گزارشی از یک مستند عجیب؛
تلویزیون به خالق «عاشورا» هم رحم نکرد!/ فرمانده این «اتاق فرمان» کیست؟
«اتاق فرمان» عنوان مجموعه مستند تازهای در قاب تلویزیون است که دستورکارش بررسی محصولات شبکه نمایش خانگی اعلام شده بود اما تبدیل به توپخانهای علیه پلتفرمها و محصولاتشان شده است!
چالش میان تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، کمکم دارد از تعارفات عبور کرده و صورتی عیان از یک تقابل تمام عیار به خود میگیرد.
هر چند همین دو هفته پیش بود که رئیس «ساترا» از احتمال پخش 4 سریال تولیدشده در شبکه نمایش خانگی از تلویزیون و طی مراحل اداری و حقوقی مرتبط با آن خبر داده بود و به نظر میرسید قرار است شاهد فروکش کردن غبار سوءتفاهمها میان این دو باشیم، اما پخش مجموعه مستند «اتاق فرمان»، نشان از داستانی دیگر دارد!
شب گذشته حوالی ساعت 22، سومین قسمت از مستند «اتاق فرمان» روی آنتن شبکه پنج سیما رفت تا این مجموعه در ادامه دو قسمت ابتدایی، جنگی تمام عیار علیه دستاندرکاران پلتفرمها و تولیدکنندگان سریالهای شبکه نمایش خانگی را دنبال کند.
مجموعه «اتاق فرمان» از دو بخش اصلی تشکیل شده است؛ یکی گفتگو با کارشناسان همسو با دیدگاههای صداوسیما در زمینه مدیریت رسانه که شاخصترین چهرهها در میان آنها سیدمحمد حسینی از اعضای شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی، رضا اورنگ روزنامهنگار و شهرام خرازیها منتقد سینما هستند. در کنار این ترکیب هم تعدادی از چهرههای دانشگاهی به طرح نکاتی درباره ابعاد مختلف رسانهای و فرهنگی شبکه نمایش خانگی میپردازد.
فارغ از موافقت یا مخالفت با دیدگاه این کارشناسان، طبیعتا مواضع آنها محترم و حتی در مواردی قابل تأمل است اما آنچه ماهیت «اتاق فرمان» را از یک مستند کارشناسی و آسیبشناسانه دور کرده، آیتمهای میانی آن است. آیتمهایی که در پس زمینه آنها از موسیقی سریال «زخمکاری» سوءاستفاده شده است و مشخص نیست آیا از نظر حقوقی برای این مورد، مذاکرهای با حبیب خزاعیفر آهنگساز و یا محمدرضا تختکشیان تهیهکننده این سریال شده است یا خیر؟
متن این آیتمها اما نه فقط از فقر کارشناسی شدید رنج میبرد که بیشتر شبیه یک بیانیه علیه فعالان شبکه نمایش خانگی شده است که در همین گزارش به مصادیقی از آن اشاره خواهیم کرد.
درباره رویکرد؛ «اتاق فرمان» کجاست؟
برای قضاوت درباره رویکرد مجموعه مستند «اتاق فرمان» بد نیست به وجه تسمیه این مستند کمی فکر کنید. البته برای آنها که موفق به تماشای این مستند عجیب شدهاند، رمزگشایی از این نامگذاری کار دشواری نیست چرا که کلیدواژه «اتاق فرمان» به تواتر در آیتمهای این مستند مورد استفاده قرار گرفته است.
اگر بخواهیم بهطور خلاصه نسبت این عنوان با محتوای این مستند را تشریح کنیم، باید بگوییم از نگاه سازندگان این مجموعه، کلیه تولیدات شبکه نمایش خانگی در ایران و هنرمندان شاغل در این حوزه، متأثر از اتاق فرمانی پنهانی در پشتپرده هستند که باید سیاستها و اغراضشان مورد واکاوی و افشاگری قرار بگیرد!
مستند «اتاق فرمان» بهویژه در محتوای آیتمهای تولیدی خود، تمرکز ویژهای برای این «افشاگری» دارد و بخش عمدهای از تحلیلهای آن با ضمایز مجهولی همچون «آنها» آغاز میشود. آنهایی که از جایی نامعلوم خط میگیرند تا هجمهای را علیه فرهنگ و باورهای مخاطبان بیدفاع خود، ساماندهی کنند.
بهعنوان مثال در بخشی از متن یکی از آیتمها تأکید میشود: «گاهی طراحان اتاق فرمان تولیدکنندگان سکوهای نمایش خانگی ضعف در ویژگیهای هنری خود را پشت دیوار بلندی از ارائه لذتهای لحظهای پنهان کردهاند.» و در بخش دیگر با توهینی آشکار به مخاطبان شبکه نمایش خانگی، نتیجه میگیرد: «در این شرایط شعور مخاطب تا حدی پایین میآید که درخواستهای ذهن او فقط به لذت بردن کوتاه مدت از هر چیزی که در اطراف ما وجود دارد تبدیل میشود.»!
در یکی دیگر از این آیتمها مسیر حرکت سریالهای خانگی اینگونه ترسیم شده است: «این آثار با بزرگنمایی و تکرار مداوم نمایش این ناهنجاریها در تولیداتشان، بیشک سعی در رسیدن کامل به اهدافشان با کمک تکنیکهای شناختهشده عملیات روانی اتاق فرمانی دارند.» و بعد درباره صاحبان پلتفرمها به این جمعبندی میرسد: «در این مرحله قابلیت سودجویی صاحبان این تولیدات مخرب با استفاده از تمام ابزارهای رسانهای فعال میشود. این همان تغییر غیرقابل بازگشت و جبرانناپذیر در جامعه است. این لحظهای است که مالکان این آثار مدتها برای آن صبر کردهاند.»
این حجم از توهم توطئه درباره بخش بزرگی از هنرمندان کشور که در شبکه نمایش خانگی، توانستهاند با طیف گستردهای از مخاطبان ارتباط برقرار کنند، آنقدر غیرطبیعی و غیرمنتظره است که نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت بود و کاش مدیران تلویزیون درباره فرآیند و اهداف تولید چنین مستندی توضیحی قانعکننده داشته باشند.
جالب اینکه در متن ارائه این تحلیلها هم از کلیدواژههایی چون «آنها که خود را هنرمند مینامند» و یا «مدعیان روشنفکری» استفاده شده و در ادامه انگیزه و هدف آنها در نسبت با یک اتاق فرمان نامعلوم، مورد انتقاد قرار گرفته است
درباره خروجی؛ شما «دشمن» هستید!
مجموعه «اتاق فرمان» تمام تعارفهای قبلی درباره محصولات شبکه خانگی را کنار گذاشته و با ادبیاتی که زمانی برای تحلیل رویکرد شبکههای ماهوارهای و دشمنان برونمرزی کاربرد داشت، به تخریب فعالان این حوزه پرداخته است و به استناد دو قسمت ابتدایی، ابایی هم از ورود به مصادیق و گرفتن انگشت اتهام به سمت محصولات شناسنامهدار شبکه خانگی ندارد.
سریالهایی همچون «سیاوش»، «خاتون»، «قورباغه»، «زخمکاری»، «بیگناه»، «خسوف»، «پوست شیر» و «یاغی» از مجموعههای محبوب و پرمخاطب در شبکه خانگی محسوب میشوند که بهصورت عیان در آیتمهای این مجموعه مورد هجمه قرار گرفته و تلاش شده تا فرآیند ساخت و عرضه آنها بهعنوان بخشی از یک پروژه کلان تهاجم فرهنگی تحلیل شود.
جالب اینکه در متن ارائه این تحلیلها هم از کلیدواژههایی چون «آنها که خود را هنرمند مینامند» و یا «مدعیان روشنفکری» استفاده شده و در ادامه انگیزه و هدف آنها در نسبت با یک اتاق فرمان نامعلوم، مورد انتقاد قرار گرفته است.
استفاده از تصویر حمید فرخنژاد در سریال «پدرگواردیولا» و همزمان بیان نکاتی کلی درباره «هنرمندان خودفروخته» که تلاش دارند چهره وطن را تخریب کنند و آخر سر هم وطن را ترک میکنند، بهگونهای در مستند گنجانده شده است که گویی سازندگان بهدنبال تعمیم یک مصداق، به کلیت جریان غالب در فرآیند تولید محصولات شبکه خانگی بودهاند و این از عجایب تأسفبرانگیز است! این عین جملاتی است که در آیتمی از مجموعه «اتاق فرمان» بر روی تصاویر سریال «پدرگواردیولا» خوانده میشود؛ «این افراد با نام هنرمند و لقبهای مشابه و با افتخار تمام، با خیانت به خاک و میهنشان، بیوطنی را انتخاب کرده و رستگاری را در ترک وطن میدانند. این است تصاویر دروغینی که اینان از خود به مخاطب نشان دادهاند اما در شرایط واقعی همین عدم تطابق واقعیت و دروغ در زندگی آنها، منجر به پناهندگی و از هم پاشیدن خانه و ریشههای فرهنگیشان میشود.»
درباره یک مصداق؛ لااقل به خالق «عاشورا» رحم کنید!
مستند «اتاق فرمان» در این فرآیند حتی به کارگردان و بازیگر اصلی سریال تحسینشده «عاشورا» که از معدود افتخارات تلویزیون در حوزه سریالسازی طی یکسال گذشته محسوب میشود هم رحم نکرده است!
در یکی از آیتمهای مستند «اتاق فرمان» در جایی که قرار است به نقش تولیدات خانگی در برهم زدن آرامش روانی جامعه بهواسطه پرخاشگری و نمایش صحنههای ملتهب اشاره شود، این موضوع بهگونهای طرح میشود که گویی کلیه هنرمندان دخیل در فرآیند تولید این محصولات، عروسکهای خیمهشببازی بازیگردانانی در پشت صحنه هستند که با نیتی سوء، آرامش جامعه را هدف گرفتهاند!
در این آیتم به صورت واضح از سکانسهای مربوط به نقشآفرینی هادی حجازیفر در سریال «پوست شیر» استفاده شده و برخی از تحلیلهای تند و تیز درباره پرخاشگری بر روی سکانسهایی بیان میشود که او در حال فریاد زدن و بیان یکی از معروفترین تکهکلامهای خود در این سریال یعنی «حرامزاده» است! اینگونه هادی حجازیفر که خود کارگردانی مجموعه «عاشورا» و فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» را در کارنامه دارد، بهعنوان هنرمندی معرفی میشود که قطعهای از پازل تهاجم فرهنگی دشمن را تکمیل کرده است!
بماند که نویسنده و کارگردان همین سریال تحسینشده یعنی جمشید محمودی هم پیش از این سابقه همکاری با صداوسیما را داشته و سریالهایی را روانه آنتن تلویزیون کرده است.
اینکه مجموعه «اتاق فرمان» قرار است با چه دستفرمانی ادامه پیدا کند، چندان نامشخص نیست، اما اینکه تلویزیون همزمان با طرح شعار تعامل با شبکه نمایش خانگی، قرار است چه بهرهای از تولید و پخش مجموعههایی از این دست ببرد، از آن سوالاتی است که هنوز نمیتوان جواب قطعی به آن داد!