«گریه کن بر زیر تابوت روان»؛داغی که بر دل شاعران افغانستانی از آسمانی شدن «احمد عزیزی» نشست
احمد عزیزی آسمانی شد، خبرش به سرعت نور در فضای مجازی و رسانهها پیچید، یکی نوشت عزیزی «کفشهای مکاشفه» را از پایش درآورد، دیگری نوشت احمد پروانه شد، آن یکی نوشت شاعر «ملکوت تکلم» آسمانی شد . . . خلاصه اینکه رفتنِ این شاعر عناصرِ خیال داغ نبودنش را بر دل همه گذاشت اما این داغِ شاعر ایرانی فقط برای هموطنانش نبود.
خبر آسمانی شدن احمد عزیزی در گروههای تلگرامی شاعران افغانستانی دست به دست میچرخد، یکی یکی پیامهای تسلیتشان میآید، تلفنم زنگ میخورد، یکی از شاعران افغانستانی است، میگوید میخواهیم از احمد عزیزی بنویسیم، از شعر و شخصیتش و از اینکه جامعه شعر و ادب افغانستان هم با رفتن عزیزی عزادار شد.
یکی یکی سراغشان میروم، هر کدامشان کلی حرف دارند، از جانِ شعر عزیزی و شخصیت آرام این مثنوی سرا. . . . بین حرفهایشان از اشعار خود شادروان عزیزی کمک میگیرند، «سید ضیاء قاسمی» میگوید: عزیزى در خاطره من مثنوىهایى است که در سالهاى نوجوانىام با اشتیاق تعدادى از آنها را حفظ کرده بودم.
سید ضیا قاسمی که از شاعران برجسته افغانستانی است در گفتوگو با تسنیم گفت: احمد عزیزی هم خودش دوست داشتنی بود هم شعرهایش.
شادروان عزیزی هم خودش دوستداشتنی بود، هم شعرهایش
وی ادامه داد: احمد عزیزى در خاطره من مثنوىهایى است که در سالهاى نوجوانىام با اشتیاق تعدادى از آنها را حفظ کرده بودم و از رویشان یکى دو بار هم مشق شعر کردم، زبان تازه و تصویرسازىهاى معطوف به سوررئال، شعر او را براى نسل آن وقت ادبیات بسیار خواستنى کرده بود.
او به دیدارهایش با عزیزی اشاره و اظهار کرد: بعدها وقتى از نزدیک دیدمش، خودش را هم مثل شعرهایش یافتم صمیمى و مهربان اما حساس و کمى عجول و البته خیلی دوست داشتنی، روحش شاد...
عزیزی،« آتشفشان خلاقیت»/ از طبع فوقالعاده شاعری تا شخصیت ادبی برجسته وی
محمد کاظم کاظمی دیگر شاعر مطرح افغانستانی نیز در رابطه با شخصیت و شعر عزیزی به ما اینگونه گفت: شادروان احمد عزیزی را باید «آتشفشان خلاقیت» دانست؛ آتشفشانی مهارنشده که گاه سنگهایی کشفنشده از دل زمین بیرون میآرد و در منظر ما میگذارد که بهراستی در هیچ جایی دیده نشده است.
وی افزود: گمان نمیکنم این میزان از کشف، مضمونیابی، تناسبهای گوناگون و لحظات خیرهکننده در کار کسی دیگر از شاعران این سه دهه رخ نموده باشد که در کار عزیزی دیده شد، این همه نشان از جوشش فوقالعاده طبع او دارد؛ آن هم نه جوششی که فقط شعرهای متوسط پدید آورد، بلکه موجد بعضی شعرهای خوب و ماندگار عصر خویش باشد.
کاظمی افزود: آنچه با نخستین نگاه در شعر احمد عزیزی به چشم میزند، گستردگی شگفتآور عناصر خیال و حضور بیسابقۀ پدیدههای محیط پیرامون است. در شعر عزیزی زندگی انسان امروز حضوری روشن و چشمگیر دارد، همچنین شعر احمد عزیزی تا حدود خوبی از زبان محاورۀ مردم نیز برخوردار است.
این شاعر مطرح افغانستانی خاطرنشان کرد: احمد عزیزی به تأیید آثارش شاعری صاحب مطالعه و دارای حافظهای شگفتآور و مهمتر اینکه قدرت استفاده از این محفوظات در شعر بود، ما بسیار شاعران دانشمند داریم که هنگام سرایش باز هم تقلید میکنند و به میراث ادبی گذشتۀ ما پناه میبرند؛ گویا از تزریق آن همه دانش و آگاهی به شعرشان عاجزند ولی عزیزی با قدرت بسیار از همه محفوظاتش بهره میگرفت و به همین سبب شعرش سرشار است از تلمیحها و اشاراتی به داستانهای کهن، آیات و احادیث، متون ادب، شخصیتهای تاریخی و مذهبی.
کاظمی گفت: شعرهای شادوران عزیزی، بهویژه در اوایل و اواسط دهۀ هفتاد، برای بسیاری از شاعران جوان و نوپای، کارآمد و مشکلگشا بود، جوانهایی که در چنبرۀ سنتِ نهادینهشده در متون آموزشی مدارس و دانشگاهها از شمع و پروانه و ساغر و پیمانه سخن میگفتند، بهناگاه با شعر او وارد فضایی دیگر میشدند، از این گذشته، عزیزی در سیر نوگرایی در شعر کلاسیک ما بسیار مؤثر بود؛ هرچند خودش به آن شیوه بسیار وفادار نماند. شعر او، با آنکه تبش فرونشسته است، هنوز بسیار چیزها برای یاد گرفتن دارد، بهویژه هنرمندیهایی که در شعر دیگران یا غایب است یا بسیار کمرنگ.
جامعه شعر افغانستان هم عزادار آسمانی شدن احمد است
وی با ابراز ناراحتی از درگذشت این شاعر انقلابی و بزرگ تاکید کرد: جامعه شعری افغانستان و بهویژه شاعران مهاجر که با وی دیدار و ارتباط داشتند عزادار سفر آسمانی احمد شدهاند، هنوز باورش سخت است که آسمانی شده و ما این ضایعه را به جامعه ادبی ایران تعزیت و تسلیت میگوییم.
«قنبرعلی تابش» از دیگر شعرای افغانستانی نیز در همان ابتدا از شعرهای عزیزی بهره میگیرد و میگوید: گریه کن بر زیر تابوت روان....
او میگوید: احمد عزیزی یکی از شاعران اثرگذار و نامدار شعر امروز فارسی است، او قالب مثنوی را روح تازه دمید و ظرفیتهای آن را برای شاعران معاصر آشکارتر ساخت، وی افزون بر گره زدن زبان عرفانی و مذهبی زبان عرفانی و زبان عامیانه را نیز به خوبی باهم تلفیق کرد.
نگاهی بر مثنوی موفق، «گل یاس» احمد عزیزی از نگاه قنبرعلی تابش
وی افزود: شادروان عزیزی شعر مذهبی را با گل یاس عرفان درهم آمیخت و آثار ماندگاری را در این حوزه از خود به یادگار گذاشت، وی توانست از ظرفیتهای زبان سبک هندی در قلمرو شعر مذهبی به خوبی بهره جوید و ترکیبهایی را پدید آورد که از طرفی ریشه در سبک هندی داشت و از سوی دیگر به جریانهای امروز شعر نو پهلو میزد، عزیزی از ظرفیتهای آوایی زبان فارسی و انواع حسآمیزی به صورت بسیار هنرمندانه در شعرش استفاده مینمود او اگر در مصرع نخست بیت ابهام آلود سخن میگفت در مصرع بعدی به صورت بسیار شاعرانه، آن را تفسیر میکرد، به این نمونه نگاه کنید:
اشک کس آیینه آهم نداد
هیچ کس در بغض خود راهم نداد
مصرع نخست از ابهام سرشار است اما مصرع بعدی آن را بسیار آسان میکند، این قبیل هنرمندیها در شعرهای احمد عزیز فراوان دیده میشود.
تابش خاطرنشان کرد: مثنوی «یاس بوی مهربانی می دهد» احمد عزیزی یکی از بهترین شعرهای مذهبی امروز است، عزیزی در این مثنوی از یاس یک استعاره زیبا و ماندگاری پدید آورد که در حافظه شعر فارسی خواهد ماند.
این شاعر افغانستانی گفت: احمد عزیزی بدون شک یکی از شاخصترین چهره های شعر انقلاب اسلامی ایران است، شعر او در این حوزه یکی از الگوها بوده و هنوز ظرفیتهای زیادی برای الگوداری و پیشگامی در آثار او نهفته است که میتواند توسط پژوهشگران ادبی و شاعران جوان استخراج و در اختیار علاقمندان قرارگیرد.
وی به شعری از مرحوم عزیزی اشاره کرد و ادامه داد: کوچ این شاعر بلند آوازه را به همه اهالی ادب زبان فارسی تسلیت عرض میکنم، او خود به زیبایی بیان کرده است که مرگ یک توقف کوتاه در مسیر جاودانگی است.
مرگ با ماتا ابد همراه نیست
مرگ جز یک وقفهٔ کوتاه نیست
یاد و نامش جاودان!
منبع: تسنیم
10