به مناسبت مرگ امیر صادقیان، جوان اول دهه 70 كه در سكوت خبری از دنیا رفت
سقــوط از پرتگاه سینما
ششمین دقیقه فیلم «برخورد»، اولین نمای حضور او در سینما بود؛ یك راننده خوش تیپ با موهایی بور كه چشمان روشنش را پشت عینك دودی پنهان كرده و همراه حسن جوهرچی به ترانهای خارجی گوش میدهد.
اما این خوشی اصلا طولانی نیست و او با اتومبیل، عابری را در خیابان زیر میگیرد و خود و خانوادهاش را درگیر ماجرایی تلخ میكند. امیر صادقیان میتوانست با آن چهره به ستاره دهه 70 و 80 تبدیل شود و جایگاهش را در بازیگری تثبیت كند. اما حضور او بهعنوان جوان اول بسیار كوتاه بود و پس از آن از سینما كنار رفت و محو شد. متاسفانه سالها بیخبری از صادقیان، بتازگی با شنیدن خبر درگذشت او به پایان رسید، فقدانی كه بازتاب چندانی هم در رسانههای اسم و رسم دار نداشت و همچون غیبت ناگهانیاش از سینما در سكوت سپری شد. امیر صادقیان كه متولد دهم تیر 1347 بود، 19 فروردین امسال براثر سکته مغزی درگذشت. از این مرحوم، دو فرزند به نامهای میلاد و یاسمین به یادگار مانده است.
همكلاس خشایار الوند
سیروس الوند، كارگردانی است كه امیرصادقیان اولین بار با بازی در فیلمی از او وارد سینما شد. این فیلمساز كه به گفته خودش در این سالها خبری از این بازیگر نداشت، درباره صادقیان به جامجم گفت: امیر صادقیان، همكلاسی دوران دبیرستان خشایارالوند بود. در سال ساخت «برخورد» (1370) یك روز او را بهطور اتفاقی میبیند و به من معرفی میكند. من آنموقع از جوانهای مختلفی برای بازی در این فیلم تست میگرفتم، حسن جوهرچی را برای نقش علی پیدا كرده بودم، اما یك جوان دیگر مانده بود كه خشایار، امیر صادقیان را معرفی كرد و من هم او را برای بازی در نقش سعید انتخاب كردم.
الوند درباره غیبت صادقیان از سینما و دوری او از بازیگری هم توضیح داد: ایشان ازدواج كرد و با اینكه دو سه نقش اصلی بازی كرد، دیگر تصمیم گرفت در سینما كار نكند.
به بازیگری علاقه نداشت!
احمد نجفی در فیلم برخورد، نقش شخصیتی متمول به نام فراستی را بازی میكرد؛ فردی كه پسرش سعید (با بازی امیر صادقیان)، با تصادف مرگباری كه انجام میدهد، او را هم گرفتار میكند. وقتی برای صحبت درباره صادقیان با نجفی تماس گرفتیم، او از درگذشت این جوان اول قدیم سینمای ایران خبر نداشت.
نجفی ضمن ابراز تعجب و تاثر، در این خصوص به جامجم گفت: امیر صادقیان، جوان موبلوند و چشم سبزی بود كه اولین بار در دفتر آقای سیروس الوند او را دیدم. در زمینه ماشین فعالیت میكرد. خدا او را بیامرزد، اما به كار سینما علاقه چندانی نداشت، با اینكه بعد از «برخورد» هم باز در سینما بازی كرد؛ از جمله در فیلم «پرتگاه» ساخته زندهیاد بهرام ریپور. اما چیز خاصی از خود نشان نداد، بعد هم كه اصلا كار بازیگری و سینما را رها كرد. میگفت من خوشم نمیآید. وقتی این را گفت ما تعجب كردیم، چون فكر میكردیم ظرفیت ستاره شدن را دارد و خیلی در این زمینه پیشرفت میكند.
احمد نجفی درباره بیرحمی سینما كه حتی بسیاری از چهرههای محبوبش را به فراموشی میسپارد و دیگر یادی از آنها نمیكند هم بیان كرد: بیرحمی سینما سالهاست كه وجود و ادامه دارد. اما دلیل اصلی خانهنشینی بسیاری از چهرههای قدیمی، عدم رسیدگی درست و بیاعتنایی از سوی صنوف سینماست. ما خیلی صنفهای بیتحركی داریم. آنها سالهاست كار خاصی نمیكنند و فقط در جاهای پولساز مثل شورای اكران فعال هستند و جلو میایستند. شما به من بگویید در این صنوف سینمایی چه كردهاند كه من هم یاد بگیرم و اعتراض نكنم. قرار بود صنوف سینمایی حواسشان به سینماگران باشد. الان كار خانه سینما و صنوف این شده كه جشن بگیرند و كیك و شیرینی بدهند و دور هم، غیبت كنند! هیچ فكر و ابتكار تازه و آینده روشنی من در این صنوف نمیبینم. به هركدام هم حرف میزنیم، میگویند خب، تو هم بیا. كجا بیایم؟ بیایم تا مثل شما بیمسؤولیت، ساكت و فاسد شوم؟!
