ادعای جالب حمید گودرزی؛ در رقابت با گلزار من برنده خواهم بود!
شاید بچههای متولد دهه هفتاد و هشتاد کمتر یادشان بیاید، اما او سالها سوپراستار سینما بود. تهیهکنندهها و سردبیرهای نشریات برایش سر و دست میشکستند. تینیجرهایی که طرفدارش بودند را نگو.
اتفاقی که در عالم هنر عجیب نیست. موجها میآیند و میروند و ستارهها از آسمان میافتند یا به کهکشان پرواز میکنند. این که چرا حمید گودرزی از اواخر دهه هشتاد و بعد دهه نود ستارهاش کمفروغ شد، شاید به خاطر ذات سینما باشد. به خاطر این که دوربین، جوانها را بیشتر دوست دارد. پوستهای تازه و صداهای نو را. بگذریم از آن گردنکلفتهایی که میتوانند سالها بالا بمانند. از دنیرو و آلپاچینو که همینها هم سالهاست در فیلمهای پرفروش بازی نمیکنند و نقشهایشان حاشیهای است.
برای حمید گودرزی، مجریگری جلوی دوربین تلویزیون راحتتر است یا هنرپیشگی؟
به عنوان هنرپیشه فکر میکنم راحتتر بودم.
چرا؟
چون من بازیگر بودم الان مجریگری برایم تجربه جدیدی است.
فرق هنرپیشگی و مجریگری را در چه میبینی؟
خب بازیگر هیچوقت به دوربین نگاه نمیکند اما مجری کارش حرفزدن با دوربین است.
با دوربین حرفزدن راحتتر نیست؟
شاید اگر از اول مجری بودم، این کار برایم راحتتر بود ولی چون از اول عادت کردم به دوربین نگاه نکنم، چندان راحت نیستم.
از یکجایی به نظر رسید که بیشتر به کار در تلویزیون تمایل پیدا کردی.
بله، من اصلا از تلویزیون شروع کردم!
درشرایط اجتماعی الان، سینمایی که ناله میکند، از سینمایی که جوان خوشتیپهای فیلم عاشق میشوند و عاشقانه به هم گل میدهند، واقعیتر نیست؟
شاید آن سینما هم دروغ بود و لزوما هرکسی که میرفت دم در و گل میداد، عاشق نبود! ولی یک نوع سینمای شیرین و قهرمانمحور بود و الان به ندرت در فیلمها قهرمان دیده میشود. به هرحال من از سینما هم پیشنهاد کار داشتم ولی هیچکدام خوب نبودند!
«فیلم خوب» یعنی با سلیقهات جور درنیامد؟
بله، وقتی تصمیم میگیری با یکسری کارگردان مثل لطیفی، حسن فتحی، جوزانی، کریمی و افخمی کار کنی اما به جایش ایکس و ایگرگها هستند، ترجیح میدهی حداقل با کارگردانی کار کنی که پایین نیایی! همین موضوع باعث میشود کمکار شوی، ضمن اینکه نمیخواهم اسم باند و گروه را بیاورم ولی در سینما هرکسی برای خودش محفلی دارد که در این محفل به یکدیگر نقش میدهند، نقش میگیرند، حال میدهند، حال میگیرند، این باشد و آن نباشد دارند. در حالت خوشبینانهاش همه به دنبال بهترشدن فیلمشان هستند اما با دوستان محفلشان. بنابراین نقشها در همین گعدههای سینمایی تقسیم میشود.
حمید گودرزی نسبت به خیلی از مسائل یکجور روحیه انتقادی دارد. درست است؟
بله، وقتی یک چیزی خراب است، باید انتقاد کنیم!
درست است، اما به نظر میرسد وجه انتقادگرایانهات خیلی پررنگ است. مثلا به سینمایی که نمیپسندی با صدای بلند انتقاد میکنی یا به باند و محافل سینمایی انتقاد میکنی، یا اگر به نظرت بیاید که یک برنامهای از روی یک برنامه دیگر ساخته شده باشد، بلند انتقاد میکنی.
دوستان همه این کار را میکنند.
هزارپا و این نوع سینما را میپسندی؟
بله، نهنگ عنبر را هم خیلی میپسندم. یا فیلم مصادره که خیلیها میگویند فیلم خوبی نیست اما من دوست داشتم. ماجرای نیمروز هم همینطور فیلم مورد علاقه من است، چون ماجرایی را روایت میکند اما ناله نمیکند! یا قندون جهیزیه و حتی اجارهنشینها که خیلی قدیمیتر است.
حالا اگر یکی بیاید و واقعیتهای زندگی آدمهایی مثل تو را روی پرده نشان دهد، اشکالی دارد؟
آرتور نایت، نویسنده کتاب تاریخ سینما میگوید: «سینما تماشاخانه فقراست. تئاتر و اپرا برای روشنفکرهاست.» بنابراین من طرفدار سینمایی هستم که در آن عشق، نفرت، اشک، حسرت و قهرمان داشته باشد.
مطالبهات از سینمای امروز فیلمی است که در آن بتوانی نقش قهرمان را بازی کنی...
بله، دوست دارم این نوع فیلمها باشد و البته یک مقدار هم واقعیتر. این قهرمانمحوری که یک مقدار واقعی هم باشد را الان یک کارگردان به نام مصطفی کیایی در فیلمهایش نشان میدهد. من دوست دارم در فیلمهای او بازی کنم، چون در سناریواش عشق، رکب، تصادف Crashاست، ولی قهرمان هم دارد. من با سعید روستایی و نوید محمدزاده تا به حال روبهرو نشدهام، بنابراین چه بدی یا دشمنی با آنها دارم؟! ولی من خودم علاقه ندارم.
گفتی تئاتر برای روشنفکرهاست و خودت خیلی تئاتر بازی نکردی، تئاتر را دوست نداری؟
من خودم تئاتر خواندم، مگر میشود دوستش نداشته باشم؟! اما دوست ندارم جایی زحمت بکشم که در آن دوزار پول گیرم نمیآید! من معتقدم اندازه زحمتی که میکشم، باید پول دربیاورم که در تئاتر تا مدتهای مدیدی این اتفاق نمیافتاد، البته الان شنیدم که در تئاتر هم اتفاقاتی برای بعضی از دوستان افتاده!
در تلویزیون اعلام کردی که ظاهرا در مرحلهای از زندگیت هستی که ممکن است بهزودی خبرهای خوبی شنیده شود و دوباره ازدواج کنی..
بله، شروع شده است خب. (میخندد) ولی اینکه دقیقا کی و چطور و چه زمانی اتفاق بیفتد، هنوز مشخص نیست. به هرحال سنوسالم دیگر از مجردی و تنها بودن و اینها گذشته است.
همه آدمها در زندگیشان حس میکنند دوران تاریکی را داشتهاند؛ اتفاقی که در زندگی شخصی تو هم افتاد. الان آن دوران را پشتسر گذاشتی؟
بله، پشتسر گذاشتم و امیدوارم اوضاع بهتر هم بشود.
حمید گودرزی این روزها خیلی باانرژی و پرکار شده که بخشی از این تغییراتش به خاطر پیدا کردن روحیه بیشتر در زندگی شخصیاش است. همین هم شده که امسال پررنگتر شدی، اما در حوزه مجریگری؛ امسال با برنامه ٥ ستاره که از شبکه سوم پخش میشود و ١٣ شمالی از شبکه خانگی به نظر میرسد در یک چرخش ١٨٠ درجهای از بازیگری به سمت مجریگری رفتهای...
راستش برنامه ١٣ شمالی شبکه خانگی مجریگری نبود، اولش به من گفتند بیا و در مسابقه شرکت کن، اما من یک مقدار تنبل هستم و گفتم داور میشوم! (میخندد) همین شد که خیلی اتفاقی داور مسابقه شدم و داور هم کمکم مجری برنامه شد. مسابقه ٥ ستاره هم پیشنهادش از طرف دوست خوبم مصطفی امامی بود که قبول کردم وگرنه اگر این پیشنهاد را کسی میداد که نمیشناختم، شاید قبول نمیکردم. ضمن اینکه شنیدم محمدرضا گلزار هم یک مسابقه اجرا میکند و این بیشتر برایم انگیزه ایجاد کرد.
چه انگیزهای؟
بالاخره همکار هستیم و اینکه محور اصلی مسابقه هم رقابت سالم و برندهشدن است و ناله هم ندارد و بخش امید در آن پررنگتر است. همه اینها انگیزههایی بود که اجرای مسابقه ٥ستاره را قبول کنم.
فکر میکنی در رقابتی که در اجرای مسابقه با محمدرضا گلزار داری، تو بهتر هستی یا او؟
این را مردم باید بگویند.
یکی از عوامل برنده باش محمدرضا گلزار مصاحبه کرده و گفته بود حواشیای که برای این مسابقه ایجاد شده، از طرف برنامه ٥ ستاره و حمید گودرزی است، چون از لحاظ شهرت و محبوبیت از محمدرضا گلزار پایینتر است. جوابی برای این حرف داری؟
آن قسمتهایی که در مورد من گفته بودند را که نمیدانم! ولی اینکه حواشی برنامه برنده باش از جانب برنامه ٥ ستاره بوده است را قبول ندارم. اینکه محمدرضا گلزار از من معروفتر و محبوبتر است، برای ما مهم نیست، ما انرژیمان را برای برنامه خودمان میگذاریم و سعی میکنیم یک برنامه پرانرژی بسازیم و روزهای آخر هفته به مردم تقدیم کنیم. امیدوارم آنها هم همین کار را بکنند.
در مورد اجرای مسابقه بگو؟ خودت چقدر روی سوالها تسلط داری و اصلا جوابشان را خودت بلدی؟
بین ٤٥ تا ٥٥درصد جوابها را بلد هستم.
یعنی اگر خودت در مسابقه ٥ ستاره شرکت کنی، فکر میکنی تا چه مرحلهای بالا میروی؟
بستگی دارد، واقعا بعضی اوقات سوالهایی که اول میافتند، خیلی سخت است. مثلا سوالی داریم که ١٥٠هزارتومان است و خیلی سخت است، اما سوالی ٥ میلیونی داریم که راحت است.
حاضری بهعنوان شرکتکننده در مسابقه محمدرضا گلزار شرکت کنی؟
بله، آنجا خوب جایزه میدهد شرکت میکنم. (میخندد)
رقم جوایز مسابقه ٥ ستاره پایین است، فکر میکنی گلزار را به برنامهات دعوت کنی چطور؟ قبول میکند که در مسابقهات شرکت کند؟
نمیدانم والا! ولی فکر نمیکنم. (میخندد) بههرحال من با کمال میل از محمدرضا گلزار دعوت میکنم در مسابقه ٥ ستاره شرکت کند.
فکر میکنی اگر در اطلاعات عمومی با گلزار رقابت کنی تو برنده میشوی یا او؟
قطعا من. (میخندد)
حاضرم در برنامهاش شرکت کنم و او هم بیاید در ٥ستاره حاضر شودببینیم کی بهتر جواب سوالات را خواهد داد. مردم هم تماشا میکنند و لذت میبرند و به این رقابت نمره خواهند داد.
منبع: رکنا
10