامه وقایع اتفاقیه تا شماره شانزدهم (۲۱ رجب ۱۲۷۶ قمری) روزهای جمعه منتشر میشد و از آن پس روزهای پنجشنبه انتشار یافت. این روزنامه در چهار تا هشت صفحه با چاپ سنگی در ۶۰۰ تا ۷۰۰ نسخه منتشر میشد و مطالبش شامل اخبار پایتخت و ولایات، اخبار خارجه، مقالات علمی و ادبی، نرخ کالا و خواربار به اضافه اعلانات و آگهیهای دولتی و خصوصی بود که بابت هر سه سطر یک ریال میگرفت. روزگار اوج این روزنامه که در زمان امیرکبیر بود به انتشار اطلاعاتی درباره مدرسه دارالفنون هم اختصاص داشت.
روزنامه وقایع اتفاقیه برای مردم عادی نبود؛ چراکه قیمت آن به صورت تکفروشی ۱۰شاهی یعنی معادل قیمت یک مرغ بود! حق اشتراک ششماهه آن یک تومان و دو ریال و حق اشتراک یکساله دو تومان و چهار ریال بود که این هزینه زیادی برای مردم عادی بود؛ بنابراین خوانندگان این روزنامه از اعیان بودند. صاحبامتیاز روزنامه، وزارت انطباعات دولتی و محل انتشار آن در مطبعه سنگی به سرکاری و استادی عبدالمحمد در نزدیکی دروازه دولاب بود.
نکته جالب توجه اینجاست که تا زمانی که امیرکبیر صدارت را بر عهده داشت، حتی برخی از اخبار داخل روزنامه وقایع اتفاقیه را خودش می نوشت.
مدیریت روزنامه را حاجی میرزا جبار تذکرهچی، که بعدها ملقب به ناظم المهام شد، بر عهده داشت و مترجمی وقایع اتفاقیه هم با ادوارد برجیس انگلیسی بود. محرر روزنامه عبدالله نامی بود که روزنامه به خط خوش نستعلیق او بود و در چاپخانه حاجی عبدالمحمد واقع در دروازه دولاب چاپ میشد.
از روزنامه وقایع اتفاقیه در مجموع ۴۷۱ شماره انتشار یافته است و از شماره ۴۷۲ عنوان روزنامه به «دولت علّیه ایران» تغییر یافته است. ضمن اینکه شماره ۴۷۱ آن بی نام منتشر شد. از مجموع ۴۷۱ شماره، ۴۱ شماره در عهد صدارت امیرکبیر انتشار یافت و انتشار شماره ۴۲ فرمان عزل امیرکبیر و انتصاب میرزا آقاخان به صدارت را دربرداشت.
در بخشی از این متن خبری که به عزل امیرکبیر اختصاص داشت و در روزنامه وقایع اتفاقیه منتشر شد، آمده بود:
«باقتضای رای جهان آرای ملوکانه، صلاح و صرفه ملک و دولت و خیر و ثواب، امور سلطنت را در این معنی ملاحظه فرمودند که میرزاتقی خان را از پیشکاری دربار همایون و مداخله در امور داخله و خارجه و منصب امارت نظام و لقب اتابکی و غیره ذلک و کل اشغال و مناصبی که به او محول بود به کلی خلع و معزول فرمایند ...»
در شماره ۵۲ (پنجشنبه ۷ ربیع الثانی) توطئه تکوین یافته و خبر درگذشت میرزا محمدتقیخان فراهانی را بدین شرح نگاشته بودند:
«میرزاتقی خان که سابقا امیرنظام و شخص اول این دولت بود، در شب شنبه هجدهم ماه ربیع الاول در کاشان وفات یافته است.»
با توجه به قتل امیرکبیر و درج خبر درگذشت او در ۱۸ ربیع الاول به خوبی روشن میشود که پس از آنکه امیرکبیر را به قتل رساندند، چگونه درصدد توجیه مرگ او برآمده و اخبار را چگونه درج کردهاند؛ خبری که همه میدانستند جعلی است.
* بخشی از مطالب منتشرشده در این گزارش برگرفته از اطلاعات مقاله ای با نام «وقایع اتفاقیه» به قلم جمشید کیان فر است.
البته به گفته تاریخ نگاران اولین دانشگاه ایران جندی شاپور اهواز بوده که طیق اسنادی قبل از اهواز اولین بنا دانشگاه در دزفول بوده و.....