جنجالی‌ترین آثار هنری قرن بیست و یکم/ آیا تابوت باز و جنازه متلاشی‌ یک کودک اثری هنری است؟

معمولا آثار منتخب هنری را بر اساس اولویت‌های زیباشناسانه و تخصصی مورد ارزیابی قرار می‌دهند. اما زمانی که پای آثار جنجالی وسط می‌آید، موضوع متفاوت و گاه جالب می‌شود.

جنجالی‌ترین آثار هنری قرن بیست و یکم/ آیا تابوت باز و جنازه متلاشی‌ یک کودک اثری هنری است؟

آرت نیوز به تازگی جنجالی‌ترین آثار هنری معاصر را همراه با توضیحات و ارائه دلایل معرفی کرده است.

خبرگزاری تخصصی «ARTnews» طی روزهای گذشته گزارشی از جنجالی‌ترین هنرهای قرن بیست و یکم تا به امروز را منتشر کرده است. 

 این گزارش همراه با تصاویر ضمیمه، اینگونه آغاز شده است: جهان چیزهای کمی را بیشتر از یک جنجال هنری دوست دارد. چنین جنجال‌هایی چیز تازه‌ای نیستند؛ برای مثال، نقاشی مرگ مریم مقدس اثر کاراواجو (حدود ۱۶۰۵–۱۶۰۶) توسط کشیشانی که آن را برای نمازخانه «سانتا ماریا دلا اسکالا» در رم سفارش داده بودند، رد شد، چون آن‌ها معتقد بودند تصویر واقع‌گرایانه‌ای از مریم مقدس ارائه می‌داد. 

این روند در قرن بیستم با ظهور مدرنیسم شتاب بیشتری گرفت؛ آن زمان که پیشروها یا همان آوانگاردها «شوک ناشی از تازگی» را به یک ویژگی بدل کردند، نه یک نقص. 

دوشیزگان آوینیون (۱۹۰۷) اثر پیکاسو با تصاویری که داشت، منتقدان و بینندگان را منزجر کرد؛ حتی هنری ماتیس نیز در مواجهه اول با آن شوکه شد. فوتوریست‌ها عمداً با توهین به جمعیت در شب‌های اجرا و شعرخوانی، قصد تحریک شورش داشتند، در حالی که مارسل دوشان با ارائه اثر چشمه، ۱۹۱۷ با نام مستعار در نمایشگاهی از انجمن هنرمندان مستقل، به چالش‌های مربوط به نزاکت، مرز بین تولید انبوه و هنر فاخر، و تمایل به سانسور در دنیای هنر پرداخت. 

با این حال، از آغاز هزاره جدید می‌توان گفت ایجاد جنجال تا حدی به کالایی در بازار هنر و اقتصاد تبدیل شده است. اگرچه مواردی هم هست که در آن‌ها خطرات واقعی وجود دارد. 

فهرست پیش‌رو که بر اساس تحلیل‌ها و ارزیابی‌ها ارائه شده، شامل ۱۰ اثر جنجالی در عرصه هنرهای معاصر است. این گزارش نمونه‌هایی از هر دو حالت را بررسی می‌کند و میزان اثرگذاری عبور از مرزها در قرن بیست‌ویکم را به چالش می‌کشد. 

نام اثر: کمدین

هنرمند: ماوریزیو کاتلان/ محصول سال ۲۰۱۹

جنجالی‌ترین آثار هنری قرن بیست و یکم/ آیا تابوت باز و جنازه متلاشی‌ یک کودک اثری هنری است؟

تصویری از اثر جنجالی مائوریتزیو کاتلان که در نهایت توسط یک کلکسیونر معروف خورده شد

هنرمند شوخ‌طبع ایتالیایی، «مائوریتزیو کاتلان»، به خلق آثار جنجالی و عجیب شناخته می‌شود و اغلب خشم هنرمندان و اهالی هنر را برمی‌انگیزند تا آنجا که مجسمه‌اش از پاپ ژان پل دوم که در حال برخورد با شهاب‌سنگ است، حتی محکومیت «لیگ کاتولیک» را نیز در پی داشت.

مائوریتزیو با اثر کمدین، کاتلان بار دیگر جنجال آفرید. او یک موز را با نوار چسب به دیوار چسباند—تلاشی نسبتاً ساده در مقایسه با آثار بزرگ‌تری مثل توالت ساخته‌شده از طلای خالص که برای موزه گوگنهایم ساخت و در زمان رونمایی در سال ۲۰۱۶ و سپس زمانی که هنگام نمایش در کاخ بلنهایم انگلستان دزدیده شد، خبرساز شد. 

