در گفتگو با خبر فوری مطرح شد؛
سینمای ایران سالهاست از جریان سازی اجتماعی فاصله گرفته است/ورود سرمایههای مشکوک به شبکه نمایش خانگی/فیلم توقیف شود مردم برای دیدن آن مشتاقترند
خبرنگار: ونوس بهنودکارشناسان و منتقدان می گویند بسیاری از مشکلات فعلی سینما به دلیل تصمیمات بد و سیاستهای باری به هر جهت است. وضعیتی که تکلیف سینماگر را نامشخص و مبهم میسازد.

سینمای ایران در سالی که گذشت با تجربه های تلخ و شیرین مواجه شد از تنوع سوژهها و شکستن مرزها تا اصطکاک بین سینما و نمایش خانگی. به منظور بررسی اجمالی حال و هوای آن با آرش فهیم منتقد و تحلیلگر سینما به گفتگو نشستیم.
خبر فوری: اگر پیشرفت و پسرفت سینما در یک سال را بررسی کنید در کدام حوزه از جمله سوژه؟ فیلنامه، موسیقی، کارگردانی، تهیه کنندگی پیشرفت و در کدام پسرفت داریم؟
فهیم: معتقدم سال 1403 اتفاق جدید و متفاوتی در سینمای ایران رخ نداد و تا حد زیادی اوضاع سینمای ما در این مقطع از زمان، به سالهای اخیر شباهت داشت. اما اگر بخواهیم یک زمینه را حائز حرکت رو به جلو قلمداد کنیم، به نظرم سوژه است و متأسفانه در زمینه فیلمنامه، اوضاع همچنان بد است. یک مرور ، هم در اکران سال 1403 و هم تولیدات امسال که در جشنواره فیلم فجر چهل و سوم بروز پیدا کرد، نشان میدهد که توجه فیلمسازها به موضوعات، ژانرها و زمینههای مختلف نسبت به چند سال قبل، بیشتر شده است. اگر مقایسه کنیم، تعداد فیلمهای غیرکمدی که روی پرده رفت، در سالی که پشت سر گذاشتم نسبت به سالهای 1402، 1401، 1400 و حتی چند سال قبل از آن بیشتر شد؛ در سال 1403 فیلم تاریخی، تاریخی-مذهبی، معناگرا، اجتماعی، کودک، نوجوان، دفاع مقدسی ، سیاسی، اکشن، انیمیشن و ... به نمایش درآمد. موضوعات ملی و راهبردی که جزء نیازها و اولویتهای فرهنگی ما هستند نیز پررنگتر شدند و آثاری برای طیف گستردهتری از مخاطبین را دیدیم. البته این اتفاقات، در حد آرمانی و مطلوب نبودند و سینمای ایران با وضعیت مورد علاقه من و خیلی دیگر از سینمادوستان، فاصله بعیدی دارد، اما تحلیلم این است که ما حداقل در سوژه، نسبت به گذشته یکی دو قدم جلو رفتهایم. اما خیلی مواقع، سوژههای خوب، به خاطر فیلمنامههای ضعیف، هدر میروند و تلف میشوند!
خبر فوری: در تاثیرگذاری سینما بر جامعه و طرح و حل مشکلات آن با وضعیت بهتری مواجهیم یا معتقدید سینمای توقیفی و زیرزمینی بهتر در این زمینه عمل کرده است؟
فهیم: سینمای ایران سالهاست از جریان سازی اجتماعی فاصله گرفته است؛ هر چند که سینما به طور کلی، قدرتمندترین هنر و رسانه در تأثیرگذاری بر مخاطب است، اما واقعیت این است که هنر هفتم ما در حوزه مسائل اجتماعی، عقیم و سترون شده است. ما در یک دوره ای فیلمی همچون «آژانس شیشهای» داشتیم که خودش به تنهایی یک جریان را در حوزه چالشهای اجتماعی و سیاسی روز کشور ایجاد کرد، اما امروز از این نوع فیلمها خبری نیست. دلیل این کاهش هم در کمبود مطالعات اجتماعی نزد اغلب فیلمسازان حرفهای و ضعف در تحقیق و پژوهش برمیگردد. برخورد اکثر فیلمهای ایرانی با مسائل و مصائب اجتماعی، یا تند و سطحی و شعاری و سیاستزده است و یا محافظهکار و بیخاصیت. همچنین برخی از فیلمهای اجتماعی که سر و وضع بهتری دارند، دچار تناقض در محتوا و دیدگاه هستند. مثل فیلم «رها» که نماینده سینمای به اصطلاح اجتماعی در اکران نوروزی امسال و یکی از فیلمهای مطرح دوره اخیر جشنواره فجر بود، اما این فیلم از نظر نوع نگاه به طبقات اجتماعی و چالشهای جامعه، با نقدهای جدی مواجه است چون خودش را نقض میکند.