این بازیگر و تهیهكننده سینما ادامه داد: انتظار تقسیم كار منصفانه از سوی صنوف میان سینماگران نداریم، اما حداقل میتوانند بپرسند سینماگران كجا هستند و چه میكنند و چه وضعیتی دارند. مشكلات معیشتی آنها چگونه است؟ بحث مسكن و بیمه سینماگران چطور است؟ مشكل این است كه در این زمینه، متمركز نیستیم و هدف و برنامه نداریم. این همه خانه خالی متعلق به مسكن مهر هست، چرا نباید این امكانات را برای سینماگران نیازمند فراهم كنیم؟ حالا قرار شده كاری برای پیشكسوتان سینما انجام دهیم. چقدر دلم میخواست یك خانه سالمندان بسیار خوب و شایسته برای سینماگران قدیمی فراهم كنیم. ما داریم كارهایی در این زمینه انجام میدهیم، اما این كار، كار خانه سینما و صنوف است، ولی دریغ از یك فكر و برنامه تازه.
پیشنهادهای زیاد بازیگری
میلاد صادقیان، پسر جوان مرحوم امیر صادقیان كه شباهتهایی هم به پدرش دارد گفت: پدرم در این سالها نمایشگاه ماشین داشت و در این زمینه فعالیت میكرد.
او درباره علت فوت امیر صادقیان هم توضیح داد: پدرم حدود دو سال پیش، واسكولیت مغزی داشتند، اما با وجود این حالشان خوب بود و مراحل درمان را طی میكردند تا اینكه پانزدهم فروردین امسال، خونریزی مغزی كردند و عمل جراحی انجام دادند كه متاسفانه چند روز بعد از آن فوت كردند.
پسر امیر صادقیان درباره اینكه پدرش در این سالها بازیگری و سینما را دنبال میكرد یا نه، هم گفت: سینما را بهعنوان تماشاگر دنبال میكرد، اما دوست نداشت كار بازیگری را ادامه دهد. پدرم در دوران اوج، بازیگری را كنار گذاشت و با اینكه پیشنهادهای زیادی برای بازیگری از طرف كارگردانهای قدیمی داشت، اما ترجیح داد دیگر سراغ بازیگری نرود. دلیل او برای دوری از سینما این بود كه دوست داشت كنار خانوادهاش باشد.
او درباره ارتباط صادقیان با سینماگران هم گفت: عباس رافعی و بیژن امكانیان از جمله سینماگرانی هستند كه در این سالها با پدرم در ارتباط بودند. البته سینماگران دیگری هم بودند كه با پدرم در تماس بودند و خیلیها با او در نمایشگاه ماشین دیدار میكردند.
وقتی از میلاد میپرسیم چرا در مراسم ختم امیر صادقیان، تنها سینماگرانی چون علی دهكردی و عباس رافعی حضور داشتند هم توضیح داد: متاسفانه خیلیها خبر نداشتند و بهقدری این اتفاق ناگهانی بود كه فرصت نشد به برخی دوستانش همچون امین حیایی و بیژن امكانیان هم خبر بدهیم.
میلاد صادقیان در جواب این سوالها كه چه میكند و آیا دوست دارد كار بازیگری كند هم گفت: من كار پدر را در نمایشگاه ماشین ادامه میدهم. با اینكه به من هم پیشنهاد بازی در سینما شده، اما علاقهای به این كار ندارم.
راز امیر
جالب اینجاست كه در كم كاری رسانههای معتبر در اشاره به خبر درگذشت امیر صادقیان، آن معدود رسانههایی هم كه به مرگ این بازیگر اشاره كردند، به نقل از صفحه شخصی به نام امیر دلارام این كار را انجام دادند؛ فردی باذوق و علاقهمند به دوبله و نوستالژی كه 40 سال دارد، ساكن كرمان است و این اواخر با زندهیاد امیر صادقیان هم بهطور تلفنی در تماس و جویای احوال او بوده است. اگر به صفحه مجازی او سر بزنید، میبینید دلارام با حركتی ارزشمند و مثالزدنی، خاطرات قدیمی تلویزیونی و سینمایی ما را با ذكر اطلاعاتی قدیمی و جدید زنده نگه میدارد. در این میان، او گاه از چهرههایی همچون امیر صادقیان هم یاد میكند كه توسط ذات بیرحم سینما و تلویزیون، به فراموشی سپرده شدهاند.
در تماس با امیر دلارام از رابطه او با امیر صادقیان پرسیدیم كه گفت: من خیلی دنبال آقای امیر صادقیان بودم و حتی در زمان حیات ایشان، پستی هم درباره آقای صادقیان به اشتراك گذاشتم و یادی از حضور ایشان به عنوان جوان اول در دهه 70 كردم. بعد كه با آقای صادقیان تماس برقرار كردم، میگفت علاقهای به حضور در سینما نداشت.
او درباره علت دوری از سینما هم توضیح داد: بااینكه خیلی با هم دوست شده بودیم و گهگاهی هم از طریق تلگرام و واتساپ با هم صحبت میكردیم، چندان تمایلی نداشت درباره دوریاش از سینما صحبت كند و میگفت روزی برایت میگویم. فقط بهطور سربسته به یك دلخوری هنگام ساخت فیلم «راز مینا» اشاره میكرد؛ البته این گلایه مربوط به آقای رافعی (كارگردان فیلم) نبود و آقای رافعی خیلی آقایصادقیان را دوست داشت.
منبع: جام جم
1981