این برادری، تنی بود
لازم نبود عمرانخان داغ دلمان را تازه كند تا دوباره به مقوله اهمیت زبان در مناسبات فرهنگیمان فكر كنیم. مگر نمیدانستیم آنها از خودمان بودهاند و این برادری كاملا تنی بوده است؟
مگر نمیدانستیم چه شاعرانی از ما آنجا جاماندهاند و چه شاعرانی از آنها فارسی را قوام بخشیدهاند كنار فردوسی و سعدی و دیگران ما؟
چه چیزی از حرفهای عمرانخان، نخستوزیر پاكستانیها تازگی داشته كه حالا رگ حسرت تاریخیمان باد كرده است؟
ماجرا از این قرار است كه مقام اول كشور پاكستان مهمان ما بود و در دیدار با حسن روحانی ، رئیسجمهور حرفهایی زده كه البته این حرفها از پخش زنده تلویزیونی هم جامانده است به خاطر وقت اذان.
ظاهرا او گفته كه «اگر انگلیسیها اطراف سال ۱۸۰۰ به هند نمیآمدند ما الان داشتیم فارسی صحبت میكردیم و نیازی به مترجم نبود. چون همه ما قبلا فارسی حرف میزدیم».
این را یكی از كاربران توییتر كه ظاهرا در نشست خبری حاضر بوده، توییت كرده است و البته ما نتوانستیم تاییدی برای صحت آن اخذ كنیم. به هر حال همین توییت میتواند حاشیههایی ایجاد كند.
ما در این گزارش كوتاه سعی كردهایم به جای وااسفایی تاریخی، درباره این مقوله كمی چرخ بزنیم تا ببینیم سر از كجاها درمیآوریم؛ از زبان فارسی در پاكستان، از بزرگراه محمدعلی جناح پاكستانی در تهران و چند حاشیه و متن دیگر.
عزت شبه قاره
عمرانخان که به تهران آمده بود، به دیدار رهبر انقلاب هم رفت. حضرت آیتا... خامنهای همچنان که سنوات پیشین درباره قرابت فرهنگی و زبانی ایران و پاکستان سخن گفته بودند، این بار هم در دیدار با نخستوزیر پاکستان با اشاره به ریشههای تاریخی ارتباطات و فرهنگ دو ملت دراینباره گفته بودند: اوج عزت و شکوه شبه قاره هند در دوران حکومت مسلمانان بر آن بوده است و بزرگترین ضربه استعمارگران انگلیسی بهاین منطقه مهم، نابود کردن تمدن برجسته اسلامی در آن بود.
آیا سرود ملی پاکستان فارسی است؟
در یكی از كامنتهایی كه زیر توییت مورد اشاره منتشر شده، آمده كه در سرود ملی پاكستان فقط از یك كلمه غیرفارسی استفاده شده است. عرض كردیم كه باید منتظر وااسفای تاریخی- فرهنگی برخی كاربران داغتر از آش باشیم. بله، درست است كه آنها هم میتوانستند هنوز به فارسی ما سخن بگویند و درست است كه عمرانخان میتوانست بدون مترجم روبهروی حسن روحانی بنشیند، اما اغراق همیشه كار را خراب میكند. میخواهیم بگوییم این حسرت بزرگی است؟ خب، درست است اما مبالغه، حقانیتِ این حقیقت را مخدوش میكند.
ظاهرا واژهای كه از آن به عنوان تنها واژه غیرفارسی سرود ملی پاكستان یاد شده، «كا» است، غافل از اینكه این، تنها واژه غیرفارسی این سرود نیست و كلی واژه عربی در متن دیده میشود. خودتان بشمرید: «كشور حَسین شاد باد/ پاك سرزمین شاد باد/ ارض پاكستان! تو نشان عزم عالیشان/ مركز یقین شاد باد/ قوت اخوت عوام/ پاك سرزمین كا نظام/ پاینده باد باد/ قوم، ملك، سلطنت/ شاد باد منزل مراد/ رهبر ترقی و مراد/ پرچم ستاره و هلال/ جان استقبال! ترجمان ماضیشان حال/ سایه خدایی ذوالجلال.»
رها كنید تو را به خدا این ایرانیبازی افراطی را... این فارسیبازی رادیكال را. تازه اگر درست بود و این متن با افتخار همهاش فارسی بود، میشد به تحلیل این اشارهها نشست، حالا كه نیست.
راستی، چند سال پیش، یك شاعر ایرانی نوشته بود: «من هر چه درد میكنم از فارسی ست.»
شاعر این سرود كیست: سرود ملی كه دربارهاش حرف زدیم، یعنی سرود كنونی پاكستانیها را ابوالاثر نوشته است؛ شاعری اهل لاهور كه البته نام شناسنامهایاش حفیظ جالندهری است و خالق «شاهنامه اسلام». او هم مثل دیگر شاعران اردونویس، بیشتر به غزل پایبند بود و از بین قوالب کهن شعر فارسی، به غزل بیشتر ارادت داشت.
از طرفداران جنبش پاكستان محسوب میشد، جنبشی كه به استقلال این كشور از ایالات شمال غربی هند منجر شد. البته شاخصترین اثر كارنامه او، همین سرود ملی كنونی كشور پاكستان است كه به «قومی ترانه» معروف است.
محمدعلی جناح
از كراچی تا میدان آزادی تهران
اما پیش از اینكه ابوالاثر سرود مورد اشاره را بنویسد و احمد غلام علی چهاگله برای آن موسیقی بسازد و بشود سرود ملی پاكستان، این كشور دو سرود ملی دیگری را تجربه كرده بود.
یكی از این سرودها البته چندان رسمیتی نداشت؛ كشور تازهمستقلشده بود و هنوز سرودی آماده نكرده بودند. هر وقت پرچمها را بالا میبردند میخواندند: «پاكستان زندهباد، آزادی پایندهباد».
اصلا بهتر است بگوییم این فقط یك شعار است. اما نخستین سرود رسمی پیش از سرود كنونی را كسی نوشته بود كه برای تهرانیها نامی كاملا آشناست؛ محمدعلی جناح.
حتما تا حالا شده یكبار بالا و پاییناش كردهاید! بزرگراه معروف غرب تهران را میگوییم كه نسخه شمال به جنوب و برعكساش روزانه كلی خودرو را از آزادی به آریاشهر میبرد و برمیگرداند.
البته اینكه ما اسم یكی از بزرگراههای مهم پایتخت را گذاشتهایم محمدعلی جناح، هیچ ربطی به سرودی كه او برای كشورش نوشت ندارد. میدانیم كه او برای استقلال پاكستان تلاش كرد و نهایتا او را بهعنوان بنیانگذار كشور پاكستان میشناسیم. نام او همردیف مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو در آسیا مطرح میشود و عكسهایی كه از این سه باقی مانده، تصاویری دیدنی و تاریخی هستند.
این را هم بگوییم شعری را كه او به عنوان سرود ملی نوشته بود مدتی بعد عوض كردند و از سرود ابوالاثر كه حرفش را زدیم استفاده كردند. میگفتند چون سرود او پایه مذهبی نداشته عوضش كردهاند.
فارسی حرف می زدند، حالا چی؟
حالا این حرفهای عمرانخان یادمان انداخته كه جستوجویی كنیم كه فارسی آنها چگونه بوده، چه از آن به جا مانده و حالا كجاهای پاكستان، فارسی حرف میزنند.
در این باره میخوانیم:
زبان فارسی در شبه قاره جنوب آسیا دستكم هشت تا 9 سده پیشینه دارد. در پاكستان هم كه در روزگار گسترش تمدن فارسیزبانان مسلمان در شبه قاره به وجود آمد تا سده سیزدهم هجری، زبان فارسی به مدت هفت سده سوابق رسمی، علمی، ادبی، و اداری داشته است. پس از ربع نخست سده یازدهم میلادی بیشتر نواحی كه امروز به پاكستان موسوم است به دست سلطان محمود غزنوی فتح شد و به پادشاهی غزنین پیوست و شهر بزرگ لاهور، كرسی استانهای فتحشده قرار گرفت. خانوادههای فارسیزبان از سرزمینهای گوناگون پادشاهی غزنین مهاجرت كرده و وارد سرزمین پاكستان شده و در نواحی مختلف اقامت گزیدند.
در طول سالیان دراز از آمیزش این زبانها با هم و با زبان محلی مردم، زبان اردو فراگیر شد. اردو یك واژه تركی به معنی لشكر است و بیانگر زبانی است كه در میان سربازان رایج شد. اردو از فارسی نه تنها نامواژهها و صفتها را گرفتهاست بلكه حرفها و قیدها، پیشوندها و پسوندها، امثال و حكم، استعارات و تشبیهات و نیز تمثیلات و تلمیحات فارسی در اردو راه یافتهاست. شاعران اردو تنها در مطالب و محتویات و قالب شعری تحت تأثیر شعر فارسی قرار نگرفتهاند بلكه در وزن شعر كاملاً از عروض فارسی تقلید كرده آن همه بحور با همه زحافات از فارسی به اردو انتقال یافت و عروض فارسی علت دیگری برای فراوانی واژههای فارسی در اردو شد.
تا مدتی پیش در بخشهایی از پاكستان و بهویژه در شهر پیشاور اهالی شهر فارسی حرف میزدند ولی به مرور زمان فارسی از خانههای مردم شهر رخت بربست.
در گوشه و كنار شهرهای مختلف پاكستان سنگنبشتهها و لوحههایی به زبان فارسی به چشم میخورد، شعرخوانی و فارسیسرایی نیز در این كشور رواج دارد. غالباً مردم پاكستان در جریان گفتوگو به زبان اردو، برای دلیل محكم در گفتار خود، شعر یا ضربالمثل فارسی را شاهد میآورند.
افزون بر شاعران و نویسندگان فارسی پاكستانی، شمار زیادی از سیاستمداران و هنرمندان آوازهخوان در پاكستان وجود دارند كه به زبان فارسی صحبت میكنند.
شمار دانشآموختگان پاكستانی رشته زبان و ادبیات فارسی بیشتر از همه كشورها، بهجز ایران است.
منبع: جام جم
1981