درباره فیلمهای توقیفی یا به اصطلاح زیرزمینی و یا هر اسم دیگری که رویشان بگذاریم این وضعیت فاجعه بارتر است. یعنی چند نمونه مطرح از این طیف فیلمها ازجمله «دانه انجیر معابد» و «کیک محبوب من» گویای سواد اجتماعی بسیار پایین سازندگانشان است. این فیلمها، مصداق بارز سینمای جعلی هستند که اصلاً از نظر ساختاری و فرمی، درحدی نیستند که بخواهیم آنها را تأثیرگذار و جریان ساز بدانیم.
خبر فوری: به اعتقاد شما لوندی، لودگی و شوخی جنسی بخشی از ضرورت فروش در گیشه شده است؟
فهیم: نه لزوما! چراکه اولاً در فهرست فیلمهای سالی که گذشت و همچنین آثار اکران نوروز، چند فیلم نسبتاً پرفروش اما پاکیزه از لودگی دیده میشود. به طور مثال، در اکران سال 1403 چند فیلم غیرکمدی مانند «مست عشق»، «بی بدن»، «ببعی قهرمان» و ... را داشتیم که پرفروش شدند. این روزها نیز «موسی کلیمالله» نسبت به سطح متوسط، فروش خوبی دارد.
نکته مهم این است که فیلمهای کمدی که لقب پرفروش میگیرند، در قیاس با جمعیت و همچنین قیمت بلیت، آنچنان هم پرفروش نیستند. یعنی خیلی از این فیلمها که در صدر فروش سال سینما قرار میگیرند، کمتر از 10 درصد مردم را به سینما کشاندهاند. مشکل از اغلب فیلمهای غیرکمدی –به ویژه فیلمهای به موسوم به اجتماعی- است که هیچ نسبتی با نیازها و دغدغههای فرهنگی و تفریحی مردم ندارند. به نظرم اگر فیلمهای عاری از لودگی و شوخی غیراخلاقی، ساختار استانداردی داشته باشند ، موضوع و محتوای آنها با خواستههای عموم مردم تناسب پیدا کند، تازگی داشته باشند و حداقل اینکه، موج آفرین باشند، حتما فروش خواهند کرد. باز اگر بخواهم مصداق بیاورم، فیلم «موسی کلیمالله» چون برای اولین بار از یک ابزار جدید در تولید جلوههای ویژه استفاده کرده و ساختار استاندارد و محتوای قابل توجهی دارد، به فروش خوبی هم دست پیدا کرده و یا فیلم «مست عشق» که در اکران 1403 به دلیل حواشی خاص و سوژه جالب و دستمایه قرار دادن یک کتاب عامه پسند، موج آفرین و درنتیجه پرفروش شد.
خبر فوری: به اعتقاد شما نمایش خانگی بازوی حمایتی سینماست یا در تعارض با آن؟
فهیم: واقعیت این است که شبکه نمایش خانگی میتواند بازوی سینما باشد، به شرط آنکه شرایط مطلوب و ترازی داشته باشد. یعنی میتواند محل پرورش و معرفی هنرمندان مستعد و توانمند یا تربیت ذائقه و سلیقه مردم باشد. اما وضع فعلی شبکه نمایش خانگی به زیان سینمای ایران است، به چند دلیل : اول اینکه درنتیجه ورود سرمایههای مشکوک، در شبکه نمایش خانگی دستمزد برخی بازیگرهای به اصطلاح سلبریتی به شکل نجومی افزایش یافته است و این برای سینما هم یک معضل شده است. دوم، سریالهایی که این روزها در نمایش خانگی پخش میشوند، اغلب قاتل ذائقه مخاطب هستند و مخاطب را به دیدن روایتهای سطحی و پرایراد و محتوای خشن و بعضاً مبتذل سوق میدهند. سوم هم اینکه سریالهای نمایش خانگی بخشی از مخاطب بالقوه سینما را به خودشان مشغول کردهاند.