در حراج‌های نوامبر ۲۰۲۴ ساتبیز، کمدین به قیمت ۶.۲۴ میلیون دلار فروخته شد و توجه رسانه‌ها (و به تبع آن عموم مردم را) به خود جلب کرد. باید گفت شوخی اوعمق زیادی نداشت، یا شاید اصلاً درباره «سطحی‌بودن» بود. چه کسی می‌داند؟ احتمالاً خود کاتلان، که در این اثر نوعی خودنگاره ارائه داده؛ حکمی خلاصه درباره کل کارنامه‌اش به تالیف رسانده است.

نام اثر: «اولین ۵۰۰۰ روز» / یک اثر مجازی و نه واقعی

جنجالی‌ترین آثار هنری قرن بیست و یکم/ آیا تابوت باز و جنازه متلاشی‌ یک کودک اثری هنری است؟

اثر: بیپل/ زمان تولید از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۱

کارآفرین حوزه بلاک‌چین، ویگنش سوندارسان که با نام مستعار MetaKovan نیز شناخته می‌شود، اثر Everydays: The First ۵۰۰۰ Days (سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۱) از هنرمند دیجیتال Beeple را در خانه‌اش در سنگاپور به نمایش گذاشته است — تاریخ: ۷ آوریل ۲۰۲۱

در کنار موز کاتلان و تعجب همگان از فروش بالای آن، اثری از هنرمندی با نام مستعار «بیپل» و نام اصلی «مایک وینکلمن» در تاریخ ۱۱ مارس ۲۰۲۱ در حراج کریستیز به قیمتی بیش از ۶۹ میلیون دلار فروخته شد. 

این مبلغ، سومین رکورد بالای پرداخت شده برای اثر یک هنرمند زنده محسوب می‌شود، ؛ البته بعد از «خرگوش» اثر «جف کونز» و «پرتره‌ی یک هنرمند» یا «استخر با دو پیکر» اثر دیوید هاکنی. 

این اتفاق در نوع خود قابل توجه بود، اما وقتی بدانیم که اثر وینکلمن یک «NFT» بود و فقط به صورت دیجیتالی، وجود داشت؛ اهمیتش دوچندان می‌شود. در آن زمان، حتی روزنامه‌نگاران نیز هنوز دقیقاً نمی‌دانستند «NFT» چیست. این واژه، مخفف توکن غیرقابل معاوضه است، و به نوعی دارایی دیجیتالی منحصربه فرد اطلاق می‌شود که با استفاده از رشته‌هایی از داده در یک سیستم متمرکز ایجاد شده و غیرقابل تغییر است و انتظار می‌رود با گذر زمان ارزش آن افزایش یابد. 

باید گفت این اثر مجموعه‌ای موزاییکی از تصاویر دیجبتالی جنجالی مقاطع معاصر است. برای مثال یکی از عکس‌ها تصویری از جو بایدن است که روی ترامپ ادرار می‌کند. این اثر را وینکلمن طی چهارده سال هر روز در صفحه اینستگرام منتشر کره بود. منتقدان و فعالان بازار اقتصاد هنر بر این عقیده‌اند که این اثر افزایش قیمت بسیار چشم‌گیری خواهد داشت و رقم آن یک روز از یک میلیارد دلار عبور خواهد کرد. 

نام اثر: «For the Love of God»/«به عشق خداوند»

جنجالی‌ترین آثار هنری قرن بیست و یکم/ آیا تابوت باز و جنازه متلاشی‌ یک کودک اثری هنری است؟

هنرمند: دیمین هرست/ زمان ساخت و ارائه سال ۲۰۰۷

اثر دیمین هرست محصول سال ۲۰۰۷ در نمایشگاه «Damien Hirst: Relics» در فضای هنری QM Gallery Al Riwaq واقع در دوحه، قطر/تاریخ: ۹ اکتبر ۲۰۱۳

دیمین هرست، هنرمند مشهور بریتانیایی و از پیشگامان نسل اول هنرمندان بریتانیایی معاصر است. اغلب مخاطبان او را به واسطه مجموعه حیوانات مرده‌اش در محلول فرمالدهید می‌شناسند. او اثر دیگری دارد که به گنجینه‌های زیر دریا اختصاص دارد. 

