سیدضیاء هاشمی نوشت:
به نام سینمای ایران به کام شرکای «برادران لیلا»
به نظرم فیلم «برادران لیلا» در مدیریت پس از تولید و اکران دچار همان سندرم خودخواهی و تکبر شخصیت پدر فیلم شد.
سیدضیاء هاشمی، تهیهکننده سینما، به ارزیابی ابعاد انتشار نسخه غیرقانونی فیلم «برادران لیلا» پرداخت. این تهیهکننده سینما درباره فیلم برادران لیلا نوشت:
سینمای ایران طی دههها متاسفانه همواره تاوان بیتدبیریها و زیادهخواهیهای ما را داده و هیچ نهاد و صنف و جمعیتی هم نبوده که از کلیت و چارچوب سینمای ایران صیانت و مراقبت کند. گویی اشخاص بر حسب ضرورت و نیازمندی مقطعی که دارند سینما محمل و موقعیتی میشود برای دادخواهی و مطالبه حقوقشان؛ یک روز ناراضیِ سد و مانع فیلمسازان اول و پروانه ساخت، روزی هم شاکیِ مصائب دریافت پروانه نمایش و الخ؛ حال در این وضعیت آشفتهبازار چه کسی و کدام نهادی باید در این فرایندها از حقوق و منافع عمومی سینما و اعتبار و شأن این نهاد دفاع و صیانت کند، الله اعلم.
من امروز سینمای ایران را طفلی با هزار مدعی میدانم که همواره مدعیان آن شریک نفع و روزهای خوش سینما هستند و به وقت سختی و تنگروزی خبری ازشان نیست. آنجا که سینما فرصتی میشود برای حضور در عرصههای بینالمللی و فرشهای قرمز، سینما موهبتی است بس ارزشمند و آنجا که پای هزینه دادن و تاوان اشتباهات از عضویت در خانواده سینما به میان میآید، خبری نیست.
نمونه بارز آن همین فیلم «برادران لیلا» است؛ من با مضمون و محتوای فیلم در اینجا عجالتاً بحثی ندارم، من فرجام «برادران لیلا» را در بستر سینمای ایران تحلیل میکنم، فیلمی که میتوانست با حسن تدبیر و مراقبت به فیلمی موفق و اثرگذار در گیشه سینما بدل شود، فیلمی که میتوانست هم به زعم خودشان آثار جریانسازی داشته باشد و هم خیرات و برکات آن سینمای راکد و ورشکسته را جانی دوباره بخشد؛ هرچند معتقدم مشکل سینمای ایران با یک فیلم و دو فیلم حل نمیشود و آب از سرچشمه گلآلود است، اما از باب استمرار علائم حیاتی و تامین معیشت اهالی آن فرصت مغتنمی بود که متاسفانه با زیادهخواهی و سوءتدبیر آقایان شرکا به باد رفت.
به نظرم فیلم «برادران لیلا» در مدیریت پس از تولید و اکران دچار همان سندرم خودخواهی و تکبر شخصیت پدر فیلم شد. متاسفانه شرکای فیلم یعنی تهیهکننده، کارگردان و سرمایهگذار به جای طراحی یک فرایند کمنقص و سلامت برای عرضه و اکران عمومی فیلم، حواشی را از همان ابتدا در جشنواره کن برای فیلم ایجاد کردند که نه تنها فیلم و عوامل آن آسیب دیدند که آن حواشی مستمسکی شد برای آنهایی که در کمین سینمای ایران بودند تا بهانهای پیدا کنند برای فشار بیشتر به این تن رنجور.
شاهد بودیم که چه جو روانیای علیه فیلم و سینمای ایران به پا شد؛ از شبهانقلابیها تا برخی نمایندگان مجلس، از منتقدین سینما تا برخی منابر نماز جمعه، همه و همه به اسم مبارزه با سلبریتیزدگی و سینمای غربگرا علیه تمامیت سینما یکصدا شدند و چه هجمههای ناجوانمردانهای که بر سینما وارد نکردند، آخرین تبعات منفی آن هم حذف قانون معافیت مالیاتی هنرمندان بود که طرح و مطالبه آن از همان مقطع اعتراضات کلید خورد. حذف معافیتی که هزاران فعال سینمایی را دچار خسران میکند.
فیلمی که میتوانست در این شرایط سخت اقتصادی کمکحال سینمای ایران باشد و چرخه مالی آن را قدری رونق بخشد، چنان قاتل جانش شد که امروز با دوقطبیسازی کاذب له و علیه فیلم عدهای دنبال تسویهحساب سیاسیاند و عدهای در پی انتقامگیری. معتقدم آقایان شرکای فیلم برادران لیلا در کمال بدسلیقگی، سوءتدبیر و افتادن به دام طمع، فرصت مغتنم برادران لیلا را از سر آز به بلایی مبدل کردند بس نابخشودنی! امروز در حالی که سالنهای سینما خالی هستند، نسخه قاچاق فیلم برادران لیلا در بین مردم دست به دست میشود و در مقابل، یکی از شرکای فیلم از این بابت تشکر میکند.
به جرات میتوان گفت سینمای ایران تاکنون در چنین وضعیت تلخ و شکننده و اسفباری قرار نگرفته بود؛ منافع عمومی سینما قربانی تصمیمات و اقدامات کودکانه شرکایی شد که با دامن زدن به سوءتفاهمات و دوقطبیسازیهای کاذب و ایجاد حساسیت در مراکز تصمیمگیر و ناظر، نه تنها منشأ و سببی شدند برای تخریب سینما که حتی علیه خیر و صلاح خودشان هم اقدام کردند.
در پایان میبایست خاطرنشان کنم؛ با همه اعتراض و ایرادی که به رویههای معمول و دستورالعملهای فیلمسازی و نمایش فیلم طی این سالها در ایران دارم، معتقدم شرکای فیلم برادران لیلا باید با تمکین به قانون و احترام به سایر همکاران خود که آنها هم خود را ملزم به همین قوانین میدانند، فرایند اکران خود را طبیعی و معقول طی و از بروز چنین حواشیای پرهیز میکردند؛ این در حالی است که متاسفانه امروز با کجسلیقگی به فرجامی رسیدهایم که مردم از دیدن فیلم روی پرده عریض و سالنهای سینما از برکت حضور تماشاگران محروم شدند و النهایه فرای کلیت سینما، این پخشکننده داخلی و صاحبان سالنهای سینما بودند که در این کارزار کودکانه خسارات مادی و معنوی فراوانی را متحمل شدند که به قطع و یقین تا سالها غیرقابل جبران است.
فیلمش بسیار قشنگ بود ،از تنگه ابو غریب بدتر فیلم ندیدم
بعد از چند سال ی فیلم نسبتا خوب و قابل قبول و روشن گر در مسائل واقعی اجتماعی و اقتصادی دیدم.
مقصر اصلی کارگردان و عوامل فیلم بودن که خیلی سریع و با بی تدبیری فیلم رو به حاشیه کشوندن