خبر فوری: سطح کیفی بازیها در فیلمهای جدید را چطور ارزیابی میکنید؟
فهیم: سطح کیفی نقش آفرینی بازیگران در فیلمهایی که اخیراً اکران شده، فراز و نشیب دارد و همه در یک سطح نیستند. به طور مثال، بازی شهاب حسینی و غزل شاکری در فیلم «رها» و یا بازی مریلا زارعی، شکیب شجره و بهنام تشکر در فیلم «موسی کلیمالله» و یا بازی مارال بنی آدم در فیلم «معجزه پروین» بالاست و نقطه قوت این فیلمها محسوب میشود. اما در سایر فیلمهای اخیر، اغلب بازیها تکراری و معمولی و بعضاً بد و ضعیف است.
خبر فوری: نظرتان در مورد فیلمهای توقیفی مانند قاتل و وحشی در سینما و تاسیان در نمایش خانگی چیست و نهادها با توقیف منجر به چه رفتاری از سوی مخاطب میشوند؟
فهیم: یک از دلایل توقیف این آثار، ضعف در نظارت بر تولید و همچنین عدم شفافیت ضوابط و مقررات است. به طور مثال، اگر قوانین برای سازندگان فیلم «قاتل و وحشی» شفاف بود، شاید این فیلم که ازقضا فیلم خوبی هم هست، تاکنون اکران شده بود. همچنین سریال «تاسیان» به خاطر خلاءهای قانونی در نظارت و هدایت شبکه نمایش خانگی، مدتی به محاق توقیف رفت.
به نظرم باید طوری مدیریت کرد که فیلمها و سریالها کمتر برچسب توقیفی پیدا کنند. چون همان طور که در سوالتان مطرح شد، ممانعت طولانی مدت از اکران یک فیلم احتمال انتشار نسخه غیرقانونی آن را بالا میبرد و همچنین موجب ضریب پیدا کردن برخی فیلمهای ضعیف میشود. مثلاً همین سریال «تاسیان» که در سطح کیفی پایین است، به خاطر اینکه برچسب توقیفی پیدا کرده و هدف برخی حملات رسانهای قرار گرفته، بر سر زبانها افتاده و باعث شده تا عدهای از سر کنجکاوی هم شده است، سراغ تماشای آن بروند. و یا فیلم «کاناپه» که باز هم یک فیلم ماقبل سینما و زیر صفر است اما چون صفت توقیفی پیدا کرده، باعث شده تا عده ای برای دیدنش عطش پیدا کنند. درحالی که این فیلم اگر در سینما اکران میشد، اصلاً محلی از اعراب نداشت.
خبر فوری:نظرتان در مورد روند سرمایه گذاری در فیلمها و سپس وقفه در اکران چیست؟
فهیم:وقفه طولانی مدت اکران فیلمها موجب سرمایهسوزی و کاهش گرایش برای سرمایهگذاری در تولید فیلم میشود. با توجه به اینکه امسال با عنوان سرمایهگذاری در تولید نامگذاری شده است و موضوعی ملی و حیاتی برای اقتصاد کشور است، مسئولان حوزه سینما هم باید سر و سامانی به این موضوع بدهند و با رعایت عدالت در اکران ، زمینه را برای تشوق سرمایهگذاری در تولید فیلم فراهم سازند. اینکه برخی تهیهکنندگان در یک سال، امکان اکران چند فیلم را پیدا میکنند و یا آثارشان به محض تولید به نمایش درمیآید و برخی تهیهکنندگان سالها در صف اکران میمانند، نتیجهای غیر از دلسردی برای سرمایهگذاری در این حوزه ندارد.