طلاق خاموش، چرا بسیاری از سلبریتیها جدایی خود را پنهان میکنند؟
جدایی مریل استریپ و جیدا کُرن اسمیت بازیگران امریکایی دو نمونه از ترندی هستند که این احتمال را افزایش میدهند که سکوت بهترین راه برای مدیریت طلاق بدون ایجاد سر و صدا است.
شبکههای اجتماعی اخبار مرتبط با طلاق سلبریتیها از همسران شان را به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل کرده اند. به جای انتشار بیانیههای رسمی مطبوعاتی طبق معمول شخصیتهای شناخته شده اکنون ترجیح میدهند جدایی خود را از طریق پستهایی در شبکههای اجتماعی خود بدون نیاز به اشخاص ثالث اعلام کنند.
بنابراین، بین پستهای خانواده و میمها، فیدهای رسانههای اجتماعی مملو از اخبار مرتبط با جدایی زوجهای مشهور است که به نوبه خود روابط فرا اجتماعی را با سلبریتیها تقویت میکند و باعث میشوند که افراد احساس کنند تا حدودی به آنان نزدیکتر شده اند. به همین دلیل وقتی متوجه میشوند آنان از یکدیگر جدا شده اند و برای مدتی خبر را مخفی میکنند نه تنها تعجب میکنند بلکه به نوعی حتی احساس میکنند که بهشان خیانت شده است.
پیش از این سلبریتیها عموما طلاق خود را اعلام میکردند برای مثال "گوئینت پالترو" بازیگر ۴۲ ساله هالیوودی و "کریس مارتین" ۳۷ ساله خواننده گروه کلدپلی پس از بیش از ده سال زندگی مشترک خبر جدایی خود از یکدیگر را در وبلاگ گوپ، سایت شخصی پالترو در مطلبی با عنوان "جدایی آگاهانه" اعلام کردند. این زوج نوشته اند:"با قلبی مملو از اندوه تصمیم گرفته ایم جدا شویم". با این وجود، اکنون شاهد پدیده تازهای هستیم: طلاقها و جداییهای بی سر و صدای سلبریتی ها. در مورد جداییهایی صحبت میکنیم که مدتی پیش رخ داده اند و اکنون کشف شدهاند.
وقتی رازداری و سکوت به نماد تازه لاکچری بودن تبدیل میشود
حقیقت آن است که در هالیوود طلاقهای پنهانی به لطف وجود قضات خصوصی که چهرههای مشهوری مانند ایلان ماسک و کریس پرت از آنان بهره برده اند امری چندان نادر نیست. جیل رابینز قاضی خصوصی محبوب که بر طلاق برد پیت و جنیفر آنیستون نظارت داشت پیشتر گفته بود در واقع اکثر افرادی که او را برای انجام رویه مرتبط با طلاق شان استخدام میکنند سلبریتیها نیستند بلکه دندانپزشکان، پزشکان، مدیران بیمه عمر و وکلا میباشند. جدایی بی سر و صدا از همسر منحصر به سلبریتیها نیست. افراد عادی به اندازه هر سلبریتیای به حفظ حریم خصوصی شان علاقه دارند. در دنیایی که اسرار کمیاب است لذت بردن از رازداری و سکوت یک نماد تازه برای لاکچری بودن است.
نکته شگفت انگیز در این مورد آن است که بدین ترتیب از اظهارنظر دیگران در مورد طلاق جلوگیری میشود. در نهایت، همه فکر میکنند حق دارند نظر خود را بیان کنند و در واقع، نظرات مختلف میتوانند یک آشفتگی ذهنی بزرگ ایجاد کنند و حتی میتوانند باعث اختلاف نظر با شریک زندگی شوند. واقعیت آن است که دوستان و اقوام با تمام حسن نیتی که دارند از مورد خاص افراد اطلاعی ندارند و میتوانند بیش از آن که کمک کننده باشند به رابطه و تصمیم آسیب وارد سازند.
داشتن مدتی زمان برای ایجاد ایده ها، مدیریت غم و اندوه و حتی جستجوی یک خانه جدید پردازش احساساتی که پس از جدایی ایجاد میشوند را آسانتر میسازند. اغلب پس از جدایی یا طلاق ما مجبور میشوند به نظرات و پرسشهای دوستان و اقوام گوش دهیم که شرایط پیچیده را حتی خسته کنندهتر میسازد. در مواجهه با جامعهای که غرق در سروصدا است سکوت حداقل در مورد مسائل عاطفی میتواند کمک کننده باشد.
سلبریتیها شبکههای اجتماعی را به بلندگویی دستی برای زندگی خصوصی خود تبدیل کرده اند. در آن صورت تقریبا موظف میشوند که همه را در جریان زندگی خود قرار دهند، زیرا اگر زمانی عکسها را با هم آپلود کنند و سپس این کار را متوقف نماند کاربران فکر میکنند که آنها از هم جدا شده اند. در واقع، این گونه است که در بسیاری از مواقع دنبال کنندگان از جدایی سلبریتیها زمانی مطلع میشویم که آنان دیگر در شبکههای اجتماعی صفحات کاربری یکدیگر را دنبال نمیکنند و یا عکسهایی که در آن در کنار یکدیگر هستند را حذف میکنند.
فرهنگ، قومیت، هنجارهای اجتماعی و انتظارات نیز ممکن است در مخفی نگه داشتن جدایی نقش داشته باشند. بسته به این که طلاق یا جدایی در محیط فرد چگونه درک شود او ترجیح خواهد داد که موضوع را مطرح کند یا مطرح نکند. این موضوع همواره به نوع و میزان ارتباط آن فرد با فرهنگ یا ایدئولوژی بستگی دارد، اما به شدت تاثیرگذار است.
جداییهای بی سر و صدا توجه را به خود جلب میکنند زیراکاملا مخالف نمایش گرایی احساسی هستند که اکنون بر شبکههای اجتماعی حاکم است جایی که خانواده و دوستان اغلب بیانیههای معتبری درباره وضعیت روابطشان صادر میکنند گویی که خود یک سلبریتی هستند. صدا هرگز از بین نمیرود. اما میتوان به خاطر سلامت جسمانی و رفاه روانی در دنیایی که تشویق میکند تا بیشتر حرف زده شود، سکوت کنیم. سکوت ممکن است آخرین اقدام برای مراقبت از خود باشد.