جنجال اثر جعلی «دختر نشسته» در حراج تهران؛ ماجرا چه بود؟

هنوز چالش بین حراج تهران و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ادامه دارد که خبر دیگری دوباره توجه‌ها را به حراج تهران جلب کرد؛ جعل اثر به نام رضا عباسی.

جنجال اثر جعلی «دختر نشسته» در حراج تهران؛ ماجرا چه بود؟

روزنامه ایران در گزارشی به موضوع حراج پرتره «دختر نشسته» در حراج تهران پرداخت و نوشت: براساس اطلاعاتی که روابط عمومی حراج تهران در اختیار این روزنامه گذاشته است در این حراج ۲۵ اثر تاریخی از ۸۰۰ سال پیش یعنی سلجوقی، صفوی (۵۰۰ سال)، زندیه، قاجاریه (۲۰۰ سال) پیش به حراج گذاشته شد که از این میان ۱۷ اثر آن به فروش رفت. 

بالاترین چکش را هم اثر پرتره «دختر نشسته» خورد که ۲۲ میلیارد و ۴۴۰ میلیون تومان به فروش رفت. همین اثر که حراج تهران را به جنجال بزرگ تبدیل کرد، یک سؤال بزرگ را هم روانه اذهان بسیاری کرد: چرا در میان ۲۵ اثر تاریخی ارائه شده، تنها حضور پرتره «دختر نشسته» به اعتراض و انتقاد انجامید؛ اعتراضی که در نهایت باعث شد تا سخنگوی وزارت میراث فرهنگی و مدیرکل اداره موزه‌های این وزارتخانه هم واکنش نشان دهند و خواستار ابطال حراج شوند. اما جنجال پرتره دختر نشسته به همین جا ختم نشد، در این میان برخی از فعالان نگارگری اعلام کردند، پرتره دختر نشسته متعلق به رضا عباسی نیست و جعلی است.

مژده مخلصی، دکترای تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر اسلامی از دانشگاه هنر تهران، اول کسی بود که تاریخ امضای پرتره دختر نشسته را بررسی و اعلام کرد، تاریخ اثر ۵ سال بعد از مرگ رضا عباسی است. او همچنین امضای پای کار را متفاوت با شیوه عباسی دانست. موضوع به همین جا ختم نشد. زمزمه از جعل آثار بیشتری که به حراج تهران رفته بودند، خبر می‌داد.

علی شکاری، نگارگر و کارشناس نسخ خطی و مصور اعتقاد دارد، چهار اثر ارائه شده به حراج تهران جعلی ناشیانه از آثار دوره صفوی است که نتیجه این جعل شباهتی کمتر از ۲۰ درصد با کار رضا عباسی و نگارگری‌های دوره صفوی و مکتب اصفهان دارد.

ربطی به مکتب اصفهان ندارد

این کارشناس که در ۲۰ سال گذشته نسخ خطی و مصور زیادی را کارشناسی کرده است، کپی از آثار بزرگان نگارگری در دوره معاصر را یکی از راه‌های آموزش نقاشی و نگارگری در تمام ادوار تاریخی می‌داند ولی درباره آثار ارائه شده به حراج تهران می‌گوید: این نظیره‌سازی به جهت فریب مجموعه‌داران و خریداران آثار هنری انجام شده و مشخصات یک کپی و نظیره‌سازی برای یاد‌گیری تکنیک‌های نگارگران شاخص این مکتب نبوده است. با کمی دقت در نظیره‌ها، ساخت‌و‌ساز جدید و شیوه پرداز زدن معاصر کاملاً مشهود است.

 او می‌گوید: تعجب من این است که چرا وزارت میراث فرهنگی در اعتراض خود تنها به یک اثر بدون مجوز و تاریخی ابهام دارد. شکاری آثاری از معین مصور، رقم یوسف و محمد یوسف را در اختیار این روزنامه می‌گذارد تا به قول خودش سندی باشد بر تفاوت آنچه به نام مکتب اصفهان به حراج تهران رفت. او درباره تفاوت کار‌های ارائه شده به حراج با نگارگری‌های دوره صفوی می‌گوید: اسکلت کار همان است. معمولاً برای حاشیه‌سازی از کمند‌اندازی و کتاب‌های کهنه استفاده می‌کنند. به گفته شکاری، صورت‌سازی در این پرتره کمترین شباهت را به صورت‌سازی‌های رضا عباسی دارد. شکاری تأکید می‌کند: رضا عباسی، معین مصور به عنوان یکی از شاگردان رضا عباسی، حاج یوسف و... یک امضای مشخص در کار‌های خود دارند و کسانی که با نگارگری آشنا هستند به‌خوبی اصل را از جعل تشخیص می‌دهند.

جرات نزدیک شدن به رضا عباسی

او می‌گوید: برخلاف آثار رضا عباسی، روی کلاه خز روی سر در پرتره دختر نشسته، نقش و نگار بسیاری دیده می‌شود. به گفته شکاری، کسی که این اثر را کشیده خواسته تا حالت صفوی را حفظ کند، اما تا جایی که اطلاع داشته و هنرش اجازه داده است کار پیشرفته است. به اعتقاد او، این کار هیچ شباهتی به فضاسازی، منظره‌سازی و تکنیک دوره مکتب اصفهان ندارد. شکاری می‌گوید: کار «پرتره زن جوان ایستاده» که به نام «محمد قاسم» نگارگر دوره صفوی ارائه شده از روی یک اثر در موزه آرمیتاژ کپی شده است.

این کارشناس نسخ خطی درباره اثری که به نام نجف علی به حراج ارائه شده است هم می‌گوید، تمام امضا‌های نجف علی را بررسی کرده است و نجف علی هرگز آثار را به اسم «نجف علی» یا «رقم کمترین نجف علی» امضا نمی‌کرد. بلکه او همیشه پای امضایش می‌نوشت: «یا شاه نجف». به گفته شکاری پسر نجف علی هم که مثل پدرش نگارگر بود چنین امضایی نداشت و آثار خود را با «احمد بن نجف علی» امضا می‌کرد.

شکاری یک موضوع دیگر را هم عنوان می‌کند که برخی از کارشناسان آن را تأیید کردند. به گفته او، آقا نجف (نجف علی) تابلویی به بزرگی آنچه در حراج ارائه شده است، نداشت. او بیشتر قلمدان‌های کوچک و کار‌های لاکی را نگارگری می‌کرد و هرگز کار رنگ روغن به این بزرگی را نمی‌زد.

به گفته شکاری، قلم رضا عباسی، معین مصور و محمد یوسفی هرکدام امضا و شخصیت خاص خودش را دارد و هیچ کدام از کار‌های ارائه شده با این هنرمند دوره صفوی و مکتب اصفهان نسبت و شباهتی ندارد. این کارشناس در نهایت می‌گوید: رضا عباسی، نگارگر شاخص دنیای نقاشی ایرانی است و معلوم نیست کسانی که این آثار را تهیه کرده‌اند با چه جرأتی به آثار ایشان نزدیک شده‌اند.

برش

محمود نورایی، مدیر روابط عمومی حراج تهران می‌گوید: آثار ارائه شده توسط کارشناسان حراج، کارشناسی می‌شوند. کارشناسان میراث فرهنگی کار را دیده‌اند و آن را کارشناسی کرده و مجوز دادند. وزارت میراث فرهنگی هم کارشناسی آثار را رد و اعلام می‌کند که هیچ مجوزی برای حراج تهران صادر نکرده است.

نورایی درباره پرتره دختر نشسته منتسب به رضا عباسی هم می‌گوید: ۵ سال بعد از فوت رضا عباسی این اثر به کتابخانه سلطنتی رفته است و آنجا نوشته می‌شود که بعد از آن توسط ناصرالدین شاه به چه کسی بخشیده شده است. تمام اسنادش هم وجود دارد. ما اطلاعات اثر را کاملاً منتشر می‌کنیم هر وقت یک کارشناس توانست ثابت کند این اثر جعلی است ما ضرر و زیان این اثر را پرداخت می‌کنیم. همچنین کسی هم که آثار را به حراج داده است، به مراجع قانونی معرفی می‌کنیم؛ این قانون حراج است.

منبع: فرارو
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید