۷ اشتباه نابخشودنی در سریال «جوخه برادران»؛ از دستکاری شخصیت ها تا روز مرگ هیتلر
از میان سریال های تلویزیونی و فیلم های بی شماری که جنگ جهانی دوم را به تصویر می کشند، سریال Band of Brothers یا جوخه برادران ساخته تام هنکس و استیون اسپیلبرگ به عنوان یکی از دقیق ترین و خوش ساخت ترین ها شناخته می شود.
سریال جوخه برادران بر اساس کتابی از استفن ای. امبروز به همین نام ساخته شده که مصاحبه ها، داستان ها و روایت های سربازان واقعی که بخشی از دسته موسوم به ایزی کامپنی (جوخه ایزی) بودند را گردآوری کرده است .به این ترتیب، می توان دقت و صحت تاریخی سریال را به مردانی واقعی نسبت داد که وقایع رخ داده در طول جنگ جهانی دوم و آنچه روی صفحه نمایش رخ می دهد را تجربه کرده اند.
اگر چه Band of Brothers به خاطر دقتش شناخته می شود، اما هنوز هم همه چیز را درست باسازی نمی کند. علاقمندان به جنگ جهانی دوم قطعاَ حفره های داستانی متعددی را در لباس ها، سلاح ها و دیگر جزئیات نظامی کوچک این سریال پیدا کرده اند. با این حال، فراتر از نکات جزئی، چند اشتباه بزرگ نیز وجود دارد که جوخه برادران در تصویر خود از ایزی کامپنی مرتکب شده است. این اشتباهات به این دلیل جدی و اثرگذار هستند که برخی شخصیت ها و رویدادهای خاص را به شکلی اشتباه و غیرواقعی نشان می دهند یا از تاثیر واقعی داستان فاصله می گیرند. این اشتباهات باعث شده که از صحت تاریخی و جذابیت کلی داستان کاسته شود. بدین بهانه در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۷ اشتباه نابخشودنی در سریال جوخه برادران که صحت تاریخی نداشتند آشنا کنیم.
۷- حضور یک شکارچی تانک آلمانی در اپیزود «کارنتان»
اگر چه این جزئیات را می توان به عنوان یک خطای کوچک در طرح کلی سریال جوخه برادران طبقه بندی کرد، اما در اینجا با خطایی مواجه هستیم که اغلب هنگام بحث در مورد اشتباهات تاریخی سریال جوخه برادران در مورد جنگ جهانی دوم تکرار می شود. در طول نبرد کارنتان در قسمت سوم سریال، در حین ضد حمله، یک جاگدپانتر (Jagdpanther به معنای پانتر شکارچی) آلمانی به تصویر کشیده می شود که یک سلاح ضد تانک آلمانی است. در واقعیت اما در این عملیات هیچ خبری از این سلاح ضد تانک آلمانی نبود. این تانک ها تنها بعدها و در طول نبرد نرماندی مورد استفاده قرار گرفتند و علاوه بر این، نزدیک ترین تانک ها به نسخه جاگدپانتر در دوران نبرد کارناتان به یگان ضد تانک سنگین ۶۵۴ آلمان تعلق داشت که در این نبرد حضور نداشت.
۶- تسلیم شدن سرهنگ آلمانی به سرگرد وینترز
در قسمت پایانی سریال جوخه برادران به نام Points، سرگرد وینترز گفتگو و برخوردی با یک سرباز آلمانی دارد که در زندگی واقعی بسیار جالب تر از آن چیزی که است که در سریال به تصویر کشیده می شود. این سرهنگ آلمانی که نامش فاش نشده، به نشانه تسلیم شدن، به یک تپانچه آلمانی لوگر را به سرگرد وینترز می دهد. وینترز اما به او می گوید که تپانچه اش را پیش خودش نگه دارد و بدین ترتیب احترام خود را نسبت به سرباز ارشد دشمن نشان دهد. با این حال، سرگرد وینترز واقعی اسلحه را که یک تپانچه PP والتر بود گرفته و پیش خود نگه داشت. علاوه بر این، او متوجه شد که اسلحه هرگز شلیک نکرده است، نکته جزیی جالبی که در سریال به آن اشاره نشد. این واقعیت باعث می شود که اسلحه مذکور بسیار مهم تر و نمادین تر باشد، اگر چه سریال جوخه برادران بیشتر بر روی احترام وینترز به سرباز دشمن تمرکز داشت تا معنای واقعی اسلحه ای که سرهنگ آلمانی می خواست به نشانه تسلیم شدن به او بدهد.
۵- نپرداختن کامل به داستان پرفراز و نشیب و سرنوشت معجزه آسای مالارکی و آن
بخشی از جذابیت و محبوبیت سریال Band of Brothers به داستان های بیش از حد خوب و نیک فرجامی باز می گردد که روایت می کند، با این حال، اتفاقاتی که برای جوخه ایزی افتاد حتی معجزه آساتر بود اما به خاطر باورپذیر بود، کم اهمیت تر از واقعیت جلوه داده شد. برای مثال، شخصیت مالارکی در سریال با یک اسیر جنگی دوست می شود، پس از اینکه متوجه می شود هر دویشان در یک شهر بزرگ شده و همشهری هستند. با این حال، داستان واقعی بسیار هیجان انگیزتر بود بود، چرا که مالارکی و آن اسیر آلمانی سال ها قبل از شروع جنگ، در دو سمت متفاوت یک خیابان واحد کار می کردند. علاوه بر این، آنا، پرستار غیرنظامی جوخه برادران، در واقع بسیار شجاع تر و تاثیرگذارتر از آن چیزی بود که در این مجموعه دیده می شود، چرا که شش سرباز زخمی را از بمباران بیمارستان نجات داده و در حال تلاش برای نجات نفر هفتم بود.
۴- دیالوگ نابودی غیرضروری املاک
گاهی اوقات بی دقتی و عدم صحت سریال جوخه برادران ربطی به واقعیت های تاریخی ندارد بلکه به داستان و دیالوگ مربوط می شود. به طور خاص، در یک صحنه، یک مورخ جنگ جهانی دوم به انتقاد از این سریال پرداخته و ادعا کرد که دیالوگی در این صحنه بیشتر یک نمایش هالیوودی است تا یک سناریوی واقعی. در این صحنه، یک سرباز از جوخه ایزی کامپنی به یک فرمانده تانک انگلیسی می گوید که از میان یک خانه شلیک کند تا یک تانک مخفی آلمانی را نابود کند. با این حال، سرباز انگلیسی این پیشنهاد را رد می کند و می گوید که او از ایجاد “تخریب غیرضروری اموال” منع شده است. در صورتی که در دوران جنگ جهانی دوم چنین چیزهایی وجود نداشت و در صورت نیاز اماکن و اموال عمومی تخریب می شد.
به گفته این مورخ، این نوع گفتگو هرگز در واقعیت اتفاق نمی افتاد. نه تنها دستور عدم خسارت به اموال عمومی در دوران جنگ جهانی دوم وجود نداشت، بلکه سربازان انگلیسی نیز به اندازه سربازان آمریکایی به اموال غیرنظامیان خسارت می زدند. از دیدگاه مورخین، هدف از این صحنه به تصویر کشیدن آمریکایی ها به عنوان سربازانی خشن، سرسخت، زمخت و مردانه است در حالی که انگلیسی ها آرام تر و خویشتن دارتر هستند. در نهایت باید گفت که این دیالوگ، صحبت نادرستی است که کلیشه ها را برجسته ساخته و دقت تاریخی سریال جوخه برادران را کاهش می دهد.
۳- سرنوشت سرباز آلبرت بلیث
در حالی که دستکاری های تاریخی کوچک و اشتباهات جزئی سریال Band of Brothers را می توان تا حدودی نادیده گرفت، تصویرسازی هایی در این سریال وجود داشتند که آنقدر بزرگ بودند که نمی شد آن ها را نادیده گرفت. یکی از این موارد سرنوشت سربازی به نام آلبرت بلیث است. در قسمت سوم Band of Brothers، آلبرت بلیث به عنوان سربازی معرفی می شود که دچار شوک ناشی از انفجار شده است. او در طول نبرد بلادی گولچ بر ترس های خود غلبه می کند، با این حال تنها چند روز بعد توسط یک تک تیرانداز آلمانی از ناحیه گردن هدف قرار می گیرد. در پایان این قسمت، روایت سریال می گوید که بلیث در نهایت در سال ۱۹۴۸ براثر جراحاتش درگذشت. با این حال، این واقعیت سرنوشت این شخصیت نبود.
در واقع، بلیث از زخم شدید خود که به جای گردن در قسمت استخوان ترقوه یا شانه ایجاد شده بود، جان سالم به در برد. علاوه بر این، بلیث بعدها در جنگ کره حضور یافت و در آنجا یک ستاره نقره ای برای شجاعت در جنگ به دست آورد و به درجه سرگروهبانی ارتقا یافت. او بعدها ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. در نهایت، بلیث در سال ۱۹۶۷ و ۲۰ سال بعدتر از آنچه در سریال اعلام شده بود، در اثر زخم معده درگذشت. دلیل این اشتباه در سریال جوخه برادران این بود که دسته ایزی کامپنی ارتباط خود را با بلیث از دست داده و تصور می کردند که او مرده است.
۲- ترسو بودن شخصیت ستوان نورمن دایک
یکی دیگر از تصویرسازی های نادرست از یک سرباز واقعی جنگ جهانی دوم در سریال جوخه برادران، تصویر ستوان نورمن دایک در داستان است. در درجه اول، این سریال دیک را هم بی کفایت و هم ترسو نشان می دهد. در این سریال، دایک قرار است حمله به فوی را رهبری کند اما تحت فشار دچار وحشت و سردرگمی شده و این موضوع منجر به مرگ غیر ضروری افراد خودش می شود. به دلیل عدم قاطعیت و تصمیم گیری به موقع ستوان دایک، ستوان اسپیرز جای او را می گیرد و بعدتر تصور می شود که او بر اثر جراحت کشته شده است.
بار دیگر، این سرنوشت مرگبار صحت تاریخی نداشته و بدتر از آن اینکه، بزدلی دیک صرفاً در سریال وجود دارد. در واقع ستوان دایک یک سرباز قابل و تاثیر گذار بود که چندین حمله را با موفقیت رهبری کرده بود و حتی به خاطر رشادت هایش در اودن و باستون به مدال برنز شجاعت دست یافت. اگرچه دایک در طول حمله به فوی دچار تزلزل شد، اما به این دلیل بود که زخمی شده بود، نه اینکه تجهیزات کافی نداشت یا دچار ترس بود. دایک حتی از این نبرد جان سالم به در برده و در جنگ کره نیز حضور یافت. به نظر می رسد که تصویرسازی منفی از شخصیت دیک بیشتر یک آزادی خلاقانه از جانب سازندگان سریال بود که می خواستند نقش ستوان اسپایرز را برجسته کنند.
۱- تاریخ مرگ هیتلر
بارزترین و بزرگ ترین و نابخشودنی ترین اشتباه سریال جوخه برادران، تاریخ نادرست مرگ هیتلر است. در نهمین قسمت از این سریال ، یک کارت عنوان اپیزود به تصویر کشیده می شود که این تاریخ را ۱۱ آوریل ۱۹۴۵ نشان می دهد. در این اپیزود، شهروندان آلمانی در حالی شهر را از خرابی ناشی از جنگ و بمباران پاک سازی می کنند که جوخه ایزی کامپنی هنوز وحشت های نبرد را به یاد دارند، از جمله یک اردوگاه کار اجباری که سربازان گروه آزاد می کنند. در پایان این اپیزود، سروان لوئیس نیکسون فاش می کند که هیتلر خودکشی کرده است. این اشتباه به وضوح از همه اشتباهات و عدم صحت های تاریخی قبلی بدتر است. هیتلر در واقع تا ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ نمرده بود. مشخص نیست که این اشتباه تاریخی در سریال چگونه رخ داده است؛ اما قطعا وجود آن از دقت و صحت تاریخی سریال می کاهد.
روی هم رفته، حتی دقیق ترین سریال های تاریخی هم می توانند اشتباهات بزرگی در مورد وقایع واقعی داشته باشند. صادقانه بگویم، تقریبا غیرممکن به نظر می رسد که در یک سریال یا یک فیلم، همه جزئیات تاریخی به درستی بازسازی شوند و همچنان ارزش سرگرمی و زرق و برق دراماتیک داستان را حفظ کرد. در حالی که برخی از اشتباهات تاریخی سریال Band of Brothers قابل بخشش تر از بقیه هستند، همه آن ها یادآور این واقعیت هستند که حتی بهترین محتواهای بصری هم می توانند در ثبت دقیق همه وقاعی تاریخی با مشکل مواجه شوند، اما قطعا این نقص ها و اشتباهات هرگز نمی توانند تاثیرگذاری سریال جوخه برادران را از بین برده و از تاثیری که بر تلویزیون گذاشت، بکاهند.