خاندان اژدها ؛ پادشاه شب در وقایع گیم آف ترونز چه کسی است؟
درگیری اصلی وقایع گیم آف ترونز در میان تمام خنجرهای سیاسی، درام و جنجال نبودند؛ بلکه پادشاه شب یا همان نایت کینگ و ارتش مردگانش بزرگترین تهدید برای بقای وستروس بودند.
در حالی که این کاراکتر شرور تا چند فصل اولین سریال حضور خود را رقم نزد، اما حضور شوم وایت واکرها (White Walkers) از اپیزود اول فصل یک به چشم میخورد.
همانطور که از پیشگویی که بسیاری از افراد در مناطق شمالی وستروس با لحن آرام صحبت میکنند انتظار میرود، پادشاه شب پیشینهای دارد که به هزاران سال قبل از رویدادهای گیم آف ترونز (Game of Thrones) باز میگردد.
با این حال منشا او تاریکتر و طعنهآمیزتر از آن چیزی بود که میتوان انتظار داشت و باید گفت که پادشاه شب مستقیماً با اولین انسانها و فرزندان جنگل مرتبط بود. در ادامه با مجله بازار همراه باشید تا بدانید ماجرا از چه قرار است.
پادشاه شب در اصل مردی فانی در عصر نخستین انسانها بود
در حالی که بسیاری از طرفداران قدیمی احساس می کنند پتانسیل وایت واکرها در فصل ۸ سریال گیم آف ترونز هدر رفته است، اما باید گفت که هم ویتها (Wight) و هم داستان رهبر آنها برای مهمترین رویدادهای وستروس مهم هستند.
خاستگاه او به برخی از قدیمیترین تاریخهای شناختهشده این جهان برمیگردد، حتی به دورانی که عصر قهرمانان نامیده میشود که شاهد نبرد زنده وایت واکرها برای سرنوشت سرزمین بود. پادشاه شب در اصل یک انسان بود که جزوی از اولین انسانها محسوب میشد؛ یعنی اولین گروهی از انسانها که این قاره را مستعمره خود کردند.
آنها به سرزمین فرزندان جنگل، مردم بومی وستروس تجاوز کرده و تقریباً تا تسلیم شدن آنها با یکدیگر جنگیدند. در نهایت، فرزندان جنگل هیچ امید واقع بینان ای برای شکست دادن اولین انسانها نداشتند.
با این حال مهاجمان نیز نمیخواستند متحمل تلفات بزرگی شوند که با نبرد با فرزندان تا انقراض آنها همراه بود. این در نهایت منجر به خواندن این پیمان و همزیستی مسالمت آمیز هر دو جناح برای چندین سال شد و اولین انسا ها به اجداد شمالیها مانند خانواده استارک تبدیل شدند که هزاران سال بعد جانشین آنها حماسهها آفریدند.
با این حال حتی با آغاز دوره صلح بین فرزندان جنگل و اولین انسانها، این پیمان در یک نقطه نامشخص از قبل اشتباه بزرگی را مرتکب شد. در اقدامی ناامیدانه، وقتی فرزندان جنگل دیدند که جنگ را به طرز وحشیانهای باختهاند، یک انسان را ربودند و یک تکه شیشه اژدها یا همان دراگون گلس را به زور داخل سینهاش فرو بردند و او را نه تنها به اولین وایت واکر جهان، بلکه به خود پادشاه شب تبدیل کردند.
این آیینهای جادویی تاریک خطرناک، انسانها را به مرده تبدیل کرد و به آنها این قدرت را داد که حیوانات دیگر را به نیروهای نظامی احیا شده تبدیل کنند. قصد وایت واکرها این بود که از فرزندان جنگل به عنوان اربابان خود اطاعت کنند تا به دفع انسانهای اول و جلوگیری از کشتار مردم و سرزمینهایشان کمک کنند.
این اشتباه تقریباً ۲۰۰۰ سال پس از امضای پیمان، زمانی که پادشاه شب و بقیه اقدامات فرزندان جنگل از کنترل خود خارج شدند و یک حمله تمام عیار معروف به شب طولانی را رهبری کردند، همه زندگیها را در وستروس تحت الشعاع قرار داد.
فرزندان جنگل و اولین انسانها اتحادی علیه وایت واکرها تشکیل دادند
پادشاه شب به همراه ارتش مردگان خود در سریال گیم آف ترونز
بر اساس یورش ارتش مردگان به رهبری پادشاه شب که در وقایع گیم آف ترونز اتفاق میافتد، طرفداران حداقل میتوانند دامنه هرج و مرج را در زمانی که وایت واکرها برای اولین بار حضور تهدیدآمیز خود را به دنیا معرفی کردند، تصور کنند. با شکستن دوران صلح بین فرزندان جنگل و اولین انسانها، دو جناح مجبور شدند برای شکست وایت واکرها یک اتحاد نظامی تشکیل دهند.
پادشاه شب که به عنوان رهبر عالی ارتش حضور داشت، نیروهای خود را از دورترین نقاط شمال سرد به پایین هدایت کرد و شب طولانی را آغاز کرد. این زمستان طاقت فرسا بود که یک نسل تمام طول کشید و یک شب همیشگی را با خود به ارمغان آورد.
تحت فرمان پادشاه شب، هزاران نفر در سراسر وستروس از گرسنگی و یخ زدگی مردند، زیرا بخشهایی از محصولات زیر لایههای متعدد برف مدفون شدند.
این فاجعه راه را برای نبرد برجسته برای طلوع نور، یکی از مهمترین رویدادهای گیم آف ترونز را هموار کرد، جایی که نیروهای ترکیبی فرزندان جنگل و اولین انسانها موفق شدند پادشاه شب و ارتش او را از بین ببرند. ویت ها متعلق به سرزمین متروک همیشه زمستان بودند.
این زمینها زمانی سرسبز با جنگلها و سایر گیاهان بود، اما پس از انجام مراسم جادویی فرزندان جنگل برای ایجاد وایت واکرها، تبدیل به منطقه وحشی و برفی شد.
پیامدهای شب طولانی شکل دهنده رویدادهای گیم آف ترونز بود
نبرد یک وایت واکر با جان اسنو یا اگون تارگرین
پس از عقب راندن پادشاه شب به شمالی ترین مناطق قاره، وستروس عواقب شب طولانی را برای نسلهای آینده باز احساس خواهد کرد، حتی اگر این وقایع تاریخی با گذشت سالها به داستانهای ارواح تبدیل شوند. خوشبختانه، اولین انسانها و فرزندان جنگل بلافاصله پس از جنگ وارد عمل شدند.
هر دو گروه با دستور ساخت دیوار نمادین و تشکیل نگهبان شب به این نقطه تاریک تاریخ پاسخ دادند. به ویژه ساخت دیوار توسط برن استارک رهبری شد و گفته شد که فرزندان جنگل آن را با جادو آغشته کردند تا از حملات آینده جلوگیری کنند.
طبیعتاً این بدان معنا است که تأثیر ماندگار یورش پادشاه شب، داستان گیم آف ترونز و انگیزه اصلی جان اسنو را در سرتاسر قوس شخصیتی که دارد، شکل خواهد داد.
اگر فتح وستروس توسط اگون یکم تارگرین در کنار همسرانش و اژدهایان بزرگ آنها، مهم ترین رویداد در تاریخ جهان بود، شب طولانی و نبرد برای سپیده دم حداقل با آن برابری میکنند.
به خصوص زمانی که با توجه به سری پیش درآمد خاندان اژدها مشخص شد که دلیل اساسی اگون اول برای فتح وستروس این بود که خاندانهای قدرتمند را در برابر یک شب طولانی دوم متحد کند. حداقل در حال حاضر این یک عنصر داستانی و جهانسازی است که تنها در تداوم سریال تلویزیونی HBO نقش اساسی دارد. اما بافت پیوندی جالبی بین این دو سریال ایجاد میکند و به نایت کینگ لایهی جذاب دیگری اگرچه جزئی میدهد.
همانطور که پادشاه ویسریس اول تارگرین به دخترش گفت و وارث تخت آهنین در فصل ۱ خاندان اژدها اعلام شد، اگون اول به شدت به تارگرینی نیاز داشت تا بتواند وستروس را متحد نگه دارد.
در حالی که اهالی وستروس از شب طولانی و نبرد برای سپیده دم نامی نمیبرند، داستانهایی از قاره همسایه اسوس ادعا میکنند که قهرمان پیشگویی شده به نام آزور آهای، اولین انسانها و فرزندان جنگل را علیه آنچه میتوانست پادشاه شب و ارتشش باشد، رهبری کرد. این را میتوان با رویای اگون اول تعبیر کرد و جان اسنو که نام واقعیاش اگون تارگرین بود را میتوان تناسخ شاهزادهای که وعده داده شده بود بود تا سرزمین را در برابر تجدید حیات وایت واکرها متحد کند، در نظر گرفت.
سریال شاخص HBO در هشت فصل خود به تدریج به معرفی وایت واکرها بهعنوان شر بزرگتری که اربابان وستروس باید روی آن تمرکز کنند، گذراند. پادشاه شب بعداً معرفی شد تا تماشاگران احساس وحشت بیشتری بدهد، زیرا او نشان داد که این عذاب قریب الوقوع به طرز وحشتناکی به خوبی سازماندهی شده است.
حتی اگر فصل آخر گیم آف ترونز این مضامین را از بین ببرد و پایانش تا حدی ضد حال باشد، پادشاه شب یک شخصیت بیتردید افسانهای در تاریخ وستروسی و نیروی محرکه بسیاری از افسانههای آن سرزمین محسوب میشود. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما درباره این موضوع به اشتراک بگذارید.
قبل از انتشار کتابهای کارلوس کاستاندا ، هیچکدام از این مفاهیم در ادبیات و بازی های کامپیوتری غرب که از ادبیات تغذیه میشوند ، وجود نداشتند . اینها با سوتعبیر از مطالب آن کتابها بافته شد اند . تیغی در کف زنگی مست .
شما بیشتر مطالعه کن. برای شروع میتونی از کارهای اچ.پی.لاوکرفت شروع کنی
در تاریخ سینما سریالی روی دست این سریال پیدا نخواهد شد .
تمام داستان سریال بازی تاج و تخت بسیار دقیق است ولی من یک موضوع ره نفهمیدم اینکه زمانیکه جان اسنو با سربازان نایت واچ برای گذارش دادن از شاه شب به آنطرف دیوار میروند قوماندان این گروه با در کلبه فردی میروند که از آشنایان این قوماندان میروند و مالک کلبه با دختران خود همبستری میکند ولی فرزندانی که به دنیا می آید را به وایت واکرها برای محافظت از خانواده خود میدهد اما هدف شاهشب از گرفتن این فرزندان چیست؟ چونکه نمیشود از آن طفل یک سرباز ساخت.
زمانی که جان اسنو و گروه نایت واچ به هدف جمعآوری اطلاعات راجع به شاه شب در کلبه یک فرد میروند که فرمانده این گروه نیز از قبل این فرد میشناخت این فرد با همبستری با دختران فرزند بدنیا می آورد ولی بعد به گروه وایتواکر ها تسلیم مینمود برای زنده ماندن فامیل خود. ولی هدف شاهشب از گرفتن آن فرزند چی بود؟ خوب نمیشه که از طفل تازه بدنیا آمده سرباز ساخت.