حال ناخوش میراث جهانی ایران
بافت تاریخی یزد به عنوان نخستین شهر تاریخی ایران در فهرست میراث جهانی ثبت شده است، اما این میراث جهانی امروز وضعیت خوبی ندارد و بخشهای زیادی از بافت آن درحال تخریب و تعرض تدریجی است، حتی یک در صد از بافت تاریخی یزد نیز در سیل تابستانه سال ۱۴۰۱ از دست رفت و با وجود وعدههایی که درباره مرمت و حفاظت بناها پس از سیل داده شد، اما شواهد گویا است که بخشی از آن به حال خود رها شده است.
وضعیت امروز بافت تاریخی یزد و گزارشهایی که از شدت تخریبهایی که در آن رخ میدهد، ایسنا را بر آن داشت که از قسمتی از بافت تاریخی یزد بادید کند، بنابراین آنچه در ادامه این گزارش میخوانید، مشاهدات ما از بخشی از بافت تاریخی یزد در کوچههای «مشروطه» و «نقیبالاشرف» است. همچنین درباره وضعیت بافت تاریخی یزد با یک دوستدار میراثفرهنگی، معاون میراثفرهنگی یزد و مدیر پایگاه جهانی یزد به گفتوگو نشستیم.
برای دیدن بخشی از بافت تاریخی یزد به سمت خیابان امام خمینی و مسجد «حظیره» راه افتادم، میخواهم از خانهای بازدید کنم که میگویند معماری آن جزو معماریهای برتر در جهان است.
کوچهای روبهروی مسجد حظیره به نام نقیبالاشرف وجو دارد که مقصد اصلی در آن قرار دارد، کوچه را که کمی پایین میروم، خانههای خشتی با ترکهای روی دیوار خودنمایی میکنند، خوب که چشم میگردانم حجم زیادی از آجر در گوشهای از دیوار یکی از خانهها نظرم را جلب میکند، کمی جلوتر هم حجم بیشتری از آجرها را میبینم؛ انگار قرار است چیزی مرمت و شاید هم بازسازی شود!؟
دنبال خانهای که برای دیدنش آمدهام، میگردم. شنیدهام که اوضاع خوبی ندارد و تخریبهای زیادی در آن اتفاق افتاده و بعد از سیل اخیر هم اوضاع برای آن ناخوشتر شده است؛ خانهای با همان معماری زبانزد. به مسیر ادامه میدهم و وارد کوچه باریکی میشوم که حجم زیادی آجر و موزاییک آن را اشغال کرده است. خانه انتهایی کوچه بازسازی شده و شکل و شمایلش با خانههای دیگر بافت متفاوت است؛ دور تا دور آن با آجر و سیمان پوشانده شده و قفل بزرگی بر در خانه زده شده است.
سمت راست این خانه اما بنای دیگری با دیوارهای کاهگلی و درِ آبیرنگ چوبی که شکسته است، قرار دارد. جلو خانه پر از چوب خشک است، پیش میروم روی چوب خشکها میایستم. از لابهلای در شکسته داخل خانه را مینگرم و تنها خرابی و زباله میبینم. از کوچه باریک خارج میشوم تا به راهم در کوچه اصلی ادامه دهم که متوجه میشوم بخشی از دیوار آن خانۀ خراب در کوچه اصلی قرار دارد و کاملا تخریب شده است. حالا این خرابه بیشتر به چشم میآید. جای سیاهی آتش روی بخشی از زمین و در میان آجرها دیده میشود و تلنباری از خاک و خشت و زبالههای زیاد. بخشهای داخلی خانه هنوز سر و شکل خود را حفظ کرده است و دیوارهای سفید و گچبریهای بخشی از فضای داخلی خانه انگار در سالهای نه چندان دور بازسازی شده است.
جلوتر میروم، طبق نشانیای که دارم، عمارت باید همین حوالی باشد. امتداد همان خانه تخریبشده، دیوار کاهگلی با یک ترک بزرگ و عمیق وجود دارد. این دیوار کاهگلی که امتداد زیادی دارد روی بخشیهایی از آن دیوارنویسی هم شده است. از سوراخ روی دیوار داخل را مینگرم، به همان خرابه متصل است؛ یعنی تمام آنچه از این خرابه دیدم همان خانهای است که دربارهاش شنیدهام، اما وضع آن بدتر از شنیدههاست؛ قسمتهای زیادی از خانه فروریخته و فقط معماری بخشی از آن سرپا مانده است.
«ملک ثابت» نام عمارتی است که سبک معماری آن به سبک سنتی «گودالباغچه» است. در این معماری، بخش بیشتری از مجموعه به باغ اختصاص داده میشود و برای دسترسی آسانتر به همه قسمتهای باغ، بنای خانه در مقایسه با کف حیاط سه و نیم متر پایینتر ساخته میشود. این خانه با قدمتی از دوره صفوی در تاریخ ۱۶ دی سال ۱۳۸۷ با شماره ۲۴۴۲۹ در فهرست مجموعه آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
جلوتر که میروم دیوار خانه کوتاه میشود و حالا دقیقتر میتوانم ببینم بر سر عمارت «ملک ثابت» که شماره ثبتی هم دارد، چه آمده است. تنها بادگیرهای خانه وضع خوبی دارد و خودنمایی میکند، اما قسمتهای دیگر زیر انبوهی از خاک و زباله، کمر خم کرده است.
عکس آرشیوی است
البته این ماجرا فقط درباره عمارت ملک ثابت صدق نمیکرد، در این محدوده از بافت تاریخی شماری زیادی از بناهای تاریخی هستند که مخروبه شدهاند و وجود لباسهای کهنه و پتو و ردپای آتش خاموششده نشان از حضور بیخانمانها و معتادان در آنها دارد.
هر قدمی که برمیداشتم، تعدا بناهای رها و تخریبشده بیشتر میشد. ورودی بسیاری از خانهها زیر خرواری از خاک و نخاله ناپدید شده بود. خیلی از بناها هم بی در و پیکر بودند.
در ادامه مسیرم به کوچهای رسیدم که بنبست بود و انتهای آن، خانهای با در قرمز دیده میشد که میتوانستم از ظاهرش حدس بزنم آن هم حال و روز خوبی ندارد، اما در میان کوچه بخشی از زمین فرونشست کرده بود و جرأت جلو رفتن و بازدید از آن خانه را نمیداد.
آبانبارهایی هم وجود داشتند که زیر خرواری از خاک و خشت دفن شده بودند.
در این محدوده البته خانههایی هم بودند که همچنان سالم بودند و انگار بازسازی شده بودند؛ خانههایی که ساکن داشتند و یا به اقامتگاههای بومگردی تغییر کاربری دادهاند. یکی از آنها هم که وضعیت خوبی داشت، پایگاه میراث جهانی قنات زارج و حسنآباد مشیر و دهنو بود.
به انتهای کوچه بعدی که رسیدم، فضای پشتی عمارت «ملک ثابت» و خرابیهای بیشتر آن مشهودتر شد.
درباره وضعیت این خانه از امیر ترقینژاد، دوستدار میراثفرهنگی یزد ـ پرسیدم که گفت: این خانه با قدمت و معماریاش جزو شگفتیهای بافت یزد بوده که فقط سه بنا با چنین معماری در جهان داریم، اما حالا به این شکل درآمده است حتی مرمت نشده و یا حداقل به بخش خصوصی واگذار نشده است. حتی این عمارت به خوبی معرفی نشده است. در ۱۰ سال گذشته چندان به آثار تاریخی توجهی نمیشود.
ترقینژاد افزود: روند تخریب این خانه هم بیش از یک دهه است که شروع شده است؛ از زمانیکه افراد غیرمتخصص به روی کار آمدند.
او درباره وضعیت بافت تاریخی یزد معتقد است: میراثفرهنگی کوتاهیهای زیادی در مدیریت و روند نگهداری بافت تاریخی داشته است. در استان یزد شهرداری ناحیه تاریخی داریم، در حالیکه هیچ جای کشور چنین چیزی وجود ندارد. هنوز بیش از ۱۵۰۰ اثر در یزد داریم که به ثبت نرسیدهاند، اما دستکم باید برای آثاری که به ثبت رسیده است، اقدامی شود. شاید با مدیر میراثفرهنگی استان صحبت کنید و او هم از شرایط گلهمند باشد و استناد کند که هر قسمت از بافت تاریخی برای سازمان خاصی است و میراثفرهنگی نمیتواند برای مرمت و باسازی به آن ورود کند، ولی ما میراثفرهنگی را به عنوان متولی بافت تاریخی میشناسیم.
ترقینژاد ادامه داد: در بافت تاریخی یزد که جهانی است، قسمتهایی را زیباسازی کردند و گمان میشود که در آن مشکلی وجود ندارد، این در حالی است که به قسمتهای عظیمی از بافت تاریخی تعرضهای جدی شده است. اقامتگاهها و بومگردیهایی را میبینیم که نمیدانیم چقدر به فاضلاب بافت تاریخی ضربه میزنند. چقدر با کندهکاری و ساختوسازها در بافت بنا تعرض کردهاند. این اقدامات از چشم ناظر (یونسکو) به دور است.
این دوستدار میراثفرهنگی یزد اضافه کرد: بعد از سیل هم تخریبهایی در بافت تاریخی اتفاق افتاد که به نوعی آن را جمعوجور کردند، اما بازسازی و مرمتی انجام نشد. شاید گزارشهایی هم ارائه شود که چندین میلیارد صرف بازسازی در بافت تاریخی شده است، اما اگر سیل هم نیامده بود این هزینه باید برای بافت تاریخی صرف میشد.
او با بیان اینکه به نظر من به حوزه گردشگری توجه جدی شده، اما در حوزه آثار تاریخی، آن دغدغهای که باید وجود داشته باشد اصلا وجود ندارد، گفت: از لحاظ فرهنگی برای بافت تاریخی هیچ سرمایهگذاری نشده است. از مردمی که دنبال خانههای ارزانقیمت و یا اجارههای کم بودند، دعوت شده که در بافت تاریخی زندگی کنند که بیشتر آنها هم مهاجر هستند و شاید دلشان برای این خانهها نسوزد و رسیدگی به این بناها دغدغه آنها نباشد. برای این میگویم سرمایهگذاری نشده است، چون هر روز شاهد این هستیم که ماشینها و موتورها به چه شکلی در بافت تاریخی یزد ویراژ میدهند و هیچ منعی هم برای آنها وجود ندارد. گردشگر چه برداشتی از این وضعیت میکند؟ از همه مهمتر در بافت تاریخی پارکینگ درونمحلهای ساخته شده که راه فاضلاب و قنات را مسدود کرده و موجب شده است آب در بافت تاریخی جمع شود و خانههای اطراف را تخریب کند.
ترقینژاد با طرح این پرسش که چرا نگاه تخصصی به بافت تاریخی نمیشود و چرا به درستی در آن سرمایهگذاری نمیشود؟ اظهار کرد: این سوالهایی است که همیشه برای فعالان میراثفرهنگی وجود دارد. البته تاکید میکنم این نظرات را فعالان گردشگری ندارند؛ چرا که ۹۹ درصد دغدغه گردشگری در راستای اقتصاد گردشگری است، اما در راستای حفظ و احیای بناها و آثار تاریخی این نگرانی وجود ندارد. افراد حوزه مرمت و آثار تاریخی خیلی نگرانیهای عمیقی دارند، اما از آنجایی که میدانند صدایشان به جایی نمیرسد، سکوت کردهاند. در مقابل آن هم فعالان حوزه گردشگری که نگاه اقتصادی به بافت تاریخی دارند، سعی میکنند با «بهبه و چهچه» کردن نقصها و ایرادها آشکار نشوند.
این دوستدار میراثفرهنگی یزد درباره دلایل بروز چنین وضعیتی در بافت تاریخی یزد گفت: متاسفانه در حوزه میراثفرهنگی افرادی که متخصص نیستند، روی کار میآیند و در واقع مدیرانی هستند که ضد میراثفرهنگی هستند و با نگاه شهرداریها به بافت تاریخی و آثار آن نگاه میکنند. هدفشان فقط این است که در بافت تاریخی پارکینگ بسازند یا راهی باز کنند که ماشینی عبور کند و یا با آجر بنایی را بالا ببرند.
او در ادامه صحبتهایش به وضعیت آبانبارهای بافت تاریخی یزد اشاره کرد و افزود: آبانبارهای زیادی در بافت تاریخی یزد وجود دارد که شاید دو مورد از آنها وضعیت خوبی داشته باشد؛ یکی آبانبار «وزیری» و دیگری آبانباری که در سمت چپ مسجد جامع قرار دارد. این در حالی است که شمار زیادی هم آبانبار وجود دارد که پر از آشغال شده و در آنها بسته است. بعد که سوال میکنیم چرا این آبانبارها را مرمت نمیکنند، جواب میشنویم که «چون برای اوقاف است». اوقاف درآمد و سرمایه خیلی خوبی دارد و به خوبی میتواند این آبانبارها را از این وضعیت نجات دهد.
ترقینژاد تاکید کرد: اگر بناهای تاریخی مالکیت مشخصی دارند که تکلیف معلوم است، در صورت نداشتن مالک مشخص، با توافق لازم بنا را خریداری کنند. بارها هشدار داده شده که نگذارید ناظر یونسکو وقتی برای نظارت میآید، پرونده ثبت جهانی یزد در معرض خطر قرار گیرد، با این روند روزی خواهم دید که این اتفاق بیفتد و دیگر کاری از کسی برنیاید. هرچند معتقدم که میراث جهانی یزد همین الان هم در معرض خطر قرار گرفته است.
بافت تاریخی یزد به عنوان میراث جهانی بودجه دارد، اما هیچ شفافسازی درباره اقداماتی که برای آن میشود، نمیکنند. بودجهای باید برای مرمت، احیا، حفاظت و تامین پلیس گردشگری تخصیص داده شود. بافت تاریخی یزد باید پلیس گردشگری داشته باشد اما به جز چند تفاهمنامه چیز دیگری درباره این موضوع نشنیدهام. یا کانکسی در بخشی از بافت گذاشتهاند با یک سرباز وظیفه! برای این بافت گسترده تاریخی فقط یک کانکس و یک سرباز کافی است؟!
در ادامه، علت وضعیت عمارت «ملک ثابت» و بافت تاریخی یزد را از عبدالمجید شاکری شمسی ـ معاون میراث فرهنگی استان یزد ـ جویا شدیم که درباره وضعیت بافت تاریخی استان یزد و مشخصا محدودهای که مورد مشاهده قرار گرفته است به ایسنا گفت: در حال حاضر در این دو کوچه ۱۰ کارگاه فعال مرمتی وجود دارد که در سیل اخیر تخریبی در این کوچهها نداشتیم و حتی در عرصه ثبت جهانی تخریب صد در صدی نداشتیم. در دو سیل اخیر هر پلاکی که متولی و ساکن داشت، آسیب ندید، اما در مجموع آنچه در این سیلها آسیب دید، بناهای موقوفه رهاشده و یا مجهولالمالک و کثیرالمالک بودند که به آنها رسیدگی نشده است.
شاکری اضافه کرد: در این قسمت از بافت تاریخی هر بنایی که وضعیت مالکیت آن مشخص شده است، کارگاه مرمتی فعالی دارد و بنا یا مرمت شده و یا قصد بر تغییر کاربری آن است. حتی چندین مورد هم به اقامتگاههای بومگردی تغییر کاربری دادهاند.
معاون میراثفرهنگی استان یزد تاکید کرد: مشکلی که به عنوان یک خلاء قانونی وجود دارد، پلاکهای چندمالکیتی یا مجهولالمالکیتی هستند که رها شدهاند. بنایی که مالکیت مشخص دارد به چنین وضعیت دچار نمیشود، چون مردم ارزش بناهای خود را میدانند. شاید اگر ۱۰ سال پیش این حرف را میزدیم جای سوال بود، اما امروز خود مردم و مالکان متوجه شدهاند بناهایشان واجد ارزش است.
او گفت: در برنامه هفتم توسعه هم پیشنهاد دادهایم که برای پلاکهای مجهولالمالک چارهای اندیشیده شود که بتواند به وزارت میراثفرهنگی و یا بخش خصوصی واگذار شود و معادل ارزش آن ملک، به دادگاه پرداخت شود تا مالک آن مشخص شود.
شاکری درباره «عمارت ملک ثابت» با وجود اینکه پلاک ارزش تاریخی دارد، اما در حال تخریب است، اظهار کرد: این بنا مشکل کثیرالمالکیتی دارد. اگر طرف حساب ملک یک مالک بود خیلی زودتر از اینها میتوانستیم به این بنا کمک کنیم.
در عین حال، یک مجموعه گردشگری قرار است در این قسمت از بافت تاریخی مرمت و احیا شود که مجموعهای به نام «ایلچیخان» را روی ۱۲ پلاک پیاده میکند و «عمارت ملک ثابت» هم جزو آنهاست. تاکنون این طرح دو بار به شورای فنی میراثفرهنگی استان رسیده است که روی تأمین پارکینگ آن بحث داشتیم و باید روی سازه آن باید به توافق برسیم. پس از توافق و تصویب این طرح، این خانهها با حفظ کالبد، مرمت و بازسازی میشوند.
محسن عباسی هرفته ـ مدیر پایگاه میراث جهانی یزد ـ نیز با تاکید بر اینکه بافت تاریخی یزد بزرگترین بافت تاریخی پیوسته ایران به شمار میآید و به تعبیری بافت تاریخی یزد، آخرین سردار بازمانده معماری و شهرسازی اسلامی ـ ایران است، درباره وضعیت آن گفت: مساحت این بافت وسیع، نزدیک به ۱۰۰۰ هکتار است و متاسفانه در این بافت، خرابهها، متروکهها و بخشهای رهاشده نیز وجود دارد و همه بافت مانند مرکز توریستی آن بسامان و آراسته نیست.
در مرکز این بافت، بخش خصوصی، شهرداری و دستگاههای دولتی بیشتر سرمایهگذاری کردهاند و به همین دلیل هم سرزندهتر و پیراستهتر از حاشیههای آن به چشم میآید.
او اضافه کرد: اما در حاشیهها، بخشهای قابل توجهی متروکه و خرابه وجود دارد. این بخشها بیشتر به واسطه مشکلات حقوقی و مالکیتی این وضعیت را دارند. در کشور ما برای این دست مشکلات بناهای ارزشمند تاریخی، که کم هم نیست، قوانین حمایتی کافی وجود ندارد و قانونگذاران باید به این موضوع وارد شوند تا این بناهای بیسرپرست یا بدسرپرست در کنج انزوا از دست نروند.
عباسی هرفته بیان کرد: بحث دیگر، فقدان اعتبارات لازم دولتی در حوزه میراثفرهنگی است.
بافت تاریخی یزد بودجه کمی دارد و به شدت فقیرانه توسط دولت مدیریت میشود. حدود ۲۶هزار پلاک تاریخی در این بافت وجود دارد. اگر بودجه دولت را بر این تعداد تقسیم کنیم شاید به هر بنا کمتر از ۲۰ هزار تومان برسد. حالا تصور کنید با هزینههای نجومی که برای مرمت این بناها لازم است چگونه میشود به این بافت رسیدگی کرد. امید آن میرود دولت و شهرداری یزد در حوزه حفاظت، مرمت و احیاء تنها شهر میراث جهانی ایران جدیت و همت بیشتری از خود نشان دهند.
همش خراب شه
بیابون بی آب و خشک با طوفان های خاک و شن
به چه دردی میخورد؟
گور دسته جمعی ای طبیعی بنام یزد
خود ایران خیلی سر حاله ؟؟؟