کلا دیمین هرست هنرمندی است که آثارش را با هزینه‌های بسیار بالا می‌سازد. اما هیچ‌کدام از آثار او به گرانی همین اثر مذکور و جنجالی او نبوده است. 

این اثر یک جمجه انسان است که می‌توان آن را یادگار مرگ دانست. این اثر از روی یک جمجه واقعی متعلق به قرن هجدهم ساخته شده است که قالب آن پلاتین خاص است و از الماس بسیار مرغوب ساخته شده است؛ از جمله یک سنگ صورتی ۵۲/۴ قیراطی که در در مرکز پیشانی سردیس جانمایی شده است. 

در مقطعی گزارش‌هایی منتشر شد مبنی بر این که اثر به یک فرد ناشناس به قیمت ۱۰۰ میلیون دلار فروخته شده است؛ اما هرست بعدها اعتراف کرد که این داستان واقعیت نداشته است. این اتفاق یکی ازجنجالی‌ترین وقایعی است که اثر را منحصر به فرد کرده است. 

باید گفت این اثر همچنان فروخته نشده و مالکیت آن مشترکاً در اختیار هرست، گالری «White Cube» و گروهی از سرمایه‌گذاران است. 

ادعایی که قابل‌باورتر به نظر می‌رسید، از سوی هنرمند دیگری به نام جان لِکی مطرح شد؛ او مدعی شد که ایده‌ی اثر از کارهای او دزدیده شده است. پاسخ خونسردانه‌ی هرست به این ادعا چنین بود: «همه‌ی ایده‌هام دزدی هستن، به هر حال!» 

نام اثر: «تابوت باز» 

جنجالی‌ترین آثار هنری قرن بیست و یکم/ آیا تابوت باز و جنازه متلاشی‌ یک کودک اثری هنری است؟

خالق اثر: دانا شوتز/ زمان تولید و ارائه سال ۲۰۱۶

نقاشی «تابوت باز» محصول سال ۲۰۱۶ در نمایشگاه «Whitney Biennial ۲۰۱۷» نیویورک/ تاریخ: ۲۹ مارس ۲۰۱۷.

این اثر هنری اثر «دانا شوتز»، یک نقاشی است که به تصویر جسد امی تیل، یک نوجوان سیاه‌پوست که به طرز فجیعی به قتل رسید، می‌پردازد. این اثر با مسائلی چون نژادپرستی و روایت‌های تاریخی سر و کار دارد. 

سهم دانا شوتز از بینال ویتنی ۲۰۱۷، به خوبی نشان داد که فاصله‌ی میان «نیت خوب» و «ندانم‌کاری»، به ویژه وقتی هنرمند سفیدپوستی درباره‌ی موضوعات نژادی اظهار نظر می‌کند، چقدر می‌تواند باریک و حساس باشد. 

دانا شوتز در اثر جنجالی‌اش، یک پرتره از امت تیل نوجوان کشته شده سیاه‌پوست ارائه کرده است. این پسربچه‌ی ۱۴ ساله‌ی آفریقایی‌-آمریکایی در سال ۱۹۵۵، توسط زنی سفیدپوست به تعارض جنسی متهم شد. پس از آن بود که گروهی مرد سفیدپوست در ایالت می‌سی‌سی‌پی به شدت امی تیل را کتک زدند و در نهایت با شلیک گلوله او را کشته شد. جنایتی هولناک که عاملانش توسط هیئتی کاملاً سفیدپوست تبرئه شدند. 

در اعتراض به این عمل غیرانسانی، مادر امت تیل تصمیم گرفت تابوت پسرش را باز بگذارد تا مردم، بدن متلاشی‌شده‌ی او را ببینند. تصویری تلخ و طاقت‌فرسا از این مراسم، بعدها الهام‌بخش نقاشی شوتز شد، اثری که در آن، چهره‌ی دفرمه شده امت تیل با ضربات قل‌موی انتزاعی و نامنظم ترسیم شده بود. 

اما همین بازنمایی، موجی از خشم را به‌دنبال داشت: ۲۵ هنرمند سیاه‌پوست در نامه‌ای از موزه «ویتنی» خواستند که اثر را از نمایشگاه خارج و نابود کند. هم‌زمان، گروهی از معترضان در اقدامی نمادین، با ایستادن جلوی تابلو، آن را از دید مخاطبان پنهان کردند. شوتز در دفاع از خود گفت که تنها قصد داشته اندوه یک مادر را بازتاب دهد؛ دلیلی که بسیاری آن را نشانه‌ای از امتیاز هنریِ ناآگاهانه‌ی او دانستند و بر نادرستی رویکردش تأکید کردند. 

نام اثر: «گوشه کثیف» 

جنجالی‌ترین آثار هنری قرن بیست و یکم/ آیا تابوت باز و جنازه متلاشی‌ یک کودک اثری هنری است؟

ساخته آنی کاپور/ زمان ساخت و ارائه سال ۲۰۱۵

پوشاندن شعارهای یهودستیزانه روی اثر انیش کاپور با ورق طلا/ مکان کاخ «ورسای»، فرانسه/ زمان: ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۵

«گوشه کثیف» یا به تعبیری «کناره‌ی آلوده»، نام اثر هنری از انیش کاپور است که در سال ۲۰۱۵ خلق شده و به دلیل طراحی و مفهوم خاص آن در دنیای هنر معاصر شهرت دارد. 

انیش کاپور، هنرمند بریتانیایی-هندی، در طول دوران حرفه‌ای خود با جنجال‌هایی درگیر بوده که با گذشت زمان، برخی از آن‌ها مضحک به نظر می‌رسند. مثلا اینکه او زمانی بر سر مالکیت رنگ سیاه مطلق که آن را با عنوان «اولترابلک» می‌شناسند با هنرمندی دیگر در شبکه‌های اجتماعی درگیر شد که حال وجه طنز آن هویداتر است. اما جنجال مربوط به چیدمان مجسمه‌وار او در سال ۲۰۱۵ در کاخ ورسای، پیامدهایی جدی‌تر به همراه داشت. اثر «گوشه‌ی کثیف» با جنسی از فولاد در باغ کاخ جانمایی شده بود و ظاهری شبیه یک شاخ یا قیف غول‌پیکر بود. 

در ادامه «گوشه‌ی کثیف» دو بار مورد تخریب قرار گرفت: یک بار با پاشیدن رنگ، که کاپور آن را پاک کرد؛ و بار دوم، با گرافیتی‌های یهودستیزانه؛ چرا که مادر کاپور یهودی‌تبار است. برخلاف بار اول، این بار او تصمیم گرفت نوشته‌ها را پاک نکند و آن‌ها را بخشی از تاریخ اثر دانست. همین اتفاق «گوشه کثیف» را به یک اثر جنجالی تبدیل کرده است. 

در ادامه بود که یک سیاستمدار راست‌گرای محلی، با گستاخی تمام از کاپور شکایت کرد و او را به ترویج نفرت متهم ساخت. در نهایت، دادگاه رأی داد که کاپور باید محتوای توهین‌آمیز را حذف کند. کاپور نیز با اقدامی هوشمندانه، گرافیتی‌ها را نه پاک، بلکه با ورق طلا پوشاند و درواقع آن‌ها را به بخشی از اثر هنری بدل ساخت. 

نام اثر: «عدالت و مردم» 

ساخته «تارنگ پندی»/زمان ساخت و ارائه سال ۲۰۰۲

جنجالی‌ترین آثار هنری قرن بیست و یکم/ آیا تابوت باز و جنازه متلاشی‌ یک کودک اثری هنری است؟

بنر «عدالت مردم» محصول سال ۲۰۰۲ در نمایشگاه «Documenta»/کاسل آلمان

این عبارت به قرار گرفتن در کنار مردم، عدالت اجتماعی و تلاش برای تأمین حقوق آنان اشاره دارد. در این مورد، «تارنگ پندی» به عنوان یک گروه هنری اجتماعی که از طریق هنر به بیان مسائل اجتماعی می‌پردازد، شناخته می‌شود. 

در طول ۷۰ سال برگزاری‌اش، نمایشگاه «داکومنتا» رویدادی پنج‌ساله و مهم در دنیای هنر معاصر که در شهر کاسل آلمان برگزار می‌شود، بارها با انتقادات و مناقشات مختلف روبه‌رو بوده؛ اما نسخه‌ی سال ۲۰۲۲ آن به شدت جنجال‌برانگیز شد و با اتهام‌هایی از جنس یهود ستیزی همراه بود؛ موضوعی که در آلمان، با توجه به پیشینه‌ی تاریخی‌اش، بسیار حساس تلقی می‌شود. 

مشکلات از همان آغاز، پیش از افتتاح رسمی نمایشگاه، شکل گرفت و حاشیه‌هایی رخ داد و اعتراضاتی شکل گرفت. 

اما مرکز اصلی این جنجال، بنری بود که توسط گروه هنری اندونزیایی «تارینگ پادی» به نمایش گذاشته شد. این اثر تصویری از یک خوک را نشان می‌داد که کلاهی با نشان «موساد» بر سر داشت و در کنار آن، چهره‌ای کلیشه‌ای از یک یهودی فوق‌ارتدوکس با دندان‌های نیش‌دار، چشمان خون‌گرفته و کلاهی با آرم «SS» ویژه نیروهای نازی دیده می‌شد. 

پس از بالا گرفتن اعتراض‌ها، اثر جمع‌آوری شد و مدیر «داکومنتا»، سابینه شورمان، که گفته بود امکان بررسی پیشاپیش این اثر را نداشته، مجبور به استعفا شد. سپس گروه «تارینگ پادی» در بیانیه‌ای اعلام کرد که این بنر حدود ۲۰ سال پیش و «در بافتی متفاوت» خلق شده بود؛ هرچند توضیح روشنی درباره‌ی تفاوت آن بافت تاریخی و زمینه‌ی فعلی ارائه ندادند. 

نام اثر: «Scaffold»/«سکوی اعدام» 

جنجالی‌ترین آثار هنری قرن بیست و یکم/ آیا تابوت باز و جنازه متلاشی‌ یک کودک اثری هنری است؟

اثر:  سام دورانت/ زمان ساخت: سال ۲۰۱۲

اعضای قبیله داکوتا سو (Dakota Sioux)  در برابر اثرشان مراسم طبل‌زنی برگذار کرده‌اند/ مکان باغ مجسمه مینیاپولیس/ زمان: سال ۲۰۱۲

«Scaffold» یا «داربست» و به تعبیری «مکان اعدام»، یک اثر هنری اثر سام دورانت است که به مباحث اجتماعی و تاریخی درباره اعدام و نژادپرستی در آمریکا پرداخته است. 

این اثر هنری در سال ۲۰۱۷ در مرکز هنری واکر در مینایاپولس نصب شد که در آن مقوله بافت و زمینه مورد توجه قرار گرفت. این اثر، در واقع بازسازی‌ای ابعاد واقعی از چوبه‌داری بود که در سال ۱۸۶۲، محل اعدام ۳۸ مرد بومی آمریکایی از قبیله داکوتا بود. این فاجعه، بزرگ‌ترین اعدام دسته‌جمعی در تاریخ ایالات متحده محسوب می‌شود. 

«Scaffold» در اصل برای نمایشگاه «داکومنتا ۲۰۱۲» سفارش داده شده بود تا یادآور صد و پنجاهمین سالگرد این رویداد تلخ باشد. این اثر در زمان خودش تقریباً واکنش خاصی ایجاد نکرد؛ اما زمانی که «مرکز واکر» تصمیم گرفت این اثر را در فضای باز خود نصب کند، وضعیت کاملاً متفاوت شد. 

دلیل آن روشن بود؛ ایالت مینه‌سوتا، محل زندگی قبیله «داکوتا» است؛ همان قبیله‌ای که مردان اعدام‌شده به آن تعلق داشتند. همچنین، مکان آن اعدام تاریخی واقع در شهر «مانکیتو» تنها ۸۰ مایل با موزه فاصله داشت. همین باعث شد که بلافاصله موجی از اعتراضات از سوی بومیان و فعالان بومی آمریکایی شکل بگیرد. پلاکاردهایی با شعارهایی مانند «آن را پایین بیاورید» سراسر اطراف محوطه‌ی اثر را پوشانده بود. 

در اقدامی تعجب‌برانگیز، اعضای هیئت مدیره «واکر» حتی نمی‌دانستند که چنین اعدامی در آن حوالی رخ داده است؛ چه برسد به وسعت تاریخی آن! 

پس از بالا گرفتن اعتراض‌ها، اسم دورانت و مرکز واکر رسماً عذرخواهی کردند. در نهایت، اثر دار برچیده و با نظارت بزرگان قبیله‌ی داکوتا، طی مراسمی سنتی دفن شد؛ د پایانی محترمانه برای اثری که، هرچند با نیت یادبود ساخته شده بود، اما بافت فرهنگی اطرافش را نادیده گرفته بود.

منبع: ایلنا
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید