نگاهی به نمایشگاه «هامون» به یاد زنده‌یاد داریوش مهرجویی

هامون دارای ویژگی‌هایی است که گویی این اثر را به بخشی از خاطره جمعی نسل روشنفکر مبدل می سازد.

نگاهی به نمایشگاه «هامون» به یاد زنده‌یاد داریوش مهرجویی

فیلم هامون علاوه بر اینکه در زمان خود اثری پیشرو و متمایز بود تا سالیان نوعی‌اندیشه و حتی می‌توان مکتب‌اندیشه- رفتاری را رهبری می‌کرد. چنانچه در سال‌های اخیر نیز القابی مانند هامونی‌ها حتی در فضای مجازی به عنوان هشتگ، تعلق خاطر خود را به این اثر ابراز می‌کردند. اما این‌بار هامون موضوع نمایشگاه هنری شده است.

از این رو در تفسیر و تحلیل این نمایشگاه نقب زدن به فیلم «هامون» و شناخت ابعاد بصری، فکری و اجتماعی آن ناگزیر است.

اگرچه مرگ دردناک کارگردان این فیلم بهانه‌ای برای یاد‌بود و بررسی آثار اوست اما به نظر می‌رسد نخست باید به این سوال پاسخ داده شود چرا «هامون»؟
هامون دارای ویژگی‌هایی‌است که گویی این اثر را به بخشی از خاطره جمعی نسل روشنفکر مبدل می‌سازد. شخصیت شوریده حمید هامون، شخصیت و حتی دیالوگ‌های طیفی از جامعه با گرایش‌ها و خلقیات مشابه را رهبری می‌کند. فیلم دقایقی سورئال دارد که در خواب و بیداری «هامون» اتفاق می‌افتد.

مالیخولیای محبوبِ هنرمندان؛ دیدن چیزی که دیگری نمی‌بیند و عشق جنون‌آمیز و ناکامش به مهشید، او را دست آخر قربانی و طعمه نوعی فضیلت و راستی بی‌کارکرد در عشق کرده.

اما آنچه الهام بخش هنرمندان این نمایشگاه بوده است، عناصر تکرار شونده و معنا‌دار این فیلم مانند دریاست.
«هامون» چندین سکانس سورئال دارد که در کنار دریا اتفاق می‌افتد. علقه حمید هامون به دریا، معانی استعاری دریا را قابل بررسی می‌کند. چنانچه سرانجام در پی استیصال و ناکامی «هامون» به دریا پناه می‌برد، بلکه او را حل کند، غرق کند یا محو کند. اما چمباتمه‌زده پیکرش به تور می‌افتد، که این نما در چندین اثر از هنرمندان این نمایشگاه تکرار شده بود، قابی که ظرفیت بازنمایی و تکرار فراتر از سینما یافت.

لحظه قابل تاملی که پیکر هامون از دریا بیرون کشیده می‌شود، آینه تمام‌قد بی‌پناهی و ندانم‌هاییست که حتی دریای محبوبش نیز آن را پس می‌زند و به چنگ توری می‌افتد که فیلمساز آگاهانه بر آویختنش تأکید کرده است. فیلم «هامون» مملو از نما‌ها و نماد‌هایی است که دستمایه خلق آثار هنرمندان این نمایشگاه قرار گرفته است.

لباس عروس مهشید در این نمایشگاه در چند اثر همانند یک فُرم به ماهیت رفتاری، وجودی و همچنین رویکرد فیلمساز به زن عصیانگر بازنمایی شده. حتی تیتراژ این فیلم و نام بسیاری از هنرمندانی که اکنون دیگر میان ما نیستند موضوع یکی از آثار است. فیلم «هامون» نمونه موفق برساخت خاطره جمعی از یک اثر هنری است که اکنون پس از گذشت سه‌دهه در میان هنرمندان جوانی که تجربه‌ای از فضای اجتماعی آن دوره ندارند و شاید بسیاری گزاره‌ها برای آنها نامفهوم باشد، می‌توانند چگونه از روایتی سینمایی آثاری را استخراج کنند که نوعی تعمق و بازخوانی معانی و نماد‌های موجود در اثر است.

همچون دیالوگ‌هایی عمیق و تکان‌دهنده که سالیان متمادی به مثابه ضرب‌المثل تکرار شونده ماندگار شده و دستمایه برخی از آثار این نمایشگاه شده بود که با پخش صدا یا نوشتن آن بر روی بوم اتفاق افتاده. پس از مرگ دلخراش مهر جویی نیز این دیالوگ‌ها بار‌ها بازنشر شد: چند شب پیش خواب دیده‌ام که در یک سردابه قرون وسطایی بر یک تخت سنگ، مجروحی خوابیده است. جراحان و پرستاران دورش حلقه زده‌اند.
و اکنون هامون تنها یک فیلم نیست مفهومی است که می‌تواند به عنوان یک موضوع تِم یک نمایشگاه را تعیین کند. به‌نظر می‌رسد این تعامل میان سینما حتی ادبیات و برگزاری نمایشگاه‌هایی از این قبیل می‌تواند رویکردی متمایز به فضای تجسمی کنونی ببخشد چرا که بازخورد این قبیل نمایشگاه‌ها در فرآیندی غیر اقتصادی و نوعی هم‌اندیشی پیرامون یک اثر ادبی یا سینمایی است.
این نمایشگاه در قالبی شکل مولتی‌مدیا در گالری باشگاه با حضور ۱۹ هنرمند و کیوریتوری بهنام کامرانی از تاریخ ۱۸ خرداد تا ۱ تیرماه در حال برگزاری است.

منبع: اعتماد